فهرس المقالات عبداله شیخی


  • المقاله

    1 - توزیع فضایی و پهنه‌بندی فقر شهری بر پایه‌ مولفه‌های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی (مطالعه موردی: شهر میاندوآب)
    جغرافیا و برنامه ریزی شهری چشم انداز زاگرس , العدد 5 , السنة 8 , زمستان 1395
    پژوهش حاضر در وهله اول، با هدف کلی ارائه تحلیلی از فقر و توزیع فضایی آن بر اساس مولفه های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی و در وهله بعد، با هدف پهنه بندی بلوک های فقیر نشین، خوشه بندی مکانی ـ فضایی گستره های فقر و مشخص کردن اهمیت مولفه های مورد استفاده در شناخت و سنجش فقر در أکثر
    پژوهش حاضر در وهله اول، با هدف کلی ارائه تحلیلی از فقر و توزیع فضایی آن بر اساس مولفه های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی و در وهله بعد، با هدف پهنه بندی بلوک های فقیر نشین، خوشه بندی مکانی ـ فضایی گستره های فقر و مشخص کردن اهمیت مولفه های مورد استفاده در شناخت و سنجش فقر در بلوک های شهر میاندوآب به نگارش درآمده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی، و از لحاظ ماهیت و روش، کمی ـ تحلیلی است. روش گردآوری داده ها به صورت اسنادی کتابخانه ای و بر اساس داده های مأخوذ از اطلاعات بلوک های آماری سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1390 بوده است. جامعه آماری پژوهش نیز، بلوکهای مسکونی شهر میاندوآب در بازه زمانی 1390 بوده است. تحلیلهای پژوهش بر اساس 30 شاخص در قالب سه مولفه اجتماعی(9)، اقتصادی(10) و کالبدی(11) و با استفاده از نرم افزار ArcGIS و ابزارهای آمار فضایی، تحلیل لکه های داغ و آماره موران محلی با روی هم گذاری لایه ها در سیستم اطلاعات جغرافیایی به عنوان مدل، انجام گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که از میان 3 مولفه مورد بررسی، مولفه "اجتماعی" برتری نسبی در پراکنش فضایی فقر دارد. توزیع فضایی ـ مکانی فقر و پهنه بندی آن در سطح بلوک های شهر براساس مولفه های تلفیقی نیز حاکی از آن است که از مجموع 1660 بلوک، 429 بلوک خیلی فقیر(26 درصد)، 397 بلوک فقیر(24درصد)، 364 بلوک متوسط(22 درصد)، 248 بلوک مرفه(15 درصد) و 224 بلوک نیز در سطح خیلی مرفه (13 درصد) قرار دارند. همچنین یافته ها نشان می دهد که الگوی توزیع و اختلاف فضایی فقر در شهر میاندوآب، از الگوی "خوشه ای" پیروی می کند، به گونه ای که "بلوک های فقیر به حاشیه ها" و "بلوک های برخوردار به مرکز" گرایش و تمایل شدیدتری دارند، وضعیتی که حاکی از وجود "فاصله طبقاتی و دوگانگی" در فضای شهر است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - ارزیابی عملکرد مدیریت شهری در پایداری اجتماعی ـ فرهنگی محلات شهر پیرانشهر (با توجه به زیرگروه های جمعیتی)
    مطالعات جامعه شناختی شهری , العدد 4 , السنة 8 , پاییز 1397
    هدف پژوهش حاضر، تحلیل نقش مدیریت شهری در پایداری اجتماعی - فرهنگی محلات شهری است تا ضمن بیان تفاوت‌های موجود در گروه های متفاوت جامعه‌ی شهری و خرده‌فرهنگ‌های آن، به تحول فضای شهری پرداخته و نحوه‌ی عملکرد مدیریت شهری در رابطه با همگونی اجتماعی، هویت محله ای، سرزندگی، تعل أکثر
    هدف پژوهش حاضر، تحلیل نقش مدیریت شهری در پایداری اجتماعی - فرهنگی محلات شهری است تا ضمن بیان تفاوت‌های موجود در گروه های متفاوت جامعه‌ی شهری و خرده‌فرهنگ‌های آن، به تحول فضای شهری پرداخته و نحوه‌ی عملکرد مدیریت شهری در رابطه با همگونی اجتماعی، هویت محله ای، سرزندگی، تعلق خاطر مکانی و امنیت به عنوان شاخص‌های پایداری محله ای، تبیین شود. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی (پرسشنامه ساخت یافته) بوده است و برای تحلیل پرسشنامه ها از نرم افزار SPSS و برای رتبه بندی محلات نیز از نظر پایداری محله ای از مدل های ویکور، AHP و نرم افزارExport Choice استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که متغیرهای مستقل تحقیق توانسته‌اند تأثیر معناداری بر پایداری اجتماعی فرهنگی محلات شهری پیرانشهر داشته باشند. درواقع، تحلیل رگرسیون چند متغیره از رابطه‌ی معنادار بالای 95 درصد با آلفای کوچکتر از 5/0 درصد متغیر مستقل و وابسته حکایت دارد بدین صورت که عملکرد نامناسب مدیریت شهری باعث ناپایداری محلات شهری شده است. آزمون Tحاکی از آن است که از شاخص‌های مورد بررسی، فقط شاخص تعلقات مکانی با تفاوت میانگین 7047/0 نسبت به میانگین واقعی در سطح مطلوبی ارزیابی ‌گردیده است. همچنین سنجش میزان رضایت زیرقوم‌های ساکن شهر نشان می دهد که قوم "منگور" با توجه به اینکه بیشترین میزان مشارکت را در ساختار سیاسی و اداری شهر دارد، با میزان Qi 54/0، دارای بالاترین مقدار و بیشترین میزان رضایتمندی بوده‌ است. در نهایت در بحث رتبه بندی محلات از نظر پایداری محله ای با استفاده از آزمون کروسکال والیس، "فرهنگیان" با ارزش 57/287 در رتبه‌ی اول قرار گرفته‌اند. تفاصيل المقالة