فصلنامه گیاه و زیست فناوری ایران
,
العدد1,السنة
19
,
بهار
1403
با توجه به قرابت ظاهری و تشابه خواص جمعیتهای مختلف مرزه (Satureja spp.)، تفکیک گونههای آن از یکدیگر مستلزم انجام مطالعات تکمیلی و دقیقتر است. بر این اساس، S. avromanica و S. edmondi به عنوان دو گونه اندمیک ایران، به لحاظ خصوصیات کاریوتیپی و فیتوشیمیایی، مورد مطالعه ق أکثر
با توجه به قرابت ظاهری و تشابه خواص جمعیتهای مختلف مرزه (Satureja spp.)، تفکیک گونههای آن از یکدیگر مستلزم انجام مطالعات تکمیلی و دقیقتر است. بر این اساس، S. avromanica و S. edmondi به عنوان دو گونه اندمیک ایران، به لحاظ خصوصیات کاریوتیپی و فیتوشیمیایی، مورد مطالعه قرار گرفتند. در مطالعات سیتوژنتیکی، صفات متعددی چون طول کل کروموزوم (TL)، طول بازوی بلند (LA)، طول بازوی کوتاه (SA)، شاخص سانترومری (CI)، درصد شكل کلی کروموزوم (%TF)، اختلاف طول نسبی (DRL)، شاخص عدم تقارن درون کروموزومی (A1)، شاخص عدم تقارن بین کروموزومی (A2)، شاخص پراکندگی (DI)، و فرمول کاریوتیپی (KF) برای جمعیتهای 48 و 55 از مرزه ادموندی و 63 و 67 از مرزه اورامانی اندازهگیری و محاسبه شد. بر اساس نتایج، عدد پايه كروموزومي در جمعیتهای اورامانی و ادموندی به ترتیب 12x=، (24x=2n=2) و 15x=، (30 x=2n =2) بود. در تجزیه خوشهای به روش پیوستگی کامل، جمعیتهای 63 و 67 در یک خوشه و جمعیتهای 48 و 55 در خوشه دیگر واقع شدند. همچنین جمعیتهای دو گونه از نظر تمامی صفات کاریوتیپی مورد مطالعه، با یکدیگر اختلاف آماری معنیداری داشتند (P<0.01). بر اساس آنالیز GC-MS، به ترتیب 21 و 25 ترکیب مختلف در اسانس مرزه ادموندی و مرزه اورامانی ردیابی شد. ترکيبات اصلی موجود در اسانس مرزه اورامانی، piperitone (%19) و piperitenone (3/%26) بود، در حالی که عمدهترین اجزای موجود در اسانس مرزه ادموندی p-cymene (2/%63)، thymol (7/%5) و γ-terpinene (8/%8) بود. بیشترین (36/1%) و کمترین (42/0%) میزان بازده اسانس به ترتیب مربوط به جمعیتهای 63 از مرزه اورامانی و 48 از مرزه ادموندی بود. بنابراین، دو گونه مذکور، به عنوان گونههای مستقل و متمایز از یکدیگر تلقی میشوند. همچنین، انجام مطالعات تکمیلی برای بررسی تنوع ژنتیکی این دو گونه به کمک مارکرهای مولکولی مختلف میتواند در تأیید نتایج حاضر، نیز حائز اهمیت باشد.
تفاصيل المقالة
در سالهای اخیر، کاربرد جدایههای بومی از سودومونادهای فلورسنت برای بهبود کمیت و کیفیت اسانس انواعی از گیاهان دارویی مورد توجه قرار گرفتهاست. در پژوهش حاضر، از ریزوسفر بوتههای مرزه رشینگری (Satureja rechingeri) مستقر در رویشگاههای استان ای أکثر
در سالهای اخیر، کاربرد جدایههای بومی از سودومونادهای فلورسنت برای بهبود کمیت و کیفیت اسانس انواعی از گیاهان دارویی مورد توجه قرار گرفتهاست. در پژوهش حاضر، از ریزوسفر بوتههای مرزه رشینگری (Satureja rechingeri) مستقر در رویشگاههای استان ایلام نمونهبرداری شد. با تولید رنگدانه سبز فلورسنت در محیط King's B، سودومونادهای فلورسنت غربالگری شدند. از مجموع 22 جدایه، جدایههایPF4 ، PF11 و PF19 به سبب تولید بیشترین میزان رنگدانه، به عنوان جدایههای برتر شناخته شدند و به کمک آزمونهای بیوشیمیایی شناسایی شدند. گیاهچههای 16 برگی مرزه دو ماه پس از کاشت بذور در گلخانه، به مزرعه منتقل شدند. هر یک از بوتههای دو ساله مرزه با سوسپانسیونی (107 کلنی در میلیلیتر) از جدایه برتر، به روش افزودن به خاک در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی تیمار شدند. هفت ماه پس از اعمال تیمارها که مصادف با مرحله گلدهی کامل در سال سوم کاشت بود، از سرشاخههای گلدار، به روش تقطیر با آب اسانسگیری شد و با دستگاه GC-FID، اجزای اصلی تشکیلدهنده اسانس شناسایی شد و درصدبازده اسانس بر حسب وزن خشک گیاه محاسبه شد. بر طبق نتایج، جدایههای PF4، PF11 و PF19 به ترتیب متعلق به بیووارهای II، III و V ازPseudomonas fluorescens ، بودند. بر طبق نتایج آنالیز GC-FID، ترکیبات متعددی نظیر کارواکرول، آلفا-توژن، آلفا-پینن، میرسن، پارا-سیمن، گاما-ترپینن، ترپینولن، لینالول، ترانس-کاریوفیلن، بتا-بیسابولن و اسپاتولنول در اسانس مرزه رشینگری ردیابی شد. مقدار کارواکرول به عنوان ترکیب عمده اسانس، از 8/82 درصد در شاهد به 7/91 درصد در تیمار PF11 رسید. درصد بازده اسانس گیاهان در تیمار با جدایه باکتریایی PF11 به طور معنیداری افزایش یافت به طوریکه از 02/3 درصد در شاهد به 4/4 درصد رسید(P<0.05). به این ترتیب، بهکارگیری ریزوباکترهایی کارآمد و بومی از سودومونادهای فلورسنت میتواند منجر به بهبود کمیت و کیفیت اسانس مرزه رشینگری تحت شرایط مزرعه گردد.