فهرس المقالات ذکیه فتاحی


  • المقاله

    1 - فهم عوامل اجتماعی مرتبط با جایگاه اجتماعی زنان راهبه
    فصلنامه زن و جامعه , العدد 1 , السنة 11 , بهار 1399
    هدف مقاله این است که جایگاه اجتماعی مرتبط با  زنان راهبه را  در ادیان بودایی و مسیحیت، بررسی کند. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی و مطالعات تاریخی است، به روش کتابخانه ای انجام شده است؛ در ادیان بودایی و مسیحیت به زنانی که زهد می ورزند (راهبه) و به مردان (راهب) می أکثر
    هدف مقاله این است که جایگاه اجتماعی مرتبط با  زنان راهبه را  در ادیان بودایی و مسیحیت، بررسی کند. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی و مطالعات تاریخی است، به روش کتابخانه ای انجام شده است؛ در ادیان بودایی و مسیحیت به زنانی که زهد می ورزند (راهبه) و به مردان (راهب) می گویند. در واقع رهبانیت در ادیان، گونه ای زهد ورزی است که به یک نحوه ی زندگی تعبیر می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که ، زنان بودایی در ابتدا جایگاهی نداشتند و بودا از لغزش های اخلاقی زنان واهمه داشته است. اما  با پذیرش زنان در سنگهه و ورود آنان در سلک رهبانی با کراهت و با شرایطی که اطاعت مطلق و تابعیت زنان را از راهبان مرد ایجاب می کرد موافقت کرده است؛ اما در مسیحیت در نظام هایِ رهبانی، راهبان، زنان را اغواگر و شیطان دانستنه اند که البته این امر بیشتر به سبب شرایط فرهنگی و اجتماعی آن زمان بوده است. اما به مرور شاهد افزایش راهبه ها و صومعه های خاص زنان می باشیم تا جایی که حتی زنان رهبری صومعه ها را به عهده گرفته اند
    نتایج پژوهش حاکی از آن است که، نگاه جنسیتی به زن مانع  اساسی بر مشارکت های معنوی زنان در حلقه های رهبانیت شده است؛ گرچه در آغاز از ورود راهبه ها به دلایل مختلف مخالفت شده است، اما با تغییر شرایط فرهنگی و اجتماعی زنان به عنوان راهبه ها جایگاه اجتماعی خود را در این دو دین بزرگ یافته اند؛ تا آنجا که شمار آنها با مردان راهب برابری کرده و حتی صومعه های خاص زنان راهب رواج یافته است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - مدل علّی پیش‌بینی اشتیاق تحصیلی بر اساس مهارت‌های حل مسئله با واسطه‌گری خودپنداره تحصیلی دانش‌آموزان
    فصلنامه زن و جامعه , العدد 1 , السنة 15 , بهار 1403
    مقدمه: هدف از پژوهش حاضر پیش‌بینی اشتیاق تحصیلی بر اساس مهارت‌های حل مسئله با واسطه‌گری خودپنداره تحصیلی در دانش‌آموزان بود.
    روش­: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-همبستگی با مدل معادلات ساختاری است. جامعه آما أکثر
    مقدمه: هدف از پژوهش حاضر پیش‌بینی اشتیاق تحصیلی بر اساس مهارت‌های حل مسئله با واسطه‌گری خودپنداره تحصیلی در دانش‌آموزان بود.
    روش­: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-همبستگی با مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از تمامی دانش‌آموزان دانش‌آموزان دختر متوسطه اول شهر مرودشت در سال تحصیلی 1402- 1401 بود. برای نمونه‌گیری از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای مرحله‌ای استفاده شد. بدین‌صورت که ابتدا از بین مدارس متوسطه اول، 3 مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و سپس از هر مدرسه 2 کلاس انتخاب شد و تمامی دانش‌آموزان آن کلاس‌ها (160 نفر) پرسشنامه‌ها را تکمیل نمودند. ابزار سنجش شامل پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فریدل و پاریس، مهارت‌های حل مسئله هپنر و پترسن و خودپنداره تحصیلی یس یسن چن بود. تحلیل داده‌ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام شده است. در سطح توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از رگرسیون چند متغیره به روش متوالی هم‌زمان بر اساس مدل بارون و کنی (1986) و معادلات ساختاری استفاده شده است.
    یافته­ها: یافته‌ها حاکی از آن بود که مهارت‌های حل مسئله با واسطه‌گری خودپنداره تحصیلی دانش‌آموزان قادر به پیش‌بینی اشتیاق تحصیلی دانش‌آموزان است. همچنین مدل از برازش قابل قبولی برخوردار بود.
    نتیجه­گیری: تقویت و توسعه مهارت‌های حل مسئله و افزایش خودپنداره تحصیلی دانش‌آموزان می‌تواند به بهبود اشتیاق و علاقه آنها به مسیرهای آموزشی و تحصیلیشان کمک کند. بنابراین، ارائه برنامه‌های آموزشی مناسب و استراتژی‌هایی در محیط‌های مدرسه و خانواده با هدف ارتقاء مهارت‌های حل مسئله و توسعه خودپنداره تحصیلی می‌تواند تأثیر مثبتی بر اشتیاق تحصیلی دانش‌آموزان داشته باشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - نگاه مشترک ابن عربی و مولوی (درباره‌ی منزلت حقیقی زن در خلقت)
    فصلنامه زن و جامعه , العدد 2 , السنة 5 , تابستان 1393
    از نگاه عارفان همه­ی موجودات در عالم هستی مظاهر اسماء الهی اند؛ بنابراین زن نیز ظرف وجودی اسمی از اسماء و صفات خداوند می باشد؛ عرفا نیز زن را مظهر اسم جمال، خالق و اسم ربّ می­دانند؛ به ویژه ابن عربی درباره­ی زنان، از آن جهت که آینه­ی جمال حق هستند نظری خ أکثر
    از نگاه عارفان همه­ی موجودات در عالم هستی مظاهر اسماء الهی اند؛ بنابراین زن نیز ظرف وجودی اسمی از اسماء و صفات خداوند می باشد؛ عرفا نیز زن را مظهر اسم جمال، خالق و اسم ربّ می­دانند؛ به ویژه ابن عربی درباره­ی زنان، از آن جهت که آینه­ی جمال حق هستند نظری خاص دارد؛ وی پس از بیان حدیث نبوی: «حُبَبَّ الیَّ من دُنیاکم ثَلاث: النِساء وَ الطَیّب و جُعلت قُرَّه عینی فی الصلاه»، استدلال می­کند که تأویل این سخن به نوعی بیانگر منزلت حقیقی زن بوده وحُبّ زنان را کمال عارفان وحُبّ الهی می­شناسد. دراین مقاله سعی بر آن است که منزلت حقیقی زن از دیدگاه عرفان اسلامی و ادبیات عرفانی را تبیین و روشن نماید؛ ابن عربی بیش­تر از هرکس به شأن معنوی زن پرداخته است؛ این مقاله مطالبی از ابن عربی و شواهدی از «مثنوی» در باب منزلت زن را تحلیل می­کند؛ سعی نگارنده این است که یکی از پیوندهای فکری مولانا با ابن عربی را در این خصوص به صورت توصیفی- تطبیقی روشن نماید. تفاصيل المقالة