استعاره مفهومی مهمترین دستاورد زبانشناسی نوین است که در آن مفاهیم انتزاعی و مجرد به طور عینی و تجربی مفهومسازی میشوند. نظریه استعاره مفهومی اولین بار توسط لیکاف و جانسون در کتابی به نام استعارههایی که باور داریم مطرح شد. بر اساس این نظریه، استعاره مفهومی امری تصوری أکثر
استعاره مفهومی مهمترین دستاورد زبانشناسی نوین است که در آن مفاهیم انتزاعی و مجرد به طور عینی و تجربی مفهومسازی میشوند. نظریه استعاره مفهومی اولین بار توسط لیکاف و جانسون در کتابی به نام استعارههایی که باور داریم مطرح شد. بر اساس این نظریه، استعاره مفهومی امری تصوری و ذهنی است که در زبان به صورت استعاری تجلی مییابد. بیشتر مطالعهها در مورد استعاره مفهومی منحصر به گفتار و نوشتار است در صورتی که استعارههای عواطف میتواند به گسترش الگوی استعاره مفهومی کمک کند. پژوهش حاضر به بررسی استعارههای مفهومی حوزه خشم در رمان شوهر آهو خانم افغانی و رمان هرگز رهایم مکن ایشی گورو(برنده جایزه نوبل ادبی 2017) میپردازد. دادههای این تحقیق از عبارات و اصطلاحات مربوط به خشم در این دو رمان استخراج گردیدند. در این جستار بر آنایم تا با بررسی قسمتهایی که در آنها مفهوم خشم در قالب استعاره مفهومی مطرح است، پر بسامدترین نگاشتهای استعاری و حوزههای مبدأ را تبیین کنیم.
تفاصيل المقالة
زبانشناسان استعارهها را یکی از ابزار شکلدهنده ساختار شناختی انسان میدانند که در نحوه درک انسان از واقعیت و شیوه مفهوم سازی نقش مهمی را بر عهده دارند. بررسی استعاره مفهومی بر طبق طبقه بندی لیکاف و جانسون در طبقات استعارههای جهتی، هستی شناختی و ساختاری موجب دشواریها أکثر
زبانشناسان استعارهها را یکی از ابزار شکلدهنده ساختار شناختی انسان میدانند که در نحوه درک انسان از واقعیت و شیوه مفهوم سازی نقش مهمی را بر عهده دارند. بررسی استعاره مفهومی بر طبق طبقه بندی لیکاف و جانسون در طبقات استعارههای جهتی، هستی شناختی و ساختاری موجب دشواریهایی میشود، زیرا مواقعی وجود دارد که یک اسم نگاشت هم در طبقه استعارههای ساختاری و هم در طبقه استعارههای هستی شناختی واقع میشود. این مسأله نگارنده مقاله را بر آن داشت تا با استناد به مقاله تحلیل استعارههای مفهومی در طبقه بندی جدید با تأکید بر نمونههایی از زبان فارسی و اسپانیایی و بررسی شواهدی از رمانهای افغانی و ایشی گورو(برنده جایزه نوبل ادبی، 2017)، اسم نگاشتها را در یک طبقه بندی جدید قرار دهد. در این پژوهش تغییراتی در طبقه بندی استعارههای مفهومی صورت گرفت در قالب این طبقهبندی شواهد در سه طبقه دیگر عینی به ذهنی، ذهنی به ذهنی و عینی به عینی معرفی شدهاند.
تفاصيل المقالة
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
العدد4,السنة
14
,
پاییز
1401
نظریۀ استعارۀ مفهومی، برگرفته از زبان شناسی شناختی نوعی ابزار مفهومی در جهت کشف معنای متن در حوزۀ عواطف و احساسات است که در درک مفاهیم انتزاعی، نقش مهمی را ایفا می کند. در این مقاله یکی از کاربردهای استعاره مفهومی در حوزۀ شرم، در دو داستان شوهر آهو خانم و بافته های رن أکثر
نظریۀ استعارۀ مفهومی، برگرفته از زبان شناسی شناختی نوعی ابزار مفهومی در جهت کشف معنای متن در حوزۀ عواطف و احساسات است که در درک مفاهیم انتزاعی، نقش مهمی را ایفا می کند. در این مقاله یکی از کاربردهای استعاره مفهومی در حوزۀ شرم، در دو داستان شوهر آهو خانم و بافته های رنج علی محمد افغانی به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. شرم از عواطفی است که بشر در طول تاریخ همواره آن را تجربه کرده است و با بررسی استعارۀ مفهومی آن تفاوت و شباهت فرهنگ ها در اظهار آن به دست می آید، در دو اثر افغانی در حدود 57 مورد استعارۀ مفهومی مربوط به شرم یافت شد، که اغلب با استعاره های جهانی شرم ـ که توسط کووچش ارائه شده ـ مطابق است، براساس حوزۀ مبدأ 12 اسم نگاشت، با فرآیند های جهتی، جانورانگاری، طبیعت انگاری، سیال انگاری، انسان انگاری و جسم انگاری در استعاره سازی دو داستان آمده است. از اقسام سه گانۀ استعارۀ مفهومی: 10 مورد استعارۀ جهتی، 3 مورد استعارۀ هستی شناختی و 44 مورد آن استعارۀ ساختاری است. به لحاظ مبدأ پربسامدترین حوزۀ آن آتش است که به صورت خوشه ای با گرما، گلگون شدن، آب شدن، عرق کردن آمده است.
تفاصيل المقالة
زبان و ادبیات فارسی واحد مشهد
,
العدد2,السنة
16
,
تابستان
1399
استعاره از بدو پیدایش زبان شناسی شناختی از موضوعات محوری این حوزه بوده است. نگاشت، مفهوم اصلی در استعاره های مفهومی و بیان کنندۀ رابطۀ تناظر بین مجموعۀ مفاهیم ذهنی و عینی است. به کارگیری استعاره های حیوانات در داستان ها، بازتاب حضور فکری و وجودی حیوان در اذهان نویسندگا أکثر
استعاره از بدو پیدایش زبان شناسی شناختی از موضوعات محوری این حوزه بوده است. نگاشت، مفهوم اصلی در استعاره های مفهومی و بیان کنندۀ رابطۀ تناظر بین مجموعۀ مفاهیم ذهنی و عینی است. به کارگیری استعاره های حیوانات در داستان ها، بازتاب حضور فکری و وجودی حیوان در اذهان نویسندگان است و این نشان دهندۀ نقش جدایی ناپذیر استعاره در زندگی انسان است. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی می کوشد به واکاوی نگاشت های استعارۀ مفهومی مبتنی بر نام و رفتار حیوانات در آثار افغانی و ایشی گورو(نویسندۀ ژاپنی اصل انگلیسی) بر اساس نظریۀ زبان شناسی شناختی بپردازد. بدین منظور داده های تحقیق بر پایۀ رویکرد معنا شناسی شناختی در چهارچوب دیدگاه های نظری لیکاف و جانسون با تعداد 36 مورد نگاشت استعاری حیوانات از آثار دو نویسنده (20مورد در آثار افغانی و 16 مورد در آثار ایشی گورو) استخراج شد و تفاوت و تشابه آن ها در حوزه های مقصد و اسم نگاشت ها بررسی گردید. نتایج بررسی نشان دهندۀ شباهت میان آن هاست و تفاوت کمتر است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی استعاره هایی است که در آن ها نام یا رفتار حیوانات به عنوان حوزۀ مبدأ به کار رفته و در آن به تحلیل ویژگی های هر حیوان پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان داد که حوزۀ مبدأ حیوانات، توسّط دو نویسندۀ ایرانی و انگلیسی با فرهنگ های مختلف در توصیف خصوصیّات افراد برای صفات منفی و رذایل اخلاقی به کار رفته است که نشانگر تأمّل یکسان گویشوران در ویژگی ها و خلق و خوی جانوران محیط پیرامون آن هاست.
تفاصيل المقالة
زبان و ادب فارسی واحد سنندج
,
العدد1,السنة
14
,
بهار
1401
پژوهش حاضر به نقد و بررسی دیدگاه معاصر استعاره در برابر طبقهبندی جدید آن میپردازد. نظریهی معاصر استعاره که توسط لیکاف و جانسون(1980)، به طور نظاممند مطرح شد مطالعهی استعاره را به استعارهی مفهومی که هستهی اصلی زبانشناسی شناختی است، تبدیل کرد که فرایندهای تفکر و ت أکثر
پژوهش حاضر به نقد و بررسی دیدگاه معاصر استعاره در برابر طبقهبندی جدید آن میپردازد. نظریهی معاصر استعاره که توسط لیکاف و جانسون(1980)، به طور نظاممند مطرح شد مطالعهی استعاره را به استعارهی مفهومی که هستهی اصلی زبانشناسی شناختی است، تبدیل کرد که فرایندهای تفکر و تجربهی انسان را در بر میگیرد. اخیراً به دلیل عدم دستهبندی اسم نگاشتها در برخی موارد، طبقهبندی جدیدی توسط افراشی و حسامی(1392)، مطرح گردید که بر اساس آن، طبقههای ساختاری و هستیشناختی در سه طبقهی جدید عینی به ذهنی با زیر طبقات آن، ذهنی به ذهنی و عینی به عینی معرفی گردید. هدف از پژوهش حاضر، نقد و بررسی دو دیدگاه استعارهی مفهومی و بیان وجوه اشتراک و افتراق آن ها با ذکر شواهدی از افغانی و ایشیگورو است. روش پژوهش تحلیلی-توصیفی است. یافتههای تحقیق نشان داد با وجود این که کاربست طبقهبندی لیکاف و جانسون، بنیان بسیاری از پژوهشهای امروزی است، در مواردی پاسخگوی کافی در طبقهبندی استعارهها نیست. از این رو کارایی طبقهبندی جدید در این پژوهش با ذکر شواهدی از افغانی و ایشیگورو مورد تأیید است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications