فهرس المقالات پروین تاجبخش


  • المقاله

    1 - بررسی تطبیقی طنز سیاه در "دیوان شوخ" از ابوالقاسم حالت و "بدوی سرخ پوست" از محمد ماغوط
    مطالعات ادبیات تطبیقی , العدد 4 , السنة 15 , پاییز 1400
    ادبیات هموارهیکی از ابزارهای مهم نقد در جوامع بوده است و ادیبان و نویسندگان آن را به صورت غیر مستقیم و نمادین به ‌کار برده‌اند. یکی از روش‌هایی که ادیبان برای بیان مشکلات اجتماعی و همدردی با مردم از آن بهره می‌جویند، طنز است. طنز سیاه خنده‌ای است آمیخته به درد که از درو أکثر
    ادبیات هموارهیکی از ابزارهای مهم نقد در جوامع بوده است و ادیبان و نویسندگان آن را به صورت غیر مستقیم و نمادین به ‌کار برده‌اند. یکی از روش‌هایی که ادیبان برای بیان مشکلات اجتماعی و همدردی با مردم از آن بهره می‌جویند، طنز است. طنز سیاه خنده‌ای است آمیخته به درد که از درون فرد عاصی برای مقابله با عقاید و رفتارهای سیاسی و اجتماعی رایج و نادرست برمی‌آید. اشعار ابوالقاسم حالت و محمد ماغوط سرشار از این نوع طنز است که آن را برای بیان مشکلاتی چون فقر، دخالت بیگانان و... استفاده کرده‌اند. اما ماغوط طنز سیاه را در مفهومی گسترده‌تر به کار برده و به موضوعاتی چون جنگ، زندان، و مسائل دنیای عرب نیز پرداخته است. این دو شاعر از تکنیک‌هایی چون تناقض، تحقیر، و کوچک‌نمایی استفاده کرده‌اند. اما در عین حال از عبارات و واژگانی استفاده نکرده‌اند که منافی اخلاق و فرهنگ باشد. شرایط متفاوت فردی و اجتماعی این دو شاعر باعث شده که لحن کلام حالت ملایم و گزندگی کلام ماغوط بیش‌تر باشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - بررسی الگوی نجات در روایتی تعلیمی از اسرارنامه بر اساس نظریۀ تقابل‌ها
    پژوهشنامه ادبیات تعلیمی , العدد 1 , السنة 10 , بهار 1397
    ادب فارسی سرشار از حکایت‌های واقعی یا ساختگی است که شاعران و نویسندگان برای بیان مفاهیم اخلاقی، عرفانی، اجتماعی و... از آن سود جسته‌اند. اسرارنامۀ عطار نیشابوری از جمله آثاری است که در آن، روایت‌های تمثیلی در انتقال اندیشه‌های تعلیمی شاعر اهمیت ویژه‌ای دارند. تمثیل‌ها ع أکثر
    ادب فارسی سرشار از حکایت‌های واقعی یا ساختگی است که شاعران و نویسندگان برای بیان مفاهیم اخلاقی، عرفانی، اجتماعی و... از آن سود جسته‌اند. اسرارنامۀ عطار نیشابوری از جمله آثاری است که در آن، روایت‌های تمثیلی در انتقال اندیشه‌های تعلیمی شاعر اهمیت ویژه‌ای دارند. تمثیل‌ها علاوه بر کاربرد تعلیمی و سرگرم‌کنندگی، ایجاد التذاذ ادبی در مخاطب و...، ابزاری برای تبلیغ گفتمان عرفانی نیز به ‌شمار می‌آیند. بنابراین در گفتمان عرفانی، حکایت‌پردازی وسیله‌ای است برای تولید معنا به‌شکلی تلویحی و ضمنی. الگوی دوبنی شیوۀ متداول قصه‌های کهن برای بیان مقصود است و نظام تقابل‌های زبانی از مهم‌ترین عوامل شکل‌گیری معنا در حکایت های دوقطبی است که قصه‌پرداز با قرار دادن کنشگرهای روایت در جایگاه تقابلی با همدیگر، به تولید معنا می‌پردازد. ساختار برخی حکایت‌ها در اسرار‌نامه از روبه‌‌روی هم قرار گرفتن نفس و جان شکل می‌گیرد. حکایت آن روباه که در چاه افتاده بود... یکی از تمثیل‌های جذاب در بیان رهایی از عالم ظلمانی یا غلبه بر نفس است. این نوشتار با استفاده از روشتوصیفی‌تحلیلی بر اساس نظریۀ تقابل‌ها به تفسیر نشانه‌ها در حکایت مذکور می‌پردازد. بهره‌گیری از تقابل‌های دوتایی در مطالعۀ متون مختلف نشان می‌دهد که چگونه واژه‌ها و عبارت‌های معمولی می‌توانند به‌گونه‌ای به ‌کار روند که نوع خاصی از تفکر و رفتار را تعلیم دهند یا تثبیت کنند. عطار با استفاده از تمثیل، گسترۀ سخن را افزایش می‌دهد و می‌کوشد در مخاطبان خود، شناخت و باور پدید آورد یا حداقل آن‌ها را متقاعد سازد که از خطرات نفس بپرهیزند. تفاصيل المقالة