زبان و ادبیات فارسی واحد مشهد
,
العدد1,السنة
18
,
بهار
1401
شاعران از دیرباز برای انتقال معانی و مضامین مورد نظر خود با توجه به میزان آگاهیشان، اصطلاحات و عناصر گوناگون را به خدمت گرفتهاند. این کاربرد گاه شعر آنان را به سمت دشواری، دیرفهمی و خودنمایی سوق داده و گاه به زیبایی و غنای ادبی آن افزوده است.اخوان ثالث از شاعران بزرگ أکثر
شاعران از دیرباز برای انتقال معانی و مضامین مورد نظر خود با توجه به میزان آگاهیشان، اصطلاحات و عناصر گوناگون را به خدمت گرفتهاند. این کاربرد گاه شعر آنان را به سمت دشواری، دیرفهمی و خودنمایی سوق داده و گاه به زیبایی و غنای ادبی آن افزوده است.اخوان ثالث از شاعران بزرگ معاصر است. شعر او آگاهی بخش است و این آگاهی محصول مطالعه، دانش و تخصص اوست. موسیقی یکی از هنرهایی است که اخوان ثالث آن را نیک میدانسته است. او در بسیاری از اشعارش به سازها و اصطلاحات موسیقی اشاره میکند و گاه موسیقی را دستمایۀ پرورش صور خیال شعر خود میکند. پرسش اصلی این پژوهش این است که آیا اخوان ثالث رویکردی شاعرانه به سازها و اصطلاحات موسیقی داشته است؟این مقاله در نظر دارد تا به روش آماری توصیفی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای به استخراج سازها و اصطلاحات موسیقایی در شعر شهریار و ابتهاج بپردازند و کاربرد شاعرانۀ سازها و اصطلاحات موسیقی را با تمرکز بر صورخیال در شعر اخوان ثالث نشان دهد. بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد که اخوان ثالث مفاهیم و معانی مورد نظر خود را با بهرهگیری از اصطلاحات موسیقی به خوبی منتقل کرده است و این کاربردها به شعر او اعتبار بخشیده است. ظرافتهایی که اخوان در بهرهگیریهای شاعرانه از سازها و اصطلاحات به کار میبرد، جانی تازه در کالبد کلام و واژگان موسیقایی دمیده است. شاهد این مدعا مضامین و تصاویری است که در شعر آواز چگور خلق کرده است. صور خیالی که با استفاده از سازها و اصطلاحات موسیقی در شعر او پرداخته شده،طبیعی، رسا و سرشار از پویایی است. اخوان ثالث هرجا اصطلاحی موسیقایی را با صورخیال همراه کرده، معنایی فراتر از معنای قاموسی آن، پدید آورده و به آن اصطلاح تشخص داده است.
تفاصيل المقالة
احمدرضا احمدی چهرهای شاخص در گسترة شعر موج نو و شعر حجم است؛ اما با وجود آثار برجسته در عرصة ادبیات کودک معاصر، به این بخش از ظرفیتهای ادبی وی، آنطور که باید پرداخته نشده است. او در داستانهای خود به مسائل گوناگون تعلیمی و اخلاقبنیاد اشاره کرده و برای بازنمایی این م أکثر
احمدرضا احمدی چهرهای شاخص در گسترة شعر موج نو و شعر حجم است؛ اما با وجود آثار برجسته در عرصة ادبیات کودک معاصر، به این بخش از ظرفیتهای ادبی وی، آنطور که باید پرداخته نشده است. او در داستانهای خود به مسائل گوناگون تعلیمی و اخلاقبنیاد اشاره کرده و برای بازنمایی این موضوعات بهطور مطلوب از تکنیکهای متنوع بهره برده که تأکید بر یادگیری محیطی و اجتماعی کودک از آن جمله است. در این پژوهش، با استناد به منابع کتابخانهای، روش توصیفی ـ تحلیلی و مبانی نظریة یادگیری اجتماعی، این تکنیکها در داستانهای منتخب احمدرضا احمدی بررسی و تحلیل شده است. نتایج بیانگر آن است که نویسنده با کاربست مؤلفههایی مانند سرمشقدهی و معرفی الگوی عملی، مقابلة شخصی کودک با موقعیتهای اخلاقی/ غیراخلاقی، تقویت و تثبیت رفتار اخلاقی و بهکارگیری بازی وانمودی، مجموعهای متنوع از مسائل اخلاقی و تعلیمی ـ مانند تعاون و کمک به یکدیگر، احترام به حیوانات، صلحجویی، محبتورزیدن به همنوع، هویّتجویی و بازگشت به خویشتن واقعی ـ را برای مخاطبان کودک خود، ترسیم و بازگویی کرده است. در این بین، آموزة تعلیمی احترام به حیوانات بارها در داستانهای مختلف تکرار شده است که بیانگر دغدغة اصلی نویسنده برای فرهنگسازی در این موضوع است. احمدی در بازنمایی رویکردهای تعلیمی خود بر اثرگذاری محیط اطراف بر فرایند رشد و فردیّت اخلاقی و شخصیتی کودکان تأکید کرده و نقش عوامل بیرونی را در جهتگیری سویههای تربیتی این گروه سنی برجسته کرده است.
تفاصيل المقالة
زبان و ادبیات فارسی واحد مشهد
,
العدد2,السنة
14
,
تابستان
1397
"جوزف کمبپل" اسطوره شناس معروف، معتقد است که تمام روايت¬های اسطوره¬ای، ساختاری يکسان و واحد دارند.
بنابراين، حکايت"نورالدّين و شمس الدّين" از" هزار و يک شب" انتخاب و با اين ساختار مطابقت داده شده است. قهرمان داستان پس از آغاز سفر و قبل از ورود به نخستین آستان، اعمالی أکثر
"جوزف کمبپل" اسطوره شناس معروف، معتقد است که تمام روايت¬های اسطوره¬ای، ساختاری يکسان و واحد دارند.
بنابراين، حکايت"نورالدّين و شمس الدّين" از" هزار و يک شب" انتخاب و با اين ساختار مطابقت داده شده است. قهرمان داستان پس از آغاز سفر و قبل از ورود به نخستین آستان، اعمالی مانند: به گرمابه رفتن و شستن تن، خلعت فاخر پوشیدن و شربت خوردن را انجام می¬دهد؛ اطرافیان بر روی او گلاب می¬افشانند و چهره قهرمان نورانی می¬شود؛ به¬طوری که اطرافیان را شگفت¬زده می¬کند. انجام اين اعمال به اين معناست که: وجود قهرمان ،هنگام عبور از نخستین آستان، مستلزم پاکی و زلالی است و بايد از هرگونه پلیدی که نشانۀ تعلّقات و وابستگی¬های دنیايی است؛ مبرّا باشد تا با لباس فاخر معنويّتی که بر تن می-کند؛ مجوّز عبور از آستان را بگیرد. در بعضی از حکايت¬ها در میانۀ راه سفر، قهرمان می¬میرد .اين به معنای پايان کار نیست؛ بلکه نشانۀ فرا رفتن و متحوّل شدن اوست، زيرا «ماجرای قهرمان، ماجرای زنده بودن است» (کمبپل 1394: 250). قهرمان اصلی و شخصی که بنا به وصیّت قهرمان راه سفر را ادامه می¬دهد؛ هرچند دارای دو جسم هستند، امّا يک روح دارند. جانشین قهرمان به سفر ادامه می¬دهد و با مشکلات مبارزه می¬کند تا به ملاقات خدابانو که همان کمال مطلق است، نايل شود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications