چکیده
تأثیر عرفان اسلامی بر شاعران و نویسندگان باعث گردیده که آنان بتوانند با بهرهگیری از امکانات زبانی و بیانی و استفاده از صور خیال، تجارب عرفانی را برجسته نمایند؛ یکی از آرایههای معنوی که مولوی و حافظ شیرازی برای این امر و انتقال مفاهیم پیچیدة عرفانی مورد استفاده أکثر
چکیده
تأثیر عرفان اسلامی بر شاعران و نویسندگان باعث گردیده که آنان بتوانند با بهرهگیری از امکانات زبانی و بیانی و استفاده از صور خیال، تجارب عرفانی را برجسته نمایند؛ یکی از آرایههای معنوی که مولوی و حافظ شیرازی برای این امر و انتقال مفاهیم پیچیدة عرفانی مورد استفاده قرار دادهاند، پارادوکس است. در این تحقیق که به روش توصیفی - تحلیلی صورت گرفته است، نگارنده، تأثیر تجارب عرفانی بر پارادوکسهای مولوی و حافظ شیرازی را مورد بررسی قرار داده است؛ نتایجی که از این تحقیق حاصل میگردد، حاکی از آن است که به نظر مولوی و حافظ، لفظ در انتقال معنا ناتوان است و تجارب عرفانی، برای نامحرمان درگاه معرفت الهی غیرقابلفهم و غیرقابلتوصیف است؛ همین امر باعث گردیده که زبان، رمزی و پارادوکسی گردد، همچنین این دو شاعر با بیان پارادوکسی، بر این نکته تأکید دارند که در متناقضنماها نهتنها تضادی وجود ندارد، بلکه جمله و یا ترکیبات پارادوکسی، مفاهیم و تجربیات عرفانی را کامل و قابلفهم مینمایند.
واژههای کلیدی: پارادوکس، تجارب عرفانی، فنا، بقا، ظاهر، باطن
تفاصيل المقالة
ادبیات و زبان های محلی ایران زمین
,
العدد35,السنة
12
,
بهار
1401
ضرب المثل های این پژوهش به روشِ میدانی-کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی-توضیحی گردآوری شده است؛ زیرا در این روش علاوه بر طبقه بندیِ ضرب المثل ها، ریشه و چگونگی شکل گیری آن ها نیز بررسی و همچنین برای اطمینان از منظورِ گوینده هنگامِ بیانِ ضرب المثل ها و به ویژه د أکثر
ضرب المثل های این پژوهش به روشِ میدانی-کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی-توضیحی گردآوری شده است؛ زیرا در این روش علاوه بر طبقه بندیِ ضرب المثل ها، ریشه و چگونگی شکل گیری آن ها نیز بررسی و همچنین برای اطمینان از منظورِ گوینده هنگامِ بیانِ ضرب المثل ها و به ویژه دربارۀ معنای دومِ آن ها نظرسنجی عمومی انجام شده است. هدف از این تحقیق آن است که علاوه بر شناساندنِ ضرب المثل های رایج در محلۀ سعدی شیراز، ریشه ، معادل و معنیِ برخی از مَثَل ها مورد توجه قرار گیرد و به ثبت و ماندگاری آن ها کمک شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که اغلب مَثَل های رایج در این محله، طنزآمیز و برخی دیگر کنایی است و مردم این محله بسیاری از مَثَل ها را بر اساس زندگی، تجارب، رویدادها و به ویژه حوادثی که برای بزرگانِ قومشان رخ داده، ساخته و پرداخته اند و آن ها را غالباً برای پندپذیری به کار می برند. همچنین مردم، بعضی از مَثَل ها را بر اساس اندیشه های خود تغییر داده اند، به صورتی که در ابتدا به نظر می رسد معادلی برای آن وجود ندارد اما بعد مشخص می شود که بعضی از این ضرب المثل ها همان است که در گفته های بزرگان ادب فارسی نیز وجود داشته است. البته بعضی دیگر از ضرب المثل ها نیز خاص همین محله است و معادلی برای آن ها در مناطق دیگر نمی توان یافت.
تفاصيل المقالة
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی
,
ستأتي المقالات قريبًا
چکیده
متناقضنما یا پارادوکس به عنوان یک شیوه آشناییزدایی در اشعار عرفانی جایگاه ویژهای دارد و شاعران عارفمسلک به ویژه حافظ و مولوی با تأثیرپذیری از عرفان اسلامی در غزلیات خود از صنعت پارادوکس برای انتقال مفاهیم عرفانی به ذهن خوانندگان و شنودگان استفاده نمودهاند. أکثر
چکیده
متناقضنما یا پارادوکس به عنوان یک شیوه آشناییزدایی در اشعار عرفانی جایگاه ویژهای دارد و شاعران عارفمسلک به ویژه حافظ و مولوی با تأثیرپذیری از عرفان اسلامی در غزلیات خود از صنعت پارادوکس برای انتقال مفاهیم عرفانی به ذهن خوانندگان و شنودگان استفاده نمودهاند.
در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی با مقایسة پارادوکسهای مولوی و حافظ ارتباط پارادوکس با تجارب عرفانی در افکار و اندیشه دو شاعر بررسی میشود و وجوه اختلاف و اشتراک در دو اثر مشخص میشود. نتیجهای که از این تحقیق به دست میآید، آن است که وجوه مشترک در اندیشههای مولوی و حافظ، بسیار به هم نزدیک است؛ زیرا افکار و اندیشة هر دومبتنی بر تصوف عشق است و در پرتو این نگرش عاشقانه همه دوگانگیها به وحدت و یگانگی میرسند. همچنین در هر دو اثر نشانههایی از چهار ویژگی تجربة عرفانی توصیفناپذیری، کیفیت معرفتی، زود گذری و حالت انفعالی دیده میشود و چون صاحب مکاشفه در رویارویی با این تجارب نمیتواند او را بر اساس آن چه دیده و شنیده است، به مخاطب معرفی کند از زبان پارادوکس استفاده میکند. اما وجوه تفاوت بیشتر ظاهری است. مولانا بیشتر از پارادوکس ترکیبی و حافظ بیشتر از پارادوکس معنایی استفاده نموده است.
کلیدواژهها:
پارادوکس، تجارب عرفانی، مکاشفه، غزلیات مولانا، غزلیات حافظ
تفاصيل المقالة
مطالعات میان فرهنگی
,
العدد5,السنة
18
,
زمستان
1402
این پژوهش به بررسی فرهنگ جامعه ایران در آثار سعدی و سفرنامه ابن بطوطه پرداخته است. رویکرد مقاله مقایسه ای- تطبیقی است که با روش توصیفی و تحلیلی ، به بررسی آثار سعدی و مقایسه آن با سفرنامه ابن بطوطه می پردازد. در آثار این دو نویسنده فرهنگ جامعه ایرانی از اهمیت ویژه ای بر أکثر
این پژوهش به بررسی فرهنگ جامعه ایران در آثار سعدی و سفرنامه ابن بطوطه پرداخته است. رویکرد مقاله مقایسه ای- تطبیقی است که با روش توصیفی و تحلیلی ، به بررسی آثار سعدی و مقایسه آن با سفرنامه ابن بطوطه می پردازد. در آثار این دو نویسنده فرهنگ جامعه ایرانی از اهمیت ویژه ای بر خوردار است. سعدی در طول سفرهایش در ایران با فرهنگ ها و آداب و رسوم مختلف جامعه ایرانی آشنا شده و تجربیات زیادی کسب نموده و در آثار خود آن را به رشته تحریر در آورده است. ابن بطوطه در سفر خود به ایران با فرهنگ جامعه ایرانی آشنا شده و با دیدگاهی مردم شناسانه و با تصویری پویا به آداب و رسوم مردم ایران ( عادات غذا خوردن، لباس و پوشش، جایگاه زن در جامعه، وضعیت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و...) می پردازد. سعدی و ابن بطوطه در هنگام سفر به توصیف آثار تاریخی، موقعیت های جغرافیایی، اماکن مذهبی می پردازند با این تفاوت که سعدی شرح کاملی از آنچه در سفر می دید را می نوشت ، اما ابن بطوطه آن ها را به حافظه خود می سپرد و بعداً آن را مکتوب می کرد. از تفاوت های دیگر سعدی ضمن بررسی وضعیت جامعه، شئونات اجتماعی، وضعیت زیست فرهنگی، شیوه های اداره حکومت، پند و اندرز می دهد. اما ابن بطوطه در اثر خود هر آن چه را که وضعیت فرهنگ جامعه ایران، اقتصاد و معیشت مردم، .....می دید را بدون انتقاد به شرح آن می پرداخت.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications