جغرافیا و مطالعات محیطی
,
العدد5,السنة
2
,
زمستان
1392
کشاورزی ازجمله بخشهای مهم اقتصاد روستایی است. بهگونهای که این بخش، تأثیرات فراوانی بر روی وضعیت اقتصادی و فعالیتهای دیگر روستایی دارد. کشاورزی در صورت وجود شرایط مناسب، از عوامل تثبیت جمعیت، جلوگیری از مهاجرت و همچنین از ارکان مهم در راستای توسعه پایدار روستایی به ش أکثر
کشاورزی ازجمله بخشهای مهم اقتصاد روستایی است. بهگونهای که این بخش، تأثیرات فراوانی بر روی وضعیت اقتصادی و فعالیتهای دیگر روستایی دارد. کشاورزی در صورت وجود شرایط مناسب، از عوامل تثبیت جمعیت، جلوگیری از مهاجرت و همچنین از ارکان مهم در راستای توسعه پایدار روستایی به شمار میرود. هدف این پژوهش بررسی نقش و تأثیرگذاری کشاورزی در پایداری جمعیت روستایی، بهصورت مطالعه موردی در بخش دهدز، شهرستان ایذه است. روش تحقیق برمبنای هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش 1930 خانوار ساکن در بخش دهدز بوده که بر اساس فرمول کوکران، نمونه آماری مورد پرسش تعداد 234 سرپرست خانوار تعیین گردید. نتایج پژوهش بیانگر آن است که شاخصهای اقتصادی و زیربنایی (کمبود اشتغالزایی، کمبود درآمد، کمبود تسهیلات و ضعف ساختاری و... در بخش کشاورزی، در زمینه ناپایداری جمعیت و روند افزایشی مهاجرت ها تأثیرگذار بوده است. از طرف دیگر باوجود بهبود متوسط تولید در برخی محصولات با توجه به تغییرات کشت و زرع، کمک قابلتوجهی به پایداری و ثبات جمعیت روستایی نشده است؛ بنابراین بخش کشاورزی منطقه موردمطالعه با توجه به آزمون (T تک نمونهای) و عدد بهدستآمده (کمتر از 05/0)، به دلیل ضعف ساختاری و شاخصهای وابسته به آن، در جلوگیری از مهاجرتها و پایداری جمعیت تأثیرگذار نبوده است و این بخش با توجه ضعفهای آن، دلیل استواری برای ماندن روستاییان نمیباشد.
تفاصيل المقالة
طبق شواهد و تجربیات، به حق و وظیفه توسعه فضاهای روستایی به تناسب سهم و جایگاه و کارکرد آن ها در اقتصاد ملی کم توجهی شده و به دلیل بی مهری به نقش عوامل جغرافیایی (محیط طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و...) در شکل پذیری و ترتیب فضایی و توسعه سکونتگاه های روستایی، علیرغم تلاش های أکثر
طبق شواهد و تجربیات، به حق و وظیفه توسعه فضاهای روستایی به تناسب سهم و جایگاه و کارکرد آن ها در اقتصاد ملی کم توجهی شده و به دلیل بی مهری به نقش عوامل جغرافیایی (محیط طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و...) در شکل پذیری و ترتیب فضایی و توسعه سکونتگاه های روستایی، علیرغم تلاش های انجام شده در کشور به ویژه پس از انقلاب، هنوز ناپایداری و توسعه نیافتگی در عرصه های روستایی ایران نمایان است. از این رو پژوهش حاضر در پی بررسی میزان توسعه یافتگی سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی شهرستان ایرانشهر و نقش برخی عوامل جغرافیایی در آن، از دیدگاه ساکنان محلی است. عوامل مورد بررسی دربرگیرندۀ عوامل محیط طبیعی، فضایی، اجتماعی و اقتصادی است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری کلیه سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی ایرانشهر هستند. در این بین 19 روستا و 294 سرپرست خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. داده های بدست آمده به کمک روش های آماری در محیط نرم افزار SPSS مورد پردازش و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نمایان گر پایین بودن میزان توسعه یافتگی روستایی در بخش مرکزی ایرانشهر یعنی زیر حد متوسط نظری (با درجه میانگین 43/2) است و بیشتر عوامل (به غیر از مخاطرات طبیعی، بعد خانوار و نرخ اشتغال) دارای ارتباط منطقی و معناداری با توسعه یافتگی روستایی می باشند. در این میان تأثیر عوامل مکانی- فضایی و پس از آن عوامل اجتماعی پررنگ تر است. از این رو توسعه سکونتگاه های روستایی در محدوده مورد مطالعه نیازمند بازنگری اساسی در سیاستگذاری ها و برنامه های توسعه روستایی و داشتن نگاه خاص به نقش برخی عوامل جغرافیایی در روند توسعه سکونتگاه های روستایی است.
تفاصيل المقالة
نواحی روستایی به عنوان مکان های جغرافیایی، تحت شرایط نظام طبیعی و انسانی خود از تغییرات درونی و بیرونی فراوانی در طول زمان متأثرند، که در نتیجه آن، فضاهای زندگی متنوعی با کیفیت های متفاوت زندگی و رفاه اجتماعی شکل یافته است. این مسأله تحت تأثیر عوامل متعددی در ابعاد مکان أکثر
نواحی روستایی به عنوان مکان های جغرافیایی، تحت شرایط نظام طبیعی و انسانی خود از تغییرات درونی و بیرونی فراوانی در طول زمان متأثرند، که در نتیجه آن، فضاهای زندگی متنوعی با کیفیت های متفاوت زندگی و رفاه اجتماعی شکل یافته است. این مسأله تحت تأثیر عوامل متعددی در ابعاد مکانی- فضایی، اقتصادی، اجتماعی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت مکانی نواحی روستایی یکی از محروم ترین مناطق کشور (شهرستان نیکشهر)، انجام گرفته است. عوامل مورد بررسی عبارتند از: عوامل مکانی- فضایی (شکل استقرار، موقعیت ارتباطی، نوع راه ارتباطی، فاصله)، اقتصادی (نرخ اشتغال، متوسط مالکیت زمین کشاورزی و دام) و اجتماعی (میزان جمعیت، نرخ سواد، نسبت مهاجرت، کیفیت مسکن، نسبت امکانات عمومی). روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و جامعه آماری کلیه روستاهای بخش مرکزی شهرستان نیکشهر هستند که مشتمل بر 143 سکونتگاه روستایی و 45228 تن جمعیت (10762 خانوار) است. در این میان 20 سکونتگاه و 305 سرپرست خانوار ساکن در آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و پرسشنامه استفاده شده است. داده ها به کمک روش های آماری در محیط SPSS پردازش و تحلیل شد. نتایج پژوهش حاکی از سطح پایین کیفیت مکانی نواحی روستایی در سایر شاخص ها (به استثنای شاخص امنیت) و نیز وجود تفاوت معنادار بین سطح کیفیت مکانی با عوامل مکانی- فضایی، اقتصادی (به جز شاخص مالکیت دام)، اجتماعی (به استثنای شاخص نسبت مهاجرت) است.
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی برنامه ریزی منطقه ای
,
العدد2,السنة
6
,
تابستان
1395
رسانههای ارتباط جمعی و مطبوعات در نواحی روستایی کشورهای کمتر توسعه یافته در صورتیکه هدفدار و متناسب با شرایط بومی و سنتی جوامع، مورد توجه و استفاده قرار گیرند، نقش مثبت و تعیین کنندهای در فرآیند توسعه روستایی ایفا أکثر
رسانههای ارتباط جمعی و مطبوعات در نواحی روستایی کشورهای کمتر توسعه یافته در صورتیکه هدفدار و متناسب با شرایط بومی و سنتی جوامع، مورد توجه و استفاده قرار گیرند، نقش مثبت و تعیین کنندهای در فرآیند توسعه روستایی ایفا خواهند کرد. نواحی روستایی به دلیل پراکندگی جغرافیایی، دسترسی دشوار و تفاوتهای فردی و گروهی که باید در آن بر برخی از مشکلات مانند فاصله، ارتباطات متقابل و انتقال سریع دانش و اطلاعات فائق آمد، یکی از بهترین عرصهها برای استفاده مؤثر از فنآوریهای ارتباطی هستند. از اینرو پژوهش حاضر مبتنی بر نگرش روستاییان، نقش رسانههای ارتباط جمعی و مطبوعات را در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روستاهای دهستان زرآباد غربیِ شهرستان کنارک بررسی نموده است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. دادهها از طریق تکمیل پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد و به کمک روشهای آماری تحت نرم افزار SPSS پردازش و تحلیل گردید. نتایج نشان میدهد که میزان دسترسی به رسانهها بسیار ضعیف، میزان استفاده نسبتاً مطلوب، میزان نقش آفرینی آنها در ارتقای آگاهی عمومی نسبتاً مطلوب و به طور کلی نقش آفرینی رسانهها در مسیر توسعه نواحی روستایی بسیار ضعیف است. در این راستا تلویزیون بیشترین و رسانههای کوچک، کمترین نقش را به خود اختصاص دادهاند. وضعیت شاخصهای مختلف از لحاظ میزان تأثیرپذیری به استثنای شاخص ارتقای آگاهی عمومی، در حد نامطلوبی است. تفاوت معنیداری بین شاخصها از لحاظ میزان تأثیرپذیری از طرف رسانهها مشاهده میگردد. شاخص ارتقای آگاهی عمومی بیشترین و شاخص مشارکت در طرحهای توسعه روستایی کمترین تأثیرپذیری از رسانهها را نشان میدهند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications