Normal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA
/* Style Definitions */
table.MsoNormalTable
{mso-style-name:"Table Normal";
mso-tstyle-rowband-size:0;
mso-tstyle-colband-size:0;
mso-style-noshow:yes;
mso-style-priority:99;
mso-style-qformat:yes;
mso-style-parent:"";
mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt;
mso-para-margin:0in;
mso-para-margin-bottom:.0001pt;
text-align:justify;
mso-pagination:widow-orphan;
font-size:11.0pt;
font-family:"Calibri","sans-serif";
mso-ascii-font-family:Calibri;
mso-ascii-theme-font:minor-latin;
mso-fareast-font-family:"Times New Roman";
mso-fareast-theme-font:minor-fareast;
mso-hansi-font-family:Calibri;
mso-hansi-theme-font:minor-latin;
mso-bidi-font-family:Arial;
mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}
>امیرهوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه) شاعری است دارای سبک ویژه و مختص به خویش. او با توجّه به ذوق سرشار و استعداد و نبوغ شاعرانهاش چیزی بیشتر و بالاتر از آن چه را میطلبد که در جامعه موجود است. از نظر فکری، شاعری اندیشهگرا است که تلفیقی از درونگرایی و برونگرایی را در اندیشهاش میپروراند و آنگاه که از نابسامانیهای جامعه بیرون رنج میبرد به درونگرایی یا به عبارتی به شعرهای درونی میگراید. ابتهاج در غزلیاتش در عین هنجارگریزی و سنّتشکنی، رگههایی از عرفان را دخیل میسازد. با همه اصالت و نجابت و سنّت ایرانی بودن، اشعاروی رنگ و بوی تجدد، مرزشکنی و تازگی به خود میگیرد و مفاهیم، مضامین و پیامهایش حتی بادرون مایههای عرفانی رنگ دیگری دارد. این مقاله به روش پژوهشی، توصیفی- تحلیلی، به درونمایههای عرفانی اشعار سایه میپردازد
تفاصيل المقالة
مطالعات زبان و ادبیات غنایی
,
العدد4,السنة
6
,
پاییز
1395
تلمیح یکی از آرایه های فنون و بلاغت ادبی است که شاعر یا نویسنده توسط آن در نهایت ایجاز، به داستان، حدیث، آیه، باور قدیمی یا ضرب المثلی اشاره می کند و از این طریق ضمن بیان مراد دل واندیشه خود از نکات بیان شده در آیات واحادیث ودیگر موارد که تلمیحاً در بین مردم رایج بوده د أکثر
تلمیح یکی از آرایه های فنون و بلاغت ادبی است که شاعر یا نویسنده توسط آن در نهایت ایجاز، به داستان، حدیث، آیه، باور قدیمی یا ضرب المثلی اشاره می کند و از این طریق ضمن بیان مراد دل واندیشه خود از نکات بیان شده در آیات واحادیث ودیگر موارد که تلمیحاً در بین مردم رایج بوده در راستای تایید و تاکید اندیشه خود بهره می گیرد تا به گیرایی و زیبایی شعر یا نوشته خود بیفزاید. امیرخسرو دهلوی از شاعران قرن هفتم مانند دیگر شاعران برای زیبایی و گیرایی شعرش از ابزارهای مختلفی بهره برده است که از آن جمله می توان به صنعت تلمیح اشاره نمود. پژوهش حاضر به بررسی این صنعت در مثنوی شیرین و خسرو پرداخته که اولین منظومۀ عاشقانه امیرخسرو است و آن را در چهار هزارو صد و بیست و چهار بیت و بر بحر هزج مسدس مقصور سروده است. امید است که این بررسی جایگاه والای این اثر را در حیطۀ صنعت تلمیح نشان دهد.
تفاصيل المقالة
مطالعات زبان و ادبیات غنایی
,
العدد2,السنة
8
,
تابستان
1397
گلستان سعدی یک اثر روایی است که از تکنیکهای مختلف زمان روایی، جنبههای مختلف به لحاظ محتوایی، آموزشی، تربیتی، خلاقیتهای زبانی، کوتاهی، تحریکپذیری و ایجاد حس کنجکاوی در مخاطب، مفاهیم و موضوعات متنوع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تربیتی، نوع روایت و کنشها و واکنشها، تنوع أکثر
گلستان سعدی یک اثر روایی است که از تکنیکهای مختلف زمان روایی، جنبههای مختلف به لحاظ محتوایی، آموزشی، تربیتی، خلاقیتهای زبانی، کوتاهی، تحریکپذیری و ایجاد حس کنجکاوی در مخاطب، مفاهیم و موضوعات متنوع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تربیتی، نوع روایت و کنشها و واکنشها، تنوع شخصیت راوی و پرهیز از تبدیلشدن راوی به کلیشه یا شخصیت قراردادی، چگونگی زاویۀ دید، کارکرد و جنبههای بلاغی بهخوبی بهره برده است. حکایتهای گلستان به دلیل استفاده از شگرد فشردهنویسی، نغزگویی و انتقال مفاهیم به مخاطب نیز جای بحث و بررسی دارد. در اینجا سعی شده تا بر اساس محورهای مذکور حکایتهای باب ششم مورد بررسی قرار گیرد. تاکنون در مورد کتاب گلستان پژوهشهای بسیاری صورت گرفته است؛ امّا هدف در این پژوهش، بررسی ظرفیتهای روایی در گلستان سعدی بوده است که با دیگر پژوهشها و نگاههایی که به این کتاب شده تفاوت دارد و به بررسی نقش مضمون در غنیکردن کیفیت و تنوع ساختار کُنشها و رخدادهای روایی در حکایتهای آمده در باب ششم گلستان است. سعی نگارندگان بر آن بوده که ویژگیها و مؤلفههای روایی خاص حکایتهای باب ششم کتاب را از نقطهنظر ساختار و روایت موردبررسی قرار گیرد و نشان دهیم که سعدی، به لحاظ برخورداری از فهم ادبی توانسته حکایتهای کتاب خود را بر پایهها و اصول و کنشهایی بنیانگذاری کند که قرنها بعد در داستاننویسی و داستان کوتاهنویسی پایه و مبنای نگارش مدرن قرار بگیرد.
تفاصيل المقالة
پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسی
,
العدد40,السنة
11
,
تابستان
1399
منیرو روانیپور و مهسا محبعلی از جمله نویسندگان زن هستند که در آثار خود به دنبال کشف هویّت زنان بوده و به ذکر مسائل و مشکلات اجتماعی زنان و برجسته کردن شخصیّت آنان توجّه داشتهاند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیل محتوا و با بررسی رمانهای اهل غرق و نگران نب أکثر
منیرو روانیپور و مهسا محبعلی از جمله نویسندگان زن هستند که در آثار خود به دنبال کشف هویّت زنان بوده و به ذکر مسائل و مشکلات اجتماعی زنان و برجسته کردن شخصیّت آنان توجّه داشتهاند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیل محتوا و با بررسی رمانهای اهل غرق و نگران نباش، نشان میدهد که اولویت اصلی نویسندگان در این داستانها، طرح مسائل فمینیستی نبوده است؛ نقطه اشتراک این دو رمان تقابل سنّت و تجدد است که نویسندگان آنها از طریق شخصیّت اصلی داستان یعنی زن، توانستهاند این تضاد و تقابل را نشان دهند. این در حالی است که روانیپور از ابتدای داستان جامعه سنّتی را مدّ نظر دارد که کمکم و با گذر زمان به سمت نوگرایی و تجدد کشیده میشود، امّا محبعلی از آغاز تا پایان داستان جامعه شهری و مسائل مبتلابه آن را توصیف میکند.
تفاصيل المقالة
پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسی
,
العدد48,السنة
13
,
تابستان
1401
نویسنده کشفالاسرار در بخش سوم(النوبه الثالثه) این کتاب به بیان نکات عرفانی خصوصاً به نقل از استاد خود خواجه عبدالله انصاری میپردازد و عموماً در این بخش زیبایی نثر فارسی به چشم میآید. آنچه بیش از همه، زیباییِ نثر این تفسیر گرانبها را به نمایش میگذارد، ویژگیهای ادبی أکثر
نویسنده کشفالاسرار در بخش سوم(النوبه الثالثه) این کتاب به بیان نکات عرفانی خصوصاً به نقل از استاد خود خواجه عبدالله انصاری میپردازد و عموماً در این بخش زیبایی نثر فارسی به چشم میآید. آنچه بیش از همه، زیباییِ نثر این تفسیر گرانبها را به نمایش میگذارد، ویژگیهای ادبی این اثر است که در سه مقوله معانی، بیان و بدیع مورد بررسی قرار گرفتهاند. هدفِ این پژوهش، دست یافتن به ویژگیهای منحصر به فردِ سبکیِ میبدی و نیز خصیصههایِ ادبیِ تفسیر کشفالاسرار است. در این پژوهش در بحث سبکشناسی نیز تمرکز بر روی هنجارگریزی است زیرا نمونههای نابی از هنجارگریزی معنایی و نحوی در کشفالاسرار مشاهده میشود که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتهاند. از سوی دیگر این پژوهش نشان میدهد که در ویژگیهای ادبی کشفالاسرار به ترتیب، بدیع، بیان و معانی از گستره زیادی برخوردار هستند
تفاصيل المقالة
روایت در نهاد آثار ادبی نهفته است و عنصری پیشبرنده در تبیین نقش ادبی و هنری هر اثر ادبی است. هرچه اثر ادبی وجه داستانی قویتری داشته باشد، روایت در آن پُرمایهتر و فعالتر است. گلستان سعدی اثری تعلیمی است که وجهی داستانی دارد؛ به همین سبب روایت و شگردهای روایت در آن پو أکثر
روایت در نهاد آثار ادبی نهفته است و عنصری پیشبرنده در تبیین نقش ادبی و هنری هر اثر ادبی است. هرچه اثر ادبی وجه داستانی قویتری داشته باشد، روایت در آن پُرمایهتر و فعالتر است. گلستان سعدی اثری تعلیمی است که وجهی داستانی دارد؛ به همین سبب روایت و شگردهای روایت در آن پویا و اثرگذار است. این پژوهش با مطالعة کتابخانهای و یادداشتبرداری میکوشد با تأکید بر نظریههای ساختارگرایان معروف (مانند تولان، ژنت، بارت)، تأثیرگذاری روایت را در تبیین مفاهیم تربیتی و اخلاقی گلستان بررسی کند و از مهمترین اصول نظری ساختارگرایان در شناخت ساختار گلستان بهره برد. این پژوهش نقش درونمایه را در پربارکردن کیفیت و تنوع ساختار کُنشها و رخدادهای روایی در حکایتهای باب اول گلستان بررسی میکند. همچنین این مقاله بیانگر این مطلب است که سعدی به سبب برخورداری از فهم ادبی توانسته است حکایتهای گلستان را بر پایهها و اصول و کُنشهایی بُنیانگذاری کند که قرنها بعد در داستاننویسی و داستان کوتاهنویسی پایه و مبنای نگارش نوین قرار گرفته است. نظام باورهای سعدی، بر گرداگرد گزارۀ شناخت هستی در پیرامون او شکل گرفته است که آنها را از راه تمثیل به مخاطب منتقل میکند؛ بنابراین گفتمان چیره بر حکایتها یک گفتمان تعلیمی است.
تفاصيل المقالة
ویس و رامین داستانی عاشقانه و مربوط به دوران اشکانی- ساسانی است. فخرالدین اسعد گرگانی این اثر را در قرن پنجم هجری به نظم درآورد. نگرش اصلی در این سروده، غنایی است؛ اما نمود مضامین تعلیمی نیز در آن دیده میشود. این آموزهها بهطور مستقیم (از زبان راوی- شاعر) یا غیرمستق أکثر
ویس و رامین داستانی عاشقانه و مربوط به دوران اشکانی- ساسانی است. فخرالدین اسعد گرگانی این اثر را در قرن پنجم هجری به نظم درآورد. نگرش اصلی در این سروده، غنایی است؛ اما نمود مضامین تعلیمی نیز در آن دیده میشود. این آموزهها بهطور مستقیم (از زبان راوی- شاعر) یا غیرمستقیم (از زبان شخصیتها) تبیین شدهاند. فخرالدین اسعد با قواعد زبان و ادبیات پهلوی کاملاً آشناست؛ ازاینرو بدون دخالت عناصر اسلامی و با حفظ سنتهای مَنشی ایرانیان در دوران پیش از اسلام (که بهطور ویژه در اندرزنامههای پهلوی نمایان است)، موفق شد شاهکاری غنایی- تعلیمی بسراید. بنابراین در این مقاله، تأثیرگذاری تعلیمی اندرزنامههای پهلوی بر منظومۀ ویس و رامین به روش توصیفی- تحلیلی بررسی میشود. سنتهای اخلاقی مانند خردستایی و دانشآموزی، ستایش خداوند و توکل به او، وفای به عهد، دادگری، خرسندی و قناعت، منش و گفتار راست، دنیاستیزی و آزمندی، در اندرزنامهها بسیار دیده میشود. این سنتهای اخلاقی در منظومۀ ویس و رامین نیز بیان شده است. درنتیجه این گمان تأیید میشود که سرودۀ فخرالدین اسعد با تأثیرپذیری از فرهنگ و اخلاق ایرانیان باستان سروده شده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications