از مشخصههای جغرافیای شهری ایجاد مدرنیته و مفهوم گرایش به فردگرایی است که از میان این جغرافیا به وجود میآید. ابعاد گوناگون فردگرایی باید در تحلیل و تبیین آن مورد توجه قرار گیرد. بعدی که فرد به دنبال منافع شخصی خود باشد، فردگرایی خودخواهانه نامیده میشود. در این پژوهش ا أکثر
از مشخصههای جغرافیای شهری ایجاد مدرنیته و مفهوم گرایش به فردگرایی است که از میان این جغرافیا به وجود میآید. ابعاد گوناگون فردگرایی باید در تحلیل و تبیین آن مورد توجه قرار گیرد. بعدی که فرد به دنبال منافع شخصی خود باشد، فردگرایی خودخواهانه نامیده میشود. در این پژوهش اثر عوامل سبکزندگی شهری، رضایت از زندگی، عامگرایی، و اعتمادتعمیم یافته بر گرایش به فردگرایی خودخواهانه مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله از جهت هدف، کاربردی و از نظر تحلیل، توصیفی-پیمایشی است. برآورد نمونهی فرمول کوکران، 400 نفر از میان ساکنان بالای 25 سال جغرافیای شهر تهران میباشد. روش گردآوری اطلاعات افراد نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری اطلاعات صورت پذیرفته است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که رابطه متغیر سبک زندگی شهری و گرایش به فردگرایی، خودخواهانه معکوس و مقدار همبستگی برابر 0.537-، رابطه متغیر رضایت از زندگی و گرایش به فردگرایی ،خودخواهانه معکوس و مقدار همبستگی برابر 0.647- و رابطه متغیر عامگرایی و گرایش به فردگرایی خودخواهانه، معکوس و مقدار همبستگی برابر 0.608- و رابطه متغیر اعتماد تعمیم یافته و گرایش به فردگرایی خودخواهانه، معکوس و مقدار همبستگی برابر 0.698-شده است. همچنین همبستگی جمعی چهار متغیر سبکزندگی، رضایت از زندگی، عامگرایی و اعتمادتعمیم یافته با گرایش به فردگرایی خودخواهانه برابر 0.785- و ضریب تعیین برابر 0.616 به دست آمد. به عبارت دیگر متغیرهای سبکزندگی، رضایت از زندگی، عامگرایی و اعتمادتعمیم یافته، به میزان 61.6 درصد از تغییرات متغیر میزان گرایش به فردگرایی خودخواهانه را تبیین میکنند.
تفاصيل المقالة
درمیان مباحث متعددی که در چند دهه اخیردرحوزه علوم اجتماعی مطرح شده،بحث توسعه از گستردگی واهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است.از این رو این مقاله به بررسی موانع اقتصادی توسعه یافتگی در استان ایلام و درک وتفسیر مردمان آن دیاراز توسعه می پردازد با توجه به اینکه روش شناسی عمد أکثر
درمیان مباحث متعددی که در چند دهه اخیردرحوزه علوم اجتماعی مطرح شده،بحث توسعه از گستردگی واهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است.از این رو این مقاله به بررسی موانع اقتصادی توسعه یافتگی در استان ایلام و درک وتفسیر مردمان آن دیاراز توسعه می پردازد با توجه به اینکه روش شناسی عمده ی این تحقیق کیفی بوده و از روش مردم نگاری برای عملیات گردآوری داده ها و از نظریه ی زمینه ای برای تحلیل و ارائه داده ها استفاده شده است. در این پژوهش، اطلاعات مشاهده ای و اسنادی توسط محقق گردآوری و اطلاعات مصاحبه ای نیز از 56 نفر مشارکت کنندگان ساکن در میدان مطالعه بعمل آمد. برای تعیین افراد مورد مصاحبه، از روش نمونه گیری کیفی- هدفمند و برای تعیین تعداد مصاحبه شوندگان از منطق اشباع نظری در نمونه گیری نظری استفاده شد. نتایج بررسی نشان می دهدکه مهم ترین موانع اقتصادی توسعه یافتگی در این استان مشکلات اکولوژیک،نبود بخش خصوصی قوی،نبود زیرساخت های اقتصادی و فقراقتصادی مزمن می باشد. براساس مدل نهایی ، توسعه به مثابه پدیده ای دوگانه و تقابل گرا، درک، ارزیابی و تفسیر شده است که توانسته از یک طرف استان ایلام را توانمند ساخته و بسیاری از مسایل ومشکلات زندگی آنان را در ابعاد مختلف تغییر و نوسازی مشخص کند؛ و از طرف دیگر، مستلزم پرداخت هزینه های سنتی بوده که از دید مردم استان ایلام به عنوان نتایج نامطلوب توسعه تلقی می گردد .
تفاصيل المقالة
چکیده هدف اصلی این پژوهش، تعیین نقش پایگاه اقتصادی–اجتماعی در تبیین میزان مشارکت سیاسی شهروندان شهر مهاباد می باشد. در پژوهش حاضر از روش پیمایش استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق، شهروندان 18 سال به بالای شاغل در شهر مهاباد در سال 1397 می باشد. أکثر
چکیده هدف اصلی این پژوهش، تعیین نقش پایگاه اقتصادی–اجتماعی در تبیین میزان مشارکت سیاسی شهروندان شهر مهاباد می باشد. در پژوهش حاضر از روش پیمایش استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق، شهروندان 18 سال به بالای شاغل در شهر مهاباد در سال 1397 می باشد. حجم نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران 382 نفر برآورد گردید. نمونه گیری از بین واحدها به صورت خوشه ای چندمرحله ای و نمونه گیری از داخل خوشه ها به صورت تصادفی سیستماتیک صورت گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته مشارکت سیاسی است که ضریب پایایی آن به کمک آلفای کرونباخ 96/0 به دست آمد و جهت سنجش مفاهیم آن از طیف لیکرت استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل و تحلیل واریانس یک راهه استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین میزان مشارکت سیاسی و پایگاه اقتصادی-اجتماعی شهروندان شهر مهاباد تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که در جامعه مهاباد، افراد دارای پایگاه اقتصادی-اجتماعی پایین و متوسط در شهر مهاباد به منظور تغییر وضعیت موجود خود و دستیابی به وضعیت مطلوب، ضرورت، انگیزه، میل و رغبت بیشتری برای مشارکت و مداخله در امور سیاسی دارد اما افراد دارای پایگاه اقتصادی-اجتماعی بالا دخالت و مشارکت کمتری در امورات سیاسی این شهر دارند.
تفاصيل المقالة
Sociological of Studies of youth
,
العدد5,السنة
8
,
زمستان
2017
The present study was conducted with the aim of effecting consumer media on the Indicators of rural and nomadic lifestyle Gilane Gharb in 2017 by descriptive method. The statistical population consists of youths of 20-34 years old in rural and nomadic of Gilane Gharb. T أکثر
The present study was conducted with the aim of effecting consumer media on the Indicators of rural and nomadic lifestyle Gilane Gharb in 2017 by descriptive method. The statistical population consists of youths of 20-34 years old in rural and nomadic of Gilane Gharb. The multi-stage cluster sampling method was used and the sample size was 381 based on Cochran's formula. The data were collected using a questionnaire designed by the researchers and containing 172 questions. The research hypotheses were obtained: by calculating the Pearson correlation coefficient (-0.225) and (P
تفاصيل المقالة
بیتفاوتی اجتماعی وضعیتی است که طی آن، افراد با بیاعتنایی به واقعیتهای پیرامون از انجام مشارکت اجتماعی- سیاسی، مسئولیتهای اجتماعی، فعالیتهای دگرخواهانه و درگیری فعال و مدنی در مسائل اجتماعی اجتناب میکنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین شبکههای اجتماعی و بیتفاو أکثر
بیتفاوتی اجتماعی وضعیتی است که طی آن، افراد با بیاعتنایی به واقعیتهای پیرامون از انجام مشارکت اجتماعی- سیاسی، مسئولیتهای اجتماعی، فعالیتهای دگرخواهانه و درگیری فعال و مدنی در مسائل اجتماعی اجتناب میکنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین شبکههای اجتماعی و بیتفاوتی اجتماعی انجام شده است. متغیرهای تحقیق حاضر؛ شبکههای اجتماعی (میزان و تنوع استفاده)، نگرش و رفتار نوع دوستانه، نگرش و رفتار مدنی و بیتفاوتی اجتماعی بوده است. جامعه آماری تحقیق، شهروندان مناطق 1و 2 تهرانی بوده که به عنوان افراد نمونه با استفاده از نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. در چارچوب نظری تحقیق جهت تبیین رابطه بین بیتفاوتی اجتماعی و شبکههای اجتماعی از نظریههای خوش بینانه، بدبینانه و میانه و نظریات نظریهپردازانی همچون: مارکس و وبر و مرتون استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که میزان بیتفاوتی در حد متوسط رو به بالاست و بین متغیرهای نگرش نوع دوستانه، رفتار نوع دوستانه، نگرش مدنی، رفتار مدنی، تنوع استفاده از شبکههای اجتماعی، میزان استفاده از شبکههای اجتماعی، متغیرهای زمینهای (سن، جنس، پایگاه اجتماعی- اقتصادی)، همبستگی اجتماعی و بیتفاوتی اجتماعی رابطه وجود دارد. در این میان، همبستگی اجتماعی به عنوان متغیر واسط، بیشترین اهمیت را در تبیین بیتفاوتی اجتماعی داشته است.
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی و پژوهشی نگرش های نو در جغرافیای انسانی
,
العدد5,السنة
13
,
زمستان
1399
از مشخصههای جغرافیای شهری ایجاد مدرنیته و مفهوم گرایش به فردگرایی است که از میان این جغرافیا به وجود میآید. ابعاد گوناگون فردگرایی باید در تحلیل و تبیین آن مورد توجه قرار گیرد. بعدی که فرد به دنبال منافع شخصی خود باشد، فردگرایی خودخواهانه نامیده میشود. در این پژوهش ا أکثر
از مشخصههای جغرافیای شهری ایجاد مدرنیته و مفهوم گرایش به فردگرایی است که از میان این جغرافیا به وجود میآید. ابعاد گوناگون فردگرایی باید در تحلیل و تبیین آن مورد توجه قرار گیرد. بعدی که فرد به دنبال منافع شخصی خود باشد، فردگرایی خودخواهانه نامیده میشود. در این پژوهش اثر عوامل سبکزندگی شهری، رضایت از زندگی، عامگرایی، و اعتمادتعمیم یافته بر گرایش به فردگرایی خودخواهانه مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله از جهت هدف، کاربردی و از نظر تحلیل، توصیفی-پیمایشی است. برآورد نمونهی فرمول کوکران، 400 نفر از میان ساکنان بالای 25 سال جغرافیای شهر تهران میباشد. روش گردآوری اطلاعات افراد نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری اطلاعات صورت پذیرفته است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که رابطه متغیر سبک زندگی شهری و گرایش به فردگرایی، خودخواهانه معکوس و مقدار همبستگی برابر 0.537-، رابطه متغیر رضایت از زندگی و گرایش به فردگرایی ،خودخواهانه معکوس و مقدار همبستگی برابر 0.647- و رابطه متغیر عامگرایی و گرایش به فردگرایی خودخواهانه، معکوس و مقدار همبستگی برابر 0.608- و رابطه متغیر اعتماد تعمیم یافته و گرایش به فردگرایی خودخواهانه، معکوس و مقدار همبستگی برابر 0.698-شده است. همچنین همبستگی جمعی چهار متغیر سبکزندگی، رضایت از زندگی، عامگرایی و اعتمادتعمیم یافته با گرایش به فردگرایی خودخواهانه برابر 0.785- و ضریب تعیین برابر 0.616 به دست آمد. به عبارت دیگر متغیرهای سبکزندگی، رضایت از زندگی، عامگرایی و اعتمادتعمیم یافته، به میزان 61.6 درصد از تغییرات متغیر میزان گرایش به فردگرایی خودخواهانه را تبیین میکنند.
تفاصيل المقالة
مطالعات میان فرهنگی
,
العدد4,السنة
17
,
پاییز
1401
مقاله پیش رو به بررسی جامعه شناختی پدیده وندالیسم با هدف تبیین و تحلیل مهمترین عوامل موثر در رفتار وندالیستی در بین جوانان۲۹-۱۵سال میپردازد. این عوامل در قالب متغیرهای بی سازمانی و سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته اند. در بررسی دو نوع سرمایه اقتصادی أکثر
مقاله پیش رو به بررسی جامعه شناختی پدیده وندالیسم با هدف تبیین و تحلیل مهمترین عوامل موثر در رفتار وندالیستی در بین جوانان۲۹-۱۵سال میپردازد. این عوامل در قالب متغیرهای بی سازمانی و سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته اند. در بررسی دو نوع سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی که همان میدان اجتماعی می باشند، ارتباطش با رفتار وندالیستی مورد نظر است. جامعه آماری جوانان شهر خرم آباد بوده و۴۰۵ نمونه را با استفاده از روش کمی، انتخاب و داده ها از طریق پرسشنامه گردآوری شده اند. برای تبیین داده ها و رابطه بین متغیرهای مستقل و متغبر وابسته (رفتار وندالیستی) از روش آماری رگرسیون چند متغیره استفاده گردیده. یافته ها نشان می دهد که متغیر سن با رفتار وندالیستی ارتباطی ندارد. همچنین نتایح رگرسیون چند متغیره نشان داد که تنها متغیرهای جنسیت، سرمایه اقتصادی، بی نظمی اجتماعی و تنوع خرده فرهنگی توان پیش بینی تغییرات متغیر رفتار وندالیستی را دارند.
تفاصيل المقالة
این تحقیق با هدف شناخت عوامل تاثیر گذار بر ایجاد شکاف نسلی و دستیابی به یک الگوی نظری تحلیلی میباشد که با استفاده از نظریههای مرتبط،عوامل مهم و اثرگذار مورد بررسی قرار میگیرد. این تحقیق با طرح پرسشهایی، به تحلیل و تبیین موضوع پژوهش پرداخته است. روش ت أکثر
این تحقیق با هدف شناخت عوامل تاثیر گذار بر ایجاد شکاف نسلی و دستیابی به یک الگوی نظری تحلیلی میباشد که با استفاده از نظریههای مرتبط،عوامل مهم و اثرگذار مورد بررسی قرار میگیرد. این تحقیق با طرح پرسشهایی، به تحلیل و تبیین موضوع پژوهش پرداخته است. روش تحقیق این پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است. نمونه مورد مطالعه 586 نفر از جوانان بین 20 تا 25 سال ساکن در شهر تهران میباشند که با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدهاند. ابزار تحقیق، پرسشنامه پژوهشگر ساخته است که مبتنی بر طیف لیکرت طراحی شده است. در این مقاله به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و برای آزمون مدل نظری تحقیق از نرم افزار لیزرل[1] استفاده شده است. نتایج این پژوهش بر وجود یک الگوی رابطه آماری مستقیم و معکوس بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته حکایت دارد. به عبارت دیگر رابطه معنی داری بین شاخصهای اجتماعی و فرهنگی شامل سبک زندگی، موقعیت محل سکونت، معاشرت با گروه همسالان، پایگاه اجتماعی والدین، دسترسی به وسایل ارتباط جمعی، نظام آموزشی با متغیر وابسته شکاف نسلی وجود دارد. همچنین نتایج الگوسازی معادلات ساختاری حکایت از رابطه بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته است،که با توجه به شاخصهای الگوسازی میتوان استدلال کرد مدلهای ارائه شده از برازش خوبی برخوردار بوده و انطباق مطلوبی بین مدل به تصویر درآمده و یا مدل ساختاری شده با دادههای تجربی دارند.
[1] .Lisrel
تفاصيل المقالة
این پژوهش با هدف بررسی دقیق و عمیق علل حضور زنان در فضای مجازی و درک این پدیده که چرا زنان ترجیح می دهند اوقات فراغت خویش را در فضای مجازی سپری کنند، تهیه و تدوین شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش کیفی و از نوع تحلیل تماتیک است که در پی مصاحبه عم أکثر
این پژوهش با هدف بررسی دقیق و عمیق علل حضور زنان در فضای مجازی و درک این پدیده که چرا زنان ترجیح می دهند اوقات فراغت خویش را در فضای مجازی سپری کنند، تهیه و تدوین شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش کیفی و از نوع تحلیل تماتیک است که در پی مصاحبه عمیق با 30 نفر از زنان دارای مدرک کارشناسی که در محدوده سنی 30 تا 40 سال و همگی خانه دار هستند، هشت تم بدست آمده است که عبارتند از: ارتباط آسان و بی وقفه با دوستان و آشنایان، امکان کسب دادهها، امکان حضور همزمان در گروههای گوناگون، ابزاری برای به روزبودن، موفقیت بیشتر در تربیت فرزندان، آشنایی با طرز تفکر دیگران، توسعه دایره تعاملات افراد و کم هزینه بودن. درانتها هر کدام از تم های بدست آمده در چارچوب سه پارادایم جامعهشناختی واقعیت اجتماعی، تعریف اجتماعی و رفتار اجتماعی با توجه به الگوهای نظریه ای مرتبط تحلیل شده اند. که به ترتیب تم نخست با نظریه زیست جهان هابرماس، تم دوم با نظریه مبادله هومنز در قالب قضیه موفقیت، تم سوم با نظریه از جا کندگی فضا و مکان گیدنز، تم چهارم با نظریه تفاوت بوردیار، تم پنجم با نظریه مبادله هومنز در چارچوب قضیه عقلانیت، تم ششم با نظریه مبادله ریچارد امرسون، تم هفتم با نظریه هاله پوشی گافمن وتم هشتم با نظریه گزینش عقلانی کلمن، تحلیل و تفسیر جامعه شناختی شده اند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications