امروزة با تشدید فرایند مدرنیته و پسامدرنیته، تولید و رشد تکنولوژی های گوناگون و در پی آن تغییرات فزاینده در حوزه های گوناگون اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و...به وجود آمده است. در این میان گروه های مرجع تاثیرگذار در امر اخلاق شهروندی نیز دستخوش تغییرات مهمی از جمله تغییر در أکثر
امروزة با تشدید فرایند مدرنیته و پسامدرنیته، تولید و رشد تکنولوژی های گوناگون و در پی آن تغییرات فزاینده در حوزه های گوناگون اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و...به وجود آمده است. در این میان گروه های مرجع تاثیرگذار در امر اخلاق شهروندی نیز دستخوش تغییرات مهمی از جمله تغییر در الگوها، روش- ها و ارزش های خود شده اند. تحقیق حاضر نیز با توجه به این مسئله ی مهم و با هدف تبیین جامعه شناختی فرایند شکل گیری گروه های مرجع نوین و تاثیر آن ها بر شکل گیری اخلاق شهروندی در ایران در سه دهة اخیر به روش کیفی در سال تحصیلی 99-98 به اجرا درآمد.چارچوب نظری تحقیق با تلفیق نظریه های دورکیم، پارسونز، هابرماس، گیدنز، والرشتاین، مرتون و رویکرد سیف اللهی شکل گرفت. از نمونه گیری هدفمند استفاده شد و داده ها با تکنیک مصاحبه و با استفاده از پرسشنامه نیمه ساخت یافته جمع آوری شد. جامعه مورد مطالعه استادان دو دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه آزاد تهران مرکز و علوم و تحقیقات بودند. حجم نمونه تا اشباع داده ها مصاحبه با (21 نفر) بود.بر اساس یافته ها شهروندی در ایران به معنای واقعی آن شکل نگرفته و وضعیت اخلاق شهروندی در ایران ضعیف ارزیابی شد. همچنین عوامل درون جامعه -ای، عوامل برون جامعه ای، فضای مجازی و رسانه های جمعی بر شکل گیری گروه های مرجع نوین در سه دهه اخیر ایران تاثیرگذار بوده اند. گروه های مرجع نوین نیز طی سه دهة گذشته بر روند شکل گیری اخلاق شهروندی در ایران موثر بوده اند.
تفاصيل المقالة
تحقیق حاضر به دنبال آن است تا با توسل به برقراری رابطه نظری بین گروههای قومی و حکمرانی خوب، نگرش گروه قومی آذری (مطالعه موردی: شهروندان آذری شهر تبریز) در ارتباط با میزان تحقق-پذیری حکمرانی خوب در بعد سیاسی را مورد تحلیل و تبیین جامعهشناختی قرار دهد. پس از مرور پیشینه أکثر
تحقیق حاضر به دنبال آن است تا با توسل به برقراری رابطه نظری بین گروههای قومی و حکمرانی خوب، نگرش گروه قومی آذری (مطالعه موردی: شهروندان آذری شهر تبریز) در ارتباط با میزان تحقق-پذیری حکمرانی خوب در بعد سیاسی را مورد تحلیل و تبیین جامعهشناختی قرار دهد. پس از مرور پیشینه و ادبیات نظری، چارچوب نظری تدوین و شاخصههای ششگانه حکمرانی خوب طی نظرخواهی از نخبگان احصاء گردیدند. جامعه آماری تحقیق، شهروندان آذری بین 18 تا 65 سال ساکن تبریز هستند که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 448 نفر از آنان به تناسب جمعیت مناطق دهگانه شهرداری تبریز و به روش نمونهگیری احتمالی چند مرحلهای در نمونه آماری قرار گرفتند و دادهها با استفاده از ابزار پرسشنامه در قالب روش پیمایشی جمعآوری گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نشان داد در میان شش شاخصه برگزیده، شاخصه مسئولیتپذیری و پاسخگوئی سیاسی از وضعیت مطلوبی برخوردار بوده ولیکن تحققپذیری حکمرانی خوب در بخش مهمی از آن به ویژه حاکمیت قانون و تضمین و تکریم حقوق و آزادیهای سیاسی با مشکل جدی روبروست؛ به طوریکه تنها 5/26 درصد از پاسخگویان معتقد به تحققپذیری کامل آن هستند. علاوه بر این بین متغیر مستقل هویت قومی و متغیر زمینهای پایگاه اقتصادی- اجتماعی با میزان تحققپذیری حکمرانی خوب همبستگی معنیدار و معکوس وجود دارد. ولیکن هیچ رابطه/تفاوت معنیداری بین سن، جنسیت و میزان تحققپذیری حکمرانی خوب به دست نیامد.
تفاصيل المقالة
تغییرات اجتماعی - فرهنگی
,
العدد1,السنة
0
,
بهار
1393
علوم سیاسی در کشورهای خاورمیانه رشتهای نوظهور تلقی میشود، بهعبارت دیگر در این کشورها فرایند دگرگونی هنجاری در حوزههای ساختاری پیش از فضای آموزش انجام میگیرد. شاخصها و تفاوتهای آموزش علوم سیاسی در دو کشور خاورمیانهای یعنی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عربی مصر به أکثر
علوم سیاسی در کشورهای خاورمیانه رشتهای نوظهور تلقی میشود، بهعبارت دیگر در این کشورها فرایند دگرگونی هنجاری در حوزههای ساختاری پیش از فضای آموزش انجام میگیرد. شاخصها و تفاوتهای آموزش علوم سیاسی در دو کشور خاورمیانهای یعنی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عربی مصر بهجهت یافتن نقاط قوت و نقاط ضعف وضعیت موجود موضوع این تحقیق میباشد بههمین منظور وضعیت آموزش علوم سیاسی در کشورهای ایران و مصر، مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است. فرضیه این تحقیق بر دو مبحث پایهای زیر بنیان نهاده شده است: 1ـ متون درسی موجود در حوزهی علوم سیاسی مصر بیشتر ناظر بر عملگرایی و مؤلفههای ژئوپلتیکی استوار است. 2ـ متون درسی ایران در حوزهی علوم سیاسی عمدتاً ماهیتی نظری انتزاعی و ژئوکالچری داشته است. دستاوردهای این تحقیق نشان میدهد که کثرت دانشکدههای مجموعهی علوم سیاسی و تعدد دانشجویان رشتهی علوم سیاسی در ایران نظری (حفظی) بودن دروس علوم سیاسی، ناکارآمدی و غیر کاربردی بودن این رشته که عمدتاً ماهیتی نظری و انتزاعی دارد و بکار نگرفتن فارغالتحصیلان این رشته در دستگاه دیپلماسی کشور منجر به بیاهمیتی و بیکاری فارغالتحصیلان رشتهی علوم سیاسی انجامیده است. هدف اصلی از تشکیل رشتهی علوم سیاسی، ارائه آموزشهای لازم به کادر دیپلماتیک و سایر تصمیمگیرندگان سیاستهای داخلی و خارجی کشورهاست. با توجه به دستاوردهای این تحقیق در کشور ما این رشته نتوانسته است جایگاه شایستهای را کسب نماید و متخصصان این رشته کمتر در جایگاه شغلی خود مشغول بهکار میباشند. با مراجعه به وزارت امور خارجه و بررسی کارکنان و مسؤولین این وزارتخانه بهعنوان یکی از عمدهترین جاهایی که مرتبط با رشتهی علوم سیاسی است هرچه بیشتر با مهجور ماندن و بیتوجهی به این رشته در کشور ما آشنا خواهید شد و این از آسیبهای علوم سیاسی میباشد در صورتیکه در کشور مصر بهجهت کمبود دانشکدههای علوم سیاسی و دانشجویان این رشته، کاربردی بودن دروس سیاسی دانشگاههای مصر بازار کار برای فارغالتحصیلان این کشور در شغلی که تخصص آنرا کسب نمودهاند فراهم است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications