تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
العدد5,السنة
14
,
زمستان
1401
هدف این پژوهش، خوانش زبان صناعی نی نامه مثنوی مولوی بر مبنای الگوی قرائت تنگاتنگ سلینا کوش است. رویکردی که افزون بر تفسیر جزئیات زبانی و روابط متقابل آن ها، تحلیل متغیّرهای دیگری همچون بافتار، بینامتنیت، روایت و ژانر متن را نیز ضروری می شمارد. این مقاله، به شیوۀ توصیف أکثر
هدف این پژوهش، خوانش زبان صناعی نی نامه مثنوی مولوی بر مبنای الگوی قرائت تنگاتنگ سلینا کوش است. رویکردی که افزون بر تفسیر جزئیات زبانی و روابط متقابل آن ها، تحلیل متغیّرهای دیگری همچون بافتار، بینامتنیت، روایت و ژانر متن را نیز ضروری می شمارد. این مقاله، به شیوۀ توصیفی- تحلیلی می کوشد به این پرسشها پاسخ دهد که راهبرد شاعر در به کارگیری زبان صناعی در نی نامه مثنوی چیست؟ و کارکرد هریک از صناعات در تحقّق اهداف این متن و انسجام کلّی آن چگونه است؟ نتایج نشان می دهد که صناعات به کار رفته در نی نامه طی یک فرایند منسجم، در دو گروه کلّی جای می گیرند:1) مرتبط با بشنو؛ 2) مرتبط با نی. گروه نخست با افزایش موسیقی کلام، مخاطب را به شنیدن ترغیب می کند؛ اصل وحدت در کثرت و فناپذیری جهان اضداد را به نمایش می گذارد و گروه دوم، جلوه هایی از از خودتهیشدن، هرولۀ روح آدمی برای رهایی از قفس تن، مجازی بودن دنیای ما، غیر قابل درک بودن عشق و غیره را.
تفاصيل المقالة
زبان و ادب فارسی واحد سنندج
,
العدد1,السنة
11
,
بهار
1398
شیخ اشراق (587-549ق) حکیمی متألّه و فیلسوفی خلّاق است که با دیدگاه عارفانه و جهانشمول خود به بیان مباحث فلسفی و معرفتی میپردازد. چاشنی کلام وی در نفوذ و اثربخشی آن استناد و استشهاداتی است که به آیات قرآن دارد. پژوهش حاضر میکوشد تا با روشی تحلیلی- توصیفی به بررسی یکی أکثر
شیخ اشراق (587-549ق) حکیمی متألّه و فیلسوفی خلّاق است که با دیدگاه عارفانه و جهانشمول خود به بیان مباحث فلسفی و معرفتی میپردازد. چاشنی کلام وی در نفوذ و اثربخشی آن استناد و استشهاداتی است که به آیات قرآن دارد. پژوهش حاضر میکوشد تا با روشی تحلیلی- توصیفی به بررسی یکی از تصنیفات این حکیم الهی موسوم به هیاکلالنّور به چگونگی رویکرد قرآنی مصنّف و دریافتهای وی از آیات بپردازد و آن را تبیین نماید. برآیند پژوهش آن است که حکمت و فلسفهی شیخ سهروردی در آثارش بیش از هر چیز از قرآن کریم و معارف اسلامی پایه و مایه گرفتهاست و اندیشههای متعالی و اساسی وی نیز در این رسالهی کوتاه برگرفته و متأثّر صریح آیات و نیز مضامین قرآن کریم است. بازتاب این تأثیر پذیریها را به سه شکل گزارهای، گزارشی و واژگانی میتوان دریافت. در تأثیرپذیری گزارهای، سهروردی به اقتباس و تضمین مستقیم آیات روی دارد و در مجموع به شش آیه از کلام وحی اشاره دارد. امّا بیشترین رویکردهای قرآنی مصنّف، تدبّر در گزارههای مختلف قرآن کریم و تنوّع کاربرد مضمونی آیات است. این شیوه با عنوان اثرپذیری گزارشی به ترجمه و گزارش و بهرهگیری معنایی از آیات اختصاص دارد که به محتوای متن انسجام خاصّی بخشیدهاست. در نهایت از تأثیرپذیری واژگانی نام بردهایم. دراین روش سهروردی به ذکر ترکیبات و مفردات قرآنی میپردازد و یا ترکیباتی را به کار میگیرد که وابستهی آن واژهای قرآنی است
تفاصيل المقالة
زبان و ادب فارسی واحد سنندج
,
العدد2,السنة
13
,
تابستان
1400
چکیدهکهنالگوها یادگارهای هزارانساله و میراثی همگانی هستند که در طول قرنها نسلبهنسل انتقال یافتهاند. نیاکان ایرانی ما، همچون مردمان سراسر دنیا، ناخودآگاه با کهنالگوها در ارتباط بودهاند. یکی از این الگوهایجمعی آیینه است که برای مردمان باستان، تنها ابزار دیدن چهر أکثر
چکیدهکهنالگوها یادگارهای هزارانساله و میراثی همگانی هستند که در طول قرنها نسلبهنسل انتقال یافتهاند. نیاکان ایرانی ما، همچون مردمان سراسر دنیا، ناخودآگاه با کهنالگوها در ارتباط بودهاند. یکی از این الگوهایجمعی آیینه است که برای مردمان باستان، تنها ابزار دیدن چهره نبوده؛ بلکه با روح، زندگی، آینده، ماوراء، جادوگری و غیبگویی مرتبط میشدهاست. با بررسی اسطورههای جهان و کتاب عجایبالمخلوقات و گرشاسبنامه، میبینیم که آیینه، گاه واسطی میان زمین و آسمان و گاه حقیقتگویی آگاه به اسرار است. روح با آیینه مرتبط است. گاه آیینه دریچۀ پرواز روح است، گاه روح در آن تجلّی مییابد. میدانیم حیات و حرکت آدمی به روح وابسته است. خون نیز در تن آدمی جریان زندگی را ممکن میسازد و از دیدگاه مردمان کهن، حاوی روح و جان موجودات است. مردمان باستان اهمیّت این مادۀ حیاتی را درککرده و به هر شیوه تلاش میکردهاند مانع از دست رفتن آن و در نتیجه آسیبرسیدن به روح و زندگیشان شوند. همین عوامل سببشده در ارتباط با خون، تابوها و سنّتهای گاه باورنکردنیای نیز رعایت کنند و یا به مقرّراتی خاص پایبندشوند. آیینه-روح و خون در عجایبالمخلوقات و گرشاسبنامه نمود و پیوندی آشکار دارند و در قالبهایی چون؛ کهنالگوی سایه، پیرخردمند، ناخودآگاه، نیروی خورشیدی، بازتاب جهان هستی، روح زندگی، واسط زمین و آسمان، کهنالگوهای مونث و زنانه و... آشکار میشوند. شناخت و شناساندن بهتر کهنالگوها و ناخودآگاهی منجر به شناخت درستتر ما از انسانها، دریافت حقیقت بسیاری از رفتارهای کهن، ارتباط بهتر با نیمۀ پنهان وجودمان میشود و دریچهای نو به دنیای گذشتگان و آثار ادبی میگشاید.
تفاصيل المقالة
یکی از رموز مانایی و ماندگاری اشعار تعلیمی حافظ، پیوند ناگسستنی آن با آیات و احادیث است. این شاعر زبردست در بهره بردن از این مضامین وحیانی و روایی، چنان استادانه و ماهرانه عمل می کند که عواطف هر خواننده ای را برمی انگیزد و او را به تأمّل در این آموزه های قرآنی- روایی و أکثر
یکی از رموز مانایی و ماندگاری اشعار تعلیمی حافظ، پیوند ناگسستنی آن با آیات و احادیث است. این شاعر زبردست در بهره بردن از این مضامین وحیانی و روایی، چنان استادانه و ماهرانه عمل می کند که عواطف هر خواننده ای را برمی انگیزد و او را به تأمّل در این آموزه های قرآنی- روایی وامیدارد. از آن جا که بینامتنیّت یکی از مهم ترین مباحثی است که توجّه پژوهشگران ساختارگرا و پساساختارگرا را به خود معطوف کرده است و این دستاورد نوین در حوزۀ ادبیات، به بررسی وجوه تشابه و تفارق و نیز تأثیرپذیری یک متن از متون دیگر می پردازد و مقتضی آن است که ادیب از متون قدیمی یا معاصر خود آگاهی لازم را داشته باشد تا بتواند از آن متون در اثر خود بهره گیرد. ما در این پژوهش برآنیم تا دیوان اشعار حافظ را بر اساس نظریۀ بینامتنی ناقدانی هم چون باختین، کریستوا، بارت، ریفاتر، لوران ژنی، ژرار ژنت و ... نقد و بررسی کنیم تا وام گیری هایِ آگاهانه یا غیرمستقیم خواجه از آیات و روایات و نیز ترفندهای ادبی بیان این مضامین، بیشتر بر همگان مکشوف گردد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications