فهرس المقالات یوسف محمدنژاد عالی زمینی


  • المقاله

    1 - استعارۀ مفهومی «عدالت» و «ظلم» در آداب ‌الملوک‌ها با تکیه بر قابوس‌نامه، سیاست‌نامه و نصیحة ‌الملوک
    پژوهشنامه ادبیات تعلیمی , العدد 5 , السنة 12 , زمستان 1399
    در فرهنگ ایرانی، همواره بر عدل و داد تأکید شده است و این موضوع در ادبیات پیش از اسلام، در قالب اندرزنامه‌ها نمود یافته است. آداب‌‌الملوک‌هایی همچون سیاست‌نامه و قابوس‌نامه و نصیحة ‌الملوک نیز تحت‌تأثیر آثار و فرهنگ پیش از اسلام نگاشته شده و همان درون‌مایه‌ها را در قالب أکثر
    در فرهنگ ایرانی، همواره بر عدل و داد تأکید شده است و این موضوع در ادبیات پیش از اسلام، در قالب اندرزنامه‌ها نمود یافته است. آداب‌‌الملوک‌هایی همچون سیاست‌نامه و قابوس‌نامه و نصیحة ‌الملوک نیز تحت‌تأثیر آثار و فرهنگ پیش از اسلام نگاشته شده و همان درون‌مایه‌ها را در قالب مفاهیم و استعارات بیان کرده‌اند. پژوهش حاضر به بررسی استعاره‌های مفهومی عدالت و ظلم از دیدگاه زبان‌شناسی شناختی می‌پردازد. در این پژوهش تلاش شده است در سه آداب‌ الملوک نام‌برده، استعاره‌های مفهومی عدالت و ظلم بر مبنای نظریۀ استعارۀ مفهومی لیکاف و جانسون استخراج و بر اساس روش فرکلاف، تحلیل شود. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که بیشترین حوزه‌های مبدأ مربوط به طبیعت، اخلاق و خرد و دین است که از پس تمامی این استعاره‌های مفهومی به دو کلید مفهومی عدالت، خیر و ظلم، شر است می‌رسیم و در نهایت درمی‌یابیم که بنیان اندیشگانی چنین استعاره‌هایی، اندیشه‌های باستانی ایرانیان است که به دو مبدأ خیر و شر قائل بودند. اهمیت این مطالب در اندیشۀ دینی ایرانیان باعث راهیابی آن‌ها به کتاب‌های دینی و غیر دینی از جمله اندرزنامه‌ها و در نتیجه راهیابی به قلمرو ادبیات شد و بعدها در ادبیات دوران اسلامی به کتاب‌های ادبی و اخلاقی همچون سیاست‌نامه و قابوس‌نامه و نصیحة ‌الملوک راه یافت. مفهوم عدالت و ظلم، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین اندیشه‌های ایران کهن، در قالب استعاره‌های مفهومی‌ای که در این پژوهش آورده شد، به حیات خود ادامه داد و درون‌مایۀ فرهنگی و دینی ایرانیان باستان، به نسل‌های بعد منتقل شد. تفاصيل المقالة