ما در این مطالعه ضمن بررسی چند محور مشترک میان نظریۀ بازیها و نظریۀ سرمایهگذاری نشان داده ایم که بخشهائی از این دو نظریه میتوانند از دیدگاه ریاضیاتی هم ارز باشند، هر چند اثبات ریاضیاتی این هم ارزی باید از طریق مطالعات جداگانهای صورت گیرد. به علاوه این گمان وجود دا أکثر
ما در این مطالعه ضمن بررسی چند محور مشترک میان نظریۀ بازیها و نظریۀ سرمایهگذاری نشان داده ایم که بخشهائی از این دو نظریه میتوانند از دیدگاه ریاضیاتی هم ارز باشند، هر چند اثبات ریاضیاتی این هم ارزی باید از طریق مطالعات جداگانهای صورت گیرد. به علاوه این گمان وجود دارد که بتوان بخشهائی از نظریۀ سرمایهگذاری را به نظریۀ بازیها فروکاست. همچنین استفاده از نظریۀ آشوب به عنوان یک عامل پیوند دهندۀ میان علوم مختلفی که در سرمایهگذاری حضور دارند (یعنی اقتصاد، نظریۀ بازیها، روانشناسی اجتماعی و اقتصاد رفتاری) میتواند علم سرمایهگذاری را به عنوان یک علم میان رشتهای و فرارشتهای مطرح کند و امکان بهرهگیری از توانمندیهای علوم مختلف در جهت تبیین پیچیدگیهای علم سرمایهگذاری را فراهم سازد.
تفاصيل المقالة
نرخ سود اوراق بهادار با درآمد ثابت در ایران که در قالب بستههای سیاستی و نظارتی بانک مرکزی تعیین میگردد، عموما ثابت و در حکم نرخ بهره کشور قلمداد میشود. بدیهی است که نرخ بهره بایستی شناور و بیش از نرخ تورم باشد، لیکن به دلیل ساز و کار موجود برای ابلاغ نرخ بهره، شناوری أکثر
نرخ سود اوراق بهادار با درآمد ثابت در ایران که در قالب بستههای سیاستی و نظارتی بانک مرکزی تعیین میگردد، عموما ثابت و در حکم نرخ بهره کشور قلمداد میشود. بدیهی است که نرخ بهره بایستی شناور و بیش از نرخ تورم باشد، لیکن به دلیل ساز و کار موجود برای ابلاغ نرخ بهره، شناوری نرخ بهره در ایران بر خلاف اکثر کشورهای دنیا وجود ندارد و نرخ بهره ابلاغی نیز نرخ منصفانه نیست. از سوی دیگر با توجه به تورم بالا، عدم انعطاف و جذابیت سایر بازارهای موازی، حجم بازخرید این اوراق افزایش یافته و بازارگردان را مجبور به بازخرید حجم بالایی از اوراق غیر جذاب نموده است. در این مقاله شیوه جدید بازارگردانی اوراق بهادار با درآمد ثابت معرفی میگردد. در این شیوه قیمت اوراق بهادار که به یکی از روش حراج و با قیمت منصفانه عرضه گردیده است، متغیر و بدون دامنه نوسان و معاملات اوراق به صورت چندین حراج تک قیمتی در طی یک جلسه معاملاتی میباشد و بازارگردان موظف است با رعایت یک دامنه مظنه، سفارشهای خرید و فروش خود را همزمان وارد نماید. پس از تشریح مدل حالات ممکن و حالات خاص با استفاده از راه حل گوشه ای و در نظر گرفتن شدیدترین حالت ممکن بررسی و کارایی آن مورد سنجش قرار گرفت. با تایید کارایی مدل می توان انتظار داشت که با عرضه اوراق به شیوه حراج سپردن فرایند بازارگردانی به سازوکار بازار کشف قیمت بهینه، افزایش بازدهی، افزایش جذابیت و میزان استقبال از اوراق بهادار، کاهش ریسک بازارگردان، کشف نرخ بهره و کاهش نرخ تامین مالی در کشور اتفاق افتد.
تفاصيل المقالة
تحول دیجیتال با محوریت فناوریهای تحولآفرین، در صنعت بانکداری و بهطور ویژه در حوزۀ نوآوری تغییرات شگرفی ایجاد کرده است. به دلیل محدودیت در منابع بانکها، داشتن یک استراتژی نوآوری مناسب با تمرکز بر تحول دیجیتال برای تصمیمگیری در خصوص أکثر
تحول دیجیتال با محوریت فناوریهای تحولآفرین، در صنعت بانکداری و بهطور ویژه در حوزۀ نوآوری تغییرات شگرفی ایجاد کرده است. به دلیل محدودیت در منابع بانکها، داشتن یک استراتژی نوآوری مناسب با تمرکز بر تحول دیجیتال برای تصمیمگیری در خصوص انتخابهای ممکن از انواع و شیوههای نوآوری ضروری است. در این راستا، مطالعۀ حاضر با هدف تبیین ابعاد استراتژی نوآوری با تمرکز بر تحول دیجیتال در صنعت بانکداری در چارچوب یک رویکرد کیفی و با استفاده از روش فراترکیب با رویکرد هفتمرحلهای سندولوسکی و بارسو (2007) انجام شد. روش پژوهش آمیخته است و جامعۀ آماری آن در بخش کیفی، مطالعات موجود در ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪﻫﺎ، ﭘﮋوﻫﺸﮑﺪهﻫﺎ و مقالات علمی همایشها، ﭘﺎﯾﮕﺎههای علمی داخلی و خارجی مانند اﯾﺮانداک، نورمگز، مگ ایران، IEEE، Science Direct و Springer را شامل میشود. ابتدا ﮐﻠﯿﺪواژههای ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ استراتژی نوآوری در تحول دیجیتال جستوجو شد که در نهایت ﺟﻤﻌﺎً 127 مقاله مورد مطالعه قرار گرفت. جامعۀ آماری در بخش کمی از خبرگان نظری (اساتید دانشگاهی) و خبرگان تجربی (مدیران شبکۀ بانکی ایران) به تعداد 12 نفر تشکیل شد که با استفاده از روشهای غیراحتمالی و بهصورت هدفمند انتخاب شده بودند. براساس نتایج تحلیل دادهها، 7 مقولۀ اصلی و 36 مقولۀ فرعی دستهبندی شد که مقولههای اصلی عبارتاند از: رهبری دیجیتال، فرهنگ دیجیتال، ساختار سازمانی دیجیتال، توانمندسازی دیجیتالی منابع انسانی، استراتژی دیجیتال، زیرساختهای تحول دیجیتال و امنیت فضای دیجیتال. اولویتبندی مؤلفهها با روش سوارا نشان داد که بُعد رهبری دیجیتال در اولویت اول ابعاد استراتژی نوآوری قرار دارد.