نقدشوندگی یک جنبۀ اساسی از کارایی بازار سهام به شمار می رود و به لحاظ روش شناسی، اکثر تئوری های مربوط به مطالعه مرتبط با ساختار بازارهای مالی ، مفاهیم مربوط به رفتار نقدشوندگی را بیش از سایر ویژگی های بازار مورد توجه قرار می دهند. بنابراین نقش محوری نقدشوندگی بازار در ش أکثر
نقدشوندگی یک جنبۀ اساسی از کارایی بازار سهام به شمار می رود و به لحاظ روش شناسی، اکثر تئوری های مربوط به مطالعه مرتبط با ساختار بازارهای مالی ، مفاهیم مربوط به رفتار نقدشوندگی را بیش از سایر ویژگی های بازار مورد توجه قرار می دهند. بنابراین نقش محوری نقدشوندگی بازار در شکل گیری قیمتها، و کاهش هزینه و ریسک پذیره نویسها و بازارسازها و ثبات سیستمهای مالی مهم است لذا موضوع نقدشوندگی در سال های اخیر توجه زیادی را در مطالعات دانشگاهی و همچنین در نشریات مهم به خود معطوف نموده است.دراین تحقیق معیارهای هریک از انواع نقدشوندگی معرفی میشوند و رابطه بین آنها نیز مورد بررسی قرار میگیرد. در واقع مسئله اصلی تحقیق این است که چه سنجه ای معیار برخورداری مطلوب(بهینهتر) جهت انتخاب نقدشوندگی در بورس اوراق بهادار تهران را دارد. هدف این رساله ارزیابی و مقایسه توانمندی نقدشوندگی و طراحی مدلی جهت تبیین سنجههای نقدشوندگی در بورس اوراق بهادار تهران با تاکید بر یازده معیار متفاوت مقایسه آنها بود. برای این منظور نمونهای متشکل ازپنجاه شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1/1/1397تا 29/12/1397بررسی گردید. برای نیل به هدف پژوهش از روش از تحلیل عاملی- الگوریتم عددی ویکور که از جمله روش های تصمیم گیری چند معیاره است، استفاده گردیده شد.
تفاصيل المقالة
هدف این تحقیق در ابتدا توسعه مدل تاخیر غیر عادی در گزارش حسابرسی است و در گام بعدی به دنبال شناسایی منشاءها و پیامدهای تأخیر در گزارش حسابرسی و بررسی روابط آن است. در این تحقیق از اطلاعات 118 شرکت در دوره زمانی 1391 تا 1399 استفاده شده است. جهت آزمون فرضیهها از مدلهای ر أکثر
هدف این تحقیق در ابتدا توسعه مدل تاخیر غیر عادی در گزارش حسابرسی است و در گام بعدی به دنبال شناسایی منشاءها و پیامدهای تأخیر در گزارش حسابرسی و بررسی روابط آن است. در این تحقیق از اطلاعات 118 شرکت در دوره زمانی 1391 تا 1399 استفاده شده است. جهت آزمون فرضیهها از مدلهای رگرسیون پانلی استفاده شد. در رابطه با مدل تأخیر غیر عادی در گزارش حسابرسی، یافتههای تحقیق نشان میدهد که متغیرهای اظهار نظر تعدیل شده، اندازه حسابرس، تغییر حسابرس، حقالزحمه حسابرس، اندازه شرکت، زیانده بودن، اهرم مالی، سودآوری، ریسک ورشکستگی و نسبت داراییهای ثابت در تبیین تأخیر صدور گزارش حسابرسان تأثیر معناداری داشته اند. به همین دلیل مدل ارائه شده در این تحقیق با رفع برخی محدودیتهای الگوهای قبلی، ابعاد جامعتری از تأخیر غیر عادی حسابرسی را مدنظر قرار داده است. همچنین در رابطه با منشاءها و پیامدها نتایج نشان میدهد که پراکندگی مالکیت و نسبت مدیران مستقل بر تأخیر غیر عادی حسابرسی تأثیر مثبت و معناداری دارد و تأخیر غیر عادی حسابرسی بر کیفیت سود تأثیر منفی و بر نوسان بازده ماهیانه سهام تأثیر مثبت و معناداری دارد.
تفاصيل المقالة
سرمایه در گردش بخش عظیمی از سرمایه سازمان را به خود اختصاص داده و مدیریت آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. زیرا داراییها و بدهیهای جاری در برگیرنده اقلامی هستند که مستقیماً در چرخه عملیاتی شرکت ایفای نقش میکنند. لذا بر پایه این استدلال، پژوهش حاضر به ارائه تبیین مدلی أکثر
سرمایه در گردش بخش عظیمی از سرمایه سازمان را به خود اختصاص داده و مدیریت آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. زیرا داراییها و بدهیهای جاری در برگیرنده اقلامی هستند که مستقیماً در چرخه عملیاتی شرکت ایفای نقش میکنند. لذا بر پایه این استدلال، پژوهش حاضر به ارائه تبیین مدلی برای سرمایه در گردش با عملکرد مالی و سودآوری شرکت با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری میپردازد. بدین منظور، نمونهای متشکل از 159 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1389 تا 1394 انتخاب گردید. مدیریت سرمایه در گردش (متغیر پنهان) توسط متغیرهای مشاهده پذیر (متوسط دوره وصول مطالبات، متوسط دوره گردش موجودی کالا، متوسط دوره پرداخت بدهی، چرخه تبدیل وجه نقد، سطح نگهداشت وجه نقد، نسبت جاری و کارایی چرخه تبدیل وجه نقد) و عملکرد مالی و سودآوری شرکت نیز به ترتیب بر اساس نرخ بازده دارایی و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام اندازهگیری شد. پس از اطمینان یافتن از برازش قابلقبول الگوهای اندازهگیری و ساختاری پژوهش، نتایج حاکی از آن است که مدیریت سرمایه در گردش، عملکرد مالی را کاهش میدهد. همچنین نتایج معادلات ساختاری این پژوهش نشان داد که مدیریت سرمایه در گردش با توجه به سیاست محافظه کارانه مدیر منجر به کاهش سودآوری شرکت می گردد.
تفاصيل المقالة
شناسایی وارزیابی خطر حسابرسی، کلیدی ترین بخش فرآیند حسابرسی مبتنی برخطر است. خطر حسابرسی یعنی احتمال خطر این که حسابرس نسبت به صورت های مالی حاوی اشتباه و یا تحریف با اهمیت، نظر حرفه ای نامناسب اظهار کند. هدف این پژوهش شناسایی خطرحسابرسی، مبتنی برمدیریت خطر جامع و ویژگی أکثر
شناسایی وارزیابی خطر حسابرسی، کلیدی ترین بخش فرآیند حسابرسی مبتنی برخطر است. خطر حسابرسی یعنی احتمال خطر این که حسابرس نسبت به صورت های مالی حاوی اشتباه و یا تحریف با اهمیت، نظر حرفه ای نامناسب اظهار کند. هدف این پژوهش شناسایی خطرحسابرسی، مبتنی برمدیریت خطر جامع و ویژگی های راهبری شرکتی است. بدین منظور از معیارهای انحراف از استانداردهاوقوانین، خطر جامع وویژگی های راهبری شرکتی بهره برده شد.در تحقیق حاضر مناظر اندازه گیری مدیریت خطر جامع شامل مخاطرات عملیاتی، استراتژی، گزارشگری و قوانین و مقررات و ویژگی های راهبری شرکتی شامل استقلال هیأت مدیره، مالکیت نهادی، مالکیت مدیریتی و دوگانگی مدیریت است. این پژوهش با 87 شرکت نمونه و در بازه زمانی یازده ساله 1396-1386 شامل 957 سال- شرکت به شیوه توصیفی- همبستگی با اجرای الگوی رگرسیون چند متغیره انجام شد. سپس با طرح سوالات بصورت زوجی و تحلیل سلسله مراتبی(AHP) اهمیت معیارهای خطر حسابرسی تعیین گردید. یافته های پژوهش حاکی است بین استقلال هیأت مدیره، و خطر قوانین مقررات، با خطر حسابرسی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد.
تفاصيل المقالة
چکیده
مالیات یک جنبه اساسی از زندگی مدرن است. بودجه هایی که دولت ها از مالیات بدست می آورند، برای ارائه خدمات ضروری و کالاهای عمومی، پرداخت می شود. لذا تمایل افراد به پرداخت مالیات، نقش مهمی در ایجاد رفاه اقتصادی و اجتماعی هر کشوری دارد. این مطالعه با هدف ارائه الگوی ر أکثر
چکیده
مالیات یک جنبه اساسی از زندگی مدرن است. بودجه هایی که دولت ها از مالیات بدست می آورند، برای ارائه خدمات ضروری و کالاهای عمومی، پرداخت می شود. لذا تمایل افراد به پرداخت مالیات، نقش مهمی در ایجاد رفاه اقتصادی و اجتماعی هر کشوری دارد. این مطالعه با هدف ارائه الگوی روحیه مالیاتی با رویکرد تئوری زمینه بنیان انجام شده است. رویکرد این پژوهش ترکیبی از روش های کمی و کیفی است که در بخش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد مدل خود را ارائه می دهد و در بخش کمی از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل 12 نفر از خبرگان و نخبگان سازمان امور مالیاتی و نخبگان دانشگاهی با تجربه بالا انجام شد که با روش گلوله برفی انتخاب شدند و از مصاحبه، برای گردآوری دادههای موردنیاز استفاده گردید. در بخش کمی نیز جامعه آماری بر اساس توصیه های استفاده از مدل های تاییدی 270 نفر از مدیران و کارشناسان سازمان امور مالیاتی انتخاب شدند. دادههای متنی پس از پیادهسازی با استفاده از سه مرحله متوالی کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند و درنهایت مدل پارادایمی پژوهش تدوین شد. نتایج نشان میدهد که الگوی روحیه مالیاتی حول مقوله محوری فضای مجازی، دموکراسی و تبلیغات قرار دارد که تحت تأثیر شرایط علی شکل میگیرد. این فرآیند با شرایط علی آغاز میگردد و موجب شکلگیری مقوله محوری می شود که با استفاده از راهبردها به تقویت روحیه مالیاتی کمک می کنند و پیامد آن بهبود شاخص های اقتصادی، بهبود شاخص های اجتماعی و مبارزه با پولشویی است. عدم عدالت مالیاتی، چابک سازی و پیچیدگی قوانین مالیاتی نیز از شرایط مداخلهگر بر الگوی روحیه مالیاتی است و فرهنگ سازی و برقراری عدالت مالیاتی از جمله راهبردهای تقویت روحیه مالیاتی محسوب میشوند
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications