بافتهای فرسوده و ناکارآمد در شهرها از مسائل بحرانی توسعه پایدار شهری است و نوسازی و بهسازی آنها برای دستیابی به جوامع پایدار مورد تاکید است. در این فرایند علاوه بر جنبه های محیطی- کالبدی، به ابعاد اقتصادی- اجتماعی ساکنین این بافتها توجه می شود. لذا عوامل انسانی و مشارکت أکثر
بافتهای فرسوده و ناکارآمد در شهرها از مسائل بحرانی توسعه پایدار شهری است و نوسازی و بهسازی آنها برای دستیابی به جوامع پایدار مورد تاکید است. در این فرایند علاوه بر جنبه های محیطی- کالبدی، به ابعاد اقتصادی- اجتماعی ساکنین این بافتها توجه می شود. لذا عوامل انسانی و مشارکت آنها در بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری بسیار اهمیت دارد و شناخت تمایلات مشارکتی و عوامل موثر بر ارتقا مشارکت ایشان ضروری است. بر این اساس هدف اصلی مطالعه حاضر بر پایه تبیین عوامل موثر بر مشارکت مردم در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محله خیرآباد شهر بیرجند استوار گردید. این تحقیق پیمایشی با روش توصیفی-تحلیلی و ابزارگردآوری دادهها پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش، 1123خانوار ساکن درمحله خیرآباد بود. تعداد نمونه مبتنی بر فرمول کوکران 163خانوار تعیین گردید که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای توصیف دادهها از آمارههای میانگین و انحراف معیار استفاده شد. تحلیل داده ها با آزمونهای تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر انجام شد. مطابق یافته ها پاسخگویان بیشترین تمایل را به مشارکت در تصمیم گیری و کمترین گرایش را به مشارکت مالی دارند. مولفه های احساس تعلق، اعتماد و انسجام اجتماعی، دسترسی به خدمات، طرحها و اقدامات حمایتی و توسعه نهادی و ظرفیت سازی بر مشارکت مردم در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده تاثیر دارند. در این بین احساس تعلق به محل سکونت بیشترین تاثیرگذاری (0.533) را دارد.
تفاصيل المقالة
مقدمه: سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر کارآفرینی گردشگری میباشد که وجود آن بخصوص در مناطق روستایی میتواند اثرات زیادی را بر افزایش مشاغل و کسب و کارهای مرتبط با گردشگری داشته باشد. هدف پژوهش: بنابراین هدف پژوهش حاضر سنجش میزان سرمایه اجتماعی أکثر
مقدمه: سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر کارآفرینی گردشگری میباشد که وجود آن بخصوص در مناطق روستایی میتواند اثرات زیادی را بر افزایش مشاغل و کسب و کارهای مرتبط با گردشگری داشته باشد. هدف پژوهش: بنابراین هدف پژوهش حاضر سنجش میزان سرمایه اجتماعی و اثرگذاری آن در ارتقاء فرصتهای اقتصادی کارآفرینی گردشگری در 11 روستای واقع در محور ارتباطی سلطانیه به غار کتلهخور میباشد. روششناسی تحقیق: نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و جهت گردآوری دادهها از روشهای اسنادی و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش جمعیت روستایی ساکن در 11 روستای واقع در محور ارتباطی سلطانیه به کتلهخور میباشد که مطابق فرمول کوکران تعداد 322 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شده است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری نظیر tتک نمونهای، رگرسیون، مدل رتبهبندی پرومتی و تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: روستاهای مورد مطالعه در شهرستان خدابنده استان زنجان واقع شدهاند که این شهرستان در جنوب غرب استان قرار دارد که کوهستانیترین و مرتفعترین منطقه این استان میباشد. همچنین این شهرستان بیشترین جمعیت روستایی استان را به خود اختصاص داده است.یافتهها و بحث: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که میزان شاخصهای سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه بالاتر از مطلوبیت عددی (3) به دست آمده است و در این ارتباط شاخص مشارکت با میانگین 47/3 بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. نتایج حاصل از رگرسیون هم نشان از ضریب همبستگی خوب بین متغیرهاست و شاخص شبکه با بتای (365/0) درصد بالاترین اثرگذاری را بر فرصتهای اقتصادی کارآفرینی گردشگری داشته است. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل مسیر، مشارکت با محاسبه تاثیر کلی (مستقیم و غیرمستقیم) بیشترین تاثیر را بر فرصتهای اقتصادی کارآفرینی گردشگری داشته است. همچنین نتایج حاصل از مدل رتبهبندی پرومتی نشان داد که روستای زواجر به لحاظ سرمایه اجتماعی رتبه اول و روستای دلایرسفلی رتبه آخر را به دست آورده است.نتایج: بر اساس یافتههای حاصل از پژوهش، مولفههای سرمایه اجتماعی میتوانند موجب ارتقاء فرصتهای اقتصادی کارآفرینی گردشگری در منطقه مورد مطالعه شوند.
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی برنامه ریزی منطقه ای
,
العدد2,السنة
8
,
تابستان
1397
اتخاذ سیاستهای رشد محور در بخش کشاورزی، شکست این سیاستها و شکست بازار، موجب بروز ناپایداریهای اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی در این بخش و در نتیجه تأکید بر توسعه پایدار کشاورزی گردید. مبتنی بر ادبیات کارآفرینی، این شکست، منبع ایج أکثر
اتخاذ سیاستهای رشد محور در بخش کشاورزی، شکست این سیاستها و شکست بازار، موجب بروز ناپایداریهای اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی در این بخش و در نتیجه تأکید بر توسعه پایدار کشاورزی گردید. مبتنی بر ادبیات کارآفرینی، این شکست، منبع ایجاد فرصت های سودآوری و خلق ارزش های محیط زیستی و اجتماعی برای کارآفرینان پایدار است. در این چارچوب توسعه پایدار کارآفرینی در بخش کشاورزی دستیابی به اهداف توسعه پایدار کشاورزی به ویژه ثروت و رفاه انسان و اکوسیستم را تسهیل می نماید. دستیابی به این هدف، مستلزم شناخت راهبردهای اثر بخش بر اساس قوتها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای هر منطقه است. هدف مقاله حاضر بر پایه تحلیل راهبردی توسعه پایدار کشاورزی با رویکرد کارآفرینانه در استان خوزستان استوار است. پژوهش حاضر پیمایشی و کاربردی است. ابزار گردآوری دادهها شامل واکاوی اسنادی، مشاهده و پرسشنامه بودند. اعتبار پرسشنامه ها توسط خبرگان دانشگاهی و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان خوزستان و ادارات آن در سطح شهرستان تأیید شد. پایایی آنها با آزمون آلفای کرونباخ تأیید (بالاتر از 0.7) شد. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان و بهره برداران زراعی استان (116656نفر) بودند. نمونهگیری خبرگان هدفمند و با روش گلوله برفی (39 نفر) انجام شد. تعداد نمونه کشاورزان با فرمول کوکران تعیین (495 نفر) و انتخاب نمونه ها در سطح روستاها به روش طبقهای تصادفی با انتساب متناسب انجام شد. طبق نتایج تحلیل سوات، راهبرد تدافعی (عوامل درونی 2.25 ؛ عوامل بیرونی 2.22) برای گذار از شرایط کنونی و رفتن به سمت شرایط مطلوب تعیین شد. در این راستا 9 راهبرد معرفی و اولویتبندی شدند. در این میان سه راهبرد اول شامل ارتقا حمایت ها و تسهیلات مالی، ارتقا ثبات اقتصادی و کاهش نااطمینانی و توسعه زیرساخت ها، بر بهبود وضعیت اقتصادی تأکید داشتند. لذا پیشنهاد می شود برای تسریع توسعه پایدار کشاورزی با رویکرد کارآفرینانه در استان خوزستان، تمرکز بر بهبود وضعیت اقتصاد کشور در اولویت قرار گیرند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications