فهرس المقالات احمدرضا اصغرپور


  • المقاله

    1 - معنای توسعه شهری در میان مدیران و سیاست‌گذاران شهر (مطالعه موردی: کلان شهر رشت)
    مطالعات توسعه اجتماعی ایران , العدد 2 , السنة 14 , تابستان 1401
    شهر به مثابه یک تشکیلات بسیار پیچیده و متغیر، دارای فضایی مبهم و بی‌ثبات است. این وضعیت از طریق مدیریت شهری به شکل مستمر کنترل و پایش می‌شود تا پیرامون شهرها را در یک وضعیت متعادل و پایداری قرار دهد، در این میان برداشت‌های شخصی مدیران و سیاست‌گذاران شهری در سیاست‌ها، بر أکثر
    شهر به مثابه یک تشکیلات بسیار پیچیده و متغیر، دارای فضایی مبهم و بی‌ثبات است. این وضعیت از طریق مدیریت شهری به شکل مستمر کنترل و پایش می‌شود تا پیرامون شهرها را در یک وضعیت متعادل و پایداری قرار دهد، در این میان برداشت‌های شخصی مدیران و سیاست‌گذاران شهری در سیاست‌ها، برنامه‌ها و اقدامات کلان شهری نقش مؤثری را ایفا می‌کند این پژوهش درصدد است تا با روش پدیدارشناختی از تجارب زیسته مسئولین شهری در جهت فهم معنای توسعه شهر به عنوان شاخصی برای ارزیابی و نظارت بر عملکرد وضعیت شهری ارائه دهد، بدین منظور فرایند مصاحبه عمیق تا اشباع نظری به 26 نفر از مدیران و سیاست‌گذاران رسید که از طریق نرم‌افزار MAXQDA 2020 تحلیل شد. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که مدیران و سیاست‌گذاران شهری فهم معنای توسعه در فضاهای پیرامونی شهر را به مؤلفه‌های دولت‌محوری، پایدار محوری، جمع محوری و تعهد محوری گره می‌زنند؛ از دیدگاه مدیران و سیاست‌گذاران توجه به مناطق حاشیه شهر از طریق مؤلفه‌های اشاره‌شده منجر به از بین رفتن حاشیه‌سازی در مناطق پیرامونی شهر خواهد شد. همچنین چرخش مؤلفه‌های میانی از طریق یک بسط تئوریک ساختار فهم تک ساحتی از پیرامون بر پایه این پژوهش شناسایی و تنظیم شد. با توجه به یافته‌های پژوهش پیشنهاد می‌شود مدیریت مشارکت گرا برای محیط‌های سازمانی و طرح‌های شهری نوسازی محله محور مبتنی بر نقش شهروندمداری در دستور کار قرار گیرد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - محتوای جامعه پذیری مسئولیت تامین مالی جوانان شهر تهران: نظریه زمینه ای
    پژوهش های جامعه شناختی , العدد 1 , السنة 16 , بهار 1401
    اختلال کارکردی جامعه پذیری و نقصان عملکردی عوامل جامعه پذیری در حوزه اقتصادی، نشان دهنده وجود یک فرایند جامعه پذیری ناکارا در جامعه است. هدف این مطالعه فهم و شناخت محتوای جامعه پذیری مسئولیت تامین مالی جوانان است که شامل علت ها و پیامدها نیز می باشد. مشارکت کنندگان جوان أکثر
    اختلال کارکردی جامعه پذیری و نقصان عملکردی عوامل جامعه پذیری در حوزه اقتصادی، نشان دهنده وجود یک فرایند جامعه پذیری ناکارا در جامعه است. هدف این مطالعه فهم و شناخت محتوای جامعه پذیری مسئولیت تامین مالی جوانان است که شامل علت ها و پیامدها نیز می باشد. مشارکت کنندگان جوانان 20 تا 40 سال می باشد که براساس نمونه گیری هدفمند و نظری با 24 نفر مصاحبه فردی به عمل آمده است. طبق فرایندهای کدگذاری، مقوله مرکزی "تداوم دوگانگی فرهنگی" بدست آمد. مقوله مرکزی در این مطالعه نشان داد که فرهنگ مسئولیت تامین مالی در جامعه، فرهنگی منسجم و یکپارچه نبوده و ارزش های متفاوتی به نسل جوان انتقال یافته است که یکی از آنها، ارزشمندی تحصیلات بوده و دیگری با توجه به مطالب مطرح شده، ارزشمندی مسئولیت تامین مالی می باشد. بدلیل ارزشمندی تحصیلات برای شخص و خانواده وی، مسئولیت تامین مالی در شخص پرورش نیافته و وی بطور موقت از دنیای کار بیرون می ماند و بعد از اتمام تحصیل نیز این امکان وجود دارد که نتواند شغلی برای خود پیدا کند. در مقابل، با ارزشمندی مسئولیت تامین مالی و اشتغال، شخص از دورانی که می توانست، در این زمینه تلاش نموده و مسئولیت تامین مالی بر عهده خودش بوده است. با توجه به تبدیل شدن تحصیلات بعنوان یک ارزش و عدم پرورش مسئولیت تامین مالی در نسل جوان، می توان گفت که جامعه پذیری در زمینه عملکرد نارسا بوده و در راستای همنوایی شخص با فرهنگ مسلط جامعه یعنی اشتغال، ناتوان عمل کرده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - تحلیل کیفی واسطه‌گری در بازار مسکن شهر مشهد: رویکردی جامعه‌شناختی به پدیده‌ای اقتصادی
    مطالعات جامعه شناختی شهری , العدد 1 , السنة 8 , بهار 1397
    این پژوهش به واکاوی تجربه‌ی زیسته و شناخت ادراک عاملان بازار مسکن از واسطه‌گری بنگاه‎داران در این بازار می‌پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف پژوهش اکتشافی، از لحاظ فرایند اجرای پژوهش کیفی و از نظر نتایج پژوهش، کاربردی و از جهت معیار زمان، مطالعه‌ای مقطعی (1396-1395) است أکثر
    این پژوهش به واکاوی تجربه‌ی زیسته و شناخت ادراک عاملان بازار مسکن از واسطه‌گری بنگاه‎داران در این بازار می‌پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف پژوهش اکتشافی، از لحاظ فرایند اجرای پژوهش کیفی و از نظر نتایج پژوهش، کاربردی و از جهت معیار زمان، مطالعه‌ای مقطعی (1396-1395) است. از تحلیل نظام‌مند مصاحبه‌ی عمیق با 19 نفر از فعالان حوزه‌ی بازار مسکن در مشهد به روش نظریه‌ی زمینه‌ای با رویکرد اشتراوس و کوربین، ابتدا 167 مقوله‌ی فرعی، پس از چند مرحله کدگذاری، 19 مقوله‌ی محوری و درنهایت براساس کدگذاری گزینشی پدیده‌ی مرکزی مشاور املاک به مثابه‌ی واسطه‌ی اقناع‎گر به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد پدیده‌ی مرکزی شناسایی شده تحت تأثیر مجموعه‎ای از شرایط زمینه‌ای شامل تخصص‌زدایی از حرفه‌ی بنگاه‎داری و رونق‎یابی واسطه‎گری‎ها در حیات کلان شهری، شرایط مداخله‎ای متشکل از فقدان نظارت کافی توسط متولیان، تجربه ی زیسته‌ی بنگاه‎دار و فقدان شفافیت در اطلاعات بازار مسکن و شرایط علّی شامل فقدان سرمایه در نزد بنگاه‎دار، وابستگی اطلاعاتی کنشگران بازار مسکن به بنگاه‎دار، جایگاه تثبیت شده قانونی و دلال مسلکی بوده ‎است. بر پایه‌ی بخش دیگری از نتایج، عاملان اجتماعی مورد نظر (بنگاه‎داران)، راهبردهایی همچون اشباع اطلاعاتی، انتقال نقش، جانبداری منفعت طلبانه، پنهان کاری هدفمند و به‌کارگیری روش‎های خلاقانه اخذ می‌کنند که منجر به پیامدهایی شامل بازاندیشی معطوف به منفعت و تأثیرگذاری اغواگرایانه بر بازار مسکن می‎شود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - عملکرد زنان به عنوان عامل جبران کننده در اقتصاد خانوار، تحلیل کیفی روایت‎های زنان متأهل در شهر مشهد مبتنی بر نظریه‌ی زمینه‎ای
    فصلنامه زن و جامعه , العدد 2 , السنة 10 , تابستان 1398
    مطالعات مختلف مؤید ارزیابی تناقض آلود موقعیت زنان در نهاد خانواده ‎است که در عین ایفای نقش گسترده از سوی ایشان در عرصه‎های مختلف زندگی خانوادگی، عملا سهم زیادی از آن نادیده گرفته می‎شود. پژوهش حاضر، با هدف واکاوی این فرایند مبتنی بر ادراکات و تجارب زیسته­ أکثر
    مطالعات مختلف مؤید ارزیابی تناقض آلود موقعیت زنان در نهاد خانواده ‎است که در عین ایفای نقش گسترده از سوی ایشان در عرصه‎های مختلف زندگی خانوادگی، عملا سهم زیادی از آن نادیده گرفته می‎شود. پژوهش حاضر، با هدف واکاوی این فرایند مبتنی بر ادراکات و تجارب زیسته­ی زنان در قالبی ژرفانگر طراحی و اجرا شده‎ است. روش انجام پژوهش کیفی و مبتنی بر نظریه­ی زمینه‎ای بوده‎است. داده‎ها از طریق مصاحبه‎های نیمه‎ساختاریافته با چهارده زن متأهل خانه‎دار و شاغل مشهدی به‎دست آمده ‎است. کدگذاری و تجزیه و تحلیل متن مصاحبه‎ها در قالب رویکرد سه مرحله‎ای استراوس وکربین، منجر به صورت‎بندی پدیده­ی مرکزی تحت عنوان «عملکرد زنان به عنوان عامل جبران کننده در اقتصاد خانوار» شد. این پدیده با مجموعه‎ای از شرایط زمینه‎ای از قبیل تجربه­ی حضور در محیط‎های اجتماعی و فرهنگی مختلف و الگوی ناظر بر تقسیم کار جنسیتی، شرایط علّی هم­چون الگو و میزان درآمد و پس‎انداز و شرایط مداخله‎ای مانند شرایط اجتماعی اقتصادی خانواده­ی پدری و ویژگی‎های واحد زناشویی، احاطه شده ‎بود. زنان در برابر این پدیده راهبردهایی از جمله هزینه‎کردهای خیرخواهانه، هزینه‎کردهای ضروری و  هزینه‎کردهای سرمایه‎ای  اتخاذ می‎کرده‎اند که پیامدهایی از قبیل اقتصادزدایی از روابط انسانی در خانواده و گذار کم‎ هزینه از بحران‎های اقتصادی را به­دنبال داشته ‎است. تفاصيل المقالة