فهرس المقالات سید حسن حاتمی نسب


  • المقاله

    1 - تأثیرات هم‌آفرینی ارزش بر اثربخشی بسترهای سلامت دیجیتال: مدل فرایندی پویا
    مدیریت بهداشت و درمان , العدد 52 , السنة 15 , تابستان 1403
    مقدمه: تأثیرات مثبت و منفی هم‌آفرینی ارزش و مشارکت بیمار در حوزه سلامت دیجیتال و بازخوردهای آن در کنار هم و در قالب یک مدل، موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیرات هم‌آفرینی ارزش بر اثربخشی بسترهای سلامت دیجیتال در قالب یک مدل فرایند أکثر
    مقدمه: تأثیرات مثبت و منفی هم‌آفرینی ارزش و مشارکت بیمار در حوزه سلامت دیجیتال و بازخوردهای آن در کنار هم و در قالب یک مدل، موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیرات هم‌آفرینی ارزش بر اثربخشی بسترهای سلامت دیجیتال در قالب یک مدل فرایندی پویا است. روش پژوهش: به منظور دست‌یابی به اهداف پژوهش، شاخص‌های اثربخشی بسترهای سلامت دیجیتال از جامعه اطلاعاتی منتخب در بازه زمانی سال‌های 2019 - 2022 گردآوری و استخراج گردید. در گام بعد و با استفاده از رویکرد پویایی‌شناسی سیستم و نرم‌افزار Vensim نسخهPLE ، نمودارهای علت و معلولی سه زیرسیستم مسئله ترسیم گردید و مدل پژوهش در قالب نمودار انباشت و جریان استخراج گردید. یافته‌ها: در این پژوهش توانمندسازی بیمار به‌عنوان پل ارتباطی بین هم‌آفرینی ارزش و اثربخشی بسترهای سلامت دیجیتال در نظر گرفته شد. پس از انجام مراحل پژوهش، نمودارهای علت‌و‌معلولی سه زیرسیستم آمادگی فرایندی، شبکه ارزش و دستاوردهای فرایندی استخراج شد. سپس مدل پژوهش با افزودن پیچیدگی‌ها و پویایی‌های آن و در قالب نمودار انباشت و جریان تکمیل شد. نتیجه‌گیری: مدل به دست آمده ضمن به تصویر کشیدن پویایی مسئله، می‌تواند به‌عنوان مرجعی برای شبیه‌سازی و آزمایش راهبردهای توسعه هم‌آفرینی ارزش در میزان اثربخشی بسترهای سلامت دیجیتال استفاده شود. اگرچه فرموله‌کردن و شبیه‌سازی مدل برای پیش‌بینی تأثیر هم‌آفرینی ارزش بر میزان اثربخشی بسترهای سلامت دیجیتال ضروری است، اما با توجه به غلبه بازخوردهای مثبت بر منفی در مدل به دست آمده، به نظر می‌رسد توجه به رویکرد هم‌آفرینی ارزش در توسعه بسترهای سلامت دیجیتال اثرات مثبتی داشته باشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - طراحی الگوی هویت‌سازی برند های پوشاک برای بانوان: تحلیل محتوای کیفی
    فصلنامه زن و جامعه , العدد 4 , السنة 12 , پاییز 1400
    چکیده
    مقدمه و هدف: این پژوهش به هدف طراحی الگوی هویت‌سازی برندهای پوشاک برای بانوان انجام شد.
    مواد و روش ها: روش پژوهش این مطالعه، از منظر هدف؛ کاربردی، از نظ أکثر
    چکیده
    مقدمه و هدف: این پژوهش به هدف طراحی الگوی هویت‌سازی برندهای پوشاک برای بانوان انجام شد.
    مواد و روش ها: روش پژوهش این مطالعه، از منظر هدف؛ کاربردی، از نظر ماهیت؛ اکتشافی-تحلیلی، از منظر روش‌شناسی گردآوری اطلاعات نیز شیوه کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای کیفی از نوع قراردادی و فن مصاحبه عمیق (بدون طرح پرسش های تعقیبی) بود که در سال 1399 بین تعداد 8 نفر مشارکت‌کننده؛ با حداکثر تنوع حرفه (4 حرفه مرتبط با صنعت پوشاک)، در قالب نمونه گیری هدفمند، با رضایت آگاهانه و تا رسیدن به مرز اشباع داده‌های نظری انجام شد. مدت‌زمان مصاحبه‌ها بین 40 تا 60 دقیقه بود و جهت تحلیل داده ها از نرم افزارAtlas.ti  نسخه 7 و جهت ارزیابی و صحت داده‌ها (پایایی)؛ از چهار معیار مقبولیت، قابلیت اطمینان، قابلیت انتقال و قابلیت تائیدی پیشنهادیGuba  بهره گرفته شد.
    یافته ها: پس از پیاده‌سازی مصاحبه‌ها، 248 کد اولیه تعیین شد و با استفاده از فرایند بازبینی مقوله‌ها و زیر مقوله‌ها، همچنین تغییرات مکرر در عنوان مقولات و ارتباط مقوله‌ها با زیرمجموعه مقوله‌ها، مضامین محتوایی شناسایی شدند. 4 مقوله، به همراه 8 زیر مجموعه مرتبط، شامل معرفی فرهنگ بومی ،حمایت‌های دولتی از تولید پوشاک متناسب با فرهنگ ایرانی، توجه به ارزش‌های پوششی در تبلیغات و طراحی برگرفته از البسه قومیت‌های ایرانی، به‌عنوان  مضامین محتوایی در امر طراحی یک الگوی مناسب هویت‌سازی برندهای پوشاک برای بانوان تدوین شدند.
    بحث و نتیجه گیری: نتایج مشخص کرد که بها دادن به سنت‌های اصیل بومی ایرانی و حمایتی دولتی از تولیدکنندگان از طریق اعطای مشوق‌های مالی به تولیدکنندگان پوشاک اصیل ملی و بومی ایرانی که با ارزش‌های مذهبی و ملی ایرانی سازگار است، می‌تواند مسیر موفقی در راستای شکل‌گیری هویت برندهای پوشاک برای بانوان ایجاد نماید. تفاصيل المقالة