فهرس المقالات خلیل اسماعیل پور


  • المقاله

    1 - اثربخشی گروه درمانی رفتاری–ارتباطی بر شادمانی زناشویی و خودگویی های مثبت زنان دارای تجربه دلزدگی زناشویی
    روان شناسی تحلیلی شناختی , العدد 4 , السنة 12 , پاییز 1400
    هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی رفتاری-ارتباطی بر شادمانی زناشویی و خودگویی های مثبت زنان دارای تجربه دلزدگی زناشویی بود. روش: طرح پژوهش حاضر بر اساس طرح های نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺁﻣﺎﺭﻱ ﺍﻳﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻣﺸﺘﻤﻞ ﺑﺮ ﮐﻠﻴﻪ ی ﺯﻧﺎﻥ أکثر
    هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی رفتاری-ارتباطی بر شادمانی زناشویی و خودگویی های مثبت زنان دارای تجربه دلزدگی زناشویی بود. روش: طرح پژوهش حاضر بر اساس طرح های نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺁﻣﺎﺭﻱ ﺍﻳﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻣﺸﺘﻤﻞ ﺑﺮ ﮐﻠﻴﻪ ی ﺯﻧﺎﻥ متأهل ﻣﺮﺍﺟﻌﻪﮐﻨﻨﺪﻩ ﺑﻪ کلینیک ها و مراکز مشاوره ی ﺳﻄﺢ ﺷﻬﺮ تبریز بود که ﺟﻬﺖ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ کمک های ﺗﺨﺼﺼﻲ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﻲ و ﺯﻧﺎﺷﻮﻳﻲ به این مراکز مراجعه کرده بودند. در فرآیند انتخاب نمونه ی تحقیق، بعد از اجرای پرسشنامه ی دلزدگی زناشویی در مرحله غربالگری اولیه، 24 نفر از زنانی که در این پرسشنامه نمراتی بالاتر از میانگین بدست آورده بودند، به شیوه ی روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شده و به ﻃﻮر ﺗﺼﺎدﻓﻲ در دو ﮔﺮوه آزﻣﺎﻳﺶ و ﻛﻨﺘﺮل ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ گردیدند. شرکت کننده‌های گروه آزمایش طی 8 جلسه‌ی 90 دقیقه‌ای، تحت گروه درمانی رفتاری – ارتباطی قرار گرفتند و گروه کنترل، در لیست انتظار قرار گرفت. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز، شادمانی زناشویی آرزین، ﻧﺎﺳﺘﺮ و ﺟﻮﻧﺰ و مقیاس خودگویی کالوت و همکاران بود. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل آماری تحلیل کوواریانس یک راهه و تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که گروه درمانی رفتاری- ارتباطی، میزان شادمانی زناشویی و خودگویی های مثبت زنان را بطور معناداری افزایش داده است(05/0> p). نتیجه گیری: همچنین، بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که روانشناسان و مشاوران خانواده می توانند از مداخله ی گروه درمانی رفتاری-ارتباطی در افزایش شادمانی زناشویی و خودگویی های مثبت در زنان استفاده نمایند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - مقایسه اثربخشی آموزش مهارت‌های زندگی تحصیلی و خودتنظیمی انگیزشی بر اضطراب امتحان
    آموزش و ارزشیابی , ستأتي المقالات قريبًا
    هدف از این تحقیق مقایسه اثربخشی آموزش مهارت ‌های زندگی تحصیلی و خودتنظیمی انگیزشی بر اضطراب امتحان بود. روش پژوهش از نوع نیمه‌ آزمایشی با پیش‌ آزمون و پس ‌آزمون و گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه عبارت از کلیه دانش‌آموزان دختر دوره دوم متوسطه نواحی پنج‌ گانه آموزش ‌و ‌ أکثر
    هدف از این تحقیق مقایسه اثربخشی آموزش مهارت ‌های زندگی تحصیلی و خودتنظیمی انگیزشی بر اضطراب امتحان بود. روش پژوهش از نوع نیمه‌ آزمایشی با پیش‌ آزمون و پس ‌آزمون و گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه عبارت از کلیه دانش‌آموزان دختر دوره دوم متوسطه نواحی پنج‌ گانه آموزش ‌و ‌‌پرورش شهر تبریز در سال تحصیلی ۱۴۰۰ – ۱۴۰۱ بود. از بین جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، تعداد ۷۷ دانش‌آموز که نمره بیشتری از نمره برش مقیاس اضطراب امتحان داشتند، به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای اندازه‌گیری داده ها پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون بود. بسته آموزش مهارت ‌های زندگی تحصیلی در گروه آزمایشی اول و بستة آموزش راهبردهای خودتنظیمی انگیزش بر روی گروه آزمایشی دوم انجام شد. بر روی گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. جهت تحلیل داده ‌ها از روش های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و آزمون تحلیل کوواریانس تک ‌متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد میزان اثربخشی آموزش مبتنی بر مهارت ‌های زندگی تحصیلی و راهبرد های خودتنظیمی انگیزش بر اضطراب امتحان (01/0P< ، 67/8 = (48 و 1)F) متفاوت بوده است. می ‌توان نتیجه گرفت که تأثیر راهبردهای خودتنظیمی انگیزش بر اضطراب امتحان بیشتر از آموزش مهارت زندگی تحصیلی بوده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - بررسی رابطه صفات تاریک و روشن شخصیت و تمایز یافتگی عاطفی با رضایت از زندگی
    روانشناسی سلامت و رفتار اجتماعی , العدد 5 , السنة 2 , بهار 1401
    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه صفات تاریک و روشن شخصیت و تمایز یافتگی عاطفی با رضایت از زندگی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری افراد مراجعه کننده به مراکز بهداشتی (سلامت) شهر تبریز در سال 1400 بودند که به روش نمونه‌گیری در دسترس تعداد 400 نفر أکثر
    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه صفات تاریک و روشن شخصیت و تمایز یافتگی عاطفی با رضایت از زندگی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری افراد مراجعه کننده به مراکز بهداشتی (سلامت) شهر تبریز در سال 1400 بودند که به روش نمونه‌گیری در دسترس تعداد 400 نفر انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه رضایت از زندگی (دینر و همکاران، 1985)، پرسشنامه صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر (2010)، پرسشنامه سه گانه روشن شخصیت کافمن و همکاران (2019)، پرسشنامه خودمتمایزسازی DSI-SF اسکورن و فردلندر (1998) استفاده شد. داده‌ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با کاربرد نرم افزارSPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل آزمون همبستگی پیرسون نشان داد؛ بین صفات تاریک شخصیت با رضایت از زندگی رابطه مستقیم و منفی وجود دارد. بین صفات روشن شخصیت و تمایز یافتگی‌عاطفی با رضایت از زندگی رابطه مستقیم و مثبت وجود دارند. نتایج تحلیل مدل رگرسیون نشان داد که 0/68 تغییرات رضایت از زندگی به وسیله متغیرهای پیش بین تبیین می شود که در این میان صفات روشن شخصیت توان بیشتری از سایر متغیرها در پیش‌بینی رضایت از زندگی دارد. بنابراین نتایج این تحقیق می تواند کاربردهای عملی برای استفاده مشاوران وروانشناسان داشته باشد تا با انجام مداخلات روانشناختی تاثیر قابل توجهی بر افزایش میزان رضایت از زندگی داشته باشند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - مدل علی پیش‌بینی خیانت زناشویی بر اساس سبک‌های دلبستگی با نقش واسطه‌ای انعطاف‌پذیری شناختی در زوجین
    روانشناسی سلامت و رفتار اجتماعی , العدد 11 , السنة 3 , پاییز 1402

    این پژوهش باهدف تدوین مدل علی پیش‌بینی خیانت زناشویی بر اساس سبک‌های دلبستگی با نقش واسطه‌ای انعطاف‌پذیری شناختی در زوجین انجام شد. روش تحقیق حاضر ازنظر هدف جز تحقیقات بنیادی و ازنظر ماهیت از نوع تحقیقات کمی و ازنظر روش اجرا جز تحقیقات توصیفی- همب أکثر

    این پژوهش باهدف تدوین مدل علی پیش‌بینی خیانت زناشویی بر اساس سبک‌های دلبستگی با نقش واسطه‌ای انعطاف‌پذیری شناختی در زوجین انجام شد. روش تحقیق حاضر ازنظر هدف جز تحقیقات بنیادی و ازنظر ماهیت از نوع تحقیقات کمی و ازنظر روش اجرا جز تحقیقات توصیفی- همبستگی می‌باشد که در قالب مطالعات غیرآزمایشی و با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زوج‌های دارای حداقل یک‌بار تجربه خیانت به‌صورت مجازی، پیامک یا تماس تلفنی و رابطه جنسی شهرستان خوی در شش‌ماهه اول سال 1401 بود. با توجه به‌قاعده سرانگشتی بیست مورد به ازای هر متغیر مشاهده‌شده تعداد 480 نفر با روش نمونه هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه‌های خیانت زناشویی ینیسری و کوکدمیر (2006)، سبک‌های دلبستگی همسران بارتولومو (1991) و انعطاف‌پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) استفاده شد. تحلیل داده با استفاده از شاخص‌های آمار توصیفی و مدل‌سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم‌افزارهای SPSS27 و AMOS24 صورت گرفت. نتایج نشان داد مدل پژوهش با داده‌های جمع‌آوری‌شده برازش دارد. بین سبک‌های دلبستگی ایمن و طرد کننده باخیانت زناشویی رابطه منفی وجود دارد و بین سبک‌های ترسان و دلمشغولی باخیانت زناشویی رابطه مثبت وجود دارد. همچنین نقش واسطه‌ای انعطاف‌پذیری در ارتباط بین سبک دلمشغولی باخیانت زناشویی تایید شد.

    تفاصيل المقالة