تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
العدد2,السنة
13
,
تابستان
1400
آنچه دربارۀ شاهنامه و شاهنامهسرایی در کتب مختلف ادبی بیان شدهاست، گویای برتری هنر حماسهسرایی فردوسی است. از جمله دلایلی که نشان برتری سخن فردوسی بر دیگر شاهنامهسرایان است، توجه به مسائل بلاغی، انسجام و هماهنگی طرح و وحدت لحن شاهنامه است. توجه به بلاغت و بهویژه هنر أکثر
آنچه دربارۀ شاهنامه و شاهنامهسرایی در کتب مختلف ادبی بیان شدهاست، گویای برتری هنر حماسهسرایی فردوسی است. از جمله دلایلی که نشان برتری سخن فردوسی بر دیگر شاهنامهسرایان است، توجه به مسائل بلاغی، انسجام و هماهنگی طرح و وحدت لحن شاهنامه است. توجه به بلاغت و بهویژه هنر داستانسرایی، نکتهای است که از دید بیشتر مقلّدان فردوسی دور مانده است.این پژوهش بررسی گفتگوها و لحن فردوسی در دو داستان زال و رودابه و رستم و اسفندیار است و آنچه در نوع بررسی ما گفتنی است، این است که در شاهنامه در همه گفتگوها، اقتضای حال گوینده و مخاطب رعایت شده و با وجود تسلّط یک قالب، بحر و وزن مشخص، فردوسی در موضوعات و قصه های متفاوت، رعایت حال مخاطب کرده و باعث تناسب بین اندیشه و گفتگوها و ذهن خواننده است. در گفتار حاضر که به شیوۀ کتابخانه ای و با بهره گیری از فنون تحلیل و توصیف محتوا تهیه شده است، به مقایسۀ بلاغی داستان زال و رودابه و رستم و اسفندیار از دیدگاه لحن و گفتگو می پردازیم و به این نتیجه می رسیم که لحن فردوسی در دو داستان به ویژه در گفتگوهای آن ها مناسب با فضای داستان و اقتضای حال مخاطب است.
تفاصيل المقالة
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
العدد1,السنة
15
,
بهار
1402
در تحلیل آثار کهن ادب فارسی، اغلب محتوا و درونمایۀ اشعار موضوع سخن بوده است و کمتر ساختار اشعار و ارتباط اجزای سخن مورد بررسی قرار گرفته است. تشبیه، بهعنوان یکی از فنون و ابزارهای بیانی، پایۀ شکلگیری بسیاری از تصاویر شعری است. شاعر ازطریق این فن با طبیعت و ماورای آن ا أکثر
در تحلیل آثار کهن ادب فارسی، اغلب محتوا و درونمایۀ اشعار موضوع سخن بوده است و کمتر ساختار اشعار و ارتباط اجزای سخن مورد بررسی قرار گرفته است. تشبیه، بهعنوان یکی از فنون و ابزارهای بیانی، پایۀ شکلگیری بسیاری از تصاویر شعری است. شاعر ازطریق این فن با طبیعت و ماورای آن ارتباط برقرار میکند و ساختار ذهنی خود را با آن شکل میدهد. مقالة حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی و مقایسۀ تشبیه و طبقهبندی انواع آن در حدیقۀ سنایی و دفتر نخست مثنوی مولانا می پردازد. مقایسة اشکال گوناگون تشبیه در حدیقه و مثنوی، نشاندهندۀآن است که سنایی و مولانا، هر یک، بیشتر از چه ساختارها و عناصری در سبک تعلیمی برای ادای مقاصد خویش سود جستهاند. براساس یافتههای این پژوهش، تشبیه از نوع معقول به محسوس در مثنوی، و محسوس به محسوس در حدیقه پرکاربردترین تشبیهات هستند. در تقسیمبندیهای دیگر، پس از تشبیه بلیغ که پرتکرارترین تشبیه در هر دو اثر است، تشبیه جمع در حدیقه و تشبیه مفروق در مثنوی در صدر قرار دارند. همچنین پدیدههای طبیعی در هر دو اثر بیشترین عناصر بهکاررفته در مشبهها را به خود اختصاص دادهاند، که این امر میتواند تحت تأثیر طبیعتگرایی رایج در عرفان و تصوف باشد که در بسیاری موارد طبیعت را نیز دارای روح و حرکت میداند. نیز یکی از پرتکرارترین مشبهها در این دو اثر انسان و پربسامدترین مشبهبه آب است. این شباهت در نوع خود جالب توجه است و نیاز به واکاوی دارد.
تفاصيل المقالة
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
العدد5,السنة
12
,
زمستان
1399
پژوهش حاضر می کوشد غزل نخست دیوان اشعار حافظ را از دیدگاه نقد فرمالیستی و ساختارگرایانه مورد ارزیابی قرار دهد. مقصود آن است که با استفاده از روش تحلیلی - توصیفی و مبانی زبان شناسی نشان دهیم که چگونه عناصر و اجزای به هم پیوستۀ یک غزل در القای معنی و در حاضر نمودن عنا أکثر
پژوهش حاضر می کوشد غزل نخست دیوان اشعار حافظ را از دیدگاه نقد فرمالیستی و ساختارگرایانه مورد ارزیابی قرار دهد. مقصود آن است که با استفاده از روش تحلیلی - توصیفی و مبانی زبان شناسی نشان دهیم که چگونه عناصر و اجزای به هم پیوستۀ یک غزل در القای معنی و در حاضر نمودن عناصر غایب تأثیرگذارند. در این نوشتار با نگاه فرمالیستی به اصل توازن، یعنی تکرارهای آوایی، هجایی، و واژگانی توجه شده است تا خواننده دریابد که چگونه می توان از طریق شناخت موسیقی آوایی و معنوی غزل، دریچه های روشنی را به سوی معنی و مضمون گشود. در بررسی ساختاری نیز ضمن توجه به بحث تقابل ها، بر حضور عناصر غایب در متن ادبی و نقش خواننده به عنوان آفرینشگر ثانوی تمرکز شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، متونی قابلیت بررسی فرمالیستی و ساختاری دارند که خالق اثر از نقش فرازبانی و ادبی زبان بهره برده باشد. بررسی غزل حافظ از دریچۀ صورت و ساختار، ضمن اینکه ما را به قلمرو زیباشناختی شعر او نزدیک می کند، از کلی گویی های بدون استدلال نیز دور می سازد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications