هدف: هدف پژوهش طراحی مدلی جهت بهبود عملکرد نمایشگاههای تجاری در ایران از دیدگاه غرفه داران به عنوان یکی از حلقه های تکمیل کننده فرآیند اجرایی نمایشگاه های تجاری می باشد. در این پژوهش تلاش می شود به شاخص های تعیین کننده عملکرد نمایشگاهی و همچنین تبیین مدل مفهومی جامع و أکثر
هدف: هدف پژوهش طراحی مدلی جهت بهبود عملکرد نمایشگاههای تجاری در ایران از دیدگاه غرفه داران به عنوان یکی از حلقه های تکمیل کننده فرآیند اجرایی نمایشگاه های تجاری می باشد. در این پژوهش تلاش می شود به شاخص های تعیین کننده عملکرد نمایشگاهی و همچنین تبیین مدل مفهومی جامع و یکپارچه در خصوص اقدامات لازم جهت بهبود عملکرد نمایشگاه های تجاری از دیدگاه غرفه داران پرداخته شود.
روش پژوهش: پژوهش از نظر روش شناسی به صورت کیفی می باشد. در مرحله کیفی، از لحاظ رهیافت از نوع داده بنیاد یا نظریه زمینه ای می باشد و از نظر هدف بنیادی می باشد. از این جهت که به دنبال شناسایی مولفه هایی موثر بر عملکرد غرفه داران در نمایشگاه تجاری می باشیم و در این راه به دلیل اینکه فرضیه هایی برای خود در نظر نگرفته ایم، پژوهش بنیادی است. روش تحلیل در بخش کیفی نیز روش تحلیل محتوی می باشد. گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق براساس پروتکل جمع آوری می شود و سپس در روش کمی با ارایه پرسشنامه در 4 نمایشگاه مهم بین المللی در تهران تحلیل های آماری مورد نیاز انجام می گیرد.
محدودیت ها: مقطعی بودن پژوهش فعلی و عدم ریسک پذیری پاسخگویان در خصوص ارایه اطلاعات به طور داوطلبانه به حسب حفظ اطلاعات محرمانه شرکت باعث شد تا پژوهش در استفاده از نمونه های متنوع تر و بیشتر محدودیت داشته باشد.
نتایج و یافته های پژوهش: نتایج پژوهش نشان داد اهداف تبیین شده نمایشگاه قبل از فرآیندهای نمایشگاهی به عنوان پیش بین و عامل کنترل زا در جهت کاهش خطا در اقدامات اجرایی بر کلیه فرآیندهای نمایشگاهی تاثیر مستقیم و معنی داری دارد. از طرفی فعالیت های نمایشگاهی به سه دسته قبل، حین و بعد از نمایشگاه اختصاص دارد که هر سه مرحله بر عملکرد نمایشگاهی تاثیر مستقیم و معنی داری دارند.
تفاصيل المقالة
در قرن بیست و یکم سینما به عنوان هنر هفتم همچنان نقشی تاثیرگذار در انتقال پیام ایفا می کند. همنشینی پارادایم های علمی و هنر سبب مشارکت این دو در روند تولید محتوی و انتقال مفاهیمی گشته که ارتباطی چند سویه با هر دو زمینه دارند. در این میان پیوند سینما با پارادایم های غالب أکثر
در قرن بیست و یکم سینما به عنوان هنر هفتم همچنان نقشی تاثیرگذار در انتقال پیام ایفا می کند. همنشینی پارادایم های علمی و هنر سبب مشارکت این دو در روند تولید محتوی و انتقال مفاهیمی گشته که ارتباطی چند سویه با هر دو زمینه دارند. در این میان پیوند سینما با پارادایم های غالب در هر دوره زمانی به مثابه منبع تولید محتوی کارا با قابلیتهای ویژه در تولید و بازنمایی مفاهیم، مورد توجه همگان واقع شده و مخاطبان بسیاری را مجذوب خویش ساخته است. در این پژوهش، نگارنده به دنبال بازنمایی نشانه های متافیزیکی پارادایم جدید ترنس مدرنیسم در فیلم "مرد پولادین" ساخته زک اسنایدر می باشد. در این راستا جستجوی عناصر متافیزیکی و کشف لایه های معنایی و ایدئولوژیک پنهانی در فیلم، با استناد به نظریه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف با رویکرد پدام صورت گرفته است. روش انجام این پژوهش برای جمع آوری مفاهیم متافیزیکی پارادایم ترنس مدرن توصیفی-تحلیلی بوده است. نگارنده با تحلیل گفتمان فیلم به این نتیجه رسید که گفتمان متافیزیکی بازنمایی شده در فیلم مرد پولادین نمایانگر گفتمان پارادایم جدید ترنس مدرن است. البته شیوه های گفتمانی مثل اسطوره، منجی، آینده، بیانگر بخش از گفتمان حاکم بر فیلم است که نمی توان آنها را گفتمان های حاکم دانست. یافته های تحقیق بیان گر مهم ترین عوامل تأثیرگذار مربوط به بوجود آمدن عرصه ای جدیدی در هزاره سوم برای بشر با رویکرد پارادایم ترنس مدرن و تاثیر آن بر سینمای هالیوود می باشد.
تفاصيل المقالة
مطالعات توسعه اجتماعی ایران
,
العدد4,السنة
12
,
پاییز
1399
پیشرفت سریع فنآوری اطلاعات و ارتباطات در دهه های اخیر و تشدید رقابت تجاری بین سازمانها در جذب و حفظ مشتری به عنوان منبع اصلی مزیت رقابتی در دنیای امروز منجر به پیدایش مفهوم جدیدی به نام مدیریت ارتباط با مشتری گردیده است. این مقاله با توجه به ورود مفاهیم جدیدی همچون تک أکثر
پیشرفت سریع فنآوری اطلاعات و ارتباطات در دهه های اخیر و تشدید رقابت تجاری بین سازمانها در جذب و حفظ مشتری به عنوان منبع اصلی مزیت رقابتی در دنیای امروز منجر به پیدایش مفهوم جدیدی به نام مدیریت ارتباط با مشتری گردیده است. این مقاله با توجه به ورود مفاهیم جدیدی همچون تکریم ارباب رجوع، حمایت از مصرف کننده و... در سازمان های ایرانی و لزوم برقراری ارتباط اثربخش بین مخاطب یا مشتری تلاش داردتا چارچوبی برای پیادهسازی سیستم مدیریت ارتباط با مشتری در سازمانهای ایرانی ترسیم نماید. برای رسیدن به این منظور پس از شرح مفاهیم و بسط مباحث مربوط به مدیریت ارتباط با مشتری، مدل ها و الگوهای مطرح در سازمانهای امروزی مدنظر قرار گرفته و اجزای مشترک بین آنها در سه حوزهی فرآیندها، فنآوری و مسایل انسانی استخراج گردیدهاند.از طریق مطالعات کتابخانهای ضرورت پیاده سازی مدل مرور و سپس با مطالعه دانش روز دنیا، چارچوبهای پیادهسازی مدیریت ارتباط با مشتری در سازمانهای امروزی بررسی و عناصر مشترک بین آنها استخراج گردید؛ با در نظرگرفتن ویژگیهای خاص محیط ایران، چارچوبی پیشنهاد شدکه تماماً از طریق بررسی متون موضوع پژوهش، مقایسه تطبیقی مطالب و تفکر خلاق به دست آمدند. از طریق موردکاوی در بانک رفاه کارگران به عنوان یک سازمان خدماتی ایرانی، اطلاعات بیشتری درباره چارچوب پیشنهادی گردآوری و حاصل شد. با توجه به اطلاعات بدست آمده، چارچوب پیشنهادی اصلاح و مدل بهبود یافته به عنوان نتیجه نهایی پژوهش در مصاحبهی نیمه ساخت یافته با صاحبنظران موضوع به منظور غنیسازی و بهرهگیری از نظرات کارشناسان و مدیران اجرایی، مورد ارزیابی قرار گرفت.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications