زمینه و هدف: با توجه به افزایش روز افزون قیمت حاملهای انرژی، میزان مصرف انرژی به یکی از چالشهای اساسی تبدیل شده است. در این میان ساختمانها مسکونی سهم قابل توجهی در مصرف انرژی دارند. در ایران، بخش ساختمان حدود 40 درصد از کل مصرف انرژی را به خود اختصاص می¬دهد یکی از پر أکثر
زمینه و هدف: با توجه به افزایش روز افزون قیمت حاملهای انرژی، میزان مصرف انرژی به یکی از چالشهای اساسی تبدیل شده است. در این میان ساختمانها مسکونی سهم قابل توجهی در مصرف انرژی دارند. در ایران، بخش ساختمان حدود 40 درصد از کل مصرف انرژی را به خود اختصاص می¬دهد یکی از پرمصرف¬ترین بخش¬های تقاضای انرژی بخش مسکونی است. لذا هدف این پژوهش تبیین الگوهای بهینه معماری ساختمانهای مسکونی از نقطه نظر انرژی است.
روش بررسی: روش تحقیق حاضر بصورت توصیفی ـ تحلیلی و پیمایشی است. با بررسی نمونه¬های طراحی ساختمان¬های متداول در منطقه 12 تهران و مدلسازی آنها به کمک نرم¬افزار "دیزاین¬بیلدر" میزان انرژی مورد نیاز برای گرمایش و سرمایش ساختمان و تأثیر فاکتورهای مختلف در مصرف انرژی ساختمان محاسبه گردید.
یافتهها: نتایج بدست آمده بیانگر این است که با روش¬های ساده طراحی معماری داخلی و خارجی ساختمانهای مسکونی می¬توان مصرف انرژی در مناطق مورد مطالعه را تا حدود 40 درصد کاهش داد و همچنین با تدوین معیارها و ضوابط معماری برای مناطق مختلف شهر تهران و نیز بکارگیری این ضوابط در طراحی آنها می¬توان به کاهش عمده¬ای در مصرف انرژی ساختمان¬ها و بهره¬وری انرژی دست یافت.
بحث و نتیجهگیری: در نتیجه کاهش مصرف انرژی ساختمان¬ها با طراحی معماری سبب می¬شود که این شیوه از بهره¬وری انرژی در ساختمان¬ها، تناسب زیادی با شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ساکنین این مناطق داشته باشد.
تفاصيل المقالة
مطالعات بین رشته ای در تعالی معماری و شهرسازی
,
العدد5,السنة
3
,
بهار-تابستان
1403
یکی از مهمترین عوامل تعیینکنندهی اثربخشی برنامههای درسی و آموزشی، محیط یادگیری مناسب در زمینههای محیط فیزیکی، محتوا و فرایند آموزشی و سازمان آموزشی میباشد. در این راستا، بررسی کیفیت محیط یادگیری میتواند جهت شناسایی وضعیت اثربخشی برنامههای آموزشی و برطرف نمودن کاس أکثر
یکی از مهمترین عوامل تعیینکنندهی اثربخشی برنامههای درسی و آموزشی، محیط یادگیری مناسب در زمینههای محیط فیزیکی، محتوا و فرایند آموزشی و سازمان آموزشی میباشد. در این راستا، بررسی کیفیت محیط یادگیری میتواند جهت شناسایی وضعیت اثربخشی برنامههای آموزشی و برطرف نمودن کاستیهای نظام آموزشی بهمنظور توانمندسازی فردی و حرفهای دانشجویان مؤثر باشد. از اینرو، هدف از پژوهش حاضر ارزیابی کیفیت مؤلفههای تبیینکنندهی محیط یادگیری در آموزش رشتهی معماری دانشگاههای فنی استانبول و هنر اسلامی تبریز است. روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته و بهرهگیری از رویکرد MMR (ترکیبی از روشهای کمی-کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی میباشد که در راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمی از مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزار Amos استفاده شده است. جامعهی آماری تحقیق نیز شامل دانشجویان معماری دانشگاه فنی استانبول و دانشگاه هنر اسلامی تبریز میباشد که در راستای تعیین حجم نمونه از روش کوکران استفاده شده و حجم نمونه برای هرکدام از دانشگاهها 384 نفر تعیین گردیده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که میزان تحقق متغیرهای کیفیت محیط یادگیری رشتهی معماری و به عبارتی متغیرهای محیط فیزیکی، محتوا و فرایند آموزشی و سازمان آموزشی در دانشگاه فنی استانبول 52/0، 59/0 و 63/0 و در دانشگاه هنر اسلامی تبریز 65/0، 47/0 و 41/0 میباشد. همچنین بر اساس مقدار بحرانی مدل ساختاری، محیط فیزیکی در هر دو دانشگاه مطلوب و محتوا و فرایند آموزشی و سازمان آموزشی در دانشگاه فنی استانبول مطلوب و در دانشگاه هنر اسلامی تبریز نامطلوب ارزیابی شده است. نتایج نیز نشان میدهد که در بعد فیزیکی، سرزندگی و کیفیت مناسبی در فضاهای درونی و بیرونی هر دو دانشگاه قابل مشاهده است و دانشجویان معماری نیز از کیفیت این فضا رضایت مطلوبی دارند. با این حال محتوا و فرایند آموزشی و همچنین سازمان آموزشی در دانشگاه فنی استانبول مطلوب و در دانشگاه هنر اسلامی تبریز نامطلوب میباشد.
تفاصيل المقالة
مطالعات میان فرهنگی
,
العدد5,السنة
17
,
زمستان
1401
آلودگیهای زیستمحیطی که ناشی از عوامل جوی و نیز عوامل انسانی ناشی از افزایش جمعیت کره زمین و درنتیجه توسعه بیرویه شهرها میباشد، باعث ایجاد مشکلات متعددی در سکونتگاهها شده است. در این راستا تلاشها و برنامههایی در راستای پایداری محیط زیست و جهت کنترل منابع تولیدکنند أکثر
آلودگیهای زیستمحیطی که ناشی از عوامل جوی و نیز عوامل انسانی ناشی از افزایش جمعیت کره زمین و درنتیجه توسعه بیرویه شهرها میباشد، باعث ایجاد مشکلات متعددی در سکونتگاهها شده است. در این راستا تلاشها و برنامههایی در راستای پایداری محیط زیست و جهت کنترل منابع تولیدکننده آلودگی در مقیاس کلان انجام شده است که به دلیل مقیاس کلان آنها با عملی شدن فاصله زیادی داشتهاند. این پژوهش در پی کنترل آسیب آلودگیهای محیطی به فضای ساختمان در مقیاس یک ساختمان به عنوان هدف اصلی بوده است. در این راستای حل این مشکل، پوستههای ساختمانی به عنوان راهکار انتخاب شده است و سه نوع مختلف با سه رویکرد مختلف پوستههای زیستی، پوستههای هوشمند متحرک و نماهای دوپوسته، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. پژوهش از نظر ماهیت کاربردی میباشد، برای تبیین چهارچوب نظری و جمعآوری دادهها و نیز انتخاب مؤلفههای تأثیرگذار، از مطالعه پیشینه مؤثر بر موضوع، همچنین روش میدانی بهره جسته است. برای به دست آوردن میزان ورود آلایندهها به بنا در هرکدام از مدلها، با استفاده از نرمافزارهای مرتبط از روش شبیهسازی استفاده شده است. تحلیل و ارزیابی دادهها از طریق روش شبیهسازی انجام شده است. از نتایج این پژوهش، ارائه مدلی جهت استفاده در شهر اهواز و در راستای کنترل آلودگیهای محیطی بوده است. در انتها بعد از مشاهده تحلیل شاخصهای مورد مطالعه در وضع موجود ساختمان، مدلهای پیشنهادی نیز مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و نتایج آن در قالب نمودار آمده است. در مقایسه وضع موجود با مدل اول، میزان آلایندههای محیطی، چه در خارج ساختمان و مجاورت جداره ساختمان و چه در داخل ساختمان، کاهش چشمگیری داشته است. این در حالی است که همین میزان کاهش آلایندهها در مقایسه وضع موجود با مدل دوم، بیشتر شده است و تدابیر و مدل پیشنهادی، بهطور کامل کارآ بوده است.
تفاصيل المقالة
مطالعات میان فرهنگی
,
العدد2,السنة
18
,
تابستان
1402
عرصه مسکونی یکی از بنیادی ترین و تأثیرگذارترین فضاهای معماری محسوب می گردد. در نتیجه پرداختن به مسئله مسکن از بعد شاخص های کیفی، به عنوان ابزاری حساس در پژوهش مسکن محسوب می گردد. یکی از شاخص های پراهمیت و مؤثر در بهبود کیفیت مسکن میزان نور در فضا میباشد. پس از بررسی أکثر
عرصه مسکونی یکی از بنیادی ترین و تأثیرگذارترین فضاهای معماری محسوب می گردد. در نتیجه پرداختن به مسئله مسکن از بعد شاخص های کیفی، به عنوان ابزاری حساس در پژوهش مسکن محسوب می گردد. یکی از شاخص های پراهمیت و مؤثر در بهبود کیفیت مسکن میزان نور در فضا میباشد. پس از بررسی فضاهای مسکن سنتی ایران و تبیین مطلوبیت حضور نور در این فضا، این تحقیق با استفاده از تحلیل شاخص های مطلوبیت مسکن سنتی، مدلی جهت الگوگیری در طراحی مسکن معاصر ارائه داده است. این تحقیق به صورت ترکیبی به روش کمی انجام شده است و نیز از روش مدلسازی و شبیهسازی کمک گرفته شده است. شیوه جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و منابع دستاول و پایگاه های اینترنتی بوده است و در این راستا، داده های اقلیمی شهر تبریز در قالب فایل های epw مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته اند. پس از تحلیل و بررسی شاخص های کیفی جهت ارزیابی تعیین و در ادامه با بررسی این شاخص ها در بستر خانه های سنتی انتخاب شده، معیارها مورد سنجش و ارزیابی به روش کمی و با استفاده از نرم افزار قرار گرفته اند. از نتایج این پژوهش ارائه مدل جهت استفاده در مسکن معاصر میباشد، بهگونهای که بتوان حضور نور باکیفیت را در این فضا تجربه نمود. در بحث بررسی شاخص های مطلوبیت خانه های سنتی و نیز بررسی کیفیت نور خانه های معاصر، پژوهش هایی انجام گرفته است، اما از لحاظ بررسی کیفی شاخص ها و ارائه مدل با ساز و کار اجرایی، این پژوهش دارای نوآوری میباشد. از نتایج این تحقیق، دانشجویان، اساتید، طراحان و مجریان و تمام فعالان عرصه طراحی و معماری بهره مند خواهند بود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications