فهرس المقالات حسین عساکره


  • المقاله

    1 - الگوسازیARIMA برای بارش سالانه مشهد
    علوم جغرافیایی (جغرافیای کاربردی) , العدد 1 , السنة 18 , بهار 1401
    گرمایش زمین، الگوی گردش عمومی و الگوی زمانی- مکانی بارش را تغییر داده است. کاربرد روش‌های آماری در تشریح تغییرات، ابزاری مفید به شمار می‌آیند. از آن جا که بارش به عنوان یک عنصر اقلیمی؛ رفتاری غیرخطی داشته، از توزیع نرمال تبعیت نمی‌کند. در نتیجه بهره‌گیری از مدل‌سازی برا أکثر
    گرمایش زمین، الگوی گردش عمومی و الگوی زمانی- مکانی بارش را تغییر داده است. کاربرد روش‌های آماری در تشریح تغییرات، ابزاری مفید به شمار می‌آیند. از آن جا که بارش به عنوان یک عنصر اقلیمی؛ رفتاری غیرخطی داشته، از توزیع نرمال تبعیت نمی‌کند. در نتیجه بهره‌گیری از مدل‌سازی برای شناخت رفتار عمومی بارش امری بسیار کارآمد است. روش‌های مختلفی برای مدل‌سازی تغییرات بارش وجود دارد که از آن جمله می‌توان به الگوسازی خطی(کمینه قدر مطلق انحرافات، روش کمترین مربعات خطا و...) و غیر خطی( الگوی چند جمله‌ای، شبکه عصبی مصنوعی) اشاره نمود. برای انجام پژوهش حاضر از داده‌های بارش ایستگاه فرودگاهی مشهد طی دوره آماری 57 ساله( 1960-2016) برای شناسایی رفتار دراز مدت بارش این ایستگاه بهره گرفته شده است. به منظور بررسی رفتار عمومی بارش مشهد تلاش شد با استفاده از نرم افزار مینی تب(MINITAB)به برازش الگوی مناسب از خانواده چند جمله‌ای و الگوسازی ARIMA پرداخته شود. نتیجه الگوسازی خانوده چند جمله‌ای حاکی ازیک روند درجه دو یا سهمی گونه در بارش مشهد است. از سوی دیگر در خانواده الگوی ARIMA، الگوی (4،1،1) ARIMA که از میان بقیه الگوها به نسبت بهتر بود به عنوان الگوی مناسب تعیین شد. همچنین با انجام تبدیل باکس- کاکس مجدداً به ارزیابی بارش‌های تبدیل یافته، مدل‌های کاندید و پیش بینی آن‌ها پرداخته شد و نهایتاً مدل گزینش شده برای بارش مشهد الگوی (0،1،1) ARIMA بوده است. لازم به ذکر است که براساس نتایج حاصل از مدل‌سازی و خروجی‌های پیش‌بینی مدل می‌توان استنباط نمود که ARIMA خطی برای برازش بر بارش مشهد الگوی مناسبی نیست. از سوی دیگر با توجه به عدم برازنده بودن این الگو برای بارش مشهد مدل‌های گزینش شده نیز با روند موجود در مشاهدات همخوانی ندارند و یا به عبارت دیگر مرتبه تفاضل گیری مدل‌ها برابر یک است که حاکی از روند خطی و نه سهمی در مشاهدات است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تاثیر الگو های فشار روزانه تراز دریا بر بارش سپتامبر گیلان (2005 – 1976)
    مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی , العدد 4 , السنة 5 , پاییز 1389
    در این پژوهش، سعی شده تا با استفاده از روش همبستگی لوند، رابطه الگوهای فشار روزانه تراز دریا با بارش استان گیلان، طی دوره 1976 تا 2005 در ماه سپتامبر مطالعه شود. در روش همبستگی لوند که روش ویژه ای برای شناسایی رابطه بین الگوهای گردشی و عناصر اقلیمی می باشد، رابطه بین ال أکثر
    در این پژوهش، سعی شده تا با استفاده از روش همبستگی لوند، رابطه الگوهای فشار روزانه تراز دریا با بارش استان گیلان، طی دوره 1976 تا 2005 در ماه سپتامبر مطالعه شود. در روش همبستگی لوند که روش ویژه ای برای شناسایی رابطه بین الگوهای گردشی و عناصر اقلیمی می باشد، رابطه بین الگوهای فشار تراز دریا و بارش های روزانه ماه سپتامبر در گیلان شناسایی و بررسی گردد. در این راستا فشار روزانه تراز دریا در محدوده ی طول جغرافیایی 0 تا 70 درجه ی شرقی و عرض جغرافیایی 10 تا 60 درجه ی شمالی با تفکیک مکانی 5/2 × 5/2 از پایگاه داده های جوی NCEP/NCAR استخراج شد. داده های بارش روزانه 23 ایستگاه از سازمان هواشناسی و وزارت نیرو تهیه شد. با اعمال روش لوند بر روی داده های فشار، 6 الگو برای سپتامبر استخراج گردید. نتایج حاصله نشان می دهد که استقرار الگوی های فشار و تامین رطوبت آن ها از دریای خزر و دریای سیاه، تاثیر زیادی در تولید بارش دارد، به طوری که اگر هم فشار های گسیل شده به سمت گیلان از روی دریای خزر و یا دریای سیاه عبور کند، در سواحل گیلان بارش قابل ملاحظه ای ایجاد می کنند. بارش های حاصل از این الگوها، در امتداد ساحل خزر بیش تر از مناطق مرتفع استان می باشد. حضور پرفشار سیبری و کم فشار برروی اروپا و یا حضور پر فشار بروی اروپا موجب تولید بارش در استان گیلان می شود. اما با استقرار کم فشار روی سیبری و عبور زبانه های گرم این سامانه از روی دریای خزر، شرایط تولید بارش مهیا نمی شود و یا میزان بارش تولید شده ناچیز است. تفاصيل المقالة