فهرس المقالات سمیه رسولی


  • المقاله

    1 - اندیشه‌های قرانی در داستان‌های تعلیمی حوزۀ ادبیّات کودک و نوجوان با رویکرد به داستان‌های غلامرضا حیدری
    تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , العدد 1 , السنة 16 , بهار 1403

    شاعران و نویسندگان حوزۀ ادبیّات کودک و نوجوان در آفرینش آثار ادبی خود، اسلوب قرآن و شیوه‌های بیانی آن را الگوی کار خود قرار دادند و از الفاظ و اندیشه‌های قرآنی در لابه‌لای آثار خود بهره جستند به‌گونه‌ای که موضوع اقتباس از قرآن به بابی گسترده تبدیل شد. با تحلیل و بررسی آثار این حوزه، می­توان به شواهدی از تأثیر لفظی و معنوی قرآن بر زبان، اندیشه و عقاید صاحبان این آثار پی برد و به این نتیجه رسید که قرآن به‌عنوان مهم­ترین منبع فرهنگ اسلامی، الهام‌بخش بسیاری از شاعران و نویسندگان ادبیّات کودک و نوجوان بوده است. این جستار درصدد آن است تا به شیوۀ توصیفی- تحلیلی به بررسی تأثیرپذیری غلامرضا حیدری از مضامین قرآنی در داستان­های حوزۀ ادبیّات کودک بپردازد. حیدری یکی از نویسندگان برجستۀ حوزه ادبیّات کودک و نوجوان در دهۀ هشتاد است که آثار بی‌شماری در این حوزۀ با مضامین قرآنی و دینی دارد. به همین منظور با تبیین مضامین قرآنی متجلی در داستان‌های حیدری و بررسی کارکرد آن‌ها، نویسنده در پی پاسخ دادن به این دو پرسش است که هدف از کاربرد مضامین قرآن در داستان‌های حوزۀ کودک چیست؟ و کدام مضامین بیش­ترین کاربرد را دارد؟ با بررسی انجام شده می‌توان گفت که مضامین قرآنی، بخشی از محتوای داستان­های وی را تشکیل می‌دهد که با هدف آشنایی با دین، القای آموزه‌های اسلامی، شناساندن معارف قرانی و آماده‌سازی قشر نوجوان برای انجام وظایف دینی استفاده می­شود.

     

    تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - کارکرد تمثیل در انتقال مفاهیم مبتنی بر حکمت و اندرز در داستان‌های کودکانۀ دهۀ هشتاد
    زیبایی‌شناسی ادبی , العدد 5 , السنة 13 , زمستان 1401
    در ادبیّات و به‌ویژه در ادبیّات کودک و نوجوان، تمثیل، جایگاه ویژه‌ای دارد. بن‌مایۀ تمثیل، همان حکایت است؛ اما در تمثیل، شخصیّت‌های داستان در جایگاه خود ایفای نقش نمی‌کنند؛ بلکه هر شخصیّت، یک قشر خاص در جامعه یا فردی معیّن را نمایندگی می‌کند. در داستان‌های تمثیلی، یک نکت أکثر
    در ادبیّات و به‌ویژه در ادبیّات کودک و نوجوان، تمثیل، جایگاه ویژه‌ای دارد. بن‌مایۀ تمثیل، همان حکایت است؛ اما در تمثیل، شخصیّت‌های داستان در جایگاه خود ایفای نقش نمی‌کنند؛ بلکه هر شخصیّت، یک قشر خاص در جامعه یا فردی معیّن را نمایندگی می‌کند. در داستان‌های تمثیلی، یک نکتۀ آموزنده و تعلیمی، با به‌کار گرفتن زبان مثال عنوان می‌شود و با این شیوه، مخاطب، احساس نمی‌کند که از جایگاهی بالاتر یا حتی برابر، مورد خطاب مستقیم و پند و اندرز از روبرو قرار گرفته و علاوه بر این‌، مفاهیم مورد نظر نویسنده، توسط مخاطب، بهتر درک می‌شود. اگرچه ظاهر تمثیل، ساده و گاهی بچگانه به نظر می‌رسد، اما از نظر معنا، بسیار عمیق و قابل تأمل است. این شیوه به‌ویژه در مورد ادبیّات کودک و نوجوان بسیار کاربردی و تأثیرگذار است. کودکان با داستان‌های تمثیلی، به‌ویژه، از نوع فابل، ارتباط بهتری برقرار می‌کنند و مفاهیم برای آنان قابل درک و لذت‌بخش می‌شود. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با ابزار کتابخانه‌ای، کارکرد تمثیل در تعدادی از داستان‌های کودکانۀ دهۀ هشتاد برای انتقال مفاهیم حکمت و اندرز مورد کنکاش قرار گرفته است و هر اثر از نقطه‌نظر نحوۀ پردازش داستان، تمثیلی بودن یا نبودن و اشتمال بر اندرزها و نکات حکمی، اخلاقی، معنوی یا اجتماعی بررسی شده است. نتیجۀ پژوهش بیانگر آن است که استفاده از انواع تمثیل و به‌ویژه گونۀ فابل، می‌تواند منجر به آفرینش اثری تعلیمی و مبتنی بر اندرز و حکمت باشد و کاربرد تمثیل، موجبات ایجاد فضایی لذت‌بخش و سرگرم‌کننده را در داستان فراهم می‌آورد. تفاصيل المقالة