-
المقاله
1 - مقایسه تأثیر بازی و تمرین هوازی بر روی برخی از شاخصهای ترکیب بدنی دانشآموزان دختر چاقپژوهش های کاربردی در علوم ورزشی و سلامت , العدد 2 , السنة 1 , تابستان 1401هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر و مقایسه دو نوع برنامه تمرینی بر روی برخی از شاخصهای ترکیب بدنی دانشآموزان دختر چاق شهر اهواز بود. بدین منظور تعداد 45 نفر از دانشآموزان چاق ناحیه یک آموزش و پرورش اهواز به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره قرار گرفتند. أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر و مقایسه دو نوع برنامه تمرینی بر روی برخی از شاخصهای ترکیب بدنی دانشآموزان دختر چاق شهر اهواز بود. بدین منظور تعداد 45 نفر از دانشآموزان چاق ناحیه یک آموزش و پرورش اهواز به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره قرار گرفتند. گروهها شامل گروه تمرین هوازی که به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه تمرین هوازی با رعایت اصل اضافه بار تدریجی انجام دادند، گروه بازی که به مدت 8 هفته، بازی زو را با حجم مشابه گروه هوازی انجام دادند و گروه کنترل که هیچ گونه مداخله تمرینی نداشتند، بود. جهت کنترل برنامه غذایی آزمودنیها از پرسشنامه یادآمد غذایی استفاده شد. شاخصهای ترکیب بدنی شامل شاخص توده بدن (BMI)، نسبت دور کمر به دور لگن (WHR) و درصد چربی بدن در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون، اندازهگیری و ثبت شد. جهت مقایسه تغییرات درونگروهی، از آزمون t وابسته و مقایسه دادههای سه گروه از تحلیل واریانس (ANOVA) با آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری 05/0 استفاده شد. نتایج نشان داد که هشت هفته تمرین هوازی و بازی، هر دو باعث کاهش معنیدار شاخص توده بدن و درصد چربی بدن شدند، ولی فقط فعالیت در قالب بازی منجر به کاهش معنیدار نسبت دور کمر به دور لگن گردید (P<0.05). با توجه به نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد میشود که جهت کنترل چاقی کودکان علاوه بر انجام برنامههای تمرینی سازمانیافته، از انجام فعالیت ورزشی در قالب بازی استفاده شود. تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر VO2max و شاخص توده بدنی زنان دارای اضافه وزن و چاق در گونه های مختلف ژنوتیپ های NRF1 و NRF2فعالیت بدنی و تندرستی , العدد 4 , السنة 2 , پاییز 1402مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر VO2max و شاخص توده بدنی زنان دارای اضافه وزن و چاق در گونههای مختلف ژنوتیپهای NRF1 و NRF2 بود.روش: تعداد 23 زن چاق و دارای اضافه وزن غیرفعال 30-45 ساله با میانگین شاخص تودهبدنی بیشتر از 30 بهصورت أکثرمقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر VO2max و شاخص توده بدنی زنان دارای اضافه وزن و چاق در گونههای مختلف ژنوتیپهای NRF1 و NRF2 بود.روش: تعداد 23 زن چاق و دارای اضافه وزن غیرفعال 30-45 ساله با میانگین شاخص تودهبدنی بیشتر از 30 بهصورت داوطلبانه و هدفمند در پژوهش شرکت کردند. در آغاز پژوهش، آزمودنیها در یک برنامه تمرین هوازی به مدت هشت هفته شرکت کردند. اندازهگیریهای مربوط به قد، وزن، شاخص تودهبدنی و VO2max آزمودنیها، پیش و پس از برنامه تمرینی انجام شد. جهت استخراج DNA و رصد پروفایل ژنتیکی به روشRFLP ، 24 ساعت پس از پایان تمرینات، نمونههای بزاقی در کیتهای مخصوص جمعآوری شد. پس از مشخص شدن پروفایل ژنتیکی، آزمودنیها در سه گروه ژنوتیپی AA، AC و CC برای NRF1 و یک گروه ژنوتیپی AA برای NRF2 قرارگرفتند. برای بررسی فراوانی ژنوتیپها از آزمون آماری خی دو و برای بررسی تفاوت میان متغیرها از آزمون آماری تحلیلواریانس یکراهه و آزمون تی همبسته استفاده شد. سطح معنی داری p< 0.05 در نظر گرفته شد.یافتهها: نتایج آزمون تحلیلواریانس مربوط به ژن NRF1 نشان داد که اختلاف معنیداری در میزان VO2max (0.854=p و 0.159= F) و شاخص تودهبدنی (0.956=p و 0.036= F) بین گروهها وجود ندارد. نتایج آزمون تی همبسته مربوط به ژن NRF2 نشان داد که میزان VO2max آزمودنیها، پس از هشت هفته تمرین هوازی افزایش معنیداری داشت (0.001=p).نتیجهگیری: پژوهش حاضر نشان داد که تنها در ژنوتیپ NRF2 AA، ظرفیت استقامتی آزمودنیها در اثر تمرین هوازی افزایش مییابد. تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - تاثیر نوع ژنوتیپهای UCP1 و PPARα بر عملکرد استقامتی و ترکیب بدنی زنان چاق پس از هشت هفته تمرین استقامتیفیزیولوژی حرکت و تندرستی , العدد 1 , السنة 3 , پاییز 1402چکیدهزمینه و هدف: نقش مهمی دارند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر نوع ژنوتیپ های UCP1 و PPARα بر عملکرد استقامتی و ترکیب بدنی زنان چاق پس از هشت هفته تمرین استقامتی بود.مواد و روش ها: تعداد 23 زن چاق (30-45 سال، میانگین شاخص توده بدنی37/5±5/30) به صورت داوطلبان أکثرچکیدهزمینه و هدف: نقش مهمی دارند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر نوع ژنوتیپ های UCP1 و PPARα بر عملکرد استقامتی و ترکیب بدنی زنان چاق پس از هشت هفته تمرین استقامتی بود.مواد و روش ها: تعداد 23 زن چاق (30-45 سال، میانگین شاخص توده بدنی37/5±5/30) به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. در یک برنامه تمرین استقامتی (هشت هفته، هر هفته 5 جلسه و هر جلسه 30 دقیقه با شدت 55 درصد تا 75 درصد ضربان قلب ذخیره) شرکت کردند. قد، وزن، شاخص توده بدنی، درصد چربی، نسبت دورکمر به لگن و VO2max آزمودنی ها، پیش و پس از برنامه تمرینی ارزیابی شد. جهت استخراج DNA و تعیین پروفایل ژنتیکی به روشRFLP ، نمونه های بزاقی در کیت های مخصوص جمع آوری شد. در مورد ژن PPARα، در دو گروه CG و GG و در مورد ژن UCP1 در دو گروه CC و CT قرار گرفتند. بررسی فراوانی ژنوتیپ ها با آزمون خی دو و بررسی تفاوت میان متغیرها با آزمون تی مستقل انجام شد.یافته ها: نتایج مربوط به ژن UCP1 در دو گروه ژنوتیپی CC و CT نشان داد که اختلاف معنی داری در میزان VO2max (823/0=p)، شاخص توده بدنی (683/0=p)، درصد چربی (275/0=p)، نسبت دورکمر به لگن (113/0=p) از پیش آزمون تا پس آزمون وجود ندارد. همچنین نتایج مربوط به ژن PPARα در دو گروه ژنوتیپی CG و GG نشان داد که اختلاف معنی داری در میزان VO2max (739/0=p)، شاخص توده بدنی (24/0=p)، درصد چربی (493/0=p)، نسبت دورکمر به لگن (447/0=p) از پیش آزمون تا پس آزمون وجود ندارد.نتیجه گیری: نوع ژنوتیپ های UCP1 و PPARα بر عملکرد استقامتی و ترکیب بدنی زنان چاق پس از یک دوره تمرین استقامتی تاثیری ندارد.واژگان کلیدی: UCP1، PPARα، مصرف اکسیژن، ترکیب بدنی، تمرین ورزشی تفاصيل المقالة -
المقاله
4 - تاثیر درجات مختلف آبزدایی بر سطوح پلاسمایی کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز کشتی گیران حرفه ای شهر اهوازعلوم ورزش , العدد 1 , السنة 15 , بهار 1402باوجود اثبات اثرات منفی کاهش وزن بر اثر آب زدایی ، این روش هنوز هم در بین ورزشکاران رایج است. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تاثیر آب زدایی با درجات مختلف بر سطوح سرمی آنزیم های نشانگر آسیب عضلانی کشتی گیران حرفه ای شهر اهواز بود. از بین کشتی گیران حرفه ای شهر اهواز، پس أکثرباوجود اثبات اثرات منفی کاهش وزن بر اثر آب زدایی ، این روش هنوز هم در بین ورزشکاران رایج است. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تاثیر آب زدایی با درجات مختلف بر سطوح سرمی آنزیم های نشانگر آسیب عضلانی کشتی گیران حرفه ای شهر اهواز بود. از بین کشتی گیران حرفه ای شهر اهواز، پس از غربال گری تعداد 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی ساده در سه گروه تجربی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. گروه های تجربی در سه سطح خفیف، متوسط و شدید متحمل آب زدایی شدند. سطوح پلاسمایی شاخص های آسیب عضلانی یعنی آنزیم های کراتین کیناز (CK) و لاکتات دهیدروژناز(LDH) به روش کینتیک آنزیمـی اندازه گیری شد. جهت مقایسه درون گروهی از t وابسته و مقایسه بین گروهی از آزمون آنوا در سطح معنی داری 0.05 استفاده شد. نتایج نشان داد که سطوح پلاسمایی کراتین کیناز، در گروه هایی که آب زدایی متوسط و شدید داشتند و سطوح لاکتات دهیدروژناز فقط در گروه آب زدایی شدید افزایش معنی دار داشت(0.05>P). همچنین در مقایسه بین گروهی سطوح کراتین کیناز مشاهده شد که بین گروه آب زدایی شدید با دیگر گروه ها و نیز گروه آب زدایی متوسط و دیگر گروه ها تفاوت معنی داری وجود دارد (0.05>P). ولی بین دو گروه آب زدایی متوسط و شدید تفاوت معنی داری مشاهده نشد (0.05<P). همچنین نتایج حاصل از مقایسه بین گروهی آنزیم لاکتات دهیدروژناز نشان داد که فقط تفاوت بین گروه آب زدایی شدید با دیگر گروه ها معنی دار بوده (0.05>P) و تفاوت دیگر گروه ها با هم معنی دار نیست (0.05<P). بنا بر نتایج این تحقیق، پیشنهاد می شود برای جلوگیری از احتمال بروز آسیب عضلانی و درنتیجه کاهش عملکرد ورزشی، از آبزدایی بیش از 1% در یک جلسه خودداری شود و در صورت نیاز، آب زدایی در جلسات بیشتر و به مدت طولانی تر انجام شود. تفاصيل المقالة -
المقاله
5 - بررسی عناصر تشکیل دهنده حوزه عمومیدر اندیشه هابرماسعلوم سیاسی , العدد 1 , السنة 13 , بهار 1396نظریه حوزه عمومیهابرماس هسته اصلی فلسفه اجتماعی او به شمار میرود. هابرماس برای توصیف مدل نظری خود از سه حوزه کمک گرفته و آن را با انواع شناخت، رسانه و علم مخصوص به هر یک پیوند میدهد. این مقاله از نقطه عزیمت هابرماس یعنی حوزه عمومیشروع کرده و پس از بررسی و تحلیل سه ح أکثرنظریه حوزه عمومیهابرماس هسته اصلی فلسفه اجتماعی او به شمار میرود. هابرماس برای توصیف مدل نظری خود از سه حوزه کمک گرفته و آن را با انواع شناخت، رسانه و علم مخصوص به هر یک پیوند میدهد. این مقاله از نقطه عزیمت هابرماس یعنی حوزه عمومیشروع کرده و پس از بررسی و تحلیل سه حوزه کرامت انسانی، گفتگو و عقلانیت، که عناصر تشکیل دهنده حوزه عمومیهابرماس را شکل میدهد، مفاهیمی از قبیل جهان زیست و سیستم و کنش ارتباطی و وضعیت کلامیایده آل را در زمره زیر مجموعه سه حوزه یاد شده توضیح میدهد و در نهایت مدلی پویا از حوزه عمومیارائه میدهد. به نظر هابرماس گفتگو، عقلانیت و کرامت انسانی باعث شکل گیری منطقی در عرصه تعاملات حوزه عمومی می شود. به طور کلی حوزه عمومی در جایی تشکیل می شود که سه ویژگی که در بالا ذکر شد وجود داشته باشد. حوزه عمومی عرصه فکر، گفتگو، استدلال و زبان است. حوزه عمومی نمودی است از اصول رابطه متقابل و مباحثه انتقادی و فضایی است برای تفاهم از طریق مباحثه عمومی و همچنین فضایی است برای برابری، عقلانیت و درک متقابل، استدلال مبتنی بر تبادل گفتاری. تفاصيل المقالة -
المقاله
6 - بررسی تاثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر میزان سرمی دی¬پپتیدیل پپتیداز-4، عملکرد استقامتی و برخی شاخص¬های تن¬سنجی در زنان چاقفیزیولوژی حرکت و تندرستی , العدد 5 , السنة 4 , بهار 1403زمینه و هدف: دی¬پپتیدیل پپتیداز-4، با بسیاری از بیماری¬های متابولیک مانند چاقی مرتبط است. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر میزان سرمی دی¬پپتیدیل پپتیداز-4، عملکرد استقامتی و برخی شاخص¬های تن-سنجی در زنان چاق بود. مواد و روش¬ها: تعداد 23 زن أکثرزمینه و هدف: دی¬پپتیدیل پپتیداز-4، با بسیاری از بیماری¬های متابولیک مانند چاقی مرتبط است. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر میزان سرمی دی¬پپتیدیل پپتیداز-4، عملکرد استقامتی و برخی شاخص¬های تن-سنجی در زنان چاق بود. مواد و روش¬ها: تعداد 23 زن چاق غیرفعال 30 تا 45 ساله با شاخص توده بدنی 37/5±5/30 بود که به صورت داوطلبانه و هدفمند در پژوهش شرکت کردند. آزمودنی¬ها به¬صورت تصادفی ساده به دو گروه تجربی (12 نفر) و کنترل (11 نفر) تقسیم شدند. ابتدا اندازه¬گیری¬های مرحله پیش¬آزمون مربوط به نمونه خونی، قد، وزن، شاخص توده بدنی، درصد چربی، اکسیژن مصرفی بیشینه و نسبت دور کمر به لگن آزمودنی¬ها انجام شد. سپس، آزمودنی¬های گروه تجربی هشت هفته تمرین استقامتی انجام دادند و اندازه¬گیری¬های مرحله پس¬آزمون ثبت شد. از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره برای بررسی معناداری اختلاف موجود بین گروه¬ها استفاده شد. یافته¬ها: نتایج آزمون آماری t نشان داد که بین متغیرهای پژوهش در پیش¬آزمون تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0تفاصيل المقالة