به منظور گروه بندی و مقایسه 27 ژنوتیپ انبه در مناطق جنوب ایران (استان های کرمان و هرمزگان)، صفات فیزیولوژیکی مربوط به برگ، میوه و هسته ، بر اساس توصیفگر جهانی انبه اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اثر ژنوتیپ بر صفات کلروفیل b، کلروفیل کل، کارتنوئی أکثر
به منظور گروه بندی و مقایسه 27 ژنوتیپ انبه در مناطق جنوب ایران (استان های کرمان و هرمزگان)، صفات فیزیولوژیکی مربوط به برگ، میوه و هسته ، بر اساس توصیفگر جهانی انبه اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اثر ژنوتیپ بر صفات کلروفیل b، کلروفیل کل، کارتنوئیدها، نشت یونی، آنتوسیانین برگ، pH میوه، میزان مواد جامد محلول، ویتامین ث (اسید آسکوربیک)، TSS آب میوه، اسیدیته میوه ها و همچنین خصوصیات هسته (طول هسته، ضخامت هسته، عرض هسته، وزن تر هسته و وزن خشک هسته) معنی دار بود. نتایج مقایسه میانگینها مشخص ساخت بالاترین میزان اسید آسکوربیک، مواد جامد محلول میوه و کلروفیل کل برگ به ترتیب به ژنوتیپهای سیندری، دوقلو و خاروست تعلق داشتند. ژنوتیپ نباتی1 کمترین (9/3 سانتی متر) و بینام 1 بیشترین میانگین طول هسته (66/11 سانتی متر)، و ژنوتیپ نباتی 1 و لانگرا به ترتیب کمترین و بیشترین میانگین عرض هسته (8/2 و 7/4 سانتی متر) را در بین ژنوتیپ های مورد مطالعه به خود اختصاص دادند. همچنین بیشترین عملکرد تک درخت از ژنوتیپ سیندری (260 کیلوگرم) بدست آمد با آنکه تفاوت معنیداری با ژنوتیپ شاهانی2 (240 کیلوگرم) نداشت. تجزیه کلاستر بر اساس متوسط فاصله بین گروهها (UPGMA)، ژنوتیپ ها را در فاصله 09/7 در چهار گروه قرار داد.
تفاصيل المقالة
در این تحقیق بهمنظور، تعیین رابطه خویشاوندی و فاصله ژنتیکی بین جمعیتهای زیره ی سیاه از نشانگرهای RAPD و ISSR استفاده شد. با استفاده از نشانگر RAPD در مجموع 126 آلل تکثیر شد که آغازگر TIBMBC08 و TIBMBA02 با 7 آلل کمترین تعداد و آغازگر TIBMBC05با 22 آلل بیشترین تعداد دا أکثر
در این تحقیق بهمنظور، تعیین رابطه خویشاوندی و فاصله ژنتیکی بین جمعیتهای زیره ی سیاه از نشانگرهای RAPD و ISSR استفاده شد. با استفاده از نشانگر RAPD در مجموع 126 آلل تکثیر شد که آغازگر TIBMBC08 و TIBMBA02 با 7 آلل کمترین تعداد و آغازگر TIBMBC05با 22 آلل بیشترین تعداد داشتند. در نشانگر ISSR در مجموع 79 الل شناسایی که آغازگر UBC112 با 1 الل کمترین تعداد و آغازگر UBC809 با 15 آلل بیشترین تعداد داشتند. در نشانگر RAPD، بیشترین میزان شاخص چند شکلی با میزان 94/0 مربوط به آغازگر TIBMBC05و کمترین میزان شاخص چندشکلی با میزان 8/0 مربوط به آغازگر TIBMBA02 و میزان شاخص تنوع شانن (57/0) و شاخص تنوع نی (38/0) مشاهده گردید. همچنین در نشانگر ISSR، بیشترین میزان شاخص چندشکلی با میزان 92/0 مربوط به آغازگرهای UBC809 و کمترین میزان شاخص چندشکلی مربوط به آغازگر UBC112با میزان صفر و میزان شاخص تنوع شانن (57/0) و شاخص تنوع نی (39/0) مشاهده گردید. بر اساس اطلاعات RAPD و ISSR بهصورت توأم بیشترین میزان تشابه مربوط به زیره ی سیاه کرمان و زیره ی سیاه جندق (48/0) و کمترین میزان تشابه مربوط به ژنوتیپ های زیره ی سیاه کرمان و زیره ی سیاه نیشابور (115/0) با میانگین 315/0 می باشد. تجزیه خوشهای جمعیتهای زیره ی سیاه را بر اساس اطلاعات توأم هر دو نشانگر RAPD و ISSR در سه گروه مختلف که تا حدودی با موقعیت جغرافیایی آنها مطابفت داشت، طبقه بندی و از همدیگر تفکیک نمود.
تفاصيل المقالة
به منظور ارزیابی تأثیر غلظتهای مختلف اسید سالیسیلیک و نانو کلات آهن بر میزان موسیلاژ، کربوهیدرات ها و برخی صفات مورفوفیزیولوژیکی گیاه بنفشه معطر، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. پس از کشت بذرها در گلدان، تیمارهای آزمایشی أکثر
به منظور ارزیابی تأثیر غلظتهای مختلف اسید سالیسیلیک و نانو کلات آهن بر میزان موسیلاژ، کربوهیدرات ها و برخی صفات مورفوفیزیولوژیکی گیاه بنفشه معطر، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. پس از کشت بذرها در گلدان، تیمارهای آزمایشی شامل محلول پاشی اسید سالسیلیک (در سه سطح صفر (شاهد)، 75/0 و 5/1 میلیگرم در لیتر) و نانو کلات آهن (در دو سطح صفر (شاهد) و 1 گرم در لیتر) در مرحله گیاهچه ای اعمال شد. نتایج حاصله نشان داد که بیشترین مقادیر کاروتنوئیدها، کلروفیل a، b و کل، پروتئین و فعالیت کاتالاز در گیاهان محلول پاشی شده با 5/1 میلیگرم در لیتر اسید سالسیلیک حاصل شد و همچنین بیشترین مقدار عناصر معدنی سدیم، مس، موسیلاژ و وزنتر بوته هم در تیمار محلول پاشی یک گرم در لیتر نانو کلات وجود داشت. سایر نتایج نیز مشخص ساخت که بیشترین مقدار کربوهیدرات در محلول پاشی تیمار 5/1 میلیگرم در لیتر اسید سالسیلیک و یک گرم در لیتر نانو کلات آهن بدست آمد. در این مطالعه افزایش 12 و 19 درصدی ارتفاع در بوته های محلول پاشی با اسید سالسیلیک (5/1 میلیگرم در لیتر) و نانو کلات آهن (1 گرم در لیتر) نسبت به شاهد مشاهده شد. بر اساس نتایج حاصله می توان تیمار اسید سالسیلیک و نانو کلات آهن را به منظور افزایش خصوصیات رشدی و داروئی این گیاه پیشنهاد نمود.
تفاصيل المقالة
تنش خشکی در اکثر مناطق جهان مهم ترین عامل کاهش عملکرد گیاهان زراعی محسوب می شود. به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر برخی صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاه کنجد آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا شد. در این آزمایش اثر سطوح مختلف تنش خشکی (سطح آبیاری 5، 10، 15 أکثر
تنش خشکی در اکثر مناطق جهان مهم ترین عامل کاهش عملکرد گیاهان زراعی محسوب می شود. به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر برخی صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاه کنجد آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا شد. در این آزمایش اثر سطوح مختلف تنش خشکی (سطح آبیاری 5، 10، 15 و 25 درصد ظرفیت زراعی) بر میزان فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی شامل: کاتالاز، پلی فنل اکسیداز، آسکوربات پراکسیداز، پراکسیداز، برخی رنگیزههای فتوسنتزی (کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل و کاروتنوئیدها)، برخی تعدیلکنندههای اسمزی شامل پرولین و همچنین برخی صفات مورفولوژیکی(تعداد برگ، طول ریشه، ارتفاع ساقه، ارتفاع بوته، طول برگ، عرض برگ، وزن خشک ریشه، وزن تر ریشه، وزن تر اندام هوایی، وزن خشک اندام هوایی، وزن تر بوته، وزن خشک بوته) بررسی شد. پس از کشت گیاه در گلدان، اعمال تنش خشکی (سطح آبیاری 5، 10، 15 و 25 درصد ظرفیت زراعی) در مرحله گیاهچهای (چهار برگی) انجام گردید و سپس صفات مورد مطالعه اندازهگیری شد. نتایج تجزیه آماری نشان داد که تنش خشکی اثر معنی داری در سطح یک درصد بر کلیه صفات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی داشت. با افزایش تنش خشکی (تا سطح آبیاری 5 درصد ظرفیت زراعی) کاهش در صفات مورفولوژیکی و رنگیزه های فتوسنتزی نسبت به سطح شاهد بیشتر شد. با افزایش سطوح تنش خشکی افزایش طول ریشه در گیاه کنجد مشاهده شد، به طوری که بیشترین طول ریشه مربوط به سطح آبیاری 5 درصد ظرفیت زراعی و کمترین طول ریشه مربوط به سطح کنترل (سطح آبیاری 25 درصد ظرفیت مزرعه) بود. بیشترین فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و پرولین در بیشترین تنش خشکی (سطح آبیاری 5 درصد ظرفیت زراعی) مشاهده گردید. لذا براساس نتایج حاصله پیشنهاد می شود که میزان رشد گیاه در مراحل رشدی و نموی مختلف اندازه گیری و تأثیر تنش در هر دوره مشخص گردد تا تفسیر مناسبی از تأثیر تنش بر روی گیاه بدست آید.
تفاصيل المقالة
دونالیلا سالینا (Dunaliella salina)، یک ریزجلبک تولید کننده کاروتنوئید است که به دلیل توانایی فوق العاده آن در تجمع بتاکاروتن از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو آزمایشی به منظور بررسی تاثیر غلظتهای مختلف هورمون جیبرلیکاسید بر افزایش میزان رشد، تجمع رنگدانههای کل أکثر
دونالیلا سالینا (Dunaliella salina)، یک ریزجلبک تولید کننده کاروتنوئید است که به دلیل توانایی فوق العاده آن در تجمع بتاکاروتن از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو آزمایشی به منظور بررسی تاثیر غلظتهای مختلف هورمون جیبرلیکاسید بر افزایش میزان رشد، تجمع رنگدانههای کلروفیل، محتوای کاروتنوئید، زیستتوده خشک، لیپید کل و جیبرلیکاسید درونی گونه ریزجلبک D. Salina در محیط کشت گیلارد انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل غلظتهای مختلف جیبرلیکاسید (GA3) با سطوح صفر (شاهد)، 5/0، 5، 10 و20 میلیگرم بر لیتر بود. صفات مورد اندازهگیری در این آزمایش شامل نرخ رشد و زمان دو برابر شدن، میزان کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کاروتنوئید کل، زیستتوده خشک، لیپید کل و جیبرلیکاسید درونی بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر غلظتهای مختلف هورمون جیبرلیکاسید بر تمام صفات مورد مطالعه درریزجلبک D. Salina در سطح آماری پنج درصد معنیدار شد. جیبرلیکاسید با غلظت 10 میلیگرم بر لیتر باعث افزایش نرخ رشد، محتوای کلروفیل a وb، میزان کلروفیل کل، زیستتوده خشک و لیپید کل در ریزجلبک مورد مطالعه شد. در حالی که بیشترین میزان تجمع کاروتنوئید کل مربوط به تیمار 5 میلیگرم بر لیتر جیبرلیکاسید بود. با توجه به یافتههای این پژوهش پیشنهاد می-گردد که اگر هدف از کشت این گونه ریزجلبک تولید کاروتنوئید باشد، غلظت 5 میلیگرم بر لیتر جیبرلیکاسید می-تواند کارایی موثری داشته باشد ولی در صورتی که هدف تولید زیستتوده خشک و لیپید کل باشد، استفاده از غلظت 10 میلیگرم بر لیتر جیبرلیکاسید باعث تحریک و افزایش تولید زیستتوده خشک و لیپید کل ریزجلبک D. Salina خواهد شد.
تفاصيل المقالة
در این تحقیق سرشاخههای گلدار گیاهان دارویی: درمنه، آویشن کوهیو مریم گلی (قبل از گلدهی)، بابونه (مرحله گلدهی) و میوه پسته وحشی (بعد از رسیدن میوه) از مزارع و رویشگاههای مختلف استان سیستان و بلوچستان و فارس در سال ۱۳۹۴، جمعآوری شدند. تهیه عصارهها به روش خیساندن، محتوا أکثر
در این تحقیق سرشاخههای گلدار گیاهان دارویی: درمنه، آویشن کوهیو مریم گلی (قبل از گلدهی)، بابونه (مرحله گلدهی) و میوه پسته وحشی (بعد از رسیدن میوه) از مزارع و رویشگاههای مختلف استان سیستان و بلوچستان و فارس در سال ۱۳۹۴، جمعآوری شدند. تهیه عصارهها به روش خیساندن، محتوای فنول و فلاونوئیـد کل بـهترتیـب بـا روشهـای معـرف فولین-سیوکالتیو و رنگسنجی کلرید آلومینیوم، فعالیت آنتیاکسیدانی با روش DPPH[1] و فعالیت آنتیباکتریایی عصارهها علیه باکتریهای استافیلوکوکوس اورئوس و اشرشیاکلی به روش دیسک دیفیوژن سنجیده شد. نتایج نشان داد که بهترتیب عصاره متانولی درمنه و آویشنکوهی از بیشترین میزان ترکیبـات فنـولی (36/22 میلیگرم بر گرم وزن خشک) و فلاونوئیدی (59/142 میلیگرم بر گرم وزن خشک)و از عملکرد آنتیاکسیدانی بهینه (ICSO) با میزان 01/72 و 75/70 میکروگرم در میلیلیتر و فعالیت آنتیباکتریایی علیه باکتری استافیلوکوکوس اورئوس و اشریشیاکلی بـا قطر هالـه عـدم رشـد 1/15 و 8/16 میلیمتر بــوده اســت. بهطورکلی عصاره متانولی گیاهان مورد مطالعه سطوح مختلفی از فعالیت آنتیاکسیدانی از خود نشان دادند و بهترین فعالیت آنتیاکسیدانی مربوط به گیاه درمنه بود. از این رو میتوان بیان کرد که این عصارهها میتوانند جایگزین داروهای شیمیایی برای درمان عفونتها شوند. البته همه اثرات این عصارها باید در in vitro و in vivo به دقت بررسی شوند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications