تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
العدد4,السنة
9
,
پاییز
1396
وطنیّات آثاری درباره ی وطن، دوست داشتن آن، مسایل و حوادث مربوط به آن و داشتن احساسات و عواطف مشترک اجتماعی، سیاسی، زبانی، مذهبی نسبت به آن است. وطنیاّت هم از لحاظ حجم اشعار و هم از لحاظ نوع رویکرد و مسایل مطرح شده در آن، در عصر مشروطه، نسبت به سایر ادوار شعر فارسی بی سا أکثر
وطنیّات آثاری درباره ی وطن، دوست داشتن آن، مسایل و حوادث مربوط به آن و داشتن احساسات و عواطف مشترک اجتماعی، سیاسی، زبانی، مذهبی نسبت به آن است. وطنیاّت هم از لحاظ حجم اشعار و هم از لحاظ نوع رویکرد و مسایل مطرح شده در آن، در عصر مشروطه، نسبت به سایر ادوار شعر فارسی بی سابقه بوده است.از آن جا که قالب مسمّط از سوی شاعران دوره ی مشروطه به عنوان مؤثّرترین قالب برای انتقال مفاهیم به کار گرفته شده است، این مقاله که بر اساس روش توصیفی نگاشته شده ، ضمن بررسی پیشینه ی وطنیّات در شعر فارسی، به بررسی آن در شاخص ترین مسمّط های عصر مشروطه می پردازد. همچنین ضمن بیان اقسام وطنیّات در مسمط های عصر مشروطه، رویکردهای اصلی شاعران این دوره به وطن را بیان می کند. تصویری که اغلب شعرای این دوره از وطن ارایه می دهند، وطنی اقلیمی و قومی است. توجه شاعران به وطن به صورت های: اسطوره گرایی، ایران گرایی، افتخار به عظمت تاریخی گذشته ی ایران، مطرح کردن ویرانی وطن و درخواست از مردم برای آباد کردن آن، پیش بینی برای رسیدن فردایی بهتر و نیز به صورت وطن اسلامی مطرح شده است
تفاصيل المقالة
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
العدد1,السنة
13
,
بهار
1400
مهدی اخوان ثالث، شاعر نوگرای معاصر، در بحبوحة نفوذ فرهنگ غربی، کوشید به فرهنگ ایرانی توجه نشان دهد و برای این منظور، آیین التقاطی و مبهم و خیالی مزدشتی را از تلفیق گرایش فردی و خیرخواهانة زردشت و گرایش اجتماعی و عدالتخواهانة مزدک پدید آورد. مقالة حاضر سعی داشته است با أکثر
مهدی اخوان ثالث، شاعر نوگرای معاصر، در بحبوحة نفوذ فرهنگ غربی، کوشید به فرهنگ ایرانی توجه نشان دهد و برای این منظور، آیین التقاطی و مبهم و خیالی مزدشتی را از تلفیق گرایش فردی و خیرخواهانة زردشت و گرایش اجتماعی و عدالتخواهانة مزدک پدید آورد. مقالة حاضر سعی داشته است با کاربرد روش توصیفی- تحلیلی از نوع تحلیل محتوا به این پرسش پاسخ گوید که آیا اخوان در باور به معاد، تا حد معادباوری ایرانیان باستان پیش رفته است؟ بر پایة دیدگاه پژوهشگران، مزدک از جهت اصول دین، پیرو آیین زردشت بوده است و در این آیین، برزخ و داوری فردی و چینودپل یا همان صراط و بهشت و دوزخ و داوری جمعی و کیفر نهایی گناهکاران برای رهایی آنان از کدورت گناه و سرانجام، فرشکرد، طرحی روشن دارد. این مقاله، سرانجام نتیجه میگیرد که ضمن 153 شعر نیمایی و 5 شعر سپید و جمعاً 158 شعر آزاد اخوان، 59 بار در 50 جزء شعر و 4 بار در 4 کل شعر و جمعا 63 بار در 33 شعر به موضوع معاد برمیخوریم و درصد شعرهای دارای موضوع معاد به نسبت شعرهای آزاد این شاعر، 88/20 است. با اینحال، نگاه او به معاد، ضمن شعرهای آزاد وی، بیشتر نگاه دنیوی و گاه تشکیکآمیز و حتی تکذیبآمیز است و بنابراین با معادباوری ایرانیان باستان میانه ندارد.
تفاصيل المقالة
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
العدد4,السنة
12
,
پاییز
1399
نگرشها، رویکردها و اقتضائات ایدئولوژیکی، فرهنگی و اجتماعی هر جامعه در تبادلات فرهنگی- هنری بین جوامع مختلف، سبب تغییر، تحول و تطور در مولفههای فرهنگی- هنری مبادله شده میگردد. مقتضیات فرهنگی- اجتماعی ایران، در دورة آغازین غربگرائی روشنفکران ایرانی –پس از اقتباس أکثر
نگرشها، رویکردها و اقتضائات ایدئولوژیکی، فرهنگی و اجتماعی هر جامعه در تبادلات فرهنگی- هنری بین جوامع مختلف، سبب تغییر، تحول و تطور در مولفههای فرهنگی- هنری مبادله شده میگردد. مقتضیات فرهنگی- اجتماعی ایران، در دورة آغازین غربگرائی روشنفکران ایرانی –پس از اقتباس مکتب رئالیسم از ادبیات غرب- باعث تغییرات بنیادین در اصول و موازین این مکتب ادبی گردید که در نهایت آن را به شکل مکتبی مستقل با صبغهای ایرانی و با مولفههای خاص ایران، بازتولید نمود؛ تا جائیکه میتوان اطلاق اصطلاح(رئالیسم ایرانی) بر این مکتب را مناسب دانست. این پژوهش بر اساس روش تحلیل محتوای کیفی، به بررسی (زن در رئالیسم ایرانی) به عنوان یکی از مهمترین مولفههای واقعگرائی ایرانی در رمانجای خالی سلوچ میپردازد. در این تحقیق، چالشهای فراروی زن ایرانی و ابعاد شخصیتی او در خانواده، به صورت سرفصلها و بخشهای اصلی و فرعی، مقولهبندی شده، زوایای مختلف آن تحلیل گردیده و سپس در رمان مذکور مورد ارزیابی قرار میگیرد؛ همچنین در روند این پژوهش، میزان توجه و تمرکز نویسندة این اثر بر هویت تاریخی- اجتماعی زن ایرانی به عنوان یک مولفة مکتب واقعگرائی ایرانی تبیین و تحلیل میگردد.
تفاصيل المقالة
آشناییزدایی شگردی است که ادیب از آن سود میجوید تا جهان متن را به چشم مخاطب بیگانه بنمایاند و موضوع را به گونهای بیان نماید تا درک دلالتهای معنایی دشوار به نظر رسد. این انحراف از کاربرد متعارف یک اتفاق زبانی و واسطه ای برای شناخت سبک ادبی شمرده میشود. نگارندگان در ج أکثر
آشناییزدایی شگردی است که ادیب از آن سود میجوید تا جهان متن را به چشم مخاطب بیگانه بنمایاند و موضوع را به گونهای بیان نماید تا درک دلالتهای معنایی دشوار به نظر رسد. این انحراف از کاربرد متعارف یک اتفاق زبانی و واسطه ای برای شناخت سبک ادبی شمرده میشود. نگارندگان در جستار حاضر به روش تحلیلی به بررسی شگرد آشناییزدایی در استعارات اشعار ابنفارض و مولوی می پردازند. تحقیق نشان از آن دارد که استعاره تماثلی در سروده های ابنفارض جایگاهی را به خود اختصاص نداده و بسامد آن در عرفان عاشقانه او نسبت به عرفان زاهدانه بیشتر است. استعاره تجسیدیه در اشعار این دو شاعر با بسامد نزدیک به هم رعایت شده، اندیشههای انتزاعی آنان را دنبال مینماید و نشان از دلبستگی شان به تأملات درونی -عرفانی است. هر دو شاعر با انتخاب شگرد تزاحم استعاره سبب دیریابی معنا شدهاند تا از این طریق با برجسته نمودن الفاظ خویش، سبب لذت ادبی مخاطبین را فراهم آورند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications