ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی
,
العدد1,السنة
9
,
بهار
1399
زمینه : این پژوهش به شناسایی عوامل موثر بر نوآوری سازمانی در کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی می پردازد و طرحی نوین از نوآوری سازمانی ارائه می نماید و در صدد توسعه مجموعه دانسته های موجود درباره اصول و روابط شاخص های نوآوری سازمانی است، بر حسب هدف یک پژوهش بنیادی محسوب أکثر
زمینه : این پژوهش به شناسایی عوامل موثر بر نوآوری سازمانی در کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی می پردازد و طرحی نوین از نوآوری سازمانی ارائه می نماید و در صدد توسعه مجموعه دانسته های موجود درباره اصول و روابط شاخص های نوآوری سازمانی است، بر حسب هدف یک پژوهش بنیادی محسوب می شود. روش : از آنجا که در این پژوهش نیز بدنبال حل مسئله ای تحت عنوان نحوه نوآوری سازمانی در کتابخانه های دانشگاهی هستیم، روش پژوهش کاربردی می باشد. همچنین براساس طرح تحقیق و از حیث نحوه گردآوری داده ها، تحقیق حاضر یک تحقیق توصیفی (غیر آزمایشی) است و برای گردآوری اطلاعات از دو روش مطالعه اسنادی و دلفی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 20 نفر از صاحب نظران و خبرگان دانشگاهی(اساتید دانشگاهی حوزه مدیریت و علم اطلاعات) می باشند که به روش هدفمند گلوله برفی از آنها نمونه گیری شده و با استفاده از روش دلفی فازی دیدگاه های آنها استخراج گردیده و مورد پالایش قرار گرفته است. یافته ها: نشان می دهد بیـشترین میزان موافقت خبرگان در سومین نظرسنجی در بعد فردی مربوط به دانش و تخصص، در بعد گروهی سیستم ارتباطات، در بعد سازمانی مدیریت دانش، در بعد محیطی زیرساختها و پیچیدگیهای فناوری و در بعد انسانی و آموزشی سرمایه فکری است. همچنین در بین ابعاد بالاترین میزان موافقت مربوط به بعد گروهی و پایینترین میزان موافقت مربوط به بعد انسانی و آموزشی است. نتیجه گیری: بر اساس خروجی تحلیل تمامی ابعاد و مولفه ها در مدل باقی مانده اند و مدل نهایی تحقیق شامل 5 بعد و 11 مولفه شناسایی گردیده است. مدل ارائه شده در این مقاله قادر است زمینه را جهت نوآوری سازمانی در کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی فراهم نموده و آنها را قادر سازد تا ضمن آسیب شناسی نوآوری سازمانی در کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی، طرح ها و اقدامات بهبود را استخراج نموده و موقعیت خود را در فرایند نوآوری سازمانی مورد ارزیابی قرار دهند.
تفاصيل المقالة
هدف از این پژوهش دیدگاه مدیران نسبت به ایجاد مدیریت مکانیزاسیون آرشیو تصویری مرکزی سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است. جامعه آماری این پژوهش را 156 نفر از مدیران آرشیو مرکزی سازمان صدا و سیما میباشد. بررسی آماری توسط نرم افزار و اکسل انجام گرفته و سپس با استفاد أکثر
هدف از این پژوهش دیدگاه مدیران نسبت به ایجاد مدیریت مکانیزاسیون آرشیو تصویری مرکزی سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است. جامعه آماری این پژوهش را 156 نفر از مدیران آرشیو مرکزی سازمان صدا و سیما میباشد. بررسی آماری توسط نرم افزار و اکسل انجام گرفته و سپس با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. مدیران معتقدند برای انتخاب نرم افزار آرشیو دیجیتال باید نرم افزاری انتخاب شود که توانای کلیه امور مربوط به خدمات آرشیو را داشته باشد. یعنی 6/27 درصد سپر راحتی استفاده از سیستم دیجیتال را داشته باشد. هم چنین 8/13 درصد نیز امکان استفاده از آرشیوهای دیگر سازمان را عنوان کرده اند 4/22 درصد نیز سازگاری با سخت افزار موجود در آرشیو دیجیتال و سازگاری با شبکه مخابراتی سازمان را ذکر کرده اند. هم چنین نتایج نشان میدهد که مدیران از راه اندازی سیستم مکانیزاسیون آرشیو دیجیتال تصویری استقبال می کنند اما باید توجه داشت که در آغاز آنها، نیاز به آموزش های ضروری پیرامون مفاهیم آرشیو دیجیتال و نحوۀ کار با سیستم مکانیزاسیون سیستم آرشیو را دارند.
تفاصيل المقالة
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار
,
العدد3,السنة
1
,
پاییز
1400
هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجی سرمایه اجتماعی در تأثیرگذاری سیستم شیوههای مدیریت منابع انسانی دانشبنیان بر عملکرد شغلی نوآورانه (مطالعه موردی: ادارههای برق غرب استان مازندران) میباشد. روش پژوهش به لحاظ ماهیت توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوه أکثر
هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجی سرمایه اجتماعی در تأثیرگذاری سیستم شیوههای مدیریت منابع انسانی دانشبنیان بر عملکرد شغلی نوآورانه (مطالعه موردی: ادارههای برق غرب استان مازندران) میباشد. روش پژوهش به لحاظ ماهیت توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را کارکنان ادارههای برق غرب استان مازندران به تعداد 187 نفر تشکیل دادهاند که از این تعداد، 124 نفر بر اساس جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقهای به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه های شیوههای مدیریت منابع انسانی دانشبنیان لپاک و اسنل (2002)، سرمایه اجتماعی پوتنام (1999) و عملکرد شغلی نوآورانه اسکات و براس (1994) میباشد. به منظور تحلیل دادهها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری SPSS استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که شیوههای مدیریت منابع انسانی دانشبنیان بر عملکرد شغلی نوآورانه تأثیر مثبت و معناداری دارند و مؤلفه سرمایه اجتماعی بیشترین تأثیر را بر عملکرد شغلی نوآورانه داشته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که سرمایه اجتماعی در تأثیرگذاری سیستم شیوههای مدیریت منابع انسانی دانشبنیان بر عملکرد شغلی نوآورانه بطور فزایندهای نقش میانجی داشته است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications