فهرس المقالات علی رضایی


  • المقاله

    1 - بررسی اثرات بالینی و هیستوپاتولوژیکی داروی Rofecoxib بعد از ترومای جراحی لثه در خرگوش
    آسیب‌شناسی درمانگاهی دامپزشکی , العدد 1 , السنة 1 , بهار 1386
    در این تحقیق اثرات بالینی و هیستوپاتولوژیکی داروی روفکوکسیب، که معمولاً از آن در جراحی به عنوان ضد درد و ضد التهاب استفاده می‌شود، بر روی روند ترمیم متعاقب ترومای ایجاد شده توسط جراحی مورد مطالعه قرار گرفت. لذا 15 سر خرگوش سفید نیوزلندی با شرایط یکسان انتخاب و بعد از شم أکثر
    در این تحقیق اثرات بالینی و هیستوپاتولوژیکی داروی روفکوکسیب، که معمولاً از آن در جراحی به عنوان ضد درد و ضد التهاب استفاده می‌شود، بر روی روند ترمیم متعاقب ترومای ایجاد شده توسط جراحی مورد مطالعه قرار گرفت. لذا 15 سر خرگوش سفید نیوزلندی با شرایط یکسان انتخاب و بعد از شماره‌گذاری به 3 گروه مجزا تقسیم شدند که در هر گروه 5 خرگوش قرار داشت. سپس در هر سه گروه بعد از بیهوشی توسط زایلازین و کتامین، یک ترومای جراحی توسط پانچ بیوپسی به شکل حلقوی در لثه طرف راست و سمت جانبی فک پایین ایجاد شد و اثرات داروی روفکوکسیب پس از 12 روز تیمار با دوز بالا (mg/kg/day12) و پایین (mg/kg/day6) در مقایسه با گروه شاهد که دارونمای پلی اکسی اتیلن مونو اولئات (Tween 80, Brazil) مصرف کرده بود، از لحاظ بالینی و هیستوپاتولوژیکی مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید که مصرف این دارو بر روند التیام تأثیر مثبت دارد که این موضوع با مشاهدات بالینی و مقایسه فتومیکروگراف های موضع ترمیم در هر دو گروه تیمار با دوز بالا و دوز پایین دارو در مقایسه با گروه شاهد واضح بود. همچنین مشخص شد که میزان دوز بالای داروی روفکوکسیب تأثیر بهتری در روند التیام نسبت به دوز پایین داشته است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - بررسی میزان سـرمی کلسیم، فسفر، فسفاتازقلیایی، منیزیم، پروتئین تام و آلبومین بعد از برداشت کامل تخمدان ها در موش صحرایی
    آسیب‌شناسی درمانگاهی دامپزشکی , العدد 1 , السنة 1 , بهار 1386
    چکیده استئوپروز یا پوکی استخوان یک بیماری سیستمیک است که با کاهش توده استخوان و تخریب فراساختار و به هم ریختن اجزاء و تشکیلات بافت استخوان مشخص می شود. در این مطالعه به منظور بررسی سطح سرمی کلسیم، فسفر، منیزیم، فسفاتازقلیایی، پروتئین تام و آلبومین درطی روند استئوپروز، أکثر
    چکیده استئوپروز یا پوکی استخوان یک بیماری سیستمیک است که با کاهش توده استخوان و تخریب فراساختار و به هم ریختن اجزاء و تشکیلات بافت استخوان مشخص می شود. در این مطالعه به منظور بررسی سطح سرمی کلسیم، فسفر، منیزیم، فسفاتازقلیایی، پروتئین تام و آلبومین درطی روند استئوپروز، 80 سر موش صحرائی ماده با سن تقریبی 10 هفته از نژاد Sprague-Dawley انتخاب گردید. یک گروه به عنوان شاهد روز صفر، سه گروه به عنوان شاهد برای جراحی، سه گروه به عنوان گروه تیمار و سه گروه به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. همزمان گروه های تیمار وگروه های کنترل جراحی، تحت عمل جراحی با بیهوشی کامل قرار گرفتند که در گروه های تیمار، تخمدان ها بطور کامل برداشته شد ولی درگروه های کنترل جراحی فقط عمل برش دیواره محوطه بطنی از همان رهیافت عمل جراحی در گروه های تیمار انجام شد. گروه های تیمار و تیمار جراحی به ترتیب به مدت 5، 12 و21 هفته بعد از عمل برداشت تخمدان در کنار گروه های کنترل مربوطه نگهداری شدند. بعد از اتمام هر مرحله، تهیه نمونه خونی از سینوس پشت چشم جهت سنجش پارامترهای خونی انجام گردید. بررسی مقادیر سرمی کلسیم، فسفر و فسفاتاز قلیایی اختلاف آماری معنی داری را بین گروه های اواریکتومی شده و کنترل هر گروه و شاهد روز صفر و همچنین گروه کنترل جراحی نشان داد. بیشترین مقدار کلسیم و فسفر در هفته پنجم بعد از اواریکتومی و کمترین مقدار آن در هفته های دوازدهم و بیست و یکم بعد از اواریکتومی مشاهده گردید. میزان فسفاتاز قلیایی نیز در هفته های 5، 12 و21 بعد از اواریکتومی افزایش یافته بود. میانگین مقادیر منیزیم، آلبومین و پروتئین تام بین گروه تیمار و گروه شاهد جراحی و گروه شاهد روز صفر اختلاف آماری معنی داری نشان نداد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - مطالعه هیستوپاتولوژیکی تغییرات ناشی از استئوپروز پس از ایجاد پوکی استخوان تجربی از طریق اواریکتومی در موش صحرایی
    آسیب‌شناسی درمانگاهی دامپزشکی , العدد 2 , السنة 1 , تابستان 1386
    به منظور مطالعه آسیبشناسی بافتی پوکی استخوان در دوران یائسگی،80 سر موش صحرائی ماده از نژاد Sprague-Dawley با سن تقریبی 10 هفته انتخاب و در 10 گروه 8 تایی توزیع شدند. یک گروه (C0) به عنوان شاهد روز صفر، سه گروه (S1، S2و S3) به‌عنوان گروه‌های کنترل جراحی(Sham)، سه گروه (T أکثر
    به منظور مطالعه آسیبشناسی بافتی پوکی استخوان در دوران یائسگی،80 سر موش صحرائی ماده از نژاد Sprague-Dawley با سن تقریبی 10 هفته انتخاب و در 10 گروه 8 تایی توزیع شدند. یک گروه (C0) به عنوان شاهد روز صفر، سه گروه (S1، S2و S3) به‌عنوان گروه‌های کنترل جراحی(Sham)، سه گروه (T1، T2 و T3)به عنوان گروه‌های تیمار و سه گروه (C1، C2و C3) نیز به عنوان گروه‌های کنترل تیمار انتخاب شدند. شرایط تغذیه و نگه‌داری برای تمام گروه‌ها یکسان در نظر گرفته شد. در گروه‌های تیمار (T1، T2 و T3) تخمدان‌ها به‌طور کامل از رهیافت تهیگاه چپ و راست برداشته شد و درگروه‌های کنترل جراحی (S1، S2و S3) فقط عمل برش دیواره محوطه بطنی انجام شد. گروه‌های تیمار (T1، T2 وT3) به ترتیب پس از 5، 12 و21 هفته بعد از عمل برداشت تخمدان‌ها هم‌زمان با گروه‌های کنترل مربوطه (C1، C2و C3) یوتانایز گردیدند. پس از انجام کالبد‌گشایی، استخوان‌های درشت‌نی و ران به‌طور کامل برداشته شدند که پس از پایدار شدن در فرمالین بافری 10 درصد و کلسیم‌زدایی، مقاطع آسیب شناسی با رنگ‌آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین تهیه گردید. در مشاهدات ریزبینی، وقوع استئوپروز در گروه‌های T2و T3 کاملاً واضح و شدت بروز آن در گروه T3 خیلی بیشتر بود. همچنین از لحاظ آماری اختلاف بین گروه‌های اواریکتومی شده (T1، T2 وT3) از لحاظ شدت بروز پوکی استخوان با 99 درصد اطمینان معنی‌دار بود (01/0P<). اختلاف معنی داری بین گروه T1 و هیچ یک از گروه‌های کنترل مشاهده نشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - بررسی عوارض بیوپسی سوزنی پروستات تحت هدایت اولتراسونوگرافی در سگ
    آسیب‌شناسی درمانگاهی دامپزشکی , العدد 4 , السنة 1 , پاییز 1386
    هدف از انجام این تحقیق بررسی و مطالعه عوارض بالینی، آزمایشگاهی و پاتولوژی پروستات بعد از انجام عمل بیوپسی سوزنی می باشد. این تحقیق بر روی 10 قلاده سگ نر انجام شد. قبل از انجام بیوپسی نمونه ادرار و خون گرفته شد و با نمونه های ادرار و خون که در روزهای 12،9،6،5،4،3،2،1 و 1 أکثر
    هدف از انجام این تحقیق بررسی و مطالعه عوارض بالینی، آزمایشگاهی و پاتولوژی پروستات بعد از انجام عمل بیوپسی سوزنی می باشد. این تحقیق بر روی 10 قلاده سگ نر انجام شد. قبل از انجام بیوپسی نمونه ادرار و خون گرفته شد و با نمونه های ادرار و خون که در روزهای 12،9،6،5،4،3،2،1 و 15 بعد از انجام بیوپسی جمع آوری شد مقایسه گردید. بیوپسی با استفاده از سوزن Vim Tru-Cut با شماره 20 و تحت هدایت اولتراسونوگرافی انجام شد. 15 روز بعد از بیوپسی حیوان کالبدگشایی و غده پروستات برداشت گردید و به آزمایشگاه پاتولوژی جهت بررسی آسیب شناسی فرستاده شد. نتایج خونی بدست آمده مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. در آزمایشات بالینی موردی غیر از ادم ناحیه دیده نشد. همچنین تغییر معنی‌داری در مورد آزمایشات هماتولوژیکی دیده نشده و در مورد بررسی اسید فسفاتاز سرمی افزایش موجود معنی دار نبود. بررسی های پاتولوژیک خونریزی کپسولار و گلاندولار و همچنین روند التیام را مشخص کرد. با توجه به یافته‌های بالینی، آزمایشگاهی، پاتولوژیک و تجزیه و تحلیل آماری داده‌ها می‌توان اظهار داشت عوارض دیده شده بسیار کم و محدود است و این روش هیچگونه عارضه نکروتیک در غده ایجاد نکرده و انسجام بافتی غده حفظ می‌شود. و چون میزان نمونه برداشت شده برای کارهای پاتولوژیک کافی است این روش امکان تشخیص بهتر بیماریهای غده پروستات را فراهم می‌کند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - بررسی تأثیر تجویز موضعی مخلوط سرم خون اتولوگ و فرآورده ژل پلاکتی (PRP) بر زمان بازگشت بینائی، پس از القای زخم استرومائی تجربی قرنیه در خرگوش
    آسیب‌شناسی درمانگاهی دامپزشکی , العدد 5 , السنة 2 , زمستان 1387
    زخم‌های قرنیه یکی از شایع‌ترین موارد بیماری‌های چشم در حیوانات می‌باشد که اکثراً ناشی از تروما بوده و در موارد عدم درمان منجر به نابینائی می‌شود. در این تحقیق، اثرات مصرف فرآورده ژل پلاکتی (PRP) همراه با سرم خون بر زمان بازگشت بینائی (استحصال شفافیت قرنیه) متعاقب ایجاد أکثر
    زخم‌های قرنیه یکی از شایع‌ترین موارد بیماری‌های چشم در حیوانات می‌باشد که اکثراً ناشی از تروما بوده و در موارد عدم درمان منجر به نابینائی می‌شود. در این تحقیق، اثرات مصرف فرآورده ژل پلاکتی (PRP) همراه با سرم خون بر زمان بازگشت بینائی (استحصال شفافیت قرنیه) متعاقب ایجاد زخم عمقی استرومایی قرنیه، مورد بررسی قرار گرفت.بدین منظور 25 سر خرگوش نر بالغ نیوزیلندی که به سه گروه کنترل مثبت (10 خرگوش)، کنترل منفی (5 خرگوش) و تیمار (10خرگوش) تقسیم شده بودند، مورد استفاده قرار گرفت. در قسمت مرکزی قرنیه خرگوش ها زخم استرومائی عمقی (زخم استرومایی عمقی زخمی است که از سطح اپیتلیالی قرنیه تا محاظات آخرین لایه‌های استرومای قرنیه کشیده می‌شود) به قطر 4 میلی‌متر با استفاده از یک پروب ایجاد گردید. سپس PRP، آماده و بلافاصله در گروه تیمار، در موضع قرار داده شد و به مدت 35 روز قطره‌های سرم، روزانه سه بار هر بار دو قطره در چشم مورد مطالعه همان گروه چکانده شد. در گروه کنترل مثبت نیز از قطرات چشمی کلرامفنیکل، سیپروفلوگزاسین و نفازولین هرکدام روزی سه بار هر بار دو قطره استفاده گردید و در گروه کنترل منفی نیز تنها از آب مقطر، روزانه سه بار هر بار دو قطره استفاده شد. تا پایان مطالعه به مدت 35 روز وضعیت بینائی خرگوش‌ها به‌طور روزانه مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس معاینات بالینی گروه تیمار در مقایسه با گروه کنترل منفی و مثبت به طور معنی‌داری سریع‌تر به بینائی مطلوب دست یافت و زخم ایجاد شده با حداقل میزان اسکار، (حداکثر قابلیت عبور نور از قرنیه) بهبود پیداکرده. بر اساس نتایج به‌د‌ست آمده از این بررسی، PRP برای برخورد با زخم‌های سطحی تا عمقی قرنیه جهت بهبود سریع‌تر، بازگشت کامل‌تر بینایی و به حداقل رساندن اسکارزایی قرنیهتوصیه می‌شود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    6 - ارزیابی هیستومتری و هیستوپاتولوژی تأثیر داروی سرترالین بعد از ترومای جراحی پوست در موش صحرایی
    آسیب‌شناسی درمانگاهی دامپزشکی , العدد 2 , السنة 3 , تابستان 1388
    داروهای گروه مهارکننده بازجذب سروتونین (SSRIs) به منظور درمان اختلالات رفتاری از جمله اضطراب و افسردگی تجویز می شوند. این داروها می توانند از گسترش التهاب جلوگیری کرده و باعث تولید اینترلوکین و اینترفرون شوند. از این نکات چنین بر می آید که استفاده از داروهای SSRIs می تو أکثر
    داروهای گروه مهارکننده بازجذب سروتونین (SSRIs) به منظور درمان اختلالات رفتاری از جمله اضطراب و افسردگی تجویز می شوند. این داروها می توانند از گسترش التهاب جلوگیری کرده و باعث تولید اینترلوکین و اینترفرون شوند. از این نکات چنین بر می آید که استفاده از داروهای SSRIs می تواند در ترمیم و التیام زخم نقش قابل توجهی داشته باشد. هدف از انجام این مطالعه تجربی، ارزیابی تأثیر داروی سرترالین در التیام زخم جلدی در مدل حیوانی می باشد. در پوست ناحیه پشت 60 سر موش صحرایی نژاد ویستار، 2 زخم دایره ای شکل توسط پانچ بیوپسی ایجاد سپس موش ها به 5 گروه 12 سَری تقسیم شدند که شامل گروه شاهد، گروه پایه پماد و گروه های تیمار با پماد سرترالین با دزهای پایین، متوسط و بالا بودند. 4 سر موش از هر گروه، در روز های 3، 7 و 15 پس از ترسیم شکل زخم ها بر روی ورقه شفاف و اسکن آنها و محاسبه و مقایسه اندازه زخم ها توسط نرم افزار Scion image، آسان کشی شده، زخم ها جدا گردیده و جهت مطالعات آسیب شناسی از آنها برش های بافتی با رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین تهیه گردید . از لحاظ هیستومتری تفاوت معنی داری مابین گروه شاهد، پایه پماد و گروه های تیمار وجود داشت و نتایج هیستوپاتولوژی نشان دهنده معنی دار بودن تغییرات مابین گروه شاهد، پایه پماد و گروه های تیمار در پایان دوره مطالعه بود. استفاده از داروی سرترالین به صورت پماد جلدی به طور معنی داری در التیام زخم پوستی در موش صحرایی مؤثر است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    7 - مطالعه هیستوپاتولوژی تاثیر کروسین در پیشگیری از بیماری کبد چرب در موش‌های صحرایی تغذیه شده با جیره پر چرب
    آسیب‌شناسی درمانگاهی دامپزشکی , العدد 4 , السنة 5 , پاییز 1390
    بیماری کبد چرب غیر الکلی امروزه به عنوان شایع ترین بیماری کبد شناخته شده است و احتمال دارد از لحاظ موضوع سلامت به یک معضل عمومی مهم تبدیل شود. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثرات محافظتی کروسین، در برابر کبد چرب ناشی از رژیم غذایی پرچرب در مدل موش صحرایی می باشد. به این من أکثر
    بیماری کبد چرب غیر الکلی امروزه به عنوان شایع ترین بیماری کبد شناخته شده است و احتمال دارد از لحاظ موضوع سلامت به یک معضل عمومی مهم تبدیل شود. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثرات محافظتی کروسین، در برابر کبد چرب ناشی از رژیم غذایی پرچرب در مدل موش صحرایی می باشد. به این منظور، مو ش های صحرایی نر نژاد ویستار در گروه های آزمایشی متفاوت، توسط رژیم غذایی شاهد، رژیم غذایی صرفاً پرچرب و رژیم غذایی پرچرب به علاوه گاواژ کروسین در دزهای مختلف (mg kg-1/day 25، 50 و 100 ) تیمار شدند. در پایان دوره آزمایش، برای ارزیابی هیستوپاتولوژی کبد، هم‌زمان همه موش‌‌ها با ایجاد جابجایی در مهره‌های گردن به راحتی کشته شدند. نمونه‌های بافتی اخذ شده از کبد تمامی موش‌ها در فرمالین بافری 10 درصد پایدار گردید. از نمونه‌های فوق با استفاده از شیوه‌های رایج پاساژ بافت و تهیه مقطع، برش‌های هیستولوژی به ضخامت 5 میکرون تهیه گردید. سطوح سرمی آمینوترانسفرازها (ALT و AST) جهت ارزیابی آسیب کبد و آلکالین فسفاتاز (ALP) و بیلی روبین تام (TB) برای ارزیابی عمکرد صفراوی کبد مورد سنجش قرار گرفت. آلبومین (Alb) و پروتئین تام (TP) نیز برای سنجش عملکرد ساخت وساز کبد اندازه گیری گردید. آسیب‌شناسی بافتی کبد، حاکی از بروز تغییر چربی در گروه موش های تغذیه شده با جیره پرچرب بود. کروسین به صورت وابسته به دز باعث کاهش تجمع چربی در هپاتوسیت ها گردید. در موش‌های گروه تغذیه با جیره پر چرب، سطوح سرمی آنزیم های ALT، AST و ALP و TB در مقایسه با گروه شاهد سالم، به‌طور معنی‌داری (01/0p<) افزایش و میزان TP و Alb به‌طور معنی‌داری (01/0p<) کاهش یافت. دزهای بالا (mg/kg 100) و متوسط کروسین (mg/kg 50) ، سطوح افزایش یافته سرمی مارکرهای آسیب کبد در اثر رژیم پرچرب را به‌طور معنی‌دار (به ترتیب 01/0p< و 05/0p<) کاهش و مقادیر کاهش یافته TP و Alb در اثر رژیم پرچرب را به‌طور معنی‌دار (به ترتیب 01/0p< و 05/0p<) افزایش دادند. دز پائین کروسین (mg/kg 25) نتوانست تغییر معنی داری در پارامترهای مذکور ایجاد کند. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که کروسین از بروز کبد چرب در موش های صحرایی تغذیه شده با جیره پرچرب پیشگیری می کند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    8 - تأثیر عصاره اتانولی زعفران بر هیستوپاتولوژی و شاخص‌های آسیب بافت کبد در موش‌های صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
    آسیب‌شناسی درمانگاهی دامپزشکی , العدد 4 , السنة 5 , پاییز 1390
    در این مطالعه اثر محافظتی عصاره اتانولی زعفران بر تغییراتبیوشیمیاییوپاتولوژی بافتکبد در موش های صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین مورد بررسی قرار گرفت. مو ش های صحرایی نر به تعداد 40 سر به طور تصادفی به 4 گروه 10 تایی شامل گروه‌های: 1- شاهد سالم، 2-سالم تیمار با عصاره أکثر
    در این مطالعه اثر محافظتی عصاره اتانولی زعفران بر تغییراتبیوشیمیاییوپاتولوژی بافتکبد در موش های صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین مورد بررسی قرار گرفت. مو ش های صحرایی نر به تعداد 40 سر به طور تصادفی به 4 گروه 10 تایی شامل گروه‌های: 1- شاهد سالم، 2-سالم تیمار با عصاره الکلی کلاله زعفران، 3- دیابتی و 4- دیابتی تیمار با عصاره الکلی کلاله زعفران تقسیم شدند. برای دیابتی کردن موش‌ها، استرپتوزوتوسین با تک دز mg/kg 65 به ‌صورت داخل صفاقی تزریق شد. از زمان شروع آزمایش، به گروه‌های تیمار با عصاره، عصاره به میزان mg/kg40 به مدت 8 هفته به طور روزانه و به روش داخل صفاقی، به شکل محلول در سالین نرمال (/kgml 10) تزریق شد. به گروه های شاهد نیز، نرمال سالین با روش مشابه تجویز گردید. بعد از 8 هفته، شاخص های سرمی آسیب بافت کبد و هیستوپاتولوژی آن مورد بررسی قرار گرفت. موش های صحرایی دیابتی افزایش معنی دار شاخص های سرمی آسیب بافت کبد را در مقایسه با گروه شاهد نشان دادند (05/0p<)، در حالی که در گروه دیابتی تیمار با عصاره الکلی کلاله زعفران، این شاخص ها در مقایسه با گروه دیابتی به طور معنی داری کاهش نشان داد (05/0p<). نتایج آسیب شناسی بافت کبد با یافته های بیوشیمیایی هم راستا بود. نتایجاینمطالعهنشانداد عصاره زعفران دارایاثراتمحافظتیاز بافت کبد در دیابت ناشی از استرپتوزوتوسین می باشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    9 - تأثیر عصاره چای سبز بر آسیب‌شناسی بافتی و شاخص‌های سرمی آسیب بافت کبد در موش‌های صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
    آسیب‌شناسی درمانگاهی دامپزشکی , العدد 4 , السنة 5 , پاییز 1390
    هدف از مطالعه حاضر ارزیابی آسیب کبد در دیابت ملیتوس و بررسی اثرات محافظتی عصاره چای سبز در موش های صحرایی دیابتی شده توسط استرپتوزوتوسین می باشد. برای این منظور، 40 سر مو ش صحرایی نر به 4 گروه 10 تایی تقسیم شدند: 1) گروه شاهد سالم، 2) گروه سالم تیمار با عصاره چای سبز، 3 أکثر
    هدف از مطالعه حاضر ارزیابی آسیب کبد در دیابت ملیتوس و بررسی اثرات محافظتی عصاره چای سبز در موش های صحرایی دیابتی شده توسط استرپتوزوتوسین می باشد. برای این منظور، 40 سر مو ش صحرایی نر به 4 گروه 10 تایی تقسیم شدند: 1) گروه شاهد سالم، 2) گروه سالم تیمار با عصاره چای سبز، 3) گروه دیابتی و 4) گروه دیابتی تیمار با عصاره چای سبز. برای دیابتی کردن موش‌ها، استرپتوزوتوسین با تک دز mg/kg 65 به ‌صورت داخل صفاقی تزریق شد. از زمان شروع آزمایش، موش های تیمار با عصاره، عصاره چای سبز (w/v ،5/1%) را در آب آشامیدنی به مدت 8 هفته دریافت کردند. در انتهای آزمایش سطوح سرمی آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، آسپارتات آمینوترانسفراز(AST)، آلکالین فسفاتاز (AP)، آلبومین و بیلی روبین تام اندازه گیری شدند. برای آسیب شناسی بافت کبد نیز برش هایی با رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین، طبق روش های معمول تهیه مقاطع هیستوپاتولوژی تهیه گردید. موش های صحرایی دیابتی افزایش معنی دار شاخص های سرمی آسیب بافت کبد را در مقایسه با گروه شاهد نشان دادند (05/0p<)، در حالی که در گروه دیابتی تیمار با عصاره چای سبز، این شاخص ها در مقایسه با گروه دیابتی به طور معنی داری کاهش نشان داد (05/0p<). یافته های آسیب شناسی بافت کبد در توافق با نتایج بیوشیمیایی سرم نشانگر بهبود ساختار بافت آسیب دیده کبد در موش های دیابتی بود. نتایجاینمطالعهنشانداد عصاره چای سبز دارایاثراتمحافظتاز بافت کبد در دیابت القاء شده با استرپتوزوتوسین می باشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    10 - مطالعه اثرات تسکینی و پیش بیهوشی سه دسته فراکسیون‌های قطبی، نیمه قطبی و غیرقطبی عصاره رازک (Humulus lupulus) در مقایسه با دیازپام در موش صحرایی
    آسیب‌شناسی درمانگاهی دامپزشکی , العدد 1 , السنة 6 , بهار 1391
    رازک (Humulus lupulus)با نام انگلیسی Hop، گیاهی است دارای آثار تسکینی که در طب سنتی نیز به آثار آرام بخشی این گیاه اشاره شده است. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات تسکینی سه دسته فراکسیون های قطبی، نیمه قطبی و غیرقطبی مستخرج از گیاه رازک در مقایسه با دیازپام در مدل حیوانی أکثر
    رازک (Humulus lupulus)با نام انگلیسی Hop، گیاهی است دارای آثار تسکینی که در طب سنتی نیز به آثار آرام بخشی این گیاه اشاره شده است. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات تسکینی سه دسته فراکسیون های قطبی، نیمه قطبی و غیرقطبی مستخرج از گیاه رازک در مقایسه با دیازپام در مدل حیوانی موش صحرایی می باشد. جهت انجام این مطالعه سه دسته فراکسیون های قطبی، نیمه قطبی و غیر قطبی از گیاه رازک عصاره گیری شد. به گروه های مختلف موش های صحرایی مادۀ نژاد ویستار با شرایط سنی و وزنی برابر، دوزهای mg/kg100از فراکسیون های قطبی، نیمه قطبی و غیرقطبی عصارۀ گیاهی رازک، دیازپام با دوز mg/kg 2، دی متیل سولفوکساید (DMSO) به منظور مطالعه اثر حلالِ دیازپام و عصاره، هم حجم داروهای دیگر به صورت تزریق داخل صفاقی (IP) تزریق شدند. از یک گروه شاهد بدون دریافت دارو نیز استفاده شد. نتایج آماری حاصل، بیانگر افزایش معنی دار زمان خواب القاء شده با فراکسیون قطبی عصارۀ گیاه رازک و کاهش معنی دار زمان القاء بیهوشی توسط کتامین، بعد از تزریق فراکسیون قطبی عصارۀ گیاهی رازک بود (01/0>p). نتایج حاصله نشان داد که فراکسیون قطبی عصارۀ رازک دارای اثرات تسکینی بیشتر و معنی داری نسبت به فراکسیون های نیمه قطبی و غیرقطبی رازک و نیز دیازپام است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    11 - ارزیابی پتانسیل پروبیوتیکی انتروکوکسی جداسازی شده از محصولات لبنی سنتی منطقه مغان و مشگین شهر
    آسیب‌شناسی درمانگاهی دامپزشکی , العدد 1 , السنة 6 , بهار 1391
    انتروکوکسی نقش مهمی در صنعت لبنیات دارد. همچنین بعضی از انتروکوکسی ها با منشاء لبنیات به عنوان پروبیوتیک گزارش شده اند. هدف از این تحقیق، جداسازی و شناسایی انتروکوکسی ها از محصولات لبنی سنتی مناطق مشکین شهر و مغان (اردبیل) و بررسی پتانسیل پروبیوتیکی آنها می باشد. در حضو أکثر
    انتروکوکسی نقش مهمی در صنعت لبنیات دارد. همچنین بعضی از انتروکوکسی ها با منشاء لبنیات به عنوان پروبیوتیک گزارش شده اند. هدف از این تحقیق، جداسازی و شناسایی انتروکوکسی ها از محصولات لبنی سنتی مناطق مشکین شهر و مغان (اردبیل) و بررسی پتانسیل پروبیوتیکی آنها می باشد. در حضور بافر فسفات سالین ( pH برابر 5/2) 26 ایزوله مقاوم به اسید و در حضور نمک های صفراوی، 10 ایزوله مقاوم، 7 ایزوله با تحمل بالا، 6 ایزوله با تحمل ضعیف و 3 ایزوله حساس شناسایی شد. شناسایی بیوشیمیایی تعلق ایزوله ها به گونه های انتروکوکس آویوم (E .avium)، انتروکوکس فاسیوم (E. faecium)، انتروکوکس دورانس (E. durans) و انتروکوکس فکالیس ( E. faecalis) را نشان داد. همچنین فعالیت آنتاگونیستی بررسی شده با روش چاهک گذاری نشان داد که ایزوله ها دارای قدرت مهارکنندگی علیه اشریشیا کولی، یرسینیا انتروکولیتیکا و لیستریا اینوکوا هستند. بررسی حساسیت به آنتی بیوتیک های مختلف نشان داد که تمامی سویه ها به ونکومایسین و کلرامفنیکل حساس بودند. همچنین همه آنها به سولفامتوکسازول مقاوم بودند. نتایج بیان می کند که محصولات لبنی سنتی منبع مهمی برای ارگانیسم هایی با خاصیت پروبیوتیکی می باشند. تفاصيل المقالة