-
المقاله
1 - «وصف مدرنیستی» در آثار ابوتراب خسرویتفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , العدد 1 , السنة 12 , بهار 1399جایگاه توصیف در داستانهای مدرنیستی، متفاوت از داستانهای کلاسیک است. در این راستا، تکنیکها، کارکردها و سوژههای وصف نیز تغییر مییابد. توصیف در داستانهای سنتی، منحصر به مفاهیم عینی و قابل مشاهده میباشد. ساختار وصفها بر اساس عناصر واقعی، شمولگرا و غیرتجریدی بنا می أکثرجایگاه توصیف در داستانهای مدرنیستی، متفاوت از داستانهای کلاسیک است. در این راستا، تکنیکها، کارکردها و سوژههای وصف نیز تغییر مییابد. توصیف در داستانهای سنتی، منحصر به مفاهیم عینی و قابل مشاهده میباشد. ساختار وصفها بر اساس عناصر واقعی، شمولگرا و غیرتجریدی بنا میشود. اما در آثار مدرن، وصفها درونی و معناگرا میشود. به رفتارها و مضمونها بیشتر از ظواهر توجه میگردد. نویسندۀ مدرن به معانی ثانوی و معنوی ویژگیهای ظاهری اشخاص و اشیاء توجه میکند که برآیندی از تعمق و تحلیل فلسفی او بر سوژههایش است. پایۀ وصفها نیز بر مبنای عناصر جزئی، ذهنی و خیالی شکل میگیرد. در این راستا، تکنیکها، کارکردها و سوژههای وصف نیز تغییر مییابد. مداقۀ آثار ابوتراب خسروی از منظر شگردهای توصیفی معرفی شده حائز اهمیت است که این پژوهش به آن پرداخته است. شگردهای توصیف در جستار پیش رو به روش (توصیفی- تحلیلی) بررسی شده است. پرسش اصلی این پژوهش مبتنی بر این مطلب است که آیا با مطالعۀ تطبیقی داستانهای سنتی و مدرن میتوان به تفاوت جایگاه وصف در این دو مقوله اشاره نمود؟ نتایج این بررسی نشان میدهد که آثار خسروی توانایی نمود و واکاوی شگردهای جدید توصیفی و انگارهبندی جدیدی از ساختار توصیف، موسوم به وصف مدرنیستی را در خود دارد. تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - واکاوی توصیفات عرفانی در دو اثر «آواز پرجبرئیل» و «رود راوی» از ابوتراب خسرویعرفان اسلامی , العدد 1 , السنة 18 , بهار 1400جهان و آن چه پیرامون آن است پیوسته در حال دگرگونی و تحول است. یکی از علومی که به صورت مبسوط از دیرباز به شناخت هستی و تغییرات مداوم آن میپردازد علم عرفان است. به هر میزان که قوة عقلانی و روحانی بشر پرورش مییابد مبناهای شناخت حقیقت و وجود نیز تغییر و تکامل مییابد. ابو أکثرجهان و آن چه پیرامون آن است پیوسته در حال دگرگونی و تحول است. یکی از علومی که به صورت مبسوط از دیرباز به شناخت هستی و تغییرات مداوم آن میپردازد علم عرفان است. به هر میزان که قوة عقلانی و روحانی بشر پرورش مییابد مبناهای شناخت حقیقت و وجود نیز تغییر و تکامل مییابد. ابوتراب خسروی از جمله نویسندگان معاصری است که به مقولة عرفان از دریچة نگاه انسان معاصر نگریسته است. طریقة شناخت، کشف، شهود و ذوق وصال به حقیقت که از مبانی عرفان است با زبان و دریافتی متفاوت در دو اثر آواز پر جبرئیل و رود راوی تحلیل و تبیین میشود. چهار مبحث بنیادی آفرینش، وحدت وجود، اساطیر و نور و رنگ در این دو اثر از منظری بدیع بررسی شده است. مداقة روایتهای داستانی او از جهت بنمایههای عرفانی و تأثیر آن بر شگردهای توصیفی، حائز اهمیت است که این پژوهش به آن میپردازد. شیوة این جستار (توصیفی - تحلیلی) میباشد. پرسش اصلی این تحقیق مبتنی بر این مطلب است که آیا با مطالعة آثار عرفانی ابوتراب خسروی، میتوان به دیدگاهی نو در زمینة عرفان و به تبع آن واکاوی بافتهای متفاوت توصیفی در متن دست یافت؟ نتایج این بررسی نشان میدهد که آثار عرفانی ابوتراب خسروی، توانایی نمود رگههای بدیعی از عرفان و واکاوی زنجیرههای نوین توصیفی را در خود دارد. تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - investigating The Manifestation of Light in An Iranian House Based on The Opinions of SuhrawardiCreative City Design , العدد 5 , السنة 5 , پاییز 2022The wisdom of enlightenment has been thrilling and light-oriented as a debate-taste wisdom that has a great impact on Iranian art and architecture by understanding wisdom and the Iranian concepts on this matter. The effect of the ideas of Enlightenment wisdom as a commo أکثرThe wisdom of enlightenment has been thrilling and light-oriented as a debate-taste wisdom that has a great impact on Iranian art and architecture by understanding wisdom and the Iranian concepts on this matter. The effect of the ideas of Enlightenment wisdom as a common language for the creation of spiritual houses in the contemporary era is examined. And the purpose of this article is to promote contemporary architecture according to the concepts of Enlightenment wisdom in the field of meaning and form, which is the most obvious aspect in Islamic art, architecture and especially in the Iranian house. In this research, firstly, through library studies, Knowing the lights of enlightened wisdom and its components is discussed in order to promote the spirituality of the Iranian home. This research is applied and based on fundamental studies. In this research, only one type of fixed and specific scientific method is used for the purpose of the research, and a kind of hybrid method that is the result of the interaction and combination of traditional (theological) and scientific (natural) methods will be used. First, the method of receiving the light concepts of Enlightenment Wisdom that is based on the descriptive- analytical method was analyzed relying on the understanding of Suhrawardy’s concepts of light wisdom and the manifestation of light concepts in the Iranian house, which has an enlightening interpretation, considered the place of manifestation of the teachings of Enlightenment wisdom and in this way, on the principles for Creating spiritual homes in the contemporary era. تفاصيل المقالة -
المقاله
4 - بررسی آسیبشناسی مقالات عرصۀ فردوسی و شاهنامه در سالهای 1380تا1385پژوهشنامه ادب حماسی (فرهنگ و ادب سابق) , العدد 1 , السنة 19 , بهار 1402شاهنامهپژوهی در دهۀ هشتاد نسبت به سالهای پیشین، شتاب بیشتری داشته و مقالههای فراوانی با رویکردهای نوین در مجلّات این دوره به چاپ رسیده است. اما با توجّه به روند چشمگیر مقالات در عرصۀ فردوسی و شاهنامه طی سالهای1380تا 1385 منتشر شدهاند، شناخت کاستیهای ساختاری و مح أکثرشاهنامهپژوهی در دهۀ هشتاد نسبت به سالهای پیشین، شتاب بیشتری داشته و مقالههای فراوانی با رویکردهای نوین در مجلّات این دوره به چاپ رسیده است. اما با توجّه به روند چشمگیر مقالات در عرصۀ فردوسی و شاهنامه طی سالهای1380تا 1385 منتشر شدهاند، شناخت کاستیهای ساختاری و محتوایی در برخی مقالات مرتبط با شاهنامهپژوهی، بسیار پراهمّیّت است و نقد و آسیبشناسی چنین آثاری، ضروری مینماید. آفتهایی در مقالات حوزۀ فردوسی و شاهنامه بین سالهای1380تا1385بهچشم میخورد که پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، پارهای از آنها را با شیوه گردآوری کتابخانهای، نقد و ارزیابی میکند، آفتهای چون؛ ناهماهنگی عنوان مقاله با محتوا، ارجاع به چاپهای نامعتبر شاهنامه و بیتوجّهی به منابع اصلی و پیشینۀ پژوهش، سطحی بودن و گرایش به توصیف، تکرار مطالب، علمی و روشمند نبودن مقالههای انتقادی، کاربرد زبان نامناسب، تحمیل معنا به متن و عیوب ساختاری مقالات در پژوهش پیشرو بررسی شدهاست. چنانچه اصلاحاتی از کاستیها و بیدقّتیها (ساختاری و محتوایی) برای دور ماندن مقالاتِ حوزۀ شاهنامه در زمینۀ انتشار اجرا گردد، نشانه خوبی برای رشد کیفی مقالههای آتی است تفاصيل المقالة