-
المقاله
1 - کاربست روش ماتریس ارزیابی اثرات سریع ( RIAM) و فیلیپس(Phillips) در ارزش گذاری آثار و پیامدهای آلاینده های زیست محیطی(مطالعه موردی شهر بابک)علوم جغرافیایی (جغرافیای کاربردی) , العدد 2 , السنة 18 , تابستان 1401استخراج و بهره برداری از معادن ، یکی از فعالیتهای مهم اقتصادی است که می تواند در رشد و توسعة اقتصادی نقش داشته باشد؛ با این وجود ، تأثیرات زیست محیطی و اجتماعی معدن بر مناطق مجاور به افزایش نگرانی دولت ها، سازمان ها، افراد ذینفع و به ویژه عموم مردم منجر شده است. امروزه أکثراستخراج و بهره برداری از معادن ، یکی از فعالیتهای مهم اقتصادی است که می تواند در رشد و توسعة اقتصادی نقش داشته باشد؛ با این وجود ، تأثیرات زیست محیطی و اجتماعی معدن بر مناطق مجاور به افزایش نگرانی دولت ها، سازمان ها، افراد ذینفع و به ویژه عموم مردم منجر شده است. امروزه پیشرفت در پروژه های صنعتی علاوه بر تأمین بخشی از نیازهای انسانی، خواسته و ناخواسته به بروز ناپایداری ها منجر می شود و مشکلات زیست محیطی فراوانی برای محیط زیست ساکنان مجاور این صنایع ایجاد می کند که این امر، ضرورت ارزیابی اثرات زیست محیطی این فعالیت ها را در آن مناطق نمایان تر ساخته است. در حالی که سهم فعالیت های معدن کاری در توسعة اقتصادی مطرح است، در نقطه ای دیگر، دستاوردهای بخش معدن به اقتصاد، برابر با هزینه های قابل توجه زیست محیطی و اجتماعی تعریف می شود ؛ به گونه ای که گفته می شود این فعالیت ها برای توسعة اقتصادی خطرناک تر از یک موهبت است. پژوهش حاضر درصدد آن است که تبیینی درست، علمی و واقعی از این دو دسته نظر ارائه دهد و بر این اساس به ارزیابی اثرات مختلف (مثبت و منفی) شهر بابک پردازد و پایداری یا ناپایداری این فعالیت را مشخص کند. این مهم با مطالعات میدانی بر مبنای پرسشنامه، مصاحبه و استفاده از این داده ها در دو روش به ترتیب موسوم به RIAM و Phillips صورت گرفت. نتایج نشان داد که پروژه ی معدن کاری در این منطقه به دلیل داشتن اثرات منفی محیطی، ناپایدار محسوب می شود. کاهش اثرات منفی محیطی، تعامل و جلب رضایت نظر و رفع دغدغه ی ساکنان مناطق مجاور معدن از طریق رعایت اصول و استانداردهایی مانند فیلتر تصفیة هوا و فعالیت کارخانه در زمان های فاقد وزش باد بسیار ضروری و مؤثر خواهد بود. تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - حساسیت به حرکات توده ای خاک با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی،منطق فازی و رگرسیون چند متغیره (مطالعه موردی: حوضه گرماب رود ساری)علوم جغرافیایی (جغرافیای کاربردی) , العدد 5 , السنة 18 , زمستان 1401حرکت رو به پایین تودهای از خاک یا سنگ در اثر نیروی ثقل در دامنهها زمین لغزش نامیده میشود. شناسایی مناطق حساس به زمین لغزش و خطرات آن یکی از گام های اول در مدیریت منابع طبیعی و برنامه ریزی توسعه است.هدف از این مطالعه، پیش بینی خطر زمین لغزش در حوضه گرماب رود ساری با اس أکثرحرکت رو به پایین تودهای از خاک یا سنگ در اثر نیروی ثقل در دامنهها زمین لغزش نامیده میشود. شناسایی مناطق حساس به زمین لغزش و خطرات آن یکی از گام های اول در مدیریت منابع طبیعی و برنامه ریزی توسعه است.هدف از این مطالعه، پیش بینی خطر زمین لغزش در حوضه گرماب رود ساری با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی، رگرسیون چند متغیره، روش منطق فازی. موقعیت زمین لغزش ها از طریق مشاهدات میدانی و عکس های هوایی شناسایی شد. در مرحله بعد، عوامل احتمالی موثر بر زمین لغزش مانند ارتفاع، سنگ شناسی، شیب، جهت شیب، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده ها و فاصله از گسل ها، مقدار بارندگی و استفاده از زمین، تعیین شده اند. سپس، با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره برای تعیین اهمیت هر معیار، به وقوع زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه، اعمال شد. نتایج نشان می دهد که بیشترین تاثیر شیب، فاصله زمین و فاصله از جاده است. برای ارزیابی مدل ها، منحنی عملکرد نسبی (ROC) و سطح زیر آن (AUC) مورد استفاده قرار گرفت.نتایج بدست آمده نشان می دهد دقت 5/91٪ برای مدل وزن شبکه عصبی مصنوعی، دقت 90/3٪ برای مدل رگرسیون چند متغیر، دقت 86/2٪ برای مدل گام فازی، دقت 86٪ برای مدل اشتراک فازی، دقت 83/4٪ برای مدل جامعه فازی و دقت 80/7٪ برای مدل AHP. همچنین نتایج شاخص SCAI نشان دهنده میزان بیشتری از پایداری است. نقشه نهایی مربوط به مدل شبکه عصبی و رگرسیون چند متغیره نسبت به دو مدل دیگر است. تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - ارزیابی هیدرولوژی کارست به منظور مدل سازی توزیع مکانی تغذیه در آبخوان های کارستی مطالعه موردی : شهرستان دارابعلوم جغرافیایی (جغرافیای کاربردی) , العدد 5 , السنة 18 , زمستان 1401ارزیابی توزیع مکانی تغذیه در منطقه های کارستی نقش مهمی در مدیریت و حفاظت از منابع آبی دارد به دلیل پیچیدگی شرایط طبیعی و حرکت آب در منطقه های کارستی ، چگونگی تغذیه در آبخوان های کارستی پیچیده است و به کار بردن روش های مرسوم اندازه گیری تغذیه در ناحیه های کارستی نتیجه ی أکثرارزیابی توزیع مکانی تغذیه در منطقه های کارستی نقش مهمی در مدیریت و حفاظت از منابع آبی دارد به دلیل پیچیدگی شرایط طبیعی و حرکت آب در منطقه های کارستی ، چگونگی تغذیه در آبخوان های کارستی پیچیده است و به کار بردن روش های مرسوم اندازه گیری تغذیه در ناحیه های کارستی نتیجه ی رضایت بخشی نداشته است کارست لوپ روشی جدید برای تهیه کردن نقشه ی توزیع مکانی تغذیه و محاسبه کردن میانگین تغذیه در حوزه است هدف از این پژوهش مدل سازی کردن توزیع مکانی تغذیه با روش کارست لوپ در حوضه آبخیز رودبال داراب است. نقشه ی پهنه بندی منطقه های تغذیه با روش کارست لوپ در نرم افزار ArcGIS تهیه و برای ارزیابی کردن دقت آن در یافتن محل های تغذیه ، نتیجه با نقشه ی زمین ریخت شناسی کارست سطحی ، و ارتفاع محل های تغذیه ی برآورد شده با شیب ارتفاعی ایزوتوری مقایسه شد. شیب ارتفاعی ایزوتوپی با محتوای ایزوتوپی نمونه های بارش و ارتفاع محل های نمونه برداری در دوره ی ۱۳۹۶-۱۳۹۵ ترسیم شد ، بررسی نقشه ی رقومی تغذیه با روش کارست لوپ نشان داد که تغذیه در 45 % از مساحت حوزه بیش از 60 % است و این محل ها بر سازندهای آهکی منطبق است و بیشترین تراکم رخساره های کارستی در آن است ارتفاع محل های تغذیه ی چشمه های گلابی ، رغز و رودبال با شیب ارتفاعی ایزوتوپی به ترتیب ۳۹۵، ۳۷۶ و ۴۲۹ متر برآورد شد (در طبقه ۵۵۰-۳۵۰) و نقشه ی توزیع مکانی تغذیه بدست آمده با روش کارستن لوپ نشان داد که بر طبقه ی بیشترین تغذیه (76 تا 86 %) منطبق است مقایسه ی نقشه ی تغذیه ی روش کارست لوپ با ارتفاع محل های تغذیه ی چشمه ها با شیب ارتفاعی ایزوتوپی نشان داد که کارایی روش کارستن لوپ در شناختن محدوده ی بیشترین تغذیه، و مدل سازی توزیع مکانی تغذیه در آبخیز رودبال داراب پذیرفتنی است تفاصيل المقالة -
المقاله
4 - تدوین الگوی برنامهریزی و مدیریت یکپارچه بافتهای تاریخی در راستای بازآفرینی (مطالعه موردی: کلانشهر تبریز)فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه ریزی شهری , العدد 5 , السنة 12 , زمستان 1400چکیده مقدمه: بافت تاریخی شهرها به واسطه قدمت تاریخی و وجود عناصر و ارزشهای نادر زیباییشناختی، تداوم خاطرات جمعی و مؤلفههای هویتبخشی واقعیت انکارناپذیر شهرهایی بشمار میروند که واجد پیشینهی تاریخی هستند. این بافتها در طول زمان با أکثرچکیده مقدمه: بافت تاریخی شهرها به واسطه قدمت تاریخی و وجود عناصر و ارزشهای نادر زیباییشناختی، تداوم خاطرات جمعی و مؤلفههای هویتبخشی واقعیت انکارناپذیر شهرهایی بشمار میروند که واجد پیشینهی تاریخی هستند. این بافتها در طول زمان با تحولات متعددی مواجه شده و به تدریج دچار نارسایی و اختلال در ابعاد گوناگون کارکردی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، ارتباطی و زیستمحیطی شدهاند. با توجه به اهمیت بافتهای تاریخی، این پژوهش در پی توسعه دانش کاربردی در زمینه شناسایی و تدوین الگوی برنامهریزی و مدیریت یکپارچه در بازآفرینی بافتهای تاریخی کلانشهر تبریز است. روش: روش پژوهش در این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی میباشد. همچنین، جامعه آماری پژوهش شامل مدیران شهری، نخبگان دانشگاهی و کارشناسان آشنا به مسائل بافتهای تاریخی است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 383 نفر بهدست آمده که با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران به تعداد 344 کاهش یافته است. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش نیز از روش حداقل مربعات جزئی در نرمافزار Smart-pls استفاده شده است. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهد که 8 متغیر اصلی و 38 متغیر فرعی مورد بررسی، تأثیر برنامهریزی و مدیریت یکپارچه در بازآفرینی بافتهای تاریخی را 911/0 درصد و تنها با از دست دادن 089/0 درصد تبیین میکنند. نتیجهگیری: نتایج حاکی از آن است که بیشترین اثرگذاری در بین مؤلفههای مورد بررسی برنامهریزی و مدیریت یکپارچه در راستای بازآفرینی بافتهای تاریخی مربوط به مدیریت واحد و حمایتکننده، انسجام و همافزایی نهادی، ساختار تشکیلاتی یکپارچه و دیدگاه سیستمیبه ترتیب با امتیاز 864/0، 732/0، 551/0 و 447/0 میباشد. از سوی دیگر، شاخص نیکویی برازش مدل GOF برای اندازهگیری برازش مدلهای اندازهگیری و ساختاری مقدار 549/0 به دست آمده است که از مطلوبیت کلی مدل ساختاری پژوهش حکایت دارد. تفاصيل المقالة -
المقاله
5 - ارزیابی تاب آوری کالبدی شهر جهرم در برابر زلزله با هدف شناسایی بافت های فرسودهفصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه ریزی شهری , العدد 1 , السنة 14 , بهار 1402سکونت گاه های انسانی همواره آسیب های جبران ناپذیری ناشی از وقوع مخاطرات طبیعی به خصوص زلزله می پذیرند در این باره در راستای کاهش اثرات زلزله به عنوان قلب مخرب بافت های فرسوده شهری، توجه به رویکرد تاب آوری به عنوان الگویی جهت کاهش آسیب و افزایش راندمان افراد و ساختمان ها أکثرسکونت گاه های انسانی همواره آسیب های جبران ناپذیری ناشی از وقوع مخاطرات طبیعی به خصوص زلزله می پذیرند در این باره در راستای کاهش اثرات زلزله به عنوان قلب مخرب بافت های فرسوده شهری، توجه به رویکرد تاب آوری به عنوان الگویی جهت کاهش آسیب و افزایش راندمان افراد و ساختمان های موجود در سطح این بازه از بافت ها ارائه می گردد. در این پژوهش به دنبال ارزیابی تاب آوری کالبدی شهر جهرم در برابر خطر زلزله با هدف شناسایی بافت های فرسوده در این شهر هستیم که با رویکردی توصیفی - تحلیلی ، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی ، سعی دارد تا آسیب های ناشی از وقوع این فرآیند را بررسی و تحلیل نماید. در این بین برای بررسی وضعیت تاب آوری شهر جهرم با هدف شناسایی بافت های فرسوده از روش (Hot Spot ) از ابزار cluster & outlier analysis از مجموعه ابزارهای موجود در Spatial Statistics Tools مربوط به نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهدکه: 200696 متر مربع یعنی 19/77 درصد از مساحت کل بافت با سطوح ایمنی 0/01 و در اولویت کاملا ناایمن است قرار دارند همچنین نتایج مدیریت بهینه بافت مسکونی در برابر خطر زمین لرزه به این صورت است که 200696 متر مربع یعنی 19/77درصد از مساحت کل بافت با سطوح ایمنی 0/01 و در اولویت کاملا ناایمن است قرار دارند که بیشترین سهم از ساختمان ها را به خود اختصاص داده است.
واژگان کلیدی: تاب آوری، ایمنی، بافت مسکونی، جهرم، hot spot تفاصيل المقالة