این پژوهش با هدف بررسی اعتماد در خانواده و تأثیر آن بر مؤلفههای شهروندی بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت انجام شده است. روش تحقیق پیمایشی است و 353 نفراز دانشجویان به روش خوشهای انتخاب شدهاند. در این پژوهش از پرسشنامهی شهروندی که دارای مؤل أکثر
این پژوهش با هدف بررسی اعتماد در خانواده و تأثیر آن بر مؤلفههای شهروندی بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت انجام شده است. روش تحقیق پیمایشی است و 353 نفراز دانشجویان به روش خوشهای انتخاب شدهاند. در این پژوهش از پرسشنامهی شهروندی که دارای مؤلفههای مشارکتجویی، رعایت قوانین، احساس مسؤولیت، آگاهی از حقوق بوده، استفاده شده است.
اعتماد به خانواده با رعایت قوانین و با آگاهی از حقوق رابطهی مستقیم معنادار دارد و با مشارکتجویی و احساس مسؤولیت رابطهی معناداری ندارد. مؤلفههای سرمایهی اجتماعی نیز با شهروندی دانشجویان، رابطهی معناداری داشته؛ اعتماد به خانواده عضویت، دوستان با نفوذ و اعتماد به تخصص 25% از پراکنش رفتار شهروندی را پیشبینی میکند.
چارچوب نظری تحقیق ترکیبی از نظریات حقوق شهروندی و سرمایهی اجتماعی مارشال، اخلاق مشارکت فالکس، فوکویاما، تقویت همکاری پاتنام و کارکردهای خانواده کوئن است، که در آن تأثیر خانواده را بر مؤلفههای شهروندی میسنجد. میزان سرمایهی اجتماعی در ایران در روابط سنتی هنوز بسیار قوی است و سرمایهی اجتماعی قدیم (نوع درونگروهی) به نسبت قابل توجهی در کشور ما وجود دارد. سرمایهی اجتماعی کلید استقرار جامعهی مدنی و حیات شهروندی است و اعتماد اجتماعی مهمترین شاخصی است که بین سرمایه اجتماعی با شهروندی از طریق اعتماد اجتماعی ارتباط برقرار میکند که این اعتماد نیز ریشه در اعتماد خانواده دارد.
خانواده به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی میتواند با بسترسازی مناسب از جمله اعتماد در خانوادهی آن را در سطح جامعه گسترش داده و افراد را برای حضور در عرصههای متفاوت اجتماعی به عنوان یک شهروند موظف آماده سازد، همچنین برخورداری از سرمایهی اجتماعی نیز در رفتار شهروندی نقش تعیینکنندهای دارد.
تفاصيل المقالة
در این مقاله تحولات مربوط به باروری زنان در خانواده از سال 1360 تا 1390 با استفاده از روش تحلیل ثانویهی آمار، اسناد و مدارک جمعیتی تحلیل شده است.نرخ رشد سالانه جمعیت کشور ایران در سال 1365 حدود 3.9% بوده که در سال 1390 به 1.3 درصد کاهشیافته؛ در چنین وضعیتی انتظار أکثر
در این مقاله تحولات مربوط به باروری زنان در خانواده از سال 1360 تا 1390 با استفاده از روش تحلیل ثانویهی آمار، اسناد و مدارک جمعیتی تحلیل شده است.نرخ رشد سالانه جمعیت کشور ایران در سال 1365 حدود 3.9% بوده که در سال 1390 به 1.3 درصد کاهشیافته؛ در چنین وضعیتی انتظار میرفت میزان رشد تعداد خانوارها متناسب با کاهش رشد جمعیت رو به افول بگذارد؛ درحالیکه نرخ رشد سالانهی تعداد خانوارها در سالهای 1365 تا 75 حدود 2.51 درصد است که در مقایسه با سال 1390 حدود 3.89 درصد افزایش داشته است. همچنین آمار مربوط به بعد خانوار نیز طی این سه دهه به ترتیب از 5.11 به 4.05 و 3.54 کاهش یافته است. بر اساس نظریهی گذار جمعیتی دوم نشان از ورود ارزشهای مدرنیسم و مظاهر آن (فردگرایی، صنعتی شدن و شهرنشینی) نظیر خانوادهی تک والد، تکفرزند، زوج زیستی و همباشی در کنار رشد پدیدهی طلاق دارد. در حال حاضر خانوارهای دارای جمعیت 7 نفر به بالا با سهم 2 درصدی از کل جمعیت در حال محو شدن هستند، نرخ رشد خانوارهای 3 تا 4 نفره که نیمی از جمعیت ایران را تشکیل میدادند نیز رو به کاهش است و در مقابل خانوارهای تکنفره با سهم 7 درصدی در حال افزایش میباشند. میتوان نتیجه گرفت که طی سه دههی اخیر کاهش ترجیح باروری، میل به زندگی مجردی و تشکیل خانوارهای مستقل پیش از ازدواج در کنار عامل دیگری به نام طلاق باعث کاهش بُعد خانوار و افزایش تعداد خانوارها شده که نشاندهندهی ورود ارزشهای مدرنیسم به عرصهی خانوادهی ایرانی است.
تفاصيل المقالة
فصلنامه زن و جامعه
,
العدد2,السنة
7
,
تابستان
1395
بحث توانمندسازی همواره به عنوان یکی از مباحث مهم زنان سرپرست خانوار مطرح بوده است. هدف کلی این پژوهش، بررسی تاثیر طرحهای خودکفایی کمیته امداد امام (ره) بر توانمندسازی زنان سرپرست خانوار استان کهگیلویه و بویراحمد است. چارچوب نظری پژوهش براساس نظری أکثر
بحث توانمندسازی همواره به عنوان یکی از مباحث مهم زنان سرپرست خانوار مطرح بوده است. هدف کلی این پژوهش، بررسی تاثیر طرحهای خودکفایی کمیته امداد امام (ره) بر توانمندسازی زنان سرپرست خانوار استان کهگیلویه و بویراحمد است. چارچوب نظری پژوهش براساس نظریههای تواناسازی ساراالانگه و فیترمن، حمایت اجتماعی کسل، طرد اجتماعی آمارتیاسن و سیلور، نظریه فمنیستی لیبرال و نظریه رفاه اجتماعی استوار است. برای گردآوری دادههای پژوهش از دو شیوه اسنادی و میدانی به روش پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کل زنان سرپرست خانوار استان کهگیلویه و بویراحمد بوده است که از طرح های خودکفایی نهاد کمیته امداد، بهره مند شده اند و ابزار اصلی در این پژوهش، پرسش نامه بوده است، بنابراین، با استفاده از فرمول نمونه گیری یامانی، تعداد 153 نفر از زنان یاد شده به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند که شیوه نمونه گیری نیز از نوع سیستماتیک بوده است. از مجموع متغیرهای مستقلی که وارد رگرسیون چند متغیره شده اند، متغیر " خدمات آموزشی، فنی و مشاوره ای" با ضریب بتای 57/0
و متغیر "شعاع حمایتی" با ضریب بتای19/0 بیش ترین تأثیر را بر توانمندسازی زنان داشته اند. در مجموع یافتههای پژوهش در سه بعد متغیرهای زمینه ای، خدمات امداد و دایره حمایت اجتماعی نشان دادهاند که توانمندسازی زنان براساس طرحهای خودکفایی، بر پایه آموزش، کسب فنون و مهارت های شغلی، تقویت روحیه خودباوری، ایجاد انگیزه در چارچوب آموزش های فنی و حرفهای و نیز دریافت مشاورههای نوین شغلی متناسب با شرایط و مقتضیات نوع شغل استوار است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications