فهرس المقالات مسعود شهبازی


  • المقاله

    1 - بررسی اثربخشی درمان حساسیت‌زدایی و بازپردازش با حرکات چشم بر شرم و احساس گناه در زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی دوران کودکی
    روان شناسی تحلیلی شناختی , العدد 1 , السنة 12 , بهار 1400
    هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان حساسیت­زدایی و بازپردازش با حرکات چشم بر شرم و احساس گناه در زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی انجام گرفت. روش: در این پژوهش از طرح آزمایش تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم­زمان استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کل أکثر
    هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان حساسیت­زدایی و بازپردازش با حرکات چشم بر شرم و احساس گناه در زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی انجام گرفت. روش: در این پژوهش از طرح آزمایش تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم­زمان استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی دوران کودکی اهواز بود. نمونه پژوهش دربرگیرنده 3 زن از زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره بود که طی فراخوانی معرفی و با توجه به نتایج چک لیست اختلال استرس پس از سانحه ویدز (1993) با نقطه برش 50 و با روش نمونه­گیری هدفمند انتخاب شدند. برای سنجش شرم و احساس گناه از مقیاس حالت شرمساری و گناه مارشال (1995) استفاده شد. پروتکل درمان در سه مرحله خط پایه، مداخله­ و پیگیری اجرا گردید. داده­ها به روش­های ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تجزیه و تحلیل گردید. یافته­ها: یافته­ها نشان داد که آزمودنی­ها در مرحله درمان در شرم (13/27%) و احساس گناه (19/26%) بهبود را تجربه کردند. نتیجه­گیری: یافته­های پژوهش بیانگر این است که این درمان از طریق بازیابی خاطرات تروماتیک و تبدیل تدریجی آنها به طرح­واره­های شناختی و هیجانی سالم به کاهش شرم و احساس گناه زنان قربانی سوءاستفاده جنسی دوران کودکی کمک می­کند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - مقایسه‌ اثربخشی درمان راه‌حل مدار و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و خودکارآمدی زنان خانه‌دار
    روان شناسی تحلیلی شناختی , العدد 5 , السنة 11 , زمستان 1399
    هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان راه حل مدار و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد از لحاظ افزایش کیفیت زندگی و خودکارآمدی زنان خانه دار بود. روش: روش پژوهش نیمه‌تجربی از نوع طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، زنان خانه دار شهر بهبهان در نیمه دوم سال أکثر
    هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان راه حل مدار و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد از لحاظ افزایش کیفیت زندگی و خودکارآمدی زنان خانه دار بود. روش: روش پژوهش نیمه‌تجربی از نوع طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، زنان خانه دار شهر بهبهان در نیمه دوم سال 1398 بود که به روش نمونه‌گیری هدفمند، تعداد 45 نفر واجد شرایط انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه‌های آزمایش و گواه قرار گرفتند و به پرسشنامه کیفیت زندگی (WHOQOL-BREF) و پرسشنامه خودکارآمدی شرر (SES) پاسخ دادند. گروه گواه در انتظار ماند و گروه‌ درمان راه‌حل‌مدار طی 8 جلسه 120دقیقه‌ای و گروه‌ درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 12جلسه 90 دقیقه‌ای مداخله‌ها را دریافت نمودند؛ در پایان، مجدداً آزمودنی‌های سه گروه‌، توسط پرسشنامه‌ها ارزیابی شدند. داده‌ها توسط تحلیل کوواریانس و در نظر گرفتن سطح معناداری 05/0 p≤در نرم‌افزار SPSS24 تحلیل شدند. یافته‌ها: به طورکلی یافته‌های این پژوهش ضمن تأئید اثربخشی درمان راه حل مدار و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود کیفیت زندگی و خودکارآمدی زنان خانه‌دار، نشان داد که درمان راه‌حل مدار با توجه به میانگین کیفیت زندگی و خودکارآمدی زنان خانه‌دار این گروه آزمایشی (گروه درمان راه‌حل مدار) نسبت به میانگین گروه مداخلة درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب افزایش بیشتر کیفیت زندگی و خودکارآمدی زنان خانه‌دار شده است. بنابراین، درمان راه‌حل مدار در افزایش کیفیت زندگی و خودکارآمدی موثرتر از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بوده است. نتیجه‌گیری: علاوه‌براینکه از این شیوه‌های درمانی می‌توان به‌عنوان درمان‌های مؤثر برای بهبود کیفیت زندگی و خودکارآمدی زنان خانه‌دار استفاده کرد؛ تقدم استفاده در درمان مشکلات زناشویی با درمان راه‌حل‌مدار است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - شناسایی علل طلاق زنان فاقد فرزند (مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی)
    فصلنامه زن و جامعه , العدد 2 , السنة 12 , تابستان 1400
    این پژوهش با هدف شناسایی عوامل طلاق و تهیه و ساخت پرسشنامه عوامل طلاق در مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی زنان انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان مطلقه در مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی (متأهل فاقد فرزند) بودند که حداقل 6 ماه تجربه زندگی مشترک داشتند. در پژوه أکثر
    این پژوهش با هدف شناسایی عوامل طلاق و تهیه و ساخت پرسشنامه عوامل طلاق در مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی زنان انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان مطلقه در مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی (متأهل فاقد فرزند) بودند که حداقل 6 ماه تجربه زندگی مشترک داشتند. در پژوهش حاضر چهار نمونه به روش نمونه‌گیری در دسترس مورد استفاده قرار گرفت که نمونه اول جهت یافتن عوامل اولیه و تدوین پرسشنامه (25 نفر)، نمونه‌ی دوم برای بررسی پایایی و روایی ابزار (50 نفر)، نمونه اصلی به منظور انجام تحلیل عامل اکتشافی (200 نفر) و نمونه‌ی چهارم به منظور انجام تحلیل عامل تأییدی (200 نفر) انتحاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه طلاق در مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی بود که پس از تحلیل نتایج این پژوهش ساخته و مورد تأیید قرار گرفت. طرح پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل ماتریس کوواریانس بود که برای تحلیل نتایج از روش تحلیل عامل اکتشافی (EFA) و تحلیل عامل تأییدی (CFA) استفاده شد. نتایج تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی نشان داد که عوامل طلاق در مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی از نظر زنان طلاق گرفته شامل مشکلات جنسی و روابط زناشویی، نداشتن مهارت‌های زندگی لازم، مشکلات خانواده مبدأ و عدم بلوغ عاطفی؛ مشکلات اقتصادی و مشکلات فرهنگی و عدم شناخت، می‌باشند. شناسایی عوامل طلاق به عنوان الگو و مسیری برای زوج‌های جوان، و در نهایت باعث ارتقای سلامت عمومی جامعه می‌باشد. تفاصيل المقالة