چکیده
هدف از این پژوهش، شبیهسازی تقاضای انرژی برای دهه های آینده در بخش گرمایشی (HDD[1]) و سرمایشی(CDD[2] ) منازل و با استفاده از شاخص درجه- روز (Degree Day) است. برای این منظور نواحی شمال غرب کشور که شامل 8 ایستگاه تبریز، اردبیل، ارومیه، کرمانشاه، همدان، سنندج، قزوین أکثر
چکیده
هدف از این پژوهش، شبیهسازی تقاضای انرژی برای دهه های آینده در بخش گرمایشی (HDD[1]) و سرمایشی(CDD[2] ) منازل و با استفاده از شاخص درجه- روز (Degree Day) است. برای این منظور نواحی شمال غرب کشور که شامل 8 ایستگاه تبریز، اردبیل، ارومیه، کرمانشاه، همدان، سنندج، قزوین و زنجان است و جزء نواحی سردسیر ایران محسوب میشود، انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفته شد تا بتوان با شناخت بیشتر از این مناطق در تقاضای انرژی در بخش گرمایش و حتی تغییرات ممکنه در تقاضای انرژی سرمایشی در دهه های آینده، بتوان کمکی موثر برای برنامه ریزان انرژی و جایگزینی مدیریت ریسک بر بحران اعمال نمود. بدین منظور، جهت شناسایی تغییرات اقلیم آینده و شبیه سازی مقادیر درجه- روز از مدل گردش عمومی جو HADCM3 و سناریویA1 استفاده شده است. از آنجا که در این پژوهش دسترسی به داده های روزانه و نقطه ای هر ایستگاه مورد نیاز بوده، لذا از مدلLARS-WG برای ریز مقیاس نمایی زمانی و مکانی داده های دمای کمینه و بیشینه و در 2 مقیاس زمانی گذشته (1961 تا 1990) و مقیاس زمانی آینده (2011 تا2100) تمرکز شده است. نتایج شبیه سازی شده دما، افزایش دمای شمالغرب کشور، به میزان 42/1 درجه سلسیوس برای میانگین دراز مدت 2011 تا 2100 در مقایسه با دوره مشاهداتی1961 تا 1990 نشان می دهد. بگونه ای که بیشترین افزایش دما به مقدار gC°58/2 برای اردبیل و کمترین آن با gC°44/0 برای زنجان پیش بینی می شود. نتیجه نهایی شبیه سازیها نشان دهنده کاهش کلی نیاز به انرژی گرمایشی به مقدار 2502 درجه- روز کالری و افزایش نیاز به انرژی خنک کنندگی به مقدار 825 درجه- روز کالری برای میانگین نود سال آینده (2011-2100) در نواحی شمال غرب است. بنابراین، با گسترش فصول گرم و محدود شدن فصول سرد در طول سال، استمرار در مصرف انرژی جهت تهویه و خنک کنندگی هوا نیاز بیشتری خواهد یافت که بیشتر این مصرف انرژی در بخش خنک کنندگی مربوط به مناطقی نظیر ارومیه و تبریز خواهد بود.
[1] Heating Degree Day
[2] Cooling Degree Day
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی و پژوهشی نگرش های نو در جغرافیای انسانی
,
العدد5,السنة
5
,
زمستان
1391
چکیده
هدف از این پژوهش، شبیهسازی تقاضای انرژی برای دهه های آینده در بخش گرمایشی (HDD[1]) و سرمایشی(CDD[2] ) منازل و با استفاده از شاخص درجه- روز (Degree Day) است. برای این منظور نواحی شمال غرب کشور که شامل 8 ایستگاه تبریز، اردبیل، ارومیه، کرمانشاه، همدان، سنندج، قزوین أکثر
چکیده
هدف از این پژوهش، شبیهسازی تقاضای انرژی برای دهه های آینده در بخش گرمایشی (HDD[1]) و سرمایشی(CDD[2] ) منازل و با استفاده از شاخص درجه- روز (Degree Day) است. برای این منظور نواحی شمال غرب کشور که شامل 8 ایستگاه تبریز، اردبیل، ارومیه، کرمانشاه، همدان، سنندج، قزوین و زنجان است و جزء نواحی سردسیر ایران محسوب میشود، انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفته شد تا بتوان با شناخت بیشتر از این مناطق در تقاضای انرژی در بخش گرمایش و حتی تغییرات ممکنه در تقاضای انرژی سرمایشی در دهه های آینده، بتوان کمکی موثر برای برنامه ریزان انرژی و جایگزینی مدیریت ریسک بر بحران اعمال نمود. بدین منظور، جهت شناسایی تغییرات اقلیم آینده و شبیه سازی مقادیر درجه- روز از مدل گردش عمومی جو HADCM3 و سناریویA1 استفاده شده است. از آنجا که در این پژوهش دسترسی به داده های روزانه و نقطه ای هر ایستگاه مورد نیاز بوده، لذا از مدلLARS-WG برای ریز مقیاس نمایی زمانی و مکانی داده های دمای کمینه و بیشینه و در 2 مقیاس زمانی گذشته (1961 تا 1990) و مقیاس زمانی آینده (2011 تا2100) تمرکز شده است. نتایج شبیه سازی شده دما، افزایش دمای شمالغرب کشور، به میزان 42/1 درجه سلسیوس برای میانگین دراز مدت 2011 تا 2100 در مقایسه با دوره مشاهداتی1961 تا 1990 نشان می دهد. بگونه ای که بیشترین افزایش دما به مقدار gC°58/2 برای اردبیل و کمترین آن با gC°44/0 برای زنجان پیش بینی می شود. نتیجه نهایی شبیه سازیها نشان دهنده کاهش کلی نیاز به انرژی گرمایشی به مقدار 2502 درجه- روز کالری و افزایش نیاز به انرژی خنک کنندگی به مقدار 825 درجه- روز کالری برای میانگین نود سال آینده (2011-2100) در نواحی شمال غرب است. بنابراین، با گسترش فصول گرم و محدود شدن فصول سرد در طول سال، استمرار در مصرف انرژی جهت تهویه و خنک کنندگی هوا نیاز بیشتری خواهد یافت که بیشتر این مصرف انرژی در بخش خنک کنندگی مربوط به مناطقی نظیر ارومیه و تبریز خواهد بود.
[1] Heating Degree Day
[2] Cooling Degree Day
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی برنامه ریزی منطقه ای
,
العدد1,السنة
8
,
بهار
1397
پدیده خشکسالی یکی از مهمترین بلایای طبیعی است که بسیاری از کشورها را تحت تأثیر خود قرار داده و باعث بروز بسیاری مشکلات از جمله اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شده است. عوامل مختلفی در رخداد خشکسالی (ترسالی) ها برای یک منطقه تأثیرگذار میباشد. ازجمله این عوامل میتوان أکثر
پدیده خشکسالی یکی از مهمترین بلایای طبیعی است که بسیاری از کشورها را تحت تأثیر خود قرار داده و باعث بروز بسیاری مشکلات از جمله اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شده است. عوامل مختلفی در رخداد خشکسالی (ترسالی) ها برای یک منطقه تأثیرگذار میباشد. ازجمله این عوامل میتوان به شاخصهای اقلیمی و پیوند از دوری اشاره نمود. بدین منظور در مطالعهی حاضر از دادههای بارش 39 ایستگاه بارانسنجی و هواشناسی استان گلستان که دارای آمار بلندمدت و پایه زمانی مشترک 33 ساله (1982-2014) بودند، استفاده و رخداد خشکسالی/ترسالیهای آن بر مبنای شاخص نمره Z بارش با الگوهای پیوند از دور مورد واکاوی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان دادند که برای ماههای آوریل با 5 درصد معناداری ایستگاهها، مارس با 15 درصد، دسامبر با 31 درصد، می با 41 و آگوست با 55 درصد ایستگاههای مطالعاتی، روند تغییرات شاخص نمره Z بارش، کاهشی و معنادار بوده بهگونهای که این شرایط گویای تقویت و تشدید خشکسالیها برای این ماهها و ایستگاههای استان میباشد. همچنین دیگر یافتههای تحقیق حاضر نشان دادند که برای الگوهای پیوند از دور نوسانات اطلس شمالی، الگوهای قطبی، نوسانات چند دهه اخیر اقیانوس اطلس، شاخص الگوی اطلس شرقی/ غرب روسیه،، نوسان دریای شمال و الگوی اسکاندیناوی، فاز مثبت (منفی) آنها باعث تقویت ترسالیها (خشکسالیها) گردیده است؛ اما برای الگوهای نوسان قطب جنوب، الگوی اطلس شرقی و دمای سطح آب حارهای اطلس شمالی، فاز مثبت (منفی) این شاخصها با رخداد خشکسالیها (ترسالیها) همراه بوده است. درنهایت یافتههای این تحقیق میتواند گامی مؤثر در کنترل و مدیریت منابع آبی استان بوده، بهطوریکه با شناخت صحیح از رابطه بین الگوهای پیوند از دور و بارشهای استان گلستان میتوان، پیشبینی مناسبی از تغییرات بارشی فصلهای آتی ارائه نمود تا بدینوسیله بتوان با شناخت مناسب از رخداد خشکسالی ها و ترسالیها مدیریت مناسب با رویکرد ریسک را مبذول نمود.
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی برنامه ریزی منطقه ای
,
العدد2,السنة
4
,
تابستان
1393
امروزه مهار منابع انرژیهای تجدیدپذیر، یکی از راهکارها جهت اتخاذ مدیریت ریسک در حوزه تأمین انرژی میباشد. در این تحقیق با استفاده از دادههای ساعتی و دوره آماری سالهای 1992 تا 2004 م، میزان تولید انرژی در مقیاس فصلی و سالانه برای 3 ارتفاع أکثر
امروزه مهار منابع انرژیهای تجدیدپذیر، یکی از راهکارها جهت اتخاذ مدیریت ریسک در حوزه تأمین انرژی میباشد. در این تحقیق با استفاده از دادههای ساعتی و دوره آماری سالهای 1992 تا 2004 م، میزان تولید انرژی در مقیاس فصلی و سالانه برای 3 ارتفاع 10، 30 و 40 متری از سطح زمین برای 42 ایستگاه کشور، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج سرعت باد، نشان دهنده بیشترین میانگین سالانه سرعت باد مؤثر به میزان 59/8، 35/11 و 29/12 متر بر ثانیه برای ایستگاه زابل و کمترین آن با 67/5، 25/7 و 36/8 متر بر ثانیه، به ترتیب برای سطوح 10، 30 و 40 در گرگان میباشد. نتایج نشان میدهند که در بین فصول مختلف سال، بهار و تابستان مشترکاً با میانگین 69 و 129 وات بر متر مربع بترتیب برای تراز ارتفاعی 10 و 30 متر، همچنین بهار با 150 وات بر متر مربع برای تراز ارتفاعی 40 متر، بیشترین پتانسیل تولید انرژی بادی را دارا میباشند. از طرف دیگر در بررسی انجام شده در میان ایستگاههای مختلف کشور، مشخص گردید که بیشترین توان چگالی نیروی باد در ارتفاع 40 متری از سطح زمین بترتیب با مقادیر 3042، 1675 و 1092 وات بر متر مربع در مقیاس سالانه به ایستگاههای زابل، اردبیل و کیش اختصاص یافته است. از اینرو انرژی بادی میتواند جایگزین مناسبی نسبت به سوختهای فسیلی در برخی از مناطق کشور مطرح باشد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications