زیست پذیری به یک سیستم شهری که در آن به سلامت اجتماعی، کالبدی، روانی و ارتقاء کیفیت زندگی همه ساکنانش توجه شده است، اطلاق میشود. از طرفی موضوع مشارکت شهروندان در توسعه اقتصادی و اجتماعی شهرها که از چند دهه قبل در بررسی ها و برنامه ریزی های توسعه شهری مورد توجه قرار گرف أکثر
زیست پذیری به یک سیستم شهری که در آن به سلامت اجتماعی، کالبدی، روانی و ارتقاء کیفیت زندگی همه ساکنانش توجه شده است، اطلاق میشود. از طرفی موضوع مشارکت شهروندان در توسعه اقتصادی و اجتماعی شهرها که از چند دهه قبل در بررسی ها و برنامه ریزی های توسعه شهری مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین جامعه ای زیست پذیر خواهد بود که به نیازهای افراد آن جامعه اعتنا دارد و به خواسته های آنها احترام می گذارد و از مشارکت شهروندان در امور شهر غافل نمی ماند. هدف مقاله حاضر شناخت ارتباط بین مشارکت اجتماعی به عنوان یکی از مولفه های سرمایه اجتماعی با زیست پذیری شهری می باشد. برای نیل به این هدف از روش توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی و برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار Spss، Gis، super decision بهره گرفته شد. جامعه آماری شامل شهروندان مناطق پنج گانه زاهدان می باشد که 384 نفر از ساکنان با روش نمونه گیری طبقه بندی شده توام با تصادفی سیستماتیک انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان دهنده همبستگی بالا بین مولفه های مشارکت اجتماعی و ابعاد زیست پذیری اجتماعی در مناطق پنجگانه شهر زاهدان می باشدکه این امر بیانگر این مطلب است که هر چقدر مشارکت اجتماعی در بین شهروندان شهر زاهدان بیشتر باشد این شهر از نظر زیست پذیری اجتماعی در وضعیت بهتری قرار دارد. همچنین رتبه بندی مناطق شهر زاهدان بر اساس شاخص های زیست پذیری با مدل Copras و آزمون کروسکال والیس نشان می دهد که منطقه 1 به عنوان یک منطقه کمابیش نوساز با توزیع متناسب کاربری اراضی و امکانات تفریحی و رفاهی، مشارکت و همبستگی بالای شهروندان، دسترسی مناسب به خدمات آموزشی و مراقبت های پزشکی، امنیت فردی و اجتماعی نسبتا خوب به عنوان مطلوب ترین منطقه زاهدان و منطقه 3 با بافت اسکان غیررسمی و آشفته، کمبود امکانات تفریحی، بهداشتی و پزشکی، امنیت پایین و نبود مشارکت بین شهروندان این منطقه محروم ترین و نامطلوب ترین منطقه به لحاظ زیست پذیری اجتماعی می باشد.
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه ریزی شهری
,
العدد5,السنة
9
,
زمستان
1397
با نگاهی اجمالی به وضعیت شهر پیرانشهر میتوان شیوه نظام سرمایهداری و سود طلبی شخصی و کاهش دخالت ارگان های دولتی را به راحتی مشاهده نمود به گونهای که در بیشتر موارد شهر به حال خود رها شده است و حق به شهر در بحبوحه سود طلبی­ أکثر
با نگاهی اجمالی به وضعیت شهر پیرانشهر میتوان شیوه نظام سرمایهداری و سود طلبی شخصی و کاهش دخالت ارگان های دولتی را به راحتی مشاهده نمود به گونهای که در بیشتر موارد شهر به حال خود رها شده است و حق به شهر در بحبوحه سود طلبیهای شهروندان و ارگانها به فراموشی سپرده شده است. حق به شهر امروزه در تقابل چنین مسائل شهری آمده است و تلاش همه را در بازساخت شهری قابل زیست و پایدار میطلبد. در این راستا تحقیق حاضر با هدف ارزیابی حق به شهر در شهر پیرانشهر صورت گرفته است. شاخصهایی که برای ارزیابی این آزادی تغییر و بازساخت شهر در پژوهش حاضر بیان شدهاند، شمولیت اجتماعی، دسترسی فضایی، حکمروایی و سرزندگی شهری می باشند. این مؤلفهها و زیرشاخصهای آنها از دیدگاه مردم با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل یافتهها از آزمون T- test تک نمونهای استفاده شده است. در ادامه با استفاده آزمون میانگین محلات پانزده گانه شهر پیرانشهر از لحاظ تحقق حق به شهر رتبه بندی شدهاند. نتایج تحقیق نشان دهنده نارضایتی شهروندان در دو مؤلفه حکمروایی شهری و دسترسی فضایی میباشد ولی در شاخصهای شمولیت اجتماعی و سرزندگی شهری تا حدودی رضایت شهروندان را به همراه داشته است. در شاخص نهایی که ترکیب سازشی از 4 مؤلفه اصلی و زیرشاخصهای آنها میباشد با عنایت به پایین بودن مقدار میانگین از حد متوسط و در سطح اطمینان 95%، میتوان چنین اظهار نمود که حق به شهر در شهر پیرانشهر مورد رضایت شهروندان نمیباشد. بررسی میانگین شاخصهای حق به شهر در هر یک از محلات شهر پیرانشهر نشان میدهد که محلات 2، 3 و 4 بیشترین میزان رضایتمندی از حق به شهر را اظهار نموند و در مقابل محلات 14، 15 و 7 شهر کمترین میزان رضایتمندی را داشتند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications