مدیریت بهداشت و درمان
,
العدد4,السنة
1
,
پاییز
1388
مقدمه :عقبماندگی ذهنی مهمترین عارضه درمان دیررس بیماران مبتلا به کمکاری مادرزادی تیرویید است. تشخیص زودرس و درمان بهنگام و مناسب نقش بسیار مهمی در پیشگیری از بروز این عارضه دارد. اجرای برنامه ملی غربالگری کمکاری مادزادی تیرویید نوزادان، پیشگیری بروز عقب&zwnj أکثر
مقدمه :عقبماندگی ذهنی مهمترین عارضه درمان دیررس بیماران مبتلا به کمکاری مادرزادی تیرویید است. تشخیص زودرس و درمان بهنگام و مناسب نقش بسیار مهمی در پیشگیری از بروز این عارضه دارد. اجرای برنامه ملی غربالگری کمکاری مادزادی تیرویید نوزادان، پیشگیری بروز عقبماندگی ذهنی در مبتلایان را در پی دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی اجرای این برنامه در کشور بود.
روش پژوهش: ضریب هوشی 32 بیمار شناسایی شده در برنامه غربالگری نوزادان با 35 کودک سالم مقایسه شد. نمونهها از نظر سن(5-4 ساله) جنس و طبقه اجتماعی یکسان بودند. ضریب هوشی نمونهها با استفاده از دو آزمون روانشناسی (گودیناف و مازهای پرتئوس) متناسب با سن آنان ارزیابی شد. میانگین ضریب هوشی حاصل از دو آزمون، در دو گروه، مقایسه؛ و نمرههای حفظ شده ضریب هوشی در بیماران نیز محاسبه شد.
یافتهها: قد، وزن و ضریب هوشی در گروه مورد (19.3 + 105) و گروه شاهد (19.4 + 111) نشان داد که تفاوت معنی داری بین آنها وجود ندارد. هیچ یک از نمونههای مورد استفاده در گروهها ضریب هوشی مساوی و یا کمتر از 70 که نشان دهندهی عقبماندگی ذهنی است، نداشتند. همچنین در سال 1387 با شناسایی 2745 بیمار و درمان موفق آنان 98820 نمره ضریب هوشی حفظ شده است.
نتیجهگیری: اجرای برنامه ملی غربالگری بیماری کمکاری مادرزادی تیرویید نوزادان اثربخش است و با حفظ ضریب هوشی طبیعی در کلیه بیماران تحت درمان، از بروز عقبماندگی ذهنی و همچنین اختلال در رشد و نمو آنان پیشگیری میکند.
تفاصيل المقالة
مدیریت بهداشت و درمان
,
العدد6,السنة
2
,
تابستان
1389
مقدمه :از آنجا که افراد مختلف، ویژگیهای شخصیتی متفاوتی دارند که آن را به همراه خود به سازمان میآورند، شخصیت کارکنان یک سازمان می تواند منبعی برای توسعه، رشد، خلاقیت و پیشرفت یا در مقابل، منشا تعارض، ناکامی و سایر مشکلات اجتناب ناپذیر سازمانی باشد. در ا أکثر
مقدمه :از آنجا که افراد مختلف، ویژگیهای شخصیتی متفاوتی دارند که آن را به همراه خود به سازمان میآورند، شخصیت کارکنان یک سازمان می تواند منبعی برای توسعه، رشد، خلاقیت و پیشرفت یا در مقابل، منشا تعارض، ناکامی و سایر مشکلات اجتناب ناپذیر سازمانی باشد. در این پژوهش به بررسی ابعاد شخصیتی کارکنان حوزه ستادی دانشگاه علوم پزشکی شیراز بر اساس مدل "مک کری و کوستا" و رابطه هر یک از این ابعاد با متغیرهای فرهنگ سازمانی، استرس شغلی، کانون کنترل و سازگاری با موقعیت پرداخته شده است.
روش پژوهش: این مطالعه از نوع مطالعات تحقیقی توصیفی همبستگی است که بر روی نمونهای 130 نفره از کارکنان شاغل در حوزه ستادی دانشگاه علوم پزشکی شیراز که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، در سال 1388 انجام شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای 69 سئوالی بود که روایی محتوا و روایی عامل و پایانی آن برای سنجش ابعاد شخصیت مناسب تشخیص داده شد. جهت تحلیل و ارائه دادهها از آمار پارامتریک و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05. 0 استفاده گردید.
یافتهها: میانگین نمره روان رنجوری در میان کارکنان شاغل در این سازمان بالاتر از متوسط و میانگین چهار بعد دیگر شخصیت، پایینتر از حد متوسط بود. سایر یافتهها حاکی از وجود رابطه معنیدار و مثبت بین شخصیت با فرهنگ سازمانی، کانون کنترل و سازگاری با موقعیت بود. تحلیل ابعاد شخصیت نشان داد که بعد درونگرایی با سازگاری با موقعیت ارتباط مثبت و معنیدار دارد، حال آنکه بعد وظیفه شناسی با سه متغیر کانون کنترل، استرس و سازگاری با موقعیت رابطه معنی دار آماری داشت. ضمناً ابعاد سازگاری فردی و روان رنجوری نیز با متغیرهای استرس و سازگاری با موقعیت رابطه آماری معنی دار داشتند. در نهایت بعد گشودگی تنها با فرهنگ سازمانی و سازگاری با موقعیت ارتباط مثبت و معنی دار نشان داد.
نتیجهگیری: شفاف سازی انتظارات مدیرات از کارکنان و ارائه بازخور به موقع به آنها، بهبود رابطه مدیران با زیر دستان، ایجاد کانالهای ارتباطی شفاف، ضمن تشویق الگوهای مناسب وظیفهشناسی و استقبال از ایدههای نو و حمایت هر چه بیشتر از کارکنان میتواند منجر به کاهش بعد روان رنجوری در کارکنان و افزایش ابعاد چهارگانه دیگر گردد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications