Comparative Literature Studies
,
Issue2,Year,
Autumn
2012
جکیده
در این جستار زبان پارسی؛ از دید سرشت و ساختار با دیگز زبان ها سنجیده شده است. . به برهان و دانشورانه نابی و نعزی؛سودگی وسادگی ، پویایی و پیشرفتگی زبان شناختی آن آشکارو بازنموده آمده است و در پس آن از آسیب ها و گزندهایی که آمیختگی زبان پارسی با دیگر زبان ها بدین ز More
جکیده
در این جستار زبان پارسی؛ از دید سرشت و ساختار با دیگز زبان ها سنجیده شده است. . به برهان و دانشورانه نابی و نعزی؛سودگی وسادگی ، پویایی و پیشرفتگی زبان شناختی آن آشکارو بازنموده آمده است و در پس آن از آسیب ها و گزندهایی که آمیختگی زبان پارسی با دیگر زبان ها بدین زبان می توانند رسانید. سخن رفته است
Manuscript profile
Jurisprudence and philosophical studies
,
Issue5,Year,
Winter
2018
مسئله رؤیت از جمله مسائل پردامنه و جنجالی ست که در حوزه کلام و فلسفه اسلامی شکل گرفت. پایه گذار این اندیشه ابوالحسن اشعری است و باقی فرق اسلامی همچون معتزله ، امامیه ، حابطیه ، اسماعیلیه و...هر یک دیدگاهی نسبت به امکان یا عدم امکان رؤیت پروردگار در این جهان آن هم با چشم More
مسئله رؤیت از جمله مسائل پردامنه و جنجالی ست که در حوزه کلام و فلسفه اسلامی شکل گرفت. پایه گذار این اندیشه ابوالحسن اشعری است و باقی فرق اسلامی همچون معتزله ، امامیه ، حابطیه ، اسماعیلیه و...هر یک دیدگاهی نسبت به امکان یا عدم امکان رؤیت پروردگار در این جهان آن هم با چشم سر ، اتخاذ نموده اند . این مسئله همچون سایر مسائل مهمی که جنبه اجتماعی به خود گرفته و از حد اندیشه ای فردی و حاشیه ای فراتر رفته ، در ادب فارسی - به عنوان ادب و فرهنگ سرزمینی مسلمان - رسوخی چشمگیر یافت و اکثریت شاعران و نویسندگان و عارفان در آثار خود - چه نظم و چه نثر- بدین مسئله پرداخته اند. در میان عرفا و اندیشمندان بزرگ مسلمان ، بهاءولد پدر مولانا جلال الدین بلخی در قرن هفتم هجری و مقارن یورش مغول در تقریراتش که تحت عنوان معارف در دست ماست ، دیدگاههایش نسبت به مسئله رؤیت را بیان می دارد. او به عنوان یک فقیه و عارف و واعظ اشعری و ماتریدی با استناد به دلایل عقلی و نقلی در جای جای کتاب خود ، قائل به امکان رؤیت پروردگار در این جهان و جهان دیگر آنهم با چشم مادی است. این مقاله ضمن طرح دیدگاه وی با استناد به عدم امکان عقلی، سعی دارد تا آن را به چالش بکشاند.
Manuscript profile
Journal of Pedagogic and Lyric in Persian Language and Literature Studies Quarterly
,
Issue2,Year,
Autumn
2011
آتش در شعر مولانا در قالبهای تلمیح، تمثیل، استعاره، نماد، مجاز و غیره حضور یافته است. آتش گاهی می سازد و گاهی می سوزاند؛ انسان را می آزماید و میگدازد و می نوازد. آتش را با دو بعد الهی و شیطانی آن در عرفان اسلامی می بینیم. آتش در اندیشه های مولانا در مصداق آتش حق و تجل More
آتش در شعر مولانا در قالبهای تلمیح، تمثیل، استعاره، نماد، مجاز و غیره حضور یافته است. آتش گاهی می سازد و گاهی می سوزاند؛ انسان را می آزماید و میگدازد و می نوازد. آتش را با دو بعد الهی و شیطانی آن در عرفان اسلامی می بینیم. آتش در اندیشه های مولانا در مصداق آتش حق و تجلیّات وی، آتش انبیا، آتش مشکلات سیر و سلوک، آتش عشق، آتش طبایع درون، آتش هواهای نفسانی، آتش جهان مادی و علایق آن، آتش جهنم، آتش عناصر و غیره به چشم می خورد. مولانا نه تنها آثار آتش عنصری را از قبیل: گرمابخشی، سوزندگی، سازندگی، بالاروندگی، گسترش یابندگی، نوردهی، پاک کنندگی؛ برای همه ی آتش های معنوی نیز صادق می داند بلکه در آتش های معنوی این صفات را حقیقی تر می داند. آتش %89/2 ابیات دیوان شمس و %78/1 ابیات مثنوی معنوی را در برمیگیرد. مولانا از مترادفات واژه ی آتش بهره برده است امّا در مفاهیم استعاری، کنایی و نمادین و می توان گفت تشبیهی، مترادفات آتش را قوی و کارا نمی دانست لذا کمتر از آن استفاده کرده است. در مثنوی به نار شهوت، نار حرص، نار حسد برمی خوریم امّا در دیوان او این کاربرد بسیار اندک است. در آتش می، آتش و خورشید، آتش و خون، آتش تجلی رنگ ها است. در مقاله ی حاضر به کارکردهای آتش در آثار منظوم مولانا پرداخته شده است.
Manuscript profile
فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسی
,
Issue5,Year,
Winter
1397
منظور از تبیین در تحلیل انتقادی گفتمان، بررسی و ریشه یابی انگیزه های پنهان انتقادی در ورای متون است که از منظر زبان شناسی صورت گرا، امری معمولی و عادی پنداشته شده اند. در تبیین متون، همچنین به توضیح چرایی تولید متن، از میان امکانات مجاز موجود در زبان و ارتباط آن با More
منظور از تبیین در تحلیل انتقادی گفتمان، بررسی و ریشه یابی انگیزه های پنهان انتقادی در ورای متون است که از منظر زبان شناسی صورت گرا، امری معمولی و عادی پنداشته شده اند. در تبیین متون، همچنین به توضیح چرایی تولید متن، از میان امکانات مجاز موجود در زبان و ارتباط آن با عوامل جامعه شناسی، تاریخی، گفتمانی، ایدئولوژی و قدرت اشاره می شود. هدف از این پژوهش نیز بررسی و تحلیل مفهوم دم در رباعیات خیام و تبیین مفهوم آن از دیدگاه تحلیل انتقادی گفتمان است که برای پرورش موضوع، به مقایسه این مفهوم در رباعیات او با مفهوم کلّی آن در اصطلاح عرفانی نیز اشاره می گردد. همچنن نگارنده برآن است که با گردآوری شاهد مثال های موجود در رباعیات خیام به آن نکته دست یابد که چرا و به چه منظوری خیام از این مفهوم برای بیان مقاصد خود بهره برده است؟ در این راستا، به شیوه کتابخانه ای و از طریق فیش برداری به تبیین مفهوم دم در رباعیات خیام اشاره می شود و چون ساخت های ایدئولوژی، جنبه ی انتزاعی و ذهنی دارند و دارای معانی ای فراتر از صورت زبانی هستند، لذا برای عینی تر شدن امر، در این پژوهش به شیوه توصیفی، به نقد و تحلیل گفتمان های موجود و تبیین ماهیّت آها در ارتباط با موضوع پرداخته می شود.
Manuscript profile
فصلنامه زبان و ادب فارسی
,
Issue2,Year,
Summer
2017
شاهنامۀ فردوسی که از دیدگاه تقسیمبندی جهانی محتوا در حوزۀ حماسی قرار میگیرد خالی از جنبه های غنایی نیست، بدون تردید توجّه به شاهنامۀ فردوسی و بالتّبع شاهنامهسرایی در میان اقوام مختلف ایرانی بدان حد اهمّیّت دارد که به فکر بازسرایی داستانهایی از شاهنامه به زبان خود برآمده More
شاهنامۀ فردوسی که از دیدگاه تقسیمبندی جهانی محتوا در حوزۀ حماسی قرار میگیرد خالی از جنبه های غنایی نیست، بدون تردید توجّه به شاهنامۀ فردوسی و بالتّبع شاهنامهسرایی در میان اقوام مختلف ایرانی بدان حد اهمّیّت دارد که به فکر بازسرایی داستانهایی از شاهنامه به زبان خود برآمده اند، این انگیزه در میان قوم کرد به دلیل ویژگی های نزدیک زبانی و فرهنگی، جلوه ای خاص دارد. در این پژوهش سعی شدهاست داستان بیژن و منیژهاز شاهنامۀ کردی الماس خان کندوله ای که نمونه ای حماسی و به تقلید از بیژن و منیژه در شاهنامۀ فردوسی می باشد از دید غنایی و در دو حوز ه ی ابیات عاشقانه و احساسی - عاطفیاعتذار، خمریّه، درخواست، شکواییّه، طنز و ریشخند، مدح، مرثیه، مفاخره و هجو واکاوی گردد آنگاه با توجّه به مولّفه های فرهنگی دو زبان پارسی و کردی، علاوه بر بسامد موضوعات غنایی، وجوه اشتراک و افتراق آنها نیز مشخّص گردد.
Manuscript profile
The Journal of Epicliterature
,
Issue1,Year,
Summer
2020
چکیده
یکی از مشترکات بین ادبیات و روانشناسی بحث رؤیا و خوابگزاری است که مهمترین یکسانی این دو در زبان نمادین شان است. در آثار متعدد ادبی و تاریخی ملل و اقوام مختلف، روایت رؤیاهایی را میبینیم که توسط خوابگزارانی تفسیر و تعبیر شده و بهوقوع پیوستهاند. شاهنامه نی More
چکیده
یکی از مشترکات بین ادبیات و روانشناسی بحث رؤیا و خوابگزاری است که مهمترین یکسانی این دو در زبان نمادین شان است. در آثار متعدد ادبی و تاریخی ملل و اقوام مختلف، روایت رؤیاهایی را میبینیم که توسط خوابگزارانی تفسیر و تعبیر شده و بهوقوع پیوستهاند. شاهنامه نیز به عنوان یک اثر ادبی، خالی از این مقوله نیست و امر خوابگزاری، یکی از موارد تکرار شونده در این کتاب است. تا جایی که میتوان از آن به عنوان یک بنمایه یاد کرد. این رؤیاها گاهی عیناً به وقوع میپیوندد، گاهی نیمی نمادین و نیمی حقیقی و گاه تماماً نمادین است. در این جستار، تعبیر رؤیای سیاوش در شاهنامه، از دو منظر خوابگزاری سنتی و مباحث ناخوداگاه فردی و جمعی یونگ مورد بررسی قرار گرفته و با تعبیر مد نظر روایت داستانی مقایسه شده است. روش تحقیق در این مقاله، تحلیل و مقایسه است یعنی در بخش خوابگزاری سنتی، تعبیر تکتک نمادهای آمده در رؤیا براساس کتابهای تعبیر خواب ایرانی و اسلامی گزارش میشود، اما در بخش تحلیل روانشناسی رؤیا، ابتدا با در نظر گرفتن زندگی، شخصیت و روحیات سیاوش و با نگاهی به روش تداعی آزاد یونگ، نمادهای رؤیای او تحلیل و در بخش پایانی نیز شباهتهای ساختاری این رؤیا با اسطورهای کهن بررسی شده است. نتیجه اینکه نمادها در این رؤیا بهگونهای کامل و بسامان پرداخته شده و کنار هم قرار گرفتهاند که در هر دو رویکرد تعبیر سنتی و کاوش روانشناختی، به پاسخی منطبق با روند طبیعی این داستان در شاهنامه میرسیم.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications