Interpretation and Analysis of Persian Language and Literature Texts (Dehkhoda)
,
Issue5,Year,
Winter
2022
هدف این پژوهش، خوانش زبان صناعی نی نامه مثنوی مولوی بر مبنای الگوی قرائت تنگاتنگ سلینا کوش است. رویکردی که افزون بر تفسیر جزئیات زبانی و روابط متقابل آن ها، تحلیل متغیّرهای دیگری همچون بافتار، بینامتنیت، روایت و ژانر متن را نیز ضروری می شمارد. این مقاله، به شیوۀ توصیف More
هدف این پژوهش، خوانش زبان صناعی نی نامه مثنوی مولوی بر مبنای الگوی قرائت تنگاتنگ سلینا کوش است. رویکردی که افزون بر تفسیر جزئیات زبانی و روابط متقابل آن ها، تحلیل متغیّرهای دیگری همچون بافتار، بینامتنیت، روایت و ژانر متن را نیز ضروری می شمارد. این مقاله، به شیوۀ توصیفی- تحلیلی می کوشد به این پرسشها پاسخ دهد که راهبرد شاعر در به کارگیری زبان صناعی در نی نامه مثنوی چیست؟ و کارکرد هریک از صناعات در تحقّق اهداف این متن و انسجام کلّی آن چگونه است؟ نتایج نشان می دهد که صناعات به کار رفته در نی نامه طی یک فرایند منسجم، در دو گروه کلّی جای می گیرند:1) مرتبط با بشنو؛ 2) مرتبط با نی. گروه نخست با افزایش موسیقی کلام، مخاطب را به شنیدن ترغیب می کند؛ اصل وحدت در کثرت و فناپذیری جهان اضداد را به نمایش می گذارد و گروه دوم، جلوه هایی از از خودتهیشدن، هرولۀ روح آدمی برای رهایی از قفس تن، مجازی بودن دنیای ما، غیر قابل درک بودن عشق و غیره را.
Manuscript profile
فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسی
,
Issue4,Year,
Autumn
1402
مطالعة پیوند علم حقوق به عنوان دانشی که ازروابط حقوقی(تکالیف و حقوق ) اشخاص بحث می کند و مفاهیم و گزاره های حقوقی درمتن های ادبی، نمونة بارزی از مطالعاتِ میان رشته ای است. ادبیّات داستانی معاصرفارسی، گاه بیانگرآموزه های حقوقی و نوعی نگاه آسیب شناختی به پدیده های اجتماعی More
مطالعة پیوند علم حقوق به عنوان دانشی که ازروابط حقوقی(تکالیف و حقوق ) اشخاص بحث می کند و مفاهیم و گزاره های حقوقی درمتن های ادبی، نمونة بارزی از مطالعاتِ میان رشته ای است. ادبیّات داستانی معاصرفارسی، گاه بیانگرآموزه های حقوقی و نوعی نگاه آسیب شناختی به پدیده های اجتماعی است که آموزشِ خوانشِ صحیح و برداشت درست از این گزاره ها و مفاهیم حقوقی، زمینه را برای زندگی بهتر و سالم تر فراهم می کند. داستان «پینه دوز شیرازی» در کتاب قصه های کوتاه برای بچّه های ریش دار اثر محمدعلی جمال زاده با پرداختن به یک معضل اجتماعی و حقوقی، بر ذهن و روان خواننده تأثیرشگرفی می گذارد،استفاده از عناصر داستانی و توصیف جزئیات و صحنه ها، ضمن ِ بیان مفاهیم و گزاره های حقوقی، نشانگر قابلیّت های این داستان در بیان معضلات حقوقی است. دستاورد این مقاله که براساس روش کتابخانه ای و روش کیفی انجام شده، آن است که آثار داستانی فارسی دارای آموزه های حقوقی و رهیافت های آسیب شناختی در زمینة پدیده های اجتماعی می باشد که تبیینِ صحیح آن ها وخوانش درست این گزاره ها و مفاهیم حقوقی، جامعة سالم تری پدیدمی آورد.
Manuscript profile
فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسی
,
Issue5,Year,
Winter
1401
این مقاله به نقد جامعهشناختی رمان معاصر از دیدگاه انواع سرمایة پیربوردیو در میان زنان میپردازد. پیربوردیو تحلیل مارکسیستی سرمایۀ اقتصادی را به انواع مبادلات گوناگون، اعم از فرهنگی، اجتماعی و نمادین، تعمیم میدهد.او بر این باور است که این قابلیتها به دلیل اینکه به قد More
این مقاله به نقد جامعهشناختی رمان معاصر از دیدگاه انواع سرمایة پیربوردیو در میان زنان میپردازد. پیربوردیو تحلیل مارکسیستی سرمایۀ اقتصادی را به انواع مبادلات گوناگون، اعم از فرهنگی، اجتماعی و نمادین، تعمیم میدهد.او بر این باور است که این قابلیتها به دلیل اینکه به قدرت خرید موقعیتهای مختلف کمک میکنند، شکلهایی از سرمایه به شمار میآیند.این مفهوم چندوجهی سرمایه این امکان را فراهم میآورد تا تصویر مناسبتری از ساختار، نظم روابط و وابستگیهای فضای اجتماعی ارائه شود. بر این اساس انواع چهارگانۀ سرمایۀ شخصیتهای زن رمان چراغها را من خاموش میکنم،اثر زویا پیرزاد بررسی کرده و با روش تحلیل کیفی دادهها به این نتیجه رسیدهایم که شخصیتهای زن این رمان که از طبقات مختلف (ﻓﻘﻴﺮ، ﻣﺘﻮﺳﻂ، ﻣﺮﻓﻪ) جامعه هستند، در برابر مسایل و مشکلات زندگی واکنششان خاموشی و سکوت است. آنان به دلیل نداشتن یا کمرنگ بودن انواع سرمایههای مطرح شده در این مقاله، به ندرت توان مقابله با شرایط جامعۀ مردسالار را دارند؛ زنان این رمان از جمله کلاریس، هریک قربانی این شرایط هستند. این زنان تحت سیطرۀ مردان و سرمایههای آنان هستند و وابسته به پول، قدرت، موقعیت اجتماعی و سایر سرمایههای آنان؛ جز در موارد محدودی –همچون خانم نوراللهی- دیگر زنان داستان هیچ سرمایۀ متقارنی ندارند و فقط با تکیه بر یک بُعد از سرمایهشان، زیست میکنند.
Manuscript profile
فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسی
,
Issue4,Year,
Autumn
1400
پرنده باز در نماد شناسی شعر فارسی، در منطقالطیر عطار و مثنوی معنویمولوی از جایگاه ویژهای برخوردار است.در اساطیر ادب فارسی ، باز سرآمد پرندگان و با دیگر پرندههای بلند پرواز بهطور گسترده با خدایان- خورشید همراه بوده و در ادبیّات دَری نیز به عنوان نشان قدرت و اقتدار پ More
پرنده باز در نماد شناسی شعر فارسی، در منطقالطیر عطار و مثنوی معنویمولوی از جایگاه ویژهای برخوردار است.در اساطیر ادب فارسی ، باز سرآمد پرندگان و با دیگر پرندههای بلند پرواز بهطور گسترده با خدایان- خورشید همراه بوده و در ادبیّات دَری نیز به عنوان نشان قدرت و اقتدار پادشاهی مشخص شده است. در ادب عرفانی عمدتاً نماد روح است. در نتایج به دست آمده؛ باز در منطقالطیر بهگونۀ پارادوکسی گاه کم همّت و بستۀ "مردار دنیا"است و گاهی دارای ارزشهای والای انسانی است و نشان از همّت بلند انسان کامل دارد. این بلند همّتی، از طرفی شامل دنیا طلبی و مردار خواری و در نوع متعالی، سیر در عالم جبروت است. مولوی از باز به عنوان انسان کامل یاد میکند. او از انسانکامل، شمس را اراده نموده امّا در تأویلی فراتر، قطب عالم امکان، حضرت علی(ع)، را باز" ساعد سلطان"و باز "عنقاگیرِشاه"بیان میکند. عطار به طریق پند، راه سلوک را برای رسیدن به مدارج کمال بیان میکند و مولوی علاوه بر آن، پیچ و خم راه و بی راهههایی را که آدم وار، آدم دچار خطا می شود،تا بازگشت و رسیدن به حقیقت ذکر می نماید. هردوشاعر در پرواز تا عرصۀ حقیقت، عاجزانه از خدا، طلب یاری می کنند . "درد" در سلوک عطار به صراحت بیان می شود،مولوی در پیروی از عطّار، درد را در نمونههای نمادین خود بهگونه تشبیه تمثیل عرضه میدارد.نماد باز در نگاه عطّار و مولانا، تکیه بر نگاه اساطیری – عرفانی دارد.
Manuscript profile
Didactic Literature Review
,
Issue1,Year,
Summer
2015
شاید بیش از هر شاعر پارسی گویی، بر شعر، اندیشه و شخصیّت خیام، پرده ابهام کشیده شده است. نسبت دادن رباعیات مختلف، این ابهام را چند برابر کرده و از سوی دیگر نیز همین ابهام، سببِ این شمارگوناگون رباعیات وی شده است. خیام به سبب ارتباط تنگاتنگی که در دوران زندگی با دربار و ح More
شاید بیش از هر شاعر پارسی گویی، بر شعر، اندیشه و شخصیّت خیام، پرده ابهام کشیده شده است. نسبت دادن رباعیات مختلف، این ابهام را چند برابر کرده و از سوی دیگر نیز همین ابهام، سببِ این شمارگوناگون رباعیات وی شده است. خیام به سبب ارتباط تنگاتنگی که در دوران زندگی با دربار و حکومت داشت، از مسایل و مشکلاتی که جامعه را از ثبات و خیر همگانی محروم میکرد، به خوبی آگاه بود. جامعهای که خیام در آن میزیست، عرصه جدال متعصّبانی شده بود که با تکیه بر عقاید خود، در پی دستیابی به اقتدار بودند. در حقیقت قواعد اخلاقی حاکم بر جامعه بر عقایدی استوار بود که ثمری جز خودکامگی نداشت. به همین روی، او از رباعی بسان مانیفست مکتبی اخلاقی بهره برد؛ مکتبی که اگر با مکتب های امروزی قیاس شود بیشترین شباهت را با اصول مکتب اصالت فایده دارد؛ در مکتب اخلاقی او، نیکی یا بدی امور، بستگی به پیامد آنها و اینکه چه میزان خوشی ایجاد میکنند دارد و به عقاید عمومی و تفاسیر متعدد آن وابسته نیست. خیام از اهمیت و منفعت آزادیهای فردی برای پیشرفت جامعه به خوبی آگاه بود؛ به همین روی، در رباعیات خود کوشید فضای جمود فکری را که بر جامعه حکمفرما بود، در هم شکند و روحیه تساهل و مدارا را تقویت کند.
Manuscript profile
Mytho-Mystic Literature Quarterly Journal
,
Issue4,Year,
Winter
2020
بررسی اسطورهشناختی ـ تطبیقی غار به عنوانِ یک نماد کهن، از سویی میتواند جنبههایی کمتر شناخته شده از کارکردهای این نماد را آشکار سازد و از دیگر سو امکان درک دقیقتر چراییِ به کار بستن این نماد را فراهم میکند. نگارندگان با روش تحلیلی ـ تطبیقی در بررسی اسطورهشناختی نمو More
بررسی اسطورهشناختی ـ تطبیقی غار به عنوانِ یک نماد کهن، از سویی میتواند جنبههایی کمتر شناخته شده از کارکردهای این نماد را آشکار سازد و از دیگر سو امکان درک دقیقتر چراییِ به کار بستن این نماد را فراهم میکند. نگارندگان با روش تحلیلی ـ تطبیقی در بررسی اسطورهشناختی نمودهای غار و کارکردهای آن در متون مختلف، کوشیدهاند به یک دستهبندی جامع و مانع از نمودهای غار دست یابند. همچنین بر پایۀ این دستهبندی چهار کارکرد برای این نماد تعریف و تبیین کردهاند که عبارتند از: 1. زهدان زمین ـ مادر؛ 2. دنیای درون و ناخودآگاه؛ 3. جایگاهِ نمادین آیین تشرف؛ 4. دنیا. بر پایۀ این دستهبندی جدید، امکان بررسی نمودهای اسطورهای نماد غار در شعر منوچهر آتشی، با تکیه بر تمایزها و تعاریف هر کارکرد، فراهم گردید؛ بررسی این نماد در شعر نو پارسی از جمله این شاعر نوپرداز، از سویی نشاندهندۀ میزان نفوذ شیوۀ تفکر اسطورهای در ذهن بشر مدرن است و از دیگرسو میتواند پربسامدترین کارکردهای بازمانده از این نماد در شعر این شاعر نو سرای فارسی را آشکار سازد. بررسیِ شعر منوچهر آتشی نشان از آن دارد که کارکردهای نمادین غار که در پیوند با دنیای درون و ناخودآگاه و نیز نوزایی و تجدد هستند، در سرودههای وی با بسامد افزونتری قابل مشاهده هستند.
Manuscript profile
Mytho-Mystic Literature Quarterly Journal
,
Issue2,Year,
Summer
2024
پژوهش حاضر به روش تحلیلی ـ تطبیقی به خوانش و تحلیل اسطورة آرش کمانگير، بر اساس دیدگاه اسطورهشناسی خورشید ماکس مولر پرداخته است. ماکس مولر از بنیانگذاران اسطورهشناسی تطبیقی است که با بررسی اقوام گوناگون در حوزههای انسانشناسی تطبیقی، فیلولوژیتطبیقی و دینشناسی تطبیقی More
پژوهش حاضر به روش تحلیلی ـ تطبیقی به خوانش و تحلیل اسطورة آرش کمانگير، بر اساس دیدگاه اسطورهشناسی خورشید ماکس مولر پرداخته است. ماکس مولر از بنیانگذاران اسطورهشناسی تطبیقی است که با بررسی اقوام گوناگون در حوزههای انسانشناسی تطبیقی، فیلولوژیتطبیقی و دینشناسی تطبیقی به اسطورهشناسیتطبیقی درحوزة طبیعت پرداخته است. وی اسطورهشناسی تطبیقی را محور اصلی تفکّر و تخیّل اقوام هندواروپایی میداند. ماکس مولر با طرح نظریة «بیماری زبانی» معتقد است که اسطورهها، جز یک صورت کهن از زبان نیستند که با فیلولوژی تطبیقی اسطورهای مانند آرش، میتوان به واکاوی آن پرداخت؛ چراکه اسطورهشناسی از یک نوع بیماری زبانی ناشی میشود که موجب از دست رفتن شفافیت اوّلیه از واژهها میشود. با توجّه به دیدگاه مولر میتوان گفت که خدایان و قهرمانان اسطورهای، صرفاً نامهایی برای پدیدههای طبیعی بودهاند؛ نامهایی که به تدریج از هیبت و تکریم برخوردار شده و درپسِ کاربرد زبانی پنهان مانده و به دور از درک مستقیم با گذر زمان به اشتباه تفسیر گردیده و تشخّص یافته و الهه و یا قهرمانی اسطورهای انگاشته شدهاند؛ اسطورۀ آرش از این قاعده مستثنا نیست. برپایة اسطورهشناسی خورشیدی ماکس مولر، جاودانگی، تطهیرکنندگی، تندتازی و مرزبانی، ازجمله ویژگیهای مشترک اسطورة خورشید و اسطورة آرش است.
Manuscript profile
The Journal of Epicliterature
,
Issue1,Year,
Winter
2020
چکیده
بحرانهای زیستمحیطی دوران معاصر، بشر را به جستوجوی راه حلهای بنیادین برای گذار از این بحرانها و پیامدهای آن واداشته است. بومفمینیسم به عنوان روی کردی برآمده از فمینیسم با اندیشههای زیستبومگرایانه، سعی در تغییر اندیشههایی دارد که صرفاً در پی مدیریت پی More
چکیده
بحرانهای زیستمحیطی دوران معاصر، بشر را به جستوجوی راه حلهای بنیادین برای گذار از این بحرانها و پیامدهای آن واداشته است. بومفمینیسم به عنوان روی کردی برآمده از فمینیسم با اندیشههای زیستبومگرایانه، سعی در تغییر اندیشههایی دارد که صرفاً در پی مدیریت پی آمدهای بحران محیط زیست است. بومفمینیستها اندیشههای توسعهطلبانۀ بیحد و حصر مردان را از دلایل اصلی تخریب محیط زیست میدانند و در پیِ آن هستند که جای گاه زنان را در جامعه با مردان برابر سازند و مردان را از اندیشههای سلطهجویانه برحذر دارند. روابط زنان با طبیعت، ارتباط بین سلطه بر زن و طبیعت و نقش زنان در حل مشکلات اکولوژیکی، مبانی اساسی بوم فمینیسم هستند. شاهنامۀ فردوسی به عنوان یک اثر حماسی، تأثیراتی بسزا در اندیشه و فرهنگ ایرانیان داشته است و بررسی آن با تکیه بر اندیشههای بومفمینستی میتواند راه بر باشد. در این مقاله، با تکیه بر منابع کتابخانهای و روش تحلیلیـ توصیفی، به بررسی بومفمینیستی سوگواریها و مویههای زنان (تهمینه، فریگیس و کتایون) در شاهنامه پرداختهایم. حاصل این پژوهش آن است که این سوگواریها در قریب به اتفاق موارد راهکاری است زنانه، برای ایستادن در برابر توسعهطلبی مردان؛ توسعهطلبیهایی که با جنگ و تخریب محیط زیست پیوندی تنگاتنگ دارد و از این نظر با گمانههای بومفمینیستها همخوان و همسو است.
Manuscript profile
The Journal of Epicliterature
,
Issue1,Year,
Autumn
2012
از زمینههایی که در اشعار دورة اولیة شاعران ادب فارسی نمودی آشکار و انکارناشدنی دارد، وجود عناصر اشرافی در جوف تصویر و خیالپردازی سخنسرایان است. یکی از شاعرانی که به جهت اتّصال به دربار و زندگی اشرافی خود، بیگمان در بازتاب این عناصر در شعرش برکنار نمانده، ابوالنجماح More
از زمینههایی که در اشعار دورة اولیة شاعران ادب فارسی نمودی آشکار و انکارناشدنی دارد، وجود عناصر اشرافی در جوف تصویر و خیالپردازی سخنسرایان است. یکی از شاعرانی که به جهت اتّصال به دربار و زندگی اشرافی خود، بیگمان در بازتاب این عناصر در شعرش برکنار نمانده، ابوالنجماحمدبنقوصبناحمد منوچهری دامغانی (432 هـ.ق) است. تاکنون توجه بیشتر پژوهندگان معطوف به جلوههای تصویری و وجوه مشترک شعر این شاعر با تازیگویان بوده است، حال آنکه وجود عناصر کمنظیر اشرافی از پایههای صور خیال شعر اوست. تا امروز تنها تلاشهایی اندک به پژوهشهای درونمتنی در سطح واژگان شعر وی دیده میشود. اخیراً شرحی بر دیوان منوچهری نوشته شده است و در آن برخی عناصر اشرافی را به دلیل عدم توجه به گوناگونی این عناصر و صورت حقیقی آنها در بطن شعر، به نادرستی تفسیر و بیان کردهاند. این پژوهش در پی ذکر اهمیت توجه، به ارتباط عناصر اشرافی با تصویر شعر منوچهری و نمایاندن تأویلی درست از آنهاست. آنچه در این مقاله ذکر میشود، پاسخی به این سؤال است که، آیا زندگی شاعر و شرایط محیطی وی در عناصر تصویرساز شعرش تأثیر داشته است؟
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications