• Home
  • عزت اله قدم پور

    List of Articles عزت اله قدم پور


  • Article

    1 - تأثیر آموزش برنامۀ تربیت سازنده به مادران، بر مهارت‌های خودکنترلی کودکان با اختلال نارسایی توجه/‌ بیش‌فعالی در دورۀ دبستان
    Knowledge & Research in Applied Psychology , Issue 5 , Year , Winter 2017
    پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش برنامۀ تربیت سازنده به مادران، بر مهارت‌های خودکنترلی کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش‌فعالی در دورۀ دبستان اجرا شد. پژوهش نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با گروه گواه بود. برای انجام پژوهش از بین تمامی مادران مراجعه‌کننده به در More
    پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش برنامۀ تربیت سازنده به مادران، بر مهارت‌های خودکنترلی کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش‌فعالی در دورۀ دبستان اجرا شد. پژوهش نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با گروه گواه بود. برای انجام پژوهش از بین تمامی مادران مراجعه‌کننده به درمانگاههای روانپزشکی شهر اصفهان در سال تحصیلی 94ـ1393 که حداقل یک کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش‌فعالی در سنین 12ـ6 سال داشتند، با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس نمونه‌ای به حجم 30 نفر انتخاب‌ شدند و به‌ تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. آموزش به مدت 8 جلسه برای گروه آزمایش انجام شد و پرسشنامۀ خودکنترلی (کندال و ویلکاکس، 1979) در جلسات پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری، را معلمان کودکان هر دو گروه از مادران تکمیل کردند. تحلیل داده‌ها با نرم‌افزار SPSS و با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس انجام شد. طبق نتایج پژوهش آموزش برنامۀ تربیت سازنده به مادران در سطح معناداری (0001/0=P ) در مرحلۀ پس‌آزمون موجب افزایش مهارت‌های خودکنترلی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش‌فعالی شد. همچنین بین آزمودنی‌های گروه آزمایش و گواه از لحاظ متغیر مورد بررسی در مرحلۀ پیگیری تفاوت معناداری وجود داشت (0001/0=P ). یافته‌ها نشان داد که برنامۀ تربیت سازنده در بهبود مهارت‌های خودکنترلی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش‌فعالی مؤثر است. Manuscript profile

  • Article

    2 - اثربخشی آموزش راهبردهای حافظه فعال بر بهبود عملکرد خواندن دانش‌آموزان نارسا‌خوان
    Knowledge & Research in Applied Psychology , Issue 5 , Year , Winter 2018
    پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای حافظة فعال بر بهبود عملکرد خواندن دانش‌آموزان نارساخوان اجرا شد. پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و گروه گواه بود. جامعة آماری شامل تمامی دانش‌آموزان نارسا خوان مقطع ابتدایی مراجعه‌کننده به مراکز ناتوانی یادگیری شه More
    پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای حافظة فعال بر بهبود عملکرد خواندن دانش‌آموزان نارساخوان اجرا شد. پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و گروه گواه بود. جامعة آماری شامل تمامی دانش‌آموزان نارسا خوان مقطع ابتدایی مراجعه‌کننده به مراکز ناتوانی یادگیری شهر کرمان در سال تحصیلی 96-1395 بود که 30 نفر از آن‌ها به شیوة نمونه‌گیری تصادفی چندمرحله‌ای انتخاب و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. آموزش راهبردهای حافظة فعال طی 14 جلسه روی گروه آزمایش اعمال شد. ابزارهای سنجش شامل آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) (کرمی نوری و مرادی، 1384) و مقیاس هوش کودکان وکسلر (شهیم،1387) بود. داده‌های پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس (آنکوا) مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. طبق نتایج پژوهش آموزش راهبردهای حافظة فعال در سطح معنی‌داری عملکرد خواندن دانش‌آموزان نارساخوان را بهبود بخشید (001/0=P). Manuscript profile

  • Article

    3 - اثربخشی آموزش راهبردهای حافظه فعال بر انگیزش پیشرفت و عملکرد خواندن دانش‌آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی
    Knowledge & Research in Applied Psychology , Issue 5 , Year , Winter 2019
    این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای حافظة فعال بر انگیزش پیشرفت و عملکرد خواندن دانش‌آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی اجرا شد. پژوهش نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و گروه گواه بود. جامعة آماری شامل تمامی دانش‌آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی مراجعه‌کننده ب More
    این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای حافظة فعال بر انگیزش پیشرفت و عملکرد خواندن دانش‌آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی اجرا شد. پژوهش نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و گروه گواه بود. جامعة آماری شامل تمامی دانش‌آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی مراجعه‌کننده به مراکز ناتوانی یادگیری شهر کرمان در سال تحصیلی 96-1395 بود که 30 نفر از آن‌ها به شیوة نمونه‌گیری تصادفی چندمرحله‌ای انتخاب و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. برنامه آموزش راهبردهای حافظة فعال طی 14 جلسه روی گروه آزمایش اعمال شد. ابزارهای سنجش شامل آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) (کرمی‌نوری و مرادی، 1384)، انگیزش پیشرفت هرمنس (1970) و مقیاس هوش وکسلر کودکان (شهیم، 1387) بود. داده‌های پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکوا) مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. طبق نتایج پژوهش آموزش راهبردهای حافظة فعال در سطح معنی‌داری انگیزش پیشرفت و عملکرد خواندن دانش‌آموزان نارساخوان را افزایش داد (001/0=P). درنتیجه توجه به تقویت این حافظه به‌منظور ارتقای انگیزش پیشرفت و بهبود عملکرد خواندن دانش‌آموزان نارساخوان ضروری است. Manuscript profile

  • Article

    4 - تأثیر آموزش برنامه جرأت‌ورزی بر میزان تفکر انتقادی(خلاقیت، بالندگی، تعهد) در دانش‌آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه اول شهر خرم‌آباد
    Journal of Innovation and Creativity in Human Science , Issue 4 , Year , Winter 2016
    هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش برنامه جرأت‌ورزی بر میزان تفکر انتقادی(خلاقیت، بالندگی، تعهد) در دانش‌آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه اول شهر خرم‌آباد انجام گرفت. روش: طرح پژوهش به شیوه نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه More
    هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش برنامه جرأت‌ورزی بر میزان تفکر انتقادی(خلاقیت، بالندگی، تعهد) در دانش‌آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه اول شهر خرم‌آباد انجام گرفت. روش: طرح پژوهش به شیوه نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش‌آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه اول شهر خرم‌آباد در سال تحصیلی 95- 1394 بود. حجم نمونه به تعداد 44 نفر(22 نفر گروه آزمایش و 22 نفر گروه گواه) با استفاده از روش تصادفی خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب گردید. ابزار اندازه‌گیری در این پژوهش پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) بود. گروه آزمایش تحت آموزش برنامه جرأت‌ورزی قرار گرفت، بعد از اتمام جلسات آموزشی، از هر دو گروه آزمایش و گواه پس‌آزمون و مجدداً دو ماه بعد، از هر دو دو گروه پیگیری به عمل آمد. داده‌ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند‌متغیری با کمک نرم‌افزار spss-19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش برنامه جرأت‌ورزی به‌‌طور کلی بر تفکر انتقادی(001/0p<) و از بین خرده‌مؤلفه‌های آن، بر بالندگی و تعهد (001/0p<) تأثیر داشت ولی بر خرده‌مؤلفه خلاقیت تأثیر نداشت. این نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ گردید. نتیجه‌گیری: آموزش برنامه جرأت‌ورزی موجب افزایش تفکر انتقادی دانش‌آموزان شده است. Manuscript profile

  • Article

    5 - اثربخشی آموزش تکنیک‌های فراشناختی بر میزان خلاقیت دانش‌آموزان دختر دبیرستانی شهر اصفهان
    Journal of Innovation and Creativity in Human Science , Issue 2 , Year , Autumn 2014
    زمینه: خلاقیت یا آفرینندگی یکی از موضوع‌های بسیار جالب و بحث‌انگیز در حوزه‌های مختلف علمی به‌ ویژه علوم تربیتی و روان‌شناسی است. این موضوع در هر دوره از تاریخ، به‌عنوان قدرت اساسی ذهن بشر، هدف اصلی مدارس و مراکز آموزشی بوده است. هدف: هدف از اجرای این پژوهش تعیین اثربخشی More
    زمینه: خلاقیت یا آفرینندگی یکی از موضوع‌های بسیار جالب و بحث‌انگیز در حوزه‌های مختلف علمی به‌ ویژه علوم تربیتی و روان‌شناسی است. این موضوع در هر دوره از تاریخ، به‌عنوان قدرت اساسی ذهن بشر، هدف اصلی مدارس و مراکز آموزشی بوده است. هدف: هدف از اجرای این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش تکنیک‌های فراشناختی بر میزان خلاقیت دانش‌آموزان دختر دبیرستانی شهر اصفهان بود. مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر به شیوهٔ نیمه آزمایشی و با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. جامعهٔ آماری این پژوهش تمامی دانش‌آموزان دختر دبیرستانی در سال تحصیلی 1392-1391 در شهر اصفهان بود که از میان آنان تعداد چهلنفر به روش تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه‌گیری در این پژوهش پرسش‌نامه خلاقیت عابدی (1980) بود. پس از اعمال مداخله پس‌آزمون و بعد از چهار ماه آزمون پیگیری اجرا شد. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون آماری تحلیل واریانس و نرم‌افزار اِس‌پی‌اِس‌اِس-20 تجزیه‌وتحلیل شد. یافته‌ها: نتایج این پژوهش نشان داد، بین میانگین نمرات دو گروه آزمایش و گواه در مرحله پس‌آزمون و پیگیری در میزان خلاقیت تفاوت معنی‌داری وجود دارد (005/0p<). بحث و نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش اثربخشی آموزش تکنیک‌های فراشناختی بر میزان خلاقیت دانش‌آموزان دختر دبیرستانی شهر اصفهان را نشان می‌دهد؛ بنابراین یافته‌های این پژوهش مداخلات مبتنی بر آموزش تکنیک‌های فراشناختی را برای افزایش میزان خلاقیت دانش‌آموزان دختر پیشنهاد می‌کند. Manuscript profile

  • Article

    6 - بررسی رابطة بین سبک‌های تفکر و خلاقیت مدیران مدارس متوسطه
    Journal of Innovation and Creativity in Human Science , Issue 5 , Year , Winter 2015
    زمینه: مدیران نقشی حساس در رشد و بهبود کمی و کیفیت برون دادها (دانش آموختگان) دارند. خلاقیت و نوآوری سازمان در گرو خلاقیت و نوآوری مدیران سازمان‌هاست. عوامل متعددی از جمله هوش، شخصیت و سبک تفکربا خلاقیت و نوآوری مدیران در ارتباط هستند. هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی رابطة More
    زمینه: مدیران نقشی حساس در رشد و بهبود کمی و کیفیت برون دادها (دانش آموختگان) دارند. خلاقیت و نوآوری سازمان در گرو خلاقیت و نوآوری مدیران سازمان‌هاست. عوامل متعددی از جمله هوش، شخصیت و سبک تفکربا خلاقیت و نوآوری مدیران در ارتباط هستند. هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی رابطة بین سبک‌های تفکر (قضاوت‌گر، اجرایی و قانون‌گذار) و خلاقیت مدیران مدارس متوسطه شهر خرم آباد بود. روش: در این تحقیق از روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد. جامعة آماری کلیة مدیران مدارس متوسطه شهر خرم آباد به تعداد 145 نفر (67 زن و 78 مرد) بود که با استفاده از فرمول کوکران، نمونة آماری تعداد 107 مدیر (48 زن و 59 مرد) تعیین و به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای نسبی انتخاب شد. برای جمع‌آوری داده‌های مورد نیاز پرسشنامه‌های سبک تفکر استرنبرگ- واگنر و خلاقیت رندسیپ، به‌کار رفت. برای تعیین روایی پرسشنامه‌ها از روایی محتوایی استفاده شد و پایایی پرسشنامه‌ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 90/0 و 92/0 تعیین شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین سبک‌های تفکر قانون‌گذار و قضاوت‌گر با خلاقیت مدیران رابطة مثبت و معنادار وجود دارد ولی رابطه بین سبک تفکر اجرایی و خلاقیت مدیران معنادار نبود. از بین سبک‌های تفکر، سبک قانون‌گذار پیش‌بینی کننده مناسبی برای خلاقیت مدیران بود. نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان نتیجه گرفت که سبک تفکر در ایجاد نوآوری نقشی محوری و بنیادی دارد. Manuscript profile

  • Article

    7 - مقایسه میزان سواد اطلاعاتی و مهارت‎های اجتماعی دانش‎آموزان تحت آموزش از راه دور و آموزش سنتی
    Information and Communication Technology in Educational Sciences , Issue 1 , Year , Summer 2014
    پژوهش حاضر، با هدف بررسی و مقایسه میزان سواد اطلاعاتی و مهارت‌های اجتماعی دانش‌آموزان دوره متوسطه تحت آموزش سنتی و آموزش از راه دور انجام شده است. پژوهش، به لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی و به لحاظ جمع‌آوری داده‌ها، توصیفی از نوع روش پیمایشی مقطعی است. جامعه آماری، کلیه More
    پژوهش حاضر، با هدف بررسی و مقایسه میزان سواد اطلاعاتی و مهارت‌های اجتماعی دانش‌آموزان دوره متوسطه تحت آموزش سنتی و آموزش از راه دور انجام شده است. پژوهش، به لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی و به لحاظ جمع‌آوری داده‌ها، توصیفی از نوع روش پیمایشی مقطعی است. جامعه آماری، کلیه دانش‌آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهرستان اراک به تعداد 5400 نفر است. حجم نمونه 240 نفر بود که با ترکیب روش‌های نمونه‌گیری طبقه‌ای و خوشه‌ای انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها، پرسش‌نامه استاندارد شده مهارت اجتماعی و پرسش‌نامه محقق‌ساخته سواد اطلاعاتی بود. پس از تعیین روایی سؤال‌های پرسش‌نامه، ضریب پایایی پرسش‌نامه‌ها محاسبه و به ترتیب، سواد اطلاعاتی 91/0 و مهارت اجتماعی 73/0 به‎دست آمد. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین، درصد، فراوانی، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تی برای دو نمونه مستقل) استفاده شد. نتایج نشان داد، بین سواد ‌اطلاعاتی و مهارت‌های اجتماعی دانش‌آموزان تحت آموزش سنتی با دانش‌آموزان آموزش از راه دور تفاوت معنی‌داری وجود ندارد. Manuscript profile

  • Article

    8 - رابطه راهبردهای یادگیری خود‌تنظیمی و گرایش به تفکر انتقادی با میزان آمادگی دانشجویان برای حضور در دوره های آموزش الکترونیکی
    Information and Communication Technology in Educational Sciences , Issue 4 , Year , Winter 2014
    یکی از عواملی که می‌تواند، باعث موفقیت یا شکست در استفاده از آموزش الکترونیکی شود، آمادگی دانشجویان برای حضور در دوره‌های آموزش الکترونیکی است. از جمله عواملی که می‌تواند، بر آمادگی دانشجویان برای حضور در چنین دوره‌هایی اثرگذار باشد، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و گرایش More
    یکی از عواملی که می‌تواند، باعث موفقیت یا شکست در استفاده از آموزش الکترونیکی شود، آمادگی دانشجویان برای حضور در دوره‌های آموزش الکترونیکی است. از جمله عواملی که می‌تواند، بر آمادگی دانشجویان برای حضور در چنین دوره‌هایی اثرگذار باشد، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و گرایش به تفکر انتقادی است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه راهبردهای یادگیری خود‌تنظیمی و گرایش به تفکر انتقادی با میزان آمادگی دانشجویان برای حضور در دوره‌های آموزش الکترونیکی می‌باشد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال 1392 بود. از میان جامعه با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده، 250 نفر به ‌عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه‌های گرایش به تفکر انتقادی ریکتس و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و مقیاس آمادگی ورودی یادگیرنده به دوره‌های الکترونیکی استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون‌های همبستگی، رگرسیون و t مستقل) استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان همبستگی بین راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و آمادگی برای حضور در دوره‌های آموزش الکترونیکی 0/23 (با ضریب تعیین 0/50) و بین گرایش به تفکر انتقادی و آمادگی برای حضور در دوره‌های آموزش الکترونیکی 0/24 (با ضریب تعیین 0/70) می‌باشد و می‌توان، از طریق راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و گرایش به تفکر انتقادی، آمادگی دانشجویان برای حضور در دوره‌های الکترونیکی را پیش‌بینی کرد. نتایج آزمون t مستقل نشان داد بین دانشجویان دختر و پسر و دانشجویان کارشناسی و تحصیلات تکمیلی از لحاظ میزان آمادگی برای ورود به دوره‌های آموزش الکترونیکی تفاوت معناداری وجود ندارد. Manuscript profile