Scientific Journal of Social Psychology
,
Issue5,Year,
Winter
2021
هدف پژوهش حاضر، بررسی مقایسه رفتار درمانی دیالکتیک با درمان یکپارچهنگر در تنظیم هیجان و مکانیسمهای دفاعی در کاهش استفاده پاتولوژیک از اینترنت بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری شامل همه دانشآموزان مقطع دبی More
هدف پژوهش حاضر، بررسی مقایسه رفتار درمانی دیالکتیک با درمان یکپارچهنگر در تنظیم هیجان و مکانیسمهای دفاعی در کاهش استفاده پاتولوژیک از اینترنت بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری شامل همه دانشآموزان مقطع دبیرستان منطقه یک شهر تهران بود که در سال 1397-1396 مشغول به تحصیل بودند که از بین آنها افرادی که در تست اعتیاد به اینترنت نمره بالایی کسب کرده بودند، 60 دانشآموز به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (یانگ، 1999)، تنظیم هیجان گراس و جان (2003) و سبک های دفاعی (اندروز، سینگ و بوند ، 1993) به عنوان پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه به کار گرفته شد. سپس هر دو گروه آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقهای (هفته ای یک جلسه) درمان یکپارچهنگر و رفتار درمانی دیالکتیک دریافت کردند ولی گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. نتایج تحلیل آماری به روش مانکوا نشان داد که هر دو درمان دیالکتیک و درمان یکپارچهنگر در کاهش اعتیاد به اینترنت شرکت کنندگان پژوهش نسبت به گروه گواه اثربخش بوده ولی بین دو درمان تفاوت معناداری وجود ندارد.
Manuscript profile
Information and Communication Technology in Educational Sciences
,
Issue1,Year,
Spring
2021
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر اساس حمایت اجتماعی ادراک شده و سبکهای کنار آمدن با استرس و هوش هیجانی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان متوسطه دوره دوم شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397و حجم نمونه آماری شامل 400 نفر بود More
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر اساس حمایت اجتماعی ادراک شده و سبکهای کنار آمدن با استرس و هوش هیجانی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان متوسطه دوره دوم شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397و حجم نمونه آماری شامل 400 نفر بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. افراد نمونه از طریق پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (1998)، هوش هیجانی برادبری– گریوز(2004)،حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران(1988) و راهبردهای مقابله ای لازاروس و فلکمن(1985) سنجش شدند. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها مورد تایید اساتید قرار گرفت و پایایی به کمک روش ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب مقادیر 91/0، 91/0، 87/0 و 86/0 به دست آمد. برای آزمون فرضیه ها، از رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافتهها نشان داد: حمایت اجتماعی، هوش هیجانی و سبک مقابلهای مساله مدار به طور منفی و معنی دار و سبک مقابلهای هیجان مدار به طور مثبت و معنی دار اعتیاد به اینترنت دانش آموزان پیش بینی میکنند. همچنین از بین ابعاد حمایت اجتماعی، خانواده و افراد مهم و از بین ابعاد هوش هیجانی، بعد مدیریت رابطه به طور منفی و معنی دار اعتیاد به اینترنت را پیش بینی میکنند
Manuscript profile
Thoughts and Behavior in Clinical Psychology
,
Issue1,Year,
Spring
2020
ابتلا به سرطان، از استرس بالایی برخوردار است. استرس بالا در افراد مبتلا به سرطان، از طریق هورمون کورتیزول باعث پیچیده شدن مشکلات جسمی دیگری در این بیماران میشود. درمانهای روانشناختی مختلفی برای مداخله در کاهش سطح استرس و به طبع آن کمک به بهبودی این بیماران معرفی شده More
ابتلا به سرطان، از استرس بالایی برخوردار است. استرس بالا در افراد مبتلا به سرطان، از طریق هورمون کورتیزول باعث پیچیده شدن مشکلات جسمی دیگری در این بیماران میشود. درمانهای روانشناختی مختلفی برای مداخله در کاهش سطح استرس و به طبع آن کمک به بهبودی این بیماران معرفی شده است. هدف پژوهش حاضر، مقایسهی اثربخشی معنویتدرمانی و درمان شناختی رفتاری بر کاهش سطح کورتیزول خون در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. بدین منظور طی یک پژوهش نیمه آزمایشی با گروه کنترل و پیگیری، 60 نفر (20 نفر آزمایش اول و 20 نفر گروه آزمایش دوم و 20 نفر گروه کنترل) از زنان مبتلا به سرطان پستان بیمارستان شهدای تجریش شهرتهران به روش نمونهی در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و کنترل کاربندی شدند. دوگروه آزمایش طی 8 جلسهی 90 دقیقه ای تحت درمان معنوی و درمان شناختی رفتاری قرار گرفتند ولی گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. گروهها قبل، بعد و 2 ماه پس از اتمام مداخله، از نظر سطح کورتیزول خون مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد هر دو درمان معنوی و شناختی رفتاری بر کاهش سطح کورتیزول بیماران تحت آموزش، موثر بوده و درمان معنوی موثرتر ارزیابی شده است و همجنین این تاثیر درآزمون پیگیری پایدار بوده است. این پژوهش از تاثیر بیشتر مداخلات معنوی در کاهش سطح استرس بیماران حمایت میکند.
Manuscript profile
Thoughts and Behavior in Clinical Psychology
,
Issue1,Year,
Summer
2019
ماهیت بیماری اسکلرودرمی سیستماتیک بسیار تهدیدکننده و ناتوان کننده است و بهداشت روانی را تحت تاثیر قرار می دهد، از جمله منجر به تخریب عزت نفس در بیمار می شود. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر روان درمانی یکپارچه نگر با جهت گیری چهار عامل مشترک بر افزایش عزت نفس و چهار مولفه More
ماهیت بیماری اسکلرودرمی سیستماتیک بسیار تهدیدکننده و ناتوان کننده است و بهداشت روانی را تحت تاثیر قرار می دهد، از جمله منجر به تخریب عزت نفس در بیمار می شود. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر روان درمانی یکپارچه نگر با جهت گیری چهار عامل مشترک بر افزایش عزت نفس و چهار مولفه آن (عمومی، اجتماعی، خانوادگی و شغلی یا تحصیلی) در زنان مبتلا به اسکلرودمی بود. بدین منظور، پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بعد گذشت 3 ماه از مداخله بود. جامعه آماری، شامل زنان مبتلا به اسکلرودرمی است که در سال 2016 به بیمارستان شریعتی و مرکز رماوتیسم ایران مراجعه داشتند. از این میان، 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار این پژوهش، پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت (1967) بود. نتایج تحلیل واریانس با اندازگیری مکرر نشان داد کهروان درمانی یکپارچه نگر با جهت گیری چهار عامل مشترک، عزت نفس و کلیه مولفه ی آن را در زنان مبتلا به اسکلرودمی را افزایش داده و این اثر بخشی بعد از سه ماه نیز ماندگار بوده است. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، درﻣﺎن یکپارچه نگر با جهت گیری چهار عامل مشترک (رابطه درمانی، امید و انتظار درمان، آگاهی افزایی و نظم بخشی رفتار) ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﻣﺪاﺧﻠﻪ ﻣﻮﺛﺮ در ﺑﯿﻤﺎران ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ اسکلرودرمی ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽﮔﺮدد.
Manuscript profile
Thoughts and Behavior in Clinical Psychology
,
Issue5,Year,
Winter
2021
مطالعات قبلی نشان داده است که بسیاری از متخصصان مایل به استفاده از مداخلات معنوی در محیط های بالینی هستند. با این حال، هیچ راهنمای استانداردی برای اجرا، ارزیابی و ارتقاء خود دسترسی ندارند. این مطالعه با هدف تعیین نقش بسته مداخله معنوی (SIP) در تغییر بیان گیرندههای ژن س More
مطالعات قبلی نشان داده است که بسیاری از متخصصان مایل به استفاده از مداخلات معنوی در محیط های بالینی هستند. با این حال، هیچ راهنمای استانداردی برای اجرا، ارزیابی و ارتقاء خود دسترسی ندارند. این مطالعه با هدف تعیین نقش بسته مداخله معنوی (SIP) در تغییر بیان گیرندههای ژن سروتونین و دوپامین، سطوح سرمی اینترلوکین 10-اینترفرون گاما و فاکتور نکروز تومور آلفا، کورتیزول خون، سلامت عمومی، کاهش پریشانی و مشکلات جنسی، تقویت همدلی، رضایت زناشویی و رشد پس از سانحه انجام شد. برای این منظور، طی یک تحقیق چند محوری شامل 10 مطالعه مستقل (16-60 نفر در هر گروه) اثربخشی SIP در انواع شرایط بالینی در بین زنان مبتلا به سرطان پستان در مراحل 1-3 مورد بررسی قرار گرفت. شرکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه از بین بیماران بیمارستان شهدای تجریش طی سال های 1391 تا 1396انتخاب شدند. سطوح IL4 و IFNγ، درصد T-CD و 8 سلول T-CD توسط فلوسایتومتر ارزیابی شد. علاوه بر این، سلامت عمومی، جسمانی شدن، اضطراب، اختلال عملکرد اجتماعی و افسردگی. سلامت معنوی، مشکلات جنسی، رضایت زناشویی و رشد پس از سانحه با استفاده از پرسشنامه استاندارد ارزیابی شد. این تحقیق نتایج قابل قبولی را برای اجرای SIP برای اهداف مورد نظر نشان داد. ارزیابی اندازه اثر برای مقایسه تأثیرات SIP بدون توجه به حجم نمونه، و ارزیابی مجذور ETA (R2) نشان داد که به طور متوسط بیش از 70 درصد از تغییرات مشاهده شده در این مطالعات به دلیل کاربرد مداخله معنوی بوده است. به نظر می رسد مداخله معنوی وضعیتهای زیستی، روانی و اجتماعی بیماران مبتلا به سرطان پستان را بهبود می بخشد.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications