Comparative Literature Studies
,
Issue1,Year,
Summer
2022
عنصر روایت یکی از مهمترین جنبههای ادبیات است که در چند دهة اخیر ذهن بسیاری از پژوهشگران حوزة نقد ادبی را به خود مشغول داشته است. اما در تاریخ ادبیات ایران تاریخ نگاری و آثار تاریخی فی النفسه اثر ادبی محسوب میشده، چراکه منشیان و ارباب رسایل و کارمندان دیوان انشاء و علم More
عنصر روایت یکی از مهمترین جنبههای ادبیات است که در چند دهة اخیر ذهن بسیاری از پژوهشگران حوزة نقد ادبی را به خود مشغول داشته است. اما در تاریخ ادبیات ایران تاریخ نگاری و آثار تاریخی فی النفسه اثر ادبی محسوب میشده، چراکه منشیان و ارباب رسایل و کارمندان دیوان انشاء و علما و ادیبان به کار نوشتن تاریخ مشغول بودهاند و یکی از مهمترین بنیانهای تاریخ نگاری برای آنان آشنایی به فن انشاء و دبیری و مهارت در فنون ادبی بوده است. از نیمههای قرن چهارم به بعد رفته رفته کتابهای بلاغت فارسی، مستقل از رسالات بلاغت عربی، به نگارش درمیآید و بنابراین رسالات تاریخی نیز مورد نقد ادبی قرار میگیرد.دو کتاب مهم تاریخ بلعمی مربوط به قرن چهارم که به دست بلعمی دبیر نگارش یافته و تاریخ ثعالبی که ظاهراً به قلم یک عالم علوم دین نوشته شده به لحاظ نوع روایت و سبک و سیاق به کارگیری مولفههای روایی نمونهایی روشن از تغییر یا چگونگی روند تغییردر کاربری صنایع بلاغی در این یک قرن است. نوشتة حاضر به تحلیل تفاوت روایت در این دو اثر از نظر ارکان روایت، همچون زاویة دید، میزان استفاده از گفتگو به عنوان عنصر پیش برندة پیرنگ و جان بخشی به خوانش روایت، و دیگر مولفه های روایت بر مبنای آرای ناقدان جدید در حوزة روایت می پردازد.
Manuscript profile
Comparative Literature Studies
,
Issue2,Year,
Autumn
2020
شناختنامه یا تکنگاری(Monographie) پژوهشی است که(معمولاٌ) توسط یک نویسنده و در خصوص موضوعی واحد انجام میشود و نتیجه آن که با شرح و تفصیل و جزئیات همراه است، در قالب کتاب، مقاله و یا پایاننامه(رساله) ارائه میگردد. تحقیق به شیوه تکنگاری را نخستین بار فردریک لوپله در More
شناختنامه یا تکنگاری(Monographie) پژوهشی است که(معمولاٌ) توسط یک نویسنده و در خصوص موضوعی واحد انجام میشود و نتیجه آن که با شرح و تفصیل و جزئیات همراه است، در قالب کتاب، مقاله و یا پایاننامه(رساله) ارائه میگردد. تحقیق به شیوه تکنگاری را نخستین بار فردریک لوپله در قرن نوزده در توصیف زندگی کارگران به کار برده است. او نتایج بررسیهای خود را به صورت کتابی زیر عنوان کارگران سال ۱۸۵۵ منتشر کرد. در ایران ابتدا تکنگاری با چاپ کتاب اورازان توسط جلال آل احمد آغاز شد، سپس نوشتن تکنگاریها به شیوه جدیدتری شکل گرفت. موضوع این مقاله نیز اختصاص دارد به شناختنامه محمدعلی اسلامی ندوشن. در این مقاله اسلامی ندوشن معرّفی، آثار او طبقهبندی، سپس مشهورترین آثارش بررسی میگردند.
Manuscript profile
Interpretation and Analysis of Persian Language and Literature Texts (Dehkhoda)
,
Issue1,Year,
Spring
2024
چکیده:
از دیرباز در ایران محمدبن زکریای رازی با دو چهره درخشان و برجسته،یکی چهره پزشکی و دیگر چهره فلسفی مورد توجه محققان بوده است و قراین و شواهد نشان می دهد رازی در آموختن این علوم از محضر استادان و شیوخ عالی رتبه ای بهره مند گشته است.
نخستین پدید آورنده اثری در با More
چکیده:
از دیرباز در ایران محمدبن زکریای رازی با دو چهره درخشان و برجسته،یکی چهره پزشکی و دیگر چهره فلسفی مورد توجه محققان بوده است و قراین و شواهد نشان می دهد رازی در آموختن این علوم از محضر استادان و شیوخ عالی رتبه ای بهره مند گشته است.
نخستین پدید آورنده اثری در باب"رازی شناسی" همانا خود "محمدبن زکریای رازی" است که با تأثّر از سیره های رایج سقراط حکیم همچون پیشوای فلسفی اش،و به مثابتِ خود زیستن نگاری کتاب سیرت فلسفی را در شرح حیات علمی و عملی خویش،با دفاع از مقام «فیلسوف» بودگی اش نوشته است.
مهدی محقّق،سال های متمادی روی زندگی رازی کار کرده و زمان و تلاش زیادی برای روشن کردن نقش او در سنت فلسفه اسلامی جدا از رسالههای مشهور پزشکیاش صرف کرده است.
لازم به یادآوری است که محقق در کتاب پیشین خود السیره الفلسفیه با مقدمه میسوطی،وجوه عقاید فلسفی رازی را مورد بررسی قرار داده است اما "فیلسوف ری " که از صبغه ای جهانی برخوردار است محموعه ای از تحقیقات و نظرات نویسنده است که در آن به شناساندن رازی و تالیفاتش،استادان و معاصران رازی و ارزیابی تفکرات فلسفی وی پرداخته است.
سعی نگارنده در این مقاله علاوه بر معرفی رازی به عنوان دانشمند ایران و کتاب فیلسوف ری،تحلیل اندیشه ها و تفکرات فلسفی رازی با توجه به تفکرات فلاسفه اسلامی و نظام فلاسفه یونانی است.داده های پژوهش به شیوه کتابخانه ای گرد آمده و با روش تحلیلی و توصیفی پردازش شده است.
Manuscript profile
موسیقی، از لوازم و واجبات زیبایی های بصری و شنوایی است. اندک اند سخنانی که به جان بنشینند و از این عامل مهم، یعنی موسیقی، به دور باشند. تقریبا تمام ادبیات کهن ایران گره خورده با این هنر است و قدما با آن که شناختی فرماتیک و اصولی از آن نداشتند، به زیباترین شیوه آن را به More
موسیقی، از لوازم و واجبات زیبایی های بصری و شنوایی است. اندک اند سخنانی که به جان بنشینند و از این عامل مهم، یعنی موسیقی، به دور باشند. تقریبا تمام ادبیات کهن ایران گره خورده با این هنر است و قدما با آن که شناختی فرماتیک و اصولی از آن نداشتند، به زیباترین شیوه آن را به کمند اختیار در می آوردند و شاهکارهایی از نظم می آفریدند؛ از این رو یکی از عواملی که موجبات زیبایی و جذابیت اشعار مولانا محمدباقر خردۀ کاشانی را فرهم ساخته، زیبایی شناسی، موسیقی کلام و آهنگ زبان اوست. زیبایی موسیقی شعر از مؤلفه های اصلی زبان شاعرانه است و بر توالی، نظم و ترتیب واژگان شعری جهت بیان هرچه زیباتر احساسات، عواطف و مضامین شاعرانه دلالت دارد. در این پژوهش که با هدف بررسی جنبه های زیبا شناختی شعر مولانا محمدباقر خردۀ کاشانی صورت می گیرد، تلاش می گردد تا به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی عنصر موسیقی در اشعار باقر خرده مورد بررسی قرار گیرد،لذا موسیقی اشعار باقر خرده در دو مبحث موسیقی بیرونی و کناری بررسی می شود. نتیجۀ این پژوهش نشان از آن دارد که یکی از عواملی که در حسن شهرت باقر خرده و اشعار وی سهم بسزایی دارد، موسیقی شعری اوست که بیشتر متکی بر موسیقی بیرونی، کناری و معنوی می باشد.
Manuscript profile
شعر، انتقال تجربه از طریق فراهم نمودن شگردهای غیر منتظره است. ترکیب سازی یکی از روش های برجسته سازی محسوب می شود. مولانا محمد باقر خرده، از شاعران برجستۀ عصر صفوی است؛ وی از شاعران ترکیب ساز است. در ترکیبات شعری او جلوه های گوناگون موسیقی به چشم می آید. موسیقی، یکی از ع More
شعر، انتقال تجربه از طریق فراهم نمودن شگردهای غیر منتظره است. ترکیب سازی یکی از روش های برجسته سازی محسوب می شود. مولانا محمد باقر خرده، از شاعران برجستۀ عصر صفوی است؛ وی از شاعران ترکیب ساز است. در ترکیبات شعری او جلوه های گوناگون موسیقی به چشم می آید. موسیقی، یکی از عناصر سازندۀ شعری است که به سه دسته تقسیم می شود؛ موسیقی بیرونی(جنبۀ عروضی شعر)، موسیقی کناری(ردیف و قافیه)، موسیقی درونی(انواع توازن های حاصل از ارتباط لفظی و تناسبات معنایی). در این مقاله سعی شده است، ترکیبات شعری نسخه خطی دیوان اشعار مولانا محمد باقر خرده کاشانی از منظر موسیقی درونی بررسی شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که او از موسیقی درونی برای ایجاد نوعی وحدت در محور هم نشینی و جانشینی شعر استفاده نموده. علاوه بر تناسب، زیبایی و تأثیر کلام به غنای زبانی شعر و بار معنایی ترکیبات نیز افزوده است. وی با رعایت تناسب و پیوندی که میان موسیقی و شعر با عناصر دیگر به وجود آورده، نشان داده است که به هدف غایی شعر یعنی بیان مفاهیم و محتوای درونی شعر دست یافته است.
Manuscript profile
فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسی
,
Issue1,Year,
Spring
1402
چینش اشعار در دیوان بیشتر شاعران بر اساس حروف الفبای قوافی شعر شاعراست اما بعضی از شاعران روش دیگری برای چینش شعر در دیوان خود بهکاربردهاند ازجملۀ این شاعران سایری مشهدی است. او شاعر شیعهمذهب دورۀ صفوی است که چیدمان شعرش را بر اساس تکرار چشمی واژگان قرار داده است. ش More
چینش اشعار در دیوان بیشتر شاعران بر اساس حروف الفبای قوافی شعر شاعراست اما بعضی از شاعران روش دیگری برای چینش شعر در دیوان خود بهکاربردهاند ازجملۀ این شاعران سایری مشهدی است. او شاعر شیعهمذهب دورۀ صفوی است که چیدمان شعرش را بر اساس تکرار چشمی واژگان قرار داده است. شگردهایی که در به کار بردن واژگان تکراری داشته باعث افزایش موسیقی، ضربآهنگ، پیوستگی و انسجام متنش شده و سبک شعری خاصی را اینگونه برای خود ایجاد کرده است. واژگان تکراری در شعرش گاهی نشانههای آشکار و پنهانی همراه خود دارند که بهصورت آوایی و معنایی، ساختار متن را میسازند و بر احساس و موضوع موردنظر شاعر تأکید میکنند. ازآنجایی که سبک جدا از جهانبینی، شخصیت و روحیات شاعر نیست میتوان با شناسایی شیوۀ منحصربهفرد شاعر در چیدن اشعار در دیوانش، با مختصات فکری شاعر آشنا و از هدف شاعر در به کار بردن این شیوه خاص آگاه شد. هدف وی از این تکرار آگاهانه، اهمیت دادن به موضوع و جلب توجه مخاطب است، آو با تلقین و تکرار، عواطف زودگذر را در ذهنها رسوخ میدهد واینگونه توانسته است رابطۀ جدانشدنی میان لفظ و معنی را بهوضوح نمایش دهد.از بررسی تکرار واژه ها در شعرش نتیجهگیری میشود که وی شاعری معناگرا و طبیعتگراست. در این پژوهش از روش کتابخانه ای و روش تحلیلی ـ آماری، استفادهشده است.
Manuscript profile
فصلنامه زبان و ادب فارسی
,
Issue2,Year,
Autumn
2016
ابومعین حمیدالدین ناصر بنخسرو قبادیانی، به سال 394 هجری در قبادیان بلخ به دنیا آمد و به سال 481 در یمگان بدخشان از دنیا رفت. درجوانی استعداد ذاتی و میل حقیقت جویی، او را جویای حقایق و اسرار کرد و به سال 437 ترک کار دیوان و خانه و سامان کرد و هفت سال تمام به سفری دور More
ابومعین حمیدالدین ناصر بنخسرو قبادیانی، به سال 394 هجری در قبادیان بلخ به دنیا آمد و به سال 481 در یمگان بدخشان از دنیا رفت. درجوانی استعداد ذاتی و میل حقیقت جویی، او را جویای حقایق و اسرار کرد و به سال 437 ترک کار دیوان و خانه و سامان کرد و هفت سال تمام به سفری دور و دراز پرداخت و سفرنامهای ارزشمند و سرشار از اطلاعات جـغرافـیایی، تاریخـی و اجتـماعـی ترتـیب داد و همین اطلاعات جغرافیایی را در دیوان اشعارش که آیینه تمام نمای روزگار اوست به تصویر کشیده است. استفادههایی که شاعر از نام این شهرها کرده، جالب توجه است. شاعر برای بیان عقاید، آوارگیها، تبلیغ مذهب خویش، مسائل حکمی و کلامی و گاه از دیدگاه صور خیال از نام این شهرها سود جسته است. خراسان را به علت فقها، حکما، علمای نادان و ریاییاش ترک کرده و به درّهای کوچک پناه برده است. بر خراسان دل سوزانده و سنگ و خاک یمگان را با ارزشتر از لعل بدخشان و مشک تاتار دانسته است. بنابراین بررسی علل کاربرد نام این شهرها در رمزگشایی هر چه بهتر اشعار ناصرخسرو موثر است. لذا در این مقاله به بررسی شهرها و علل کاربرد آنها در دیوان شاعر پرداخته شده است.
Manuscript profile
سرزمین هند از نظر دارا بودن نسخههای خطی فارسی، بسیار غنی و درخور توجه است؛ شناسایی این میراث عظیم فرهنگی و تهیۀ فهرستهای موثق و علمی از آنها ضرورتی بیچونوچراست؛ زیرا تحلیل محتوایی فهرستها و منابع هندی نشان میدهد که این منابع در معرفی نسخ خطی فارسی، تصویری روشن به More
سرزمین هند از نظر دارا بودن نسخههای خطی فارسی، بسیار غنی و درخور توجه است؛ شناسایی این میراث عظیم فرهنگی و تهیۀ فهرستهای موثق و علمی از آنها ضرورتی بیچونوچراست؛ زیرا تحلیل محتوایی فهرستها و منابع هندی نشان میدهد که این منابع در معرفی نسخ خطی فارسی، تصویری روشن به خواننده انتقال نمیدهند. از جمله آثاری که در این منابع بهاشتباه معرفی شده، نسخۀ خطی مثنوی سراپای مهری عرب است که آن را به مهری شاعرِ دربار نورجهان و همچنین مهری هروی نسبت دادهاند. در این مقاله ابتدا فهرستی از مهریهای معروف که از آنها در تذکرهها ذکری به میان آمده ارائه میشود، سپس به معرفی مهری عرب و مثنوی سراپای وی میپردازیم و در آخر منابع هندی را که به مثنوی سراپا پرداختهاند، نقد میکنیم. تأکید این مقاله بر نقد، بررسی و بازنگری منابع مرتبط با فرهنگ ایران است که توسط غیرفارسیزبانان نوشته میشود؛ البته ریشۀ بسیاری از اشتباهات و خلط نامها در این منابع را باید در تذکرههای فارسی جستوجو کرد. اطلاعاتی که تذکرهها در اختیار ما قرار میدهند نمیتواند الزاماً صحیح باشد. تذکرهنویسان سه شاعر مهرینام، مهری هروی مصاحب گوهرشادبیگم و همسر حکیم عبدالعزیز، مهری مصاحب نورجهانبیگم و مهری همسر کریمخان زند را با یکدیگر خلط کردهاند و همین امر سبب انتساب اشتباه مثنوی سراپای مهری عرب به سایر شاعران مهرینام شده است.
Manuscript profile
Mytho-Mystic Literature Quarterly Journal
,
Issue1,Year,
Summer
2017
به کار گرفتن قصّه و حکایت برای بیان آموزههای معنوی و تشریح مفاهیم بلند عرفانی از دیرباز، مورد توجه شاعران و نویسندگان فارسی زبان بوده است. در این میان، گاه با حکایتهایی روبهرو هستیم که بهدلیل ظرفیت بالای ساختاری و مفهومی، روایتهایی مشابه و گاه گوناگون از آنها ارا More
به کار گرفتن قصّه و حکایت برای بیان آموزههای معنوی و تشریح مفاهیم بلند عرفانی از دیرباز، مورد توجه شاعران و نویسندگان فارسی زبان بوده است. در این میان، گاه با حکایتهایی روبهرو هستیم که بهدلیل ظرفیت بالای ساختاری و مفهومی، روایتهایی مشابه و گاه گوناگون از آنها ارائه شده است. حکایتتوبة ابراهیم ادهم ازجملۀ این حکایتها است. چگونگی توبۀ ابراهیم ادهم در اغلب منابع عرفانی ذکر شده است؛ مستملی بخاری، ابوالقاسم قشیری، هجویری، خواجه عبدالله انصاری، عطار نیشابوری، مولوی، و کمالالدّین حسین گازرگاهی در آثار خویشآن را روایت کرده اند. در این مقاله،این روایتها با روش توصیفی ـ تحلیلی مقایسه شده اند و از میان آن ها ساختار رواییهشت روایت و شباهتها و تفاوتهای آن هابه لحاظ میزان توجّه به عناصر داستانی بررسی شده است. نتایج حاصل از این مقایسهمُبیّنِ این نکته است که کنشهای داستانی در روایت عطار نیشابوری بیش از سایر روایتها است، صحنهپردازی تنها در روایتعطار دیده میشود، وشخصیت پردازی درتذکرةالاولیاء برجستهتر از هفت روایت دیگر است؛ افزون بر این موارد،عطار و قشیری با استفاده از گفتوگوهای متناسب و سازگار با موقعیت و منش شخصیّتها، بر نمایشی کردن روایت خود تأکیدی ویژهداشتهاند.
Manuscript profile
از جمله شاعران قرن یازدهم هجری شمسی، شاعر گمنامی است به نام سایری / حایری (؟!). نگارنده در این تحقیق برآن است تا با استفاده از روش اسنادی- توصیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای برای نخستین بار به معرّفی شاعر و نسخه دیوان او، مشخص کردن نام اصلی صاحب اثر و تحلیل و بررسی ع More
از جمله شاعران قرن یازدهم هجری شمسی، شاعر گمنامی است به نام سایری / حایری (؟!). نگارنده در این تحقیق برآن است تا با استفاده از روش اسنادی- توصیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای برای نخستین بار به معرّفی شاعر و نسخه دیوان او، مشخص کردن نام اصلی صاحب اثر و تحلیل و بررسی عناصر و مؤلّفههایی که مشخّصکنندۀ سبک شخصی شاعر است؛ بپردازد. نتایج بررسیهای بهعملآمده حاکی از آن است که صاحب اصلی دیوان، سایری است نه حایری؛ که در تذکرهها به نامهای سائر، سایری، سایرای مشهدی معروف است و در دورۀ سلطان سلیمان صفوی از مشهد به اصفهان میآید. دیوان سایری حدود 424 غزل، 124رباعی، یک قصیده، یک قطعه و دو تک بیت ترکی است که در کل شامل 3201بیت فارسی بعلاوۀ دو بیت ترکی است. انواع صور خیال، مضمونهای بکر، ترکیبسازیهای جدید و لغات عامیانه در دیوان او مشهود است. سبک شعری او تکرار چشمی واژههاست. با شگردهای آگاهانه ای که در به کار بردن واژههای تکراری داشته باعث افزایش موسیقی، ضربآهنگ، پیوستگی و انسجام متنش شده است و سبک شعری خاصی را اینگونه برای خود ایجاد کرد؛ واژههای تکراری در شعرش گاهی نشانههای آشکار و پنهانی همراه خود دارند که به صورت آوایی و معنایی ساختار متن را میسازند و بر حس و موضوع موردنظر شاعر تأکید می کند. واژههای تکراری را در بیت پایانی غزل آورده سپس غزل بعدی را با تکرار همان واژه یا واژهها شروع کرده است و به این شیوه، اشعار او زنجیروار به هم متّصلاند و رابطۀجدانشدنی میان لفظ و معنی را به وضوح نمایش میدهد، تنها نسخۀ دیوان مزبور در کتابخانۀ سلطنتی برلین به شمارۀ 3046 موجود است که نسخۀ اساس و مبنای کار در این پژوهش است.
Manuscript profile
The Journal of Epicliterature
,
Issue1,Year,
Summer
2018
تحلیل ساختاری آثار ادبی به دلیل بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی حاکم بر آنها، به درک و دریافت شایستهتر آثار ادبی منجر میشود و با کمک نتایج حاصل از این تحلیلها میتوان به شگردهای خلق آثار مختلف دست یافت و الگوهای مناسب تحلیل هر اثر را کشف کرد. یکی از روشهای تحلیل More
تحلیل ساختاری آثار ادبی به دلیل بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی حاکم بر آنها، به درک و دریافت شایستهتر آثار ادبی منجر میشود و با کمک نتایج حاصل از این تحلیلها میتوان به شگردهای خلق آثار مختلف دست یافت و الگوهای مناسب تحلیل هر اثر را کشف کرد. یکی از روشهای تحلیل ساختاری آثار ادبی، الگوی روایی آلژیرداس گریماس است. کاربرد فرایندها و الگوهای روایتشناسی و نشانه – معناشناسی گریماس در شناسایی ساختار کلی روایت و همچنین تحلیل متون منثور و منظوم فارسی امری ضروری به نظر میرسد و میتوان در متون مختلف با نگاهی نقادانه در پی اثبات یا رد این الگوها در جریان تولید معنا نتایج قابل ملاحظهای ارائه داد. بسیاری از داستانهای شاهنامه بر اساس نظریۀ گریماس بررسی شدهاند. شماری از این داستانها، در برگیرندۀ جلوههای جادو و جادوگری هستند و در این زمینه نیز مطالعات فراوانی صورتگرفته؛ اما تا کنون پژوهشی در خصوص دستور زبان روایت جادو و جادوگری در شاهنامه انجام نشده. هدف از این پژوهش، بررسی ساختار طرح و تحلیل الگوهای کنشی و شناخت سازوکارها و عناصر شکلگیری تولید معنا در روایت جادو و جادوگری در داستان رستم و اسفندیار و بررسی چگونگی تأثیر جادو بر ساختارهای این روایت است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد آنجا که پای کنشگران غیرانسانی (جادویی) به داستانهای شاهنامه باز میشود، این کنشگرها نقشی اصلی در شکلگیری و پیشبرد روایت ایفا میکنند و کنشگران انسانی را به حاشیه میرانند و در حقیقت یک دستورزبان ویژه برای آثار حاوی جادو، خلق میکنند. کشف و شناخت این دستورزبان خاص و ویژگیهای منحصر به فرد سبک نویسنده، میتواند محققین را یاری کند تا بتوانند سره یا ناسره بودن برخی از آنچه به صاحب اثر نسبت داده شدهاست را ثابت کنند
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications