Political and InternationalResearches Quarterly
,
Issue4,Year,
Winter
2023
آب به عنوان ارزشمندترین عامل حیات بوده از این رو، کمبود منابع آبی، نقش مهمی در تشدید تنشهای موجود و بحرانهای جدید بین ملتها و حکومتها دارد. رقابت برای منابع آب مشکلاتی را موجب خواهد شد. بسیاری از کشورها با معضل کمآبی مواجه بوده و در آستانه تنش آبی قرار دارند. بنابرین More
آب به عنوان ارزشمندترین عامل حیات بوده از این رو، کمبود منابع آبی، نقش مهمی در تشدید تنشهای موجود و بحرانهای جدید بین ملتها و حکومتها دارد. رقابت برای منابع آب مشکلاتی را موجب خواهد شد. بسیاری از کشورها با معضل کمآبی مواجه بوده و در آستانه تنش آبی قرار دارند. بنابرین ضمن یک تحقیق میان رشتهای، پیوند علم سیاست و علم هیدروپلتیک در موضوع اختلافهای حاکم بر رودهای مرزی ایران به راهکارهای برون رفت از اختلافات مرتبط با همسایگان شمال شرق پرداخته می شود . در تحقیق مورد نظر با روش تحقیق حاضر با توجه به هدف آن توسعه ای ـ کاربردی است. در این پژوهش در راستای استراتژی استقرایی ـ قیاسی از دو روش کیفی و کمی استفاده به عمل آمده است و بر پایه تعیین سناریو های احتمالی به تبیین اهمیت موضوع دپپلماسی در زمینه آب بخصوص با دو کشور همسایه پرداخته خواهد شد .
Manuscript profile
مسئله قومیت و گروههای قومی در مباحث مربوط به سیاست بینالملل و جامعهشناسی سیاسی در چند دهۀ اخیر اهمیت بسزایی پیدا کرده است. در این راستا، همگرایی ملی به عنوان یکی از عوامل اصلی پایداری نظامهای سیاسی و اجتماعی و یکی از اهداف و حوزههای اصلی جامعهپذیری سیاسی در همه نظ More
مسئله قومیت و گروههای قومی در مباحث مربوط به سیاست بینالملل و جامعهشناسی سیاسی در چند دهۀ اخیر اهمیت بسزایی پیدا کرده است. در این راستا، همگرایی ملی به عنوان یکی از عوامل اصلی پایداری نظامهای سیاسی و اجتماعی و یکی از اهداف و حوزههای اصلی جامعهپذیری سیاسی در همه نظامهای سیاسی نقش اساسی در ثبات حاکمیت و دوام مردم و همچنین توسعه و پیشرفت ملتها در فضای کشور خود و حتی فراتر از آن در محیط بینالمللی دارد. هدف این پژوهش بررسی چالشهای تحقق همگرایی ملی اقوام در ایران میباشد. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی و با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق400 نفر از افراد با قومیت ترکمن در استان گلستان میباشند که به روش کوکران و با استفاده از نمونهگیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه مبتنی بر طیف لیکرت استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق از مدلسازی معادلات ساختاری بر اساس نرمافزار Smart-Pls استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که چالشهای هویتی، معیشتی و نهادی تأثیر منفی و معناداری بر همگرایی ملی اقوام دارد. همچنین بین چالشهای هویتی با چالشهای معیشتی، و چالشهای معیشتی با چالشهای نهادی تأثیر مثبت و معناداری یافت شد.
Manuscript profile
در بین تمامی طیفهای رفتاری انسان، شاید سیاست دشوارترین رفتاری است که بتوان آن را به صورت اتوماسیون درآورد. سیاست ذاتاً امر پیچیدهای است که پیچیدگی رفتار انسان هم به عنوان یک فرد و هم در ابعاد اجتماعی را منعکس میکند. این پیچیدگی در سطح روابط بین الملل بسیار واقعیتر ب More
در بین تمامی طیفهای رفتاری انسان، شاید سیاست دشوارترین رفتاری است که بتوان آن را به صورت اتوماسیون درآورد. سیاست ذاتاً امر پیچیدهای است که پیچیدگی رفتار انسان هم به عنوان یک فرد و هم در ابعاد اجتماعی را منعکس میکند. این پیچیدگی در سطح روابط بین الملل بسیار واقعیتر به نظر میرسد. هوش مصنوعی عرصه ای تأثیرگذار و فراگیر است که دامنه آن تنها به مباحث فنی و مهندسی مربوط نمیشود و حوزه های علوم انسانی و به خصوص صلح و امنیت بین المللی را نیز در بر میگیرد. استفاده از نظریه بازیها به عنوان بخشی از هوش مصنوعی در حوزه علوم سیاسی و روابط بینالملل در قالب حوزههای مشترکی از قبیل توزیع عادلانه، اقتصاد سیاسی، انتخاب عمومی، چانهزنی جنگ، نظریه سیاست اثباتی و نظریه انتخاب عمومی متمرکز شده است. در هرکدام از این حوزهها، محققان مدلهای تئوری بازیهایی را مطرح کردهاند که در آن مدل بازیکنان اغلب در قالب رأیدهندگان، دولتها، گروههای خاص ذینفع و سیاستمداران نشان داده میشوند. از این رو، در تحقیق حاضر به بررسی نقش نظریه بازیها در روابط بینالملل پرداخته خواهد شد.
Manuscript profile
فناوری های نوین به جهت هوشمند کردن می تواند به عنوان پیشران قدرتمند در تحولات آینده جهان باشد.از آنجایی که هوش مصنوعی علوم اجتماعی و علوم سیاسی را به طور عام و روابط بین الملل را به طور خاص تحت تأثیر قرار داده است لذا در این مقاله جایگاه هوش مصنوعی در گسترش روابط دیپلما More
فناوری های نوین به جهت هوشمند کردن می تواند به عنوان پیشران قدرتمند در تحولات آینده جهان باشد.از آنجایی که هوش مصنوعی علوم اجتماعی و علوم سیاسی را به طور عام و روابط بین الملل را به طور خاص تحت تأثیر قرار داده است لذا در این مقاله جایگاه هوش مصنوعی در گسترش روابط دیپلماتیک و سیاست خارجی جامعه آماری کلیه اساتید و متخصصین که در زمینه هوش مصنوعی و مطالعات آمریکا دارای دکتری تخصصی و فوق دکتری بودند، می باشد. این تحقیق، نمونه گیری به صورت گلوله برفی خطی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها علاوه بر مراجعه به کتب و اسناد موجود، بهره گیری از پرسشنامه بسته در مقیاس لیکرت بود.این پژوهش با تکیه بر روش ترکیبی در سطح توصیفی - تحلیلی می کوشد پاسخگوی این سؤال باشد که جایگاه هوش مصنوعی در روابط بین الملل(مطالعه موردی ایالات متحده آمریکا )در ابعاد سیاست خارجی،اقتصاد،فرهنگی و نظامی چه می باشد؟ و چگونه می توان از این فناوری برتر در جهت تحکیم پایه های سیاسی نظام و روابط دیپلماتیک بهره گرفت؟یافته های تحقیق حاکی از آن است که سرمایه گذاری کلان ایالات متحده در زمینه فناوری های نوین و هوش مصنوعی سبب دستیابی به مزیت رقابتی در این حوزه نسبت به سایر کشورهای توسعه یافته شده و به دنبال آن بهبود وضعیت اقتصادی و توسعه و تحقیق در این کشور فراهم گردیده است.این فناوری نوین در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به قدرت برتر نظام در سطح منطقه و جهان کمک شایانی خواهد نمود.
Manuscript profile
از گذشته، پیش بینی آینده و این که نظام جهانی با توجه به متغیرهای گوناگون آن، چه سمت و سویی خواهد داشت و بازیگران سیاسی و دولتمردان حاکم در راستای تامین منافع ملی و صیانت و حفاظت از استقلال و تمامیت ارضی خود به دنبال چه کنش یا واکنش هایی خواهند بود، همیشه به عنوان یک دغد More
از گذشته، پیش بینی آینده و این که نظام جهانی با توجه به متغیرهای گوناگون آن، چه سمت و سویی خواهد داشت و بازیگران سیاسی و دولتمردان حاکم در راستای تامین منافع ملی و صیانت و حفاظت از استقلال و تمامیت ارضی خود به دنبال چه کنش یا واکنش هایی خواهند بود، همیشه به عنوان یک دغدغه و مسئله مطرح بوده و هست. بنابراین بازیگران عرصه بین الملل که همان کشورهای سیاسی می باشند، در جهت احقاق حقوق شهروندی شهروندان خود با سایر بازیگران به رقابت پرداخته و نوعی ستیز و مقابله نانوشته را دنبال می نمایند. لذا با عنایت به تلاش برخی کنشگران موثر از جمله چین، روسیه و اتحادیه اروپا برای شکل دهی به نظم حاکم بر عرصه بین الملل و یا تغییر و دگرگونی در آن، نگارنده را بر آن داشته تا با طرح چند سناریو، آینده نظم بین الملل در سال های منتهی به 2030 میلادی را با استفاده از روش سناریو پردازی در چارچوب نظری واقعگرایی، علت کاوی نماید. از این رو می توان پیش بینی کرد با عنایت به رشد فزاینده اقتصادی، نظامی، فضایی و سیاسی چین، در کنار رویکرد تهاجمی روسیه و ملیگرایی روز افزون اتحادیه اروپا، در پایان دهه سوم قرن بیست و یک میلادی ما نه تنها شاهد تنش ها و تغییراتی در نظم بین الملل خواهیم بود، بلکه نظام حاکم نیز از شکل و صورت کنونی خود که تک قطبی بوده به سوی یک نظام تک – چند قطبی با محوریت آمریکا و چند کانون تاثیرگذار از جمله چین، روسیه و اتحادیه اروپا تغییر مسیر خواهد داد.
Manuscript profile
چکیده
به موازات پیروزی انقلاب اسلامی، روابط ایران و عربستان به عنوان دو قدرت منطقهای به واسطه دلایلی نظیر زعامت ایران/ عربستان بر جهان اسلام، رهبری شیعه/ وهابیت بر منطقه و غربگرایی/ غرب ستیزی دو کشور، به سمت دوآلیسم متعارضی حرکت کرده است؛ هرچند که بعضاً متناسب با مشی More
چکیده
به موازات پیروزی انقلاب اسلامی، روابط ایران و عربستان به عنوان دو قدرت منطقهای به واسطه دلایلی نظیر زعامت ایران/ عربستان بر جهان اسلام، رهبری شیعه/ وهابیت بر منطقه و غربگرایی/ غرب ستیزی دو کشور، به سمت دوآلیسم متعارضی حرکت کرده است؛ هرچند که بعضاً متناسب با مشی سیاست خارجی و منطقهای دولتهای مستقر در ایران، این مهم دچار تحولاتی نیز شده است. با درنظر داشتن این نکته، این پژوهش بر آن است با رویکردی نسبتاً متفاوت در عرصه نظریههای روابط بینالملل که از آن با عنوان واقعگرایی انگیزشی یاد میشود، با بررسی روابط دو کشور از آغاز روی کار آمدن احمدینژاد، به بررسی تطبیقی آن با دولت دکترحسن روحانی بپردازد و این نکته اساسی را مورد آزمون قرار دهد که به رغم تفاوتهای نسبتاً زیادی که بین سیاست خارجی و منطقهای دولت یازدهم با دولت قبلی وجود داشته و دارد، مشی اعتدالگرایی دولت روحانی در گستره سیاست خارجی چه تاثیری بر مناسبات منطقهای ایران و عربستان بر جای گذاشته است و عربستان سعودی چگونه نسبت به این رویکرد، از خود کنش و یا واکنش نشان داده است.
Manuscript profile
Research Letter of International Relations
,
Issue5,Year,
Winter
2021
چکیده بازیگران نظام بینالملل همواره پیشبینی آینده را امری لازم میدانند تا بلکه از این راه، هم کنشها و هم واکنشهای خود را تعیین کنند و هم مختصات آتی نظام جهانی را با هدف حفظ امنیت و منافع خود، مورد شناسایی قرار دهند. بنا به اذعان اندیشمندان روابط بینالملل پس از فرو More
چکیده بازیگران نظام بینالملل همواره پیشبینی آینده را امری لازم میدانند تا بلکه از این راه، هم کنشها و هم واکنشهای خود را تعیین کنند و هم مختصات آتی نظام جهانی را با هدف حفظ امنیت و منافع خود، مورد شناسایی قرار دهند. بنا به اذعان اندیشمندان روابط بینالملل پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جهان عملاً به صورت تک قطبی اداره شده و علیرغم حضور چین، روسیه و اتحادیه اروپا در برخی از رقابتهای جهانی، هنوز هژمونی واشنگتن پا برجاست. نوشتار پیشرو در پاسخ به پرسش آینده نظم بینالملل در افق 2030 میلادی چگونه خواهد بود؟ تلاش کرده تا بر مبنای نظریه بازیها نظم جهانی را پیشیینی کند. نگارندگان با بهرهگیری از روش سناریوپردازی استدلال کردهاند که با توجه به تلاش مداوم دولتهای پیشگفته و بازیگران جدیدی مانند هند و برزیل برای کسب قدرت در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی – امنیتی، نظم جهانی دچار تغییر خواهد شد. از سوی دیگر تلاشهای ایالات متحده آمریکا برای صیانت از هژمونی خود، سبب خواهد شد تا این بازیگر همچنان محوریت کانونی خود را حفظ نماید، در نتیجه میتوانگفت نظام تک قطبی فعلی به نظام تک – چندقطبی با محوریت کانونی فوق و چند کانون تاثیرگذار (چین، روسیه، اتحادیه اروپا، هند و برزیل) تغییر خواهد یافت.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications