Journal of Innovation and Creativity in Human Science
,
Issue2,Year,
Autumn
2017
چکیده زمینه : تربیت پیچیدهترین حوزه فعالیت بشری است،که تحول و توفیق در آن دغدغه همیشگی تاریخ بشربوده و هست.برای موفقیت دراین مسیربایدبه بخشها و عوامل مختلف موثردرآن اهتمام داشته باشیم.خلاقیت، از ویژگیهای برجسته انسانی ودرزمره مباحث محوری تعلیم وتربیت است. هدف : پژوه More
چکیده زمینه : تربیت پیچیدهترین حوزه فعالیت بشری است،که تحول و توفیق در آن دغدغه همیشگی تاریخ بشربوده و هست.برای موفقیت دراین مسیربایدبه بخشها و عوامل مختلف موثردرآن اهتمام داشته باشیم.خلاقیت، از ویژگیهای برجسته انسانی ودرزمره مباحث محوری تعلیم وتربیت است. هدف : پژوهش حاضرقصدداشت تابامراجعه به بخشی ازمنابع اندیشه اسلامی،به استنباط ،توصیف، وتبیین مفهوم خلاقیت ودلالتهای تربیتی آن بپردازد . روش : روش تحقیق دراین پژوهش توصیفی تحلیلی )تفسیری(است. ابتدانگاهی به معناومفهوم خلاقیت شده،وسپس باتوصیف و تحلیلآن دراندیشه اسلامی، استلزامات تربیتی آن استنباط وارائه گردیده است. یافتهها :نتایج تحقیق از فضیلت،اهمیت،وضرورت توجه به خلاقیت رادرزندگی وشبکه پرورش وآموزش حکایت دارد.انسان ازخالق خودجدایی نداشته وهرکنش اوبه نوعی حرکت درتضعیف یاتقویت این اتصال است. خلاقیت،چه درساحت اندیشه وچه درقلمروعمل،امری وجودی است که انسان را،درهرلحظه وبه گونهای خاص،درپیوندطولی وعرضی باکل عناصرهستی نگه میدارد.انواع ابزارمعرفتی که دراین فرایند دخالت دارند،دارای تفاوتهاومراتبی هستند،ودخالت هرشکل ازمنابع وابزارهای شناختی اثرخاص خودرادر تشکیل وتداوم خلاقیت بجامیگذارد.بهعلاوه،ظهور ،اعتبار،واثرگذاری حقیقی خلاقیت منوط به آنست که هماهنگ بااصول وارزشهای الهی حاکم برگیتی باشد. نتیجهگیری :اگر جایگاه خلاقیت رابه خوبی دریابیم،میفهمیم که تبیین وتقویت حضور آن درصحنه تربیت مطلوب وزندگی معقول اجتنابناپذیراست.روانشناسی،اندیشه اسلامی وهرحوزه علمی ومعرفتی به اشکال مختلف براین نیاز اصرارمیورزند واهمیت آن رادر تعالی وشکوفایی مادی ومعنوی انسان متذکرشدهاند .
Manuscript profile
Didactic Literature Review
,
Issue1,Year,
Autumn
2020
دوگانهباوری در یزدانشناسی مَزِدِیَسْنا مفهومی بنیادین است که از لحاظ فلسفی حائز اهمیت میباشد. دوگانهباوری در گاتهای زرتشت با پیکار میان سپندمینو و انگرهمینو آغاز میشود و سپس در خلال اوستای پَسین، بهصورت تقابل میان اهورامزدا و اهریمن سازمان مییابد. در متون پهلوی More
دوگانهباوری در یزدانشناسی مَزِدِیَسْنا مفهومی بنیادین است که از لحاظ فلسفی حائز اهمیت میباشد. دوگانهباوری در گاتهای زرتشت با پیکار میان سپندمینو و انگرهمینو آغاز میشود و سپس در خلال اوستای پَسین، بهصورت تقابل میان اهورامزدا و اهریمن سازمان مییابد. در متون پهلوی، دوگانهباوری با هستیشناسی پیوند میخورد و جهانبینی دو بُنگرای زرتشت در قالب آفرینش و تکوین جهان هستی بر اساس پیکار میان اورمزد و اهریمن شکل میگیرد؛ این پیکار طی چهار دوره ادامه مییابد و سرانجام با پیروزی اورمزد و شکست اهریمن پایان میپذیرد. در این پژوهش، نخست بر اساس گزارشهای سُنتی از آفرینش، مبانی دوگانۀ هستیشناسیِ متون پهلوی بررسی شد؛ سپس با استفاده از روش تحلیلیـ استنتاجی، آموزههای تربیتی موجود در این هستیشناسی استخراج شد. پرورش هوش هستینگر (معنوی)، خردگرایی و نیکورزی، پرورش توانایی داوری اخلاقی بر اساس دیالکتیک موجود در هستی، یگانگی انسان با جهان هستی و پاسداشت طبیعت و پدیدههای طبیعی از جمله آموزههای تربیتی برگرفته از هستیشناسی متون پهلوی هستند.
Manuscript profile
فضایل فکری ویژگیهای پایدار نفس هستند که در دستیابی به معرفت به کار میآیند در رویکرد نوینِ معرفتشناسی فضیلتمحور، بر ارزش معرفتی فضایل فکری بسیار تأکید شده است. معرفتشناسان فضیلتمحور معتقدند که جایگاه شناختی یک باور ویژگیهای معینی (فضایل فکری) از عامل است و در فرآی More
فضایل فکری ویژگیهای پایدار نفس هستند که در دستیابی به معرفت به کار میآیند در رویکرد نوینِ معرفتشناسی فضیلتمحور، بر ارزش معرفتی فضایل فکری بسیار تأکید شده است. معرفتشناسان فضیلتمحور معتقدند که جایگاه شناختی یک باور ویژگیهای معینی (فضایل فکری) از عامل است و در فرآیند معرفت تنها با کاربرد آنها میتوان به حقیقت دست یافت. با وجود این در بینِ نظریهپردازان آن در خصوص ماهیت عمومی فضایل فکری اختلافنظر وجود دارد، بهگونهای که برخی، همچون سوسا آن را قوای معرفتی میدانندکه افراد در اثر کاربردِشان به نحو قابلاعتمادی میتوانند باورهای صادق به دست آورند و برخی دیگر چون زگزبسکی آنها را خصوصیات شخصیتی فکری دانسته که زیر مجموعهای از فضایل اخلاقیاند. این مقاله درصدد است با رویکرد تحلیلی از منظر هر دو نگرش به ماهیت فضایل فکری بنگرد. در حالی که وثوقگرایان شناختی، فضایل فکری را نوعی تواناییهای شناختی طبیعی تلقی میکنند؛ تحلیلها نشان میدهند که تا جایی که مفهوم تحسین در تحلیل شناختی عاملها ضروری است، و برخورداری از فضیلت و توسعۀ آن عمدتاً خارج از کنترل عامل شناختی است، نظریۀ فضیلت به عنوان مهارت، و فهم فضیلتها به عنوان تواناییهای شناختی طبیعی را بهتر که رد کنیم و بپذیریم رویکرد شخصیتمحور با قائل شدن دو مؤلفۀ انگیزش و قابلیت اعتماد برای فضایل فکری و وجود فضیلت بهعنوان یک ویژگی شخصیتی قابل تحسین که به میزان کافی تحتکنترل عامل شناختی است، تبیین مناسبتری از ماهیت فضایل فکری باشد.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications