Journal of Innovation and Creativity in Human Science
,
Issue4,Year,
Winter
2018
زمینه: معماری یکی از حوزههای تأتیرگذار انسانی است که ماهیت آن در هر صورت به طراحی و فرآیند طراحی باز میگردد و بنابراین نقش خلاقیت در ایعاد مختلف آن انکارناپذیر میباشد. طراحی نیز در مفهوم عام آن یک تلاش انگیزشی برای رفع نیازهای انسانی بوده که در مقیاس معماری و به ص More
زمینه: معماری یکی از حوزههای تأتیرگذار انسانی است که ماهیت آن در هر صورت به طراحی و فرآیند طراحی باز میگردد و بنابراین نقش خلاقیت در ایعاد مختلف آن انکارناپذیر میباشد. طراحی نیز در مفهوم عام آن یک تلاش انگیزشی برای رفع نیازهای انسانی بوده که در مقیاس معماری و به صورت کلان با دو رکن اساسی فرم و عملکرد سر و کار داشته و چگونگی و چرایی رابطه این ارکان بنا به ماهیت معماری از دیرباز مطرح بوده است. لذا توجه به نقش بارز خلاقیت معمارانه در بازشناسی و بازتعریف این رابطه اساسی، حائز اهمیت میباشد. هدف: هدف اصلی این تحقیق، واکاوی چیستی رابطه فرم و عملکرد از یک سو و تبیین مولفههای موثر بر آن از سوی دیگر با بهرهگیری از نگرشی مبتنی بر شناخت ابعاد و مراتب وجودی انسان به عنوان کاربر آثار معماری و تعیین نقش خلاقیت در این رابطه است. روش: تحقیق کیفی حاضر با استفاده از یک روش توصیفی و متعاقباً تحلیل محتوای کیفی تحت رویکردی تطبیقی - تفسیری به شناسایی متغیرهای اساسی موجود در نظریات مطرح در باره نسبت فرم و عملکرد معماری پرداخته و با استدلال منطقی و تفکر انتقادی، سعی بر تدقیق و بازتعریف روابط بین آنها داشته است. از آنجایی که نتایج این تحقیق با اتکا به فرآیندهای تحلیلی رهیافته به نظریات محققین و نظریهپردازان پیشین استوار میگردد، لذا میتوان آن را یک فراتحلیل کیفی دانست که عطف به وجوه مورد تمرکز پژوهش، دارای ابعاد انسانشناختی است. نتیجهگیری: با توجه به قرابت محتوایی در مفاهیم طراحی و خلاقیت بویژه در حوزههای هنری از جمله معماری، به نظر میرسد که بتوان در تبیین جامع رابطه فرم و عملکرد از مفهوم خلاقیت بهره گرفته و نهایتا بر این مبنا، مدل مفهومی و متعاقباً نظریهای ارائه نمود که نسبت به موارد پیشین دارای جامعیت بوده و کاستیهای موجود در آنها را مرتفع سازد. با این مضمون که فرم بر مبنای خواهشهای متعدد انسان خلق میشود و به واسطه تأمین عملکردها و فراعملکردها متناسب با ابعاد مختلف خلاقیت به کار رفته در حصول آن، ارضاء نیازهای اولیه و ثانویه بشر را در مراتب مختلف ممکن مینماید.
Manuscript profile
Life Space Journal
,
Issue2,Year,
Autumn_Winter
2022
توسعه شهرها در قرن حاضر برای پاسخگویی به معضلاتی مانند رشد جمعیت، تقاضای عمومی برای زندگی و کار، توجه به گسترش عمودی را افزایش داده است. مجتمع مسکونی مرتفع راهکاری برای پاسخدهی به شرایط حاکم است. این مجموعههای مسکونی در ساختار خود دارای مزایا و معایبی هستند و بسیاری ا More
توسعه شهرها در قرن حاضر برای پاسخگویی به معضلاتی مانند رشد جمعیت، تقاضای عمومی برای زندگی و کار، توجه به گسترش عمودی را افزایش داده است. مجتمع مسکونی مرتفع راهکاری برای پاسخدهی به شرایط حاکم است. این مجموعههای مسکونی در ساختار خود دارای مزایا و معایبی هستند و بسیاری از آنها بر اساس ضوابط مدون و آییننامههای موجود ساختار فضایی خود را شکل دادهاند و ضوابط شاکله اصلی ساختار فضایی در آنها بوده است که در بعضی از آنها این امر بهصورت واضحتری خود را نشان میدهد. این پژوهش با بررسی و اولویتبندی ضوابط با توجه به میزان سهم عاملی آنها در شکلگیری ساختمانهای بلندمرتبه شکل گرفته است. روش تحقیق ترکیبی و از نوع آمیخته کیفی در کمی است. در مرحله کیفی از مصاحبه برای گردآوری اطلاعات و از پرسشنامه در مرحله کمی بهره گرفته میشود. نرمافزارهای مورد استفاده در این پژوهش، در بخش کمیJMP و در بخش کیفی ATLASTI است. نتایج نشان میدهد که بیشترین تاثیرگذاری متعلق به: ضوابط محدودیت ارتفاعی بر فاصله بین عناصر با مقدار(000/1)، ضوابط محدودیت مکانی بر اجزای واحد با مقدار(000/1)، ضوابط اطفای حریق بر اجزای واحد با مقدار (982/0)، ضوابط آسانسور بر بافت با مقدار(000/1) اما کمترین تاثیرگذاری شامل ضوابط محدودیت ارتفاعی با پیوستگی کالبدی (388/0)، ضوابط محدودیت مکانی با بافت(514/0)، ضوابط آسانسور بر پیوستگی کالبدی با مقدار(356/0) و ضوابط اطفای حریق بر فرم با مقدار(246/0)، ضوابط راه خروج با اجزای واحد با مقدار(401/0)، ضوابط ساختار کالبدی بر خوانایی با مقدار(213/0)، پیوستگی کالبدی و ضوابط مصرف انرژی و صرفهجویی با پیوستگی کالبدی با مقدار(388/0)، ضوابط استقرار خودروها با تفاوتهای کالبدی با مقدار(255/0) و ضوابط پیشآمدگی بر عرصه بندی فضایی با مقدار(262/0) است. درنهایت برای بهبود ساختار فضایی و کنترل نقشهای مخرب ضوابط به علت عدم هماهنگی بین ابعاد ساختاری فضا راهبردهای زیر پیشنهاد ارائه شده است.
Manuscript profile
Life Space Journal
,
Issue6,Year,
Autumn_Winter
2024
بناهای فرهنگی بهعنوان مجموعههای نمادین و زیبای شهری، هویت یک شهر و یا منطقه را پدید میآورند که همواره متأثر از ساختوسازهای گوناگون بوده است. ساختوسازها بیش از هر چیز فرم و کالبد بنا را مورد تحول قرار میدهند که با عدم شناخت و تأثیرگ More
بناهای فرهنگی بهعنوان مجموعههای نمادین و زیبای شهری، هویت یک شهر و یا منطقه را پدید میآورند که همواره متأثر از ساختوسازهای گوناگون بوده است. ساختوسازها بیش از هر چیز فرم و کالبد بنا را مورد تحول قرار میدهند که با عدم شناخت و تأثیرگذاری مؤلفهها و میزان اثرات آنها بر یکدیگر باعث واگرایی در فرم و کالبد آنها شده است. این امر در بناهای فرهنگی نوساز بهصورت مشهود قابلرؤیت است. تکنولوژی در حوزه ساختوساز، باعث پیدایش انواع مصالح ساختمانی و همچنین نحوه کاربست آنها در حالات گوناگون شده است. مقاله حاضر بر آن است که با خوانش مؤلفههای ادراک تکتونیک در معماری به تبیین سهم عاملی هریک از مؤلفهها در خلق زیبایی بناهای فرهنگی دوره حال و آینده بپردازد. روش تحقیق از نوع ترکیبی، لانه کردن و از نوع کیفی در کمی است؛ که با استفاده از بخش کیفی ابزار کمی تدوین میشود. برای تدوین سؤالات مرحله کیفی و انجام مصاحبه نیمه ساختار با متخصصین از مرور نظاممند ادبیات برای استخراج و مفاهیم در حوزه نظری استفاده میشود. سپس مصاحبه با 36 نفر از متخصصین که با سیستم گلوله برفی و همچنین برای آنها معیار ورود به تحقیق لحاظ میشود، آغاز میگردد. نتایج از نفر 28 ام به بعد داری اشباع نظری بوده است تقلیل دادهای در حوزه کیفی با کدگذاری باز با رویکرد توصیف و تفسیر صورت، در نرمافزار ATLASTI صورت میگیرد. محدوده مطالعاتی بناهای فرهنگی معاصر دو دهه اخیر شهر تهران است. در بخش کمی برای اثرگذاری هریک از مؤلفههای ادراک تکتونیک، پرسشنامه با طیف لیکرت به ازای هر مؤلفه تدوین میگردد. در این مرحله برای تحلیل دادهها از نرمافزار ORIGINPRO استفاده میشود. نتایج حاکی از این است که بر اساس یافتههای بهدستآمده از مدل رگرسیونی مشخص میشود بیشترین ضریب تعیین با مقدار(000/1) مربوط به مؤلفه فن ساخت و کمترین مربوط به مؤلفه تزئینات با مقدار(265/0) است.