شبکه های اجتماعی، به محلی برای حضور اقشار مختلف جامعه به ویژه جوانان و مکان تبادل آرا و افکار و تأمین نیازهای متناسب با زندگی اجتماعی ایشان تبدیل شده اند علاوه بر اینکه مرجع تأمین بسیاری از نیازهای فرهنگی و اجتماعی اعضای خود هستند، این امکان را برای اعضا فراهم میکنند که More
شبکه های اجتماعی، به محلی برای حضور اقشار مختلف جامعه به ویژه جوانان و مکان تبادل آرا و افکار و تأمین نیازهای متناسب با زندگی اجتماعی ایشان تبدیل شده اند علاوه بر اینکه مرجع تأمین بسیاری از نیازهای فرهنگی و اجتماعی اعضای خود هستند، این امکان را برای اعضا فراهم میکنند که همزمان با انجام سایر فعالیت های اجتماعی از طریق رایانه یا تلفن همراه، فعالیت خود را در این جوامع مجازی نیز پیگیری کنند. برای این که یک رسانه بتواند تاثیرات ژرف بر مخاطب خود بگذارد باید به تکنیک های اغنایی دست یازد. پس از اقناع شدن مخاطب نحوه نگرش وی تغییر یافته و سبک زندگی و رفتاری کسی را تقلید می کند که وی را اقناع کرده است. پس رسانه میتواند معبری برای اقناع باشد یا خود سبک خاصی از زندگی را ترویج دهد. این مقاله در پی آن است که مولفه های شبکه اجتماعی را با توجه به تعاریف بین المللی و مورد وثوق، استخراج نموده و به این سوال کلیدی پاسخ دهد که ارتباط میان اقناع رسانه ای شبکه های اجتماعی و سبک زندگی مخاطبان خود چگونه است. در این پژوهش که با روش توصیف، تبیین و تحلیل اطلاعات گردآوری شده، مشخص می شود که اقناع رسانه ای که توسط شبکه اجتماعی انجام می گردد ممکن است باعث تغییراتی در سبک زندگی کاربران گردد. روش تحقیق بر اساس ماهیت دادهها از نوع کمی، جزو تحقیقات پیمایشی میباشد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده و با استفاده از ضریب آلفای گرونباخ 0.92 پایایی آن تایید گردیده است.
Manuscript profile
این پژوهش بر اساس نظریه گفتمان لاکلائو و موفه، نظامهای معنایی دو گفتمان رسمی/دولتی و محافظهکاری و پیکارهای گفتمانی آنها پیرامون برجام و فرآیندهای حاشیهرانی و برجستهسازی گفتمان رسانهای آنها را از طریق دو قطبیسازی آشکار ساخته است. محتواهای شش رسانه برای هر گفتمان More
این پژوهش بر اساس نظریه گفتمان لاکلائو و موفه، نظامهای معنایی دو گفتمان رسمی/دولتی و محافظهکاری و پیکارهای گفتمانی آنها پیرامون برجام و فرآیندهای حاشیهرانی و برجستهسازی گفتمان رسانهای آنها را از طریق دو قطبیسازی آشکار ساخته است. محتواهای شش رسانه برای هر گفتمان در دورهی 1394 لغایت 14 آبان 1397 در دو سطح خرد و کلان بررسی شد. در سطوح کلان، بر مبنای نظریهی گفتمان و در سطوح خرد تحلیل متن بر اساس دو قطبیها به مثابهی سامانهی نشانگانی مجزا صورت گرفت. تعداد 7 دوگانه (دو قطبی) در دو گفتمان رسانهای این پژوهش شناسایی شد. مفصلبندی گفتمانها در متون رسانهای معطوف به بازنمایی دو قطبی از برجستهسازی خود و حاشیهرانی دیگری همراه است. گفتمان رسمی/دولتی وقتهی رفع تحریمها و دوگانههای توافق خوب/توافق بد و شفافیت/رانت را به میدان میآورد. گفتمان محافظهکاری نیز وقتههای ایدئولوژیک تعریف کرده و دالهای مرکزی خود را معطوف غیریتسازی میکند تا سیطرهی هژمونیک دوگانههای گفتمان رقیب در قالب تعامل سازنده و دوگانهی تعامل/تقابل را بشکند. گفتمان رسمی/دولتی از طریق دالهای تهی قصد دارد نظام معنایی گفتمان خود را مفصلبندی کند. هر دو گفتمان دالهای موجود حوزهی گفتمانگونگی رقیب را با هدف ایجاد دو قطبی استخدام کردهاند. بعد از تهدید برجام، هر دو گفتمان دالهای شناور را به خدمت گرفتهاند.
Manuscript profile
مطالعه حاضر با هدف شناسایی نحوه بازتاب سبک دینی در سریالهای خانوادگی ماه رمضان و با یک رویکرد ترکیبی انجام شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل صاحبنظران و کارشناسان حوزه سبک زندگی و رسانه شامل اساتید دانشگاه، حوزه، مدیران و مسئولان رسانه ملی میباشد و در بخش کمی نیز More
مطالعه حاضر با هدف شناسایی نحوه بازتاب سبک دینی در سریالهای خانوادگی ماه رمضان و با یک رویکرد ترکیبی انجام شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل صاحبنظران و کارشناسان حوزه سبک زندگی و رسانه شامل اساتید دانشگاه، حوزه، مدیران و مسئولان رسانه ملی میباشد و در بخش کمی نیز جامعه آماری شامل کلیه سریالهای پخش شده در ماه رمضان سال 1397 از شبکههای یک، دو و سه است. یافتههای کیفی پژوهش مبین آن است که نوع پوشش، دین باوری، ارتباطات اخلاقی اسلامی، خویشتن داری، کمک به دیگران، توجه به ارزشهای اقتصادی همراه با گذشت و کمک به دیگران، بخشش، صداقت، تعاون، آثار اعمال، توسل به ائمه، توکل به خدا، امید، خانواده، صله رحم، تکریم ایتام، تقواگرایی، اعتدال و میانهروی، پایبندی به ارزشهای اخلاقی مؤلفههایی از سبک زندگی دینی هستند که در سریالهای خانوادگی ماه رمضان سیمای جمهوری اسلامی بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاند. یافتههای کمی نیز نشان داد که لباس و پوشش، خوردن و آشامیدن، مسکن و امکانات زندگی و خواب و بیداری بالاترین درصد فراوانی را در میان مؤلفههای تعامل انسان با خود در سبک زندگی دینی دارا میباشند
Manuscript profile
راهپیمایی اربعین یکی از آیینهای مذهبی جهان است که سالانه میلیونها نفر در آن مشارکت دارند. این پژوهش در حوزه رسانه، دین و ارتباطات است. دستیابی به ابعاد رسانهای راهپیمایی اربعین از اهداف اصلی این پژوهش میباشد که با استفاده از روش نظریه مبنایی و انجام مصاحبه با خبرگان More
راهپیمایی اربعین یکی از آیینهای مذهبی جهان است که سالانه میلیونها نفر در آن مشارکت دارند. این پژوهش در حوزه رسانه، دین و ارتباطات است. دستیابی به ابعاد رسانهای راهپیمایی اربعین از اهداف اصلی این پژوهش میباشد که با استفاده از روش نظریه مبنایی و انجام مصاحبه با خبرگان، طی فرآیند کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مؤلفهها استخراج و ارائه گردیده است. یافتههای پژوهش نشان داد؛ راهپیمایی اربعین از دو نوع ارتباطات درونی و بیرونی برخوردار است. بعد درونی بیشتر شامل "ارتباطات میان فردی سنتی" و بعد بیرونی مربوط به کسانی است که اخبار و اطلاعات این راهپیمایی را از طریق رسانههای مختلف دریافت میکنند که به "ارتباطات جمعی" مربوط میشود و به دو دسته "ارتباطات رسمی" و "ارتباطات غیررسمی" تقسیم میشود. در ارتباطات درونی این راهپیمایی، "فرستندگان" و "گیرندگان" پیام خود "شرکتکنندگان" هستند اما در ارتباطات بیرونی میان فرستندگان و گیرندگان پیام تفاوت وجود دارد. فرستندگان به دو دسته تقسیم میشوند. دسته اول "گزارشگران" و "خبرنگاران رسمی" هستند که در راهپیمایی شرکت دارند و وظیفه "اطلاعرسانی" و "تولید خبر" برای رسانههای رسمی را بر عهده دارند. دسته دوم "گزارشگران مردمی" هستند که پیامهایی از خود و رویدادهای اطراف خود در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند. مخاطبان دارای ویژگیهای "مخاطبان آیینی" میباشند و الگوی آن "مراودهای - تعاملی" ارزیابی میشود. "برد رسانهای راهپیمایی اربعین" با عنایت به "مخاطبین فراملی" آن، برد رسانهای فراملی و جهانی قلمداد میشود.
Manuscript profile
Journal of Innovation and Creativity in Human Science
,
Issue4,Year,
Winter
2017
زمینه: افزایش خلاقیت در سازمان ها می تواند به ارتقای کمیت و کیفیت خدمات، کاهش هزینه ها، جلوگیری از اتلاف منابع، کاهش بروکراسی و بالتبع افزایش کارآیی و بهره وری و ایجاد انگیزش در رضایت شغلی در کارکنان منجر شود. از آنجایی که عمده کار و فعالیت انسان در سازمان ها انجام گر More
زمینه: افزایش خلاقیت در سازمان ها می تواند به ارتقای کمیت و کیفیت خدمات، کاهش هزینه ها، جلوگیری از اتلاف منابع، کاهش بروکراسی و بالتبع افزایش کارآیی و بهره وری و ایجاد انگیزش در رضایت شغلی در کارکنان منجر شود. از آنجایی که عمده کار و فعالیت انسان در سازمان ها انجام گرفته و عامل ایجاد پرورش خلاقیت، در محدوده علم و هنر مدیریت است. هدف: این پژوهش برای یافتن عوامل مؤثری همچون تخصیص بودجه مورد نیاز، دیدگاه مدیران به جایگاه روابط عمومی، داشتن برنامه راهبردی ارتباطی، عملکرد ارتباطات درون و برون سازمانی و میزان بهره مندی از تکنولوژی های نوین ارتباطی در روابط عمومی از دیدگاه مسئولین روابط عمومی ادارات کل و مدیریت درمان در سراسر کشور پژوهش انجام شده است، در واقع هدف اصلی این پژوهش بررسی خلاقیت روابط عمومی و عوامل مؤثر بر آن در سازمان تأمین اجتماعی است. روش: در این پژوهش با استفاده از روش پژوهش پیمایشی به روش تمام شمار (بدون نمونه گیری) انجام شده است. که برای توصیف و تجزیه و تحلیل نتایج از روش های آماری توصیفی و استنباطی بهره گرفته شده است. یافته ها: در این پژوهش پاسخگویان، دیدگاه مدیران به جایگاه روابط عمومی، داشتن برنامه راهبردی ارتباطی، تخصیص بودجه مورد نیاز، فعالیت درون و برون سازمانی، استفاده از تکنولوژی های ارتباطی نوین را در خلاقیت و کارایی روابط عمومی مؤثر دانستند و اظهار داشتند با توجه به این عوامل، روابط عمومی می تواند سازمان را در رسیدن به یک الگوی ارتباطی دوسویه هم سنگ بین سازمان و جامعه یاری کند. نتیجه گیری: روابط عمومی سازمان تأمین اجتماعی در زمینه استفاده از خلاقیت در بکارگیری تکنولوژی های ارتباطی از ظرفیت شبکه-های اجتماعی، تلویزیون، تبلیغات اینترنتی و محیطی بهره مناسبی نمی برد. و در تدوین برنامه راهبردی ارتباطی برای دریافت بازخورد از طریق افکار سنجی و نظر سنجی نیازمند باز تعریف و تدوین نظام نامه جامع ارتباطی است.
Manuscript profile
The Journal of Productivity Management
,
Issue51,Year,
Winter
2019
هدف این پژوهش تشخیص تأثیر سرمایه های فرهنگی و اجتماعی بر استقرار مدیریت دانش در دانشگاه آزاداسلامی شهر تهران و ارائه الگوی مطلوب برای آن می باشد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی، باروش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری آن کلیه مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد شهر تهران بودند More
هدف این پژوهش تشخیص تأثیر سرمایه های فرهنگی و اجتماعی بر استقرار مدیریت دانش در دانشگاه آزاداسلامی شهر تهران و ارائه الگوی مطلوب برای آن می باشد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی، باروش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری آن کلیه مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد شهر تهران بودند که از بین آنها، تعداد 384 نفر از براساس فرمول کوکران و با استفاده از روش تصادفی طبقه ای، به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، سه پرسش نامه سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و پرسش نامه استقرار مدیریت دانش بوده است. روایی پرسش نامه با تأیید خبرگان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای سرمایه فرهنگی 0/87، سرمایه اجتماعی 0/89 و برای پرسش نامه استقرار مدیریت دانش 0/90 محاسبه شد. داده های آماری نیز با استفاده از رگرسیون و تحیل عاملی تأییدی، بر اساس مدل مفهومی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی با استقرار مدیریت دانش در دانشگاه آزاد اسلامی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و همچنین این دو نوع سرمایه، بر تمامی ابعاد استقرار مدیریت دانش در دانشگاه آزاد اسلامی تهران تأثیرگذار بودند.
Manuscript profile
این مقاله با هدف مطالعه تحول مرجعیت دینی بر اساس ابعاد فرهنگ دینداری برساخت شده در شبکه اینستاگرام انجام شده است. پژوهشگر که رویکردی استقرایی به موضوع داشت، تنها با تأکید بر دو نکته محورهای نظری خود را برای گردآوری داده ها مشخص نمود که عبارتاند از: کثرت گرایی دینی م More
این مقاله با هدف مطالعه تحول مرجعیت دینی بر اساس ابعاد فرهنگ دینداری برساخت شده در شبکه اینستاگرام انجام شده است. پژوهشگر که رویکردی استقرایی به موضوع داشت، تنها با تأکید بر دو نکته محورهای نظری خود را برای گردآوری داده ها مشخص نمود که عبارتاند از: کثرت گرایی دینی موجب از میان رفتن انحصارگرایی نمی شود و در ضمن، صرفاً انحصارگرایی در دین به پذیرش مرجعیت دینی منتهی نخواهد شد. پس از مرور بحث های نظری در این باره و مقایسه آن با پژوهش های انجام شده، گردآوری داده ها را بر اساس اصول روش نتنوگرافی (مردم نگاری آنلاین) انجام داد. در بخش نمونه گیری ۱۵ صفحه در اینستاگرام که متعلق به دیدگاه های مختلف دینی بودند و منتسب به افراد شناخته شده که موافقان و مخالفان فرهنگ دینداری حاکم بر جامعه را شامل می شد، انتخاب شد. در بخش گردآوری داده ها پست های تصویری، نوشتاری و صوتی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که فرهنگ دینداری دارای ابعاد مناسکی، پیامدی، تجربی، اعتقادی و اخلاقی هستند، اما نقش این ابعاد در تحول جایگاه مرجعیت سنتی به یک میزان نبوده است. در بُعد مناسکی، مرجعیت سنتیِ دینی جایگاه ویژه ای دارد، اما در بُعد پیامدی مرجعیت عقل و انتقاد عقلانی در برابر مرجعیت سنتی قرار می گیرد و دیدگاه های متفاوتی را در کارکردهای فرهنگ دینی نشان می دهد. تنوع تجربیات دینی به تنوع دیدگاه ها در نسبت دادن تجربه ها به مرجعیت سنتی نقش داشته و جایگاه مرجعیت سنتی در بُعد تجربی تضعیف شده است. در بُعد اخلاقی با دو سنخ قضاوت اخلاقی و قضاوت عقلانی مواجه هستیم که تعاریف معرفت شناختی از دین را با مرجعیت های چندگانه مشخص می کند و در بُعد اعتقادی، بدون خدشه وارد شدن به محورهای اساسی دین، مرجعیت چندوجهی بازنمایی شده است. درنهایت، چهار نوع مرجعیت در انواع دینداری مرجعیت گرا شناسایی شد که عبارتاند از مرید در دینداری عرفانی، ائمه و مرجع تقلید در دینداری سنتی، معیار عقلانیت در دینداری عقل گرا و تفسیر شخصی در دینداری خودمرجع.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications