• Home
  • مختار ابراهیمی

    List of Articles مختار ابراهیمی


  • Article

    1 - بازنمود «دیگری» در شعر عارف قزوینی و میرزاده عشقی از منظر نظریۀ پسااستعماری
    Interpretation and Analysis of Persian Language and Literature Texts (Dehkhoda) , Issue 3 , Year , Autumn 2024
    مطالعات پسااستعماری رویکردی بین رشته‌ایی است که در دهه‌های گذشته گسترش فراوان داشته است. این مطالعات به طور مشخص در حوزۀ ادبیات و تولیدات فرهنگی به واکاوی و نقد بازنمودهای گفتمان پسااستعمار در دوران پسااستقلال می‌پردازد. در این حوزة مطالعاتی، مفاهیم پسااستعماری همچون ار More
    مطالعات پسااستعماری رویکردی بین رشته‌ایی است که در دهه‌های گذشته گسترش فراوان داشته است. این مطالعات به طور مشخص در حوزۀ ادبیات و تولیدات فرهنگی به واکاوی و نقد بازنمودهای گفتمان پسااستعمار در دوران پسااستقلال می‌پردازد. در این حوزة مطالعاتی، مفاهیم پسااستعماری همچون اروپامحوری، جنسیت، فرودست، دیگری، نژادگرایی و گفتمان شرقشناسی، در دو مقولة کلی استعمارگر و استعمارزده واکاوی می‌شود.این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و براساس استقرا از مجموعه اشعار عارف قزوینی و میرزاده عشقی و با تکیه بر نظریات پسااستعماری به بررسی بازنمود دیگری در شعر آن‌ها پرداخته و از منطر گفتمان پسااستعماری، نشان می‌دهد که این شاعران چگونه در برابر دوگانه‌سازی گفتمان استعماری، به بازیابی هویت خودی در برابر دیگری سازی غرب پرداخته اند و در عین مبارزه با استعمارگران، گاه با متوسل شدن به ناسیونالیسم باستانگرایی افراطی، در شناخت مقاصد استعمار مدرن دچار اشتباه شده‌اند که نتیجه‌اش به سود استعمار و استبداد و تحکیم پایه های قدرت او تمام شده است. Manuscript profile

  • Article

    2 - بررسی دیدگاه زن مدارانه و بازتاب آن در آثار سیمین دانشور
    Woman Cultural Psychology , Issue 28 , Year , Summer 2016
    هدف از پژوهش حاضر بررسی دیدگاه زن مدارنه در آثار سیمین دانشور است تا به این پرسش پاسخ داده شود که، آیا او در آثار داستانی خود گرایش‌های زن مدارانه و فمینیستی داشته است؟ داستان‌های دانشور، که از نویسندگان معاصر است، نوعی دیدگاه رئالیستی است که نسبت به وضعیت زن در جامعه و More
    هدف از پژوهش حاضر بررسی دیدگاه زن مدارنه در آثار سیمین دانشور است تا به این پرسش پاسخ داده شود که، آیا او در آثار داستانی خود گرایش‌های زن مدارانه و فمینیستی داشته است؟ داستان‌های دانشور، که از نویسندگان معاصر است، نوعی دیدگاه رئالیستی است که نسبت به وضعیت زن در جامعه و روزگار دارد. در پردازش شخصیت زن، نویسنده تلاش می‌کند که با نمادگرایی زنی بیافریند که باید باشد. این سازگاری نتیجه‌ی تحکّم خودآگاه و گاهی ناخودآگاه جامعه‌ی مردسالار است. او با تصویر و ترسیم مسایلی چون ازدواج سنتی، تنوع طلبی مردان، رفتارهای ناپسند زنانه، مباحث فمینیستی، حقوق اجتماعی زن، رابطه‌ی کودک و مادر و احساسات مادرانه، کار بیرون از خانه و ... در آثار داستانی خود، گرایش‌های فمینیستی و طرفداری از حقوق زن را به نمایش گذاشته است. البته نباید از نظر دور داشت که دانشور طرفدار فمینیسمی معتدل است به گونه‌ای که بتواند نقش خود را در جامعه به خوبی و شایستگی ایفا کند. Manuscript profile

  • Article

    3 - «تحلیل بلاغی و تأویلی تصویر خورشید در مثنوی»
    فصلنامه زبان و ادب فارسی , Issue 2 , Year , Autumn 2015
    این مقاله در پی نمایاندن محوری ترین و کانونی ترین تصویر در جهان ذهن و اندیشه ی مولوی است. نویسنده درصدد است با تجزیه و تحلیل این تصویر پویا و پرابهام در مثنوی با تکیه بر دلالت های ساده ی زبانی و صورتهای بلاغی، الگوی اندیشگی شاعر را بررسی کند. مولوی چه آن زمان که در بلخ( More
    این مقاله در پی نمایاندن محوری ترین و کانونی ترین تصویر در جهان ذهن و اندیشه ی مولوی است. نویسنده درصدد است با تجزیه و تحلیل این تصویر پویا و پرابهام در مثنوی با تکیه بر دلالت های ساده ی زبانی و صورتهای بلاغی، الگوی اندیشگی شاعر را بررسی کند. مولوی چه آن زمان که در بلخ(خراسان) می زیست و چه وقتی که در معرض آفتاب شمس در قونیه قرار گرفت، محو تابناک ترینتجلی حق بود. در این پژوهش، ضمن اینکه به ویژگی های صوری و ذاتی خورشید اشاره شده، مقاصد مولوی نیز برای بیان امور غیرحسی، غیبی، آن جهانی و غیرمادی کاملاً هویدا گشته است. Manuscript profile

  • Article

    4 - رویکرد تعلیمی مولوی در مواجهه با زبان
    Didactic Literature Review , Issue 3 , Year , Autumn 2023
    مولوی در مثنوی به دلیل اتخاذِ رویکردِ شاعرانه، عارفانه و تعلیمی و مواجهه‌های متعددی که با زبان دارد و دربارة فهم، ذات، قصد و غایتِ آن، واجد دیدگاه‌های خاصی است. مولوی در مثنوی غالباً با دو رویکرد کلان مواجه است: نخست رویکرد تعلیمی که بازتاب‌دهندة نگرش‌های دینی، معنوی و More
    مولوی در مثنوی به دلیل اتخاذِ رویکردِ شاعرانه، عارفانه و تعلیمی و مواجهه‌های متعددی که با زبان دارد و دربارة فهم، ذات، قصد و غایتِ آن، واجد دیدگاه‌های خاصی است. مولوی در مثنوی غالباً با دو رویکرد کلان مواجه است: نخست رویکرد تعلیمی که بازتاب‌دهندة نگرش‌های دینی، معنوی و اخلاقی اوست و دوم، رویکرد وجودی و انتولوژیک که انعکاس‌دهندة نگرش عرفانی، تفسیری و تأویلی وی است. در پژوهش حاضر نشان داده‌ایم که تلقی مولوی از زبان، غالباً ابزاری برای تعلیم مفاهیم اخلاقی و تعلیمی است حال آن‌که به‌دلیل نگرش عرفانی، تفسیری و تأویلی، بارقه‌هایی از نگرش وجودی و انتولوژیک نیز در تفکر و شعر وی شکل گرفته‌است. چنین قرابت‌هایی نمی‌بایست منجر به بدفهمی از مثنوی و تطبیق آن با آراء برخی فیلسوفان غربی شود. در پژوهش حاضر نشان داده-ایم برخلاف برخی پژوهش‌ها، که میان مولوی و فیلسوفان غربی، و مشخصاً هایدگر، ارتباط‌های فلسفی برقرار کرده‌اند، اگرچه برخی شباهت‌ها و اشتراکات لفظی و ظاهری وجود دارد، اما دارای تفاوت‌های بنیادین و عمیقی با یکدیگر هستند. در نگرش مولوی، زبان غالباً ابزاری ناقص، و هم‌چنین حاملِ مفاهیم تعلیمی است و غالب بودن عنصر تعلیمی در مقایسه با ابعاد فلسفی، موجب می‌شود تا نتوان نگرش مولوی نسبت به زبان را با نگرش فیلسوفانی چون هایدگر یکسان تلقی کرد. Manuscript profile

  • Article

    5 - بررسی و نقد بن‌مایۀ اساطیری دیو در منظومۀ ویس و رامین و داستان گنبد پنجم هفت‌پیکر نظامی
    Mytho-Mystic Literature Quarterly Journal , Issue 2 , Year , Autumn 2020
    اسطوره‌ها، به عنوان زیرساخت و پشتیبان فرهنگ در متون غنایی فارسی، نقش مهمی در بازنمایی خویش‌کاری شخصیت‌های روایی داشته است. در همین راستا، در روایت‌های اساطیری آفرینش، دیو و اهریمن با نقش نابودگری خود، در زیرساخت داستان سبب پس زدن شخصیت‌های اهورایی شده است. اگر از این زا More
    اسطوره‌ها، به عنوان زیرساخت و پشتیبان فرهنگ در متون غنایی فارسی، نقش مهمی در بازنمایی خویش‌کاری شخصیت‌های روایی داشته است. در همین راستا، در روایت‌های اساطیری آفرینش، دیو و اهریمن با نقش نابودگری خود، در زیرساخت داستان سبب پس زدن شخصیت‌های اهورایی شده است. اگر از این زاویه به موضوع بنگریم، بن‌مایۀ دیو باعث غنای داستانی در هر دو منظومۀ ویس و رامین و داستان گنبد پنجم هفت‌پیکر است و هر دو شاعر با تقابل نیروهای اهریمنی و اهورایی، شوق دوگانۀ خیر و شرّ را در ژرف‌ساخت روایت برجسته‌ کرده‌اند. در هر دو منظومه، روایت‌گر می‌کوشد با گفتار و رفتار شخصیت‌ها، اخلاق و حکمت را رنگ و نمای پیروزمندانه بزند، اما پردازش و پرورش نقش دیو در ژرف‌ساخت دو منظومه، یکسان نیست. مقالۀ حاضر، با روش تحلیلی و توصیفی، می‌کوشد خویش‌کاری بن‌مایۀ اساطیری دیو، در ظاهر و بطن روایت این دو داستان را بررسی و تعیین کند. در زیرساخت اسطوره‌ای منظومۀ ویس و رامین که نبرد میان اهریمن و اهورامزداست، اخلاق و حکمت اهورایی که شاه‌موبد نماد آن است، در برابر عشقِ ویس و رامین شکست می‌خورد، درحالی‌که در هفت‌پیکر نظامی، خرد اشراقی (اهورایی) و روح قدسی بر اهریمن نفس چیره می‌گردد. باید یادآوری کرد که نوع نگرش شاعر و فضای اندیشگانی پیشامتن، به‌ویژه اندیشۀ زرتشتی، زروانی و مانوی حاکم بر این دو منظومه، سبب تفاوت‌هایی در تصویرپردازی‌ها و روایت‌گری‌های داستان‌ها شده است. Manuscript profile

  • Article

    6 - طلسم جمشید «نقد و بررسی بن‌مایه‌ای اسطوره‌ای در منظومه‌های پهلوانی و طومارهای نقالی با تکیه بر سام‌نامه»
    Mytho-Mystic Literature Quarterly Journal , Issue 1 , Year , Summer 2019
    گسستن فرّ از جمشید در هیئت مرغ وارغن و پیوستنش به ایزد مهر، فریدون و گرشاسپ، یکی از بنلادهای کهن اسطوره‌ای است که در اساطیر ایران، متون حماسی و طومارهای نقالی، بازتابی پررنگ دارد. بدیهی است هر بنلاد اسطوره‌ای در گذر خود از دنیای اسطوره به گسترۀ منطق‌پذیرتر حماسه متناسب More
    گسستن فرّ از جمشید در هیئت مرغ وارغن و پیوستنش به ایزد مهر، فریدون و گرشاسپ، یکی از بنلادهای کهن اسطوره‌ای است که در اساطیر ایران، متون حماسی و طومارهای نقالی، بازتابی پررنگ دارد. بدیهی است هر بنلاد اسطوره‌ای در گذر خود از دنیای اسطوره به گسترۀ منطق‌پذیرتر حماسه متناسب با شرایط زمانی و مکانی، دستخوش دگرگونی‌هایی می‌شود تا به گونه‌ای خردباورتر در اذهان بنشیند. سپس در تطور از حماسه به ادبیات عامه نیز متناسب با ذوق و پسند مردمان دگردیسی‌هایی می‌یابد. از این رو، یک درون‌مایۀ اسطوره‌ای گاه چنان از اصل خود فاصله می‌گیرد که پی بردن به سرمنشاء آن، بسیار مشکل می‌نماید. در این جستار کوشش شده است که پیوند طلسم جمشید با گسستن فره پهلوانی او و پیوستنش به گرشاسپ در منظومه‌های پهلوانی سام‌نامه، گرشاسب‌نامه، بهمن‌نامه، فرامرزنامه، جهانگیرنامه و شهریارنامه، همچنین طومار نقالی شاهنامه، طومار هفت لشکر، طومار کهن شاهنامه فردوسی، طومار شاهنامه فردوسی، زرّین‌قبانامه و طومار سام سوار و دختر خاقان چین، مورد بررسی قرار گیرد. از دید نگارندگان، طلسم جمشید و کوشش پهلوانان سیستانی در گشودن آن و دستیابی به گنج یا شمشیر تعبیه شده در طلسم، بازنمود نمادین پیوستن فره پهلوانی جمشید به گرشاسپ است که به صورت دگردیس یافته در منظومه‌های پهلوانی و طومارهای نقالی، تبلور یافته است. Manuscript profile