Journal of Plant production Sciences
,
Issue1,Year,
Autumn
2021
آزمایش در سال زراعی 97-1396 در روستای آچاچی میانه بهصورت اسپلیت پلات فاکتوریل در ﻗﺎﻟﺐ ﻃﺮح کاملاً ﺗﺼﺎدﻓﯽ ﺑﺎ سه تکرار اجرا ﺷﺪ. تیمارها شامل سه سطح تنش (a1: بدون تنش (غرقاب) و a2: دور آبیاری هر 10 روز (از مرحله شروع پنجه زنی)، a3: دور آبیاری 20 روز (از شروع پنجهزنی)؛ زئو More
آزمایش در سال زراعی 97-1396 در روستای آچاچی میانه بهصورت اسپلیت پلات فاکتوریل در ﻗﺎﻟﺐ ﻃﺮح کاملاً ﺗﺼﺎدﻓﯽ ﺑﺎ سه تکرار اجرا ﺷﺪ. تیمارها شامل سه سطح تنش (a1: بدون تنش (غرقاب) و a2: دور آبیاری هر 10 روز (از مرحله شروع پنجه زنی)، a3: دور آبیاری 20 روز (از شروع پنجهزنی)؛ زئولیت در دو سطح (b1: عدم کاربرد (شاهد)؛ b2: 10 تن در هکتار) و ارقام در چهار سطح (c1: شاهپسند ؛ c2: طارم محلی ؛ c3: CT13382-8-3-M و c4: سنگ جو) بود. ترکیب غرقاب در کاربرد زئولیت در رقم CT13382-8-3-Mبا میانگین 9/5 تن در هکتار بیشترین و ترکیب 20 روز یکبار در عدم کاربرد زئولیت در رقم شاهپسند با میانگین 06/1 تن در هکتار کمترین عملکرد دانه داشت. بیشترین میزان انتقال مجدد ماده خشک از اندام هوایی هنگامی به دست آمـد کـه رقم سنگ جو تحت سطح هر 10 روز یکبار آبیاری در عدم کاربرد زئولیت قـرار گرفـت (816 کیلـوگرم در هکتار) و با افزایش مصرف زئولیت از سهم انتقال مجدد در عملکرد شلتوک کاسته شد. سایر برگ ها در مقایسه با سایر اندام ها (برگ پرچم و ساقه) نقش اصلی را در انتقال مجدد مـاده خشک به دانهها ایفا کرده و میزان آن بسته به ژنوتیپ و شـرایط محیطـی از 45/3-63/14 درصـد متغیر بود. ساقه ها در انتقال مجدد ماده خشک به دانه از سایر اندام های هوایی کمتر بوده بین 5/2 -7/16 درصد بود. درمجموع به نظر می رسد که انتقال مجدد ماده خشک از اندام های هوایی ژنوتیپ های برنج نقش مهمی در پر کردن دانه دارد.
Manuscript profile
تکوین، تکامل، طبقهبندی، خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیکوشیمیایی خاکهای دشت رجئین در استان آذربایجانشرقی تحت تأثیر توپوگرافیهای مختلف، به عنوان یک عامل خاکساز و در شرایط آب و هوایی نیمه خشک بر روی مواد مادری آهکی مورد بررسی قرار گرفت. این دشت به مسا More
تکوین، تکامل، طبقهبندی، خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیکوشیمیایی خاکهای دشت رجئین در استان آذربایجانشرقی تحت تأثیر توپوگرافیهای مختلف، به عنوان یک عامل خاکساز و در شرایط آب و هوایی نیمه خشک بر روی مواد مادری آهکی مورد بررسی قرار گرفت. این دشت به مساحت 42000 هکتار در فاصله 35 کیلومتری جنوبشرقی میانه از توابع استان آذربایجانشرقی قرار دارد. خاکهای منطقه دارای رژیم رطوبتی زریک و رژیم حرارتی مزیک میباشند. ارتفاع متوسط دشت 1290 متر از سطح دریا بوده و میانگین بارندگی و دمای سالیانه آن به ترتیب 4/305 میلیمتر و 9/12 درجه سانتیگراد میباشد. سه واحد فیزیوگرافی شامل جلگههای مرتفع، دشتهای آبرفتی دامنهای و دشتهای آبرفتی رودخانهای در منطقه تشخیص داده شد. طبق نتایج آزمایشگاهی و مشاهدات صحرایی به نظر می رسد عمدهترین عاملهای خاکسازی که سبب ایجاد اختلاف در خصوصیات خاکهای منطقه شده، توپوگرافی و زمان است. وجود تنوع توپوگرافی از جلگههای مرتفع بالایی تا زمینهای کنار رودخانهها و نیز میزان هرزآب سطحی و مقدار آب نفوذ یافته به درون خاک و انتقال عمودی املاح و مواد در درون نیمرخ خاک توسعه و تکوین خاکها را تحت تأثیر قرار داده است. خاکهای انتیسول در دشتهای آبرفتی رودخانهای و دشتهای آبرفتی دامنهای جنوبی مشاهده میشوند. این خاکها بدون تکامل پروفیلی بوده و توزیع آهک ثانویه در پروفیل خاک دیده نمیشود و فقط دارای یک افق سطحی اکریک میباشند. خاکهای اینسپتیسول در این منطقه خاکهایی هستند که در ابتدای تکامل بوده و افق های B ، کلسیک و کمبیک در آنها دیده می شود.
Manuscript profile
در مدیریت پایدار منابع طبیعی،اصلاح خاک های شور از اهمیت ویژه ای برخوردار است، چرا که وجود بیش از حد نمک های محلول در ناحیه ریشه می تواند باعث کاهش جذب آب توسط گیاه به دلیل کاهش پتانسیل اسمزی محلول خاک شود. راهبرد لازم در مواجهه با این مسأله، آبشویی نمک های انباشته More
در مدیریت پایدار منابع طبیعی،اصلاح خاک های شور از اهمیت ویژه ای برخوردار است، چرا که وجود بیش از حد نمک های محلول در ناحیه ریشه می تواند باعث کاهش جذب آب توسط گیاه به دلیل کاهش پتانسیل اسمزی محلول خاک شود. راهبرد لازم در مواجهه با این مسأله، آبشویی نمک های انباشته شده از چنین خاکی است. مهمترین مسأله در برنامه های آبشویی، برآورد صحیح مقدار آب مورد نیاز برای اصلاح خاک های شور است. هدف از این پژوهش، ارایه مدلی تجربی برای تعیین مقدار آب آبشویی مورد نیاز و مقایسه نتایج با برخی مدل های تجربی موجود بود. بدین منظور، منطقه ای به مساحت 30 هکتار در بخشی از اراضی دانشگاه آزاد اسلامی واحد میانه با کلاس شوری و سدیمی S4A1انتخاب شد. آزمون های صحرایی به روش غرقاب متناوب با استفاده از استوانه های دوگانه و با آرایش مربعی، با یک تیمار و سه تکرار اجرا گردید. در حین آبشویی، از هیچگونه ماده اصلاحی استفاده نشد و تنها با کاربرد 100 سانتی متر آب آبشویی در چهار تناوب 25 سانتی متری اجرا شد. نمونه های خاک پیش، حین و پس از کاربرد هر تناوب آبیاری از اعماق 25-0، 50-25، 75-50، 100-75، 125-100 و 150-125 سانتی متری برداشت و تجزیه های فیزیکی و شیمیایی مورد نیاز روی آنها انجام شد. آب مورد نیاز از رودخانه قزل اوزن تأمین شد. چهار مدل به داده های ریاضی برازش و از میان مدل های مورد بررسی، مدل لگاریتمی به عنوان مدل برتر انتخاب شد. با استفاده از این مدل در اراضی زراعی شور دانشگاه آزاد اسلامی واحد میانه، به ازای یک واحد حجم منفذی، نزدیک 70% و به ازای دو واحد حجم منفذی حدود 79% از نمک های این خاک ها شسته شدند. بنابراین آبشویی نمک های محلول از نیمرخ خاک های شور این سری خاک مجتمع با روش غرقاب متناوب در کاهش نمک های محلول به ویژه در لایه های سطحی نیمرخ خاک به دلیل تغییرات متناوب میزان رطوبت خاک مؤثر بوده است.
Manuscript profile
تغییرات ساختاری خاک، دربرگیرنده ی تغییرات مشخص و تدریجی خصوصیات آن به عنوان تابعی از فیزیوگرافی، ژئومورفولوژی و مجموعۀ برهم کنش های عوامل خاک سازی است. حتی پس از طبقه بندی و یا پهنه بندی خصوصیات مختلف خاک و نمایش آن ها در قالب واحدهای نقشه، واحدهای مربوط در درون خود، کا More
تغییرات ساختاری خاک، دربرگیرنده ی تغییرات مشخص و تدریجی خصوصیات آن به عنوان تابعی از فیزیوگرافی، ژئومورفولوژی و مجموعۀ برهم کنش های عوامل خاک سازی است. حتی پس از طبقه بندی و یا پهنه بندی خصوصیات مختلف خاک و نمایش آن ها در قالب واحدهای نقشه، واحدهای مربوط در درون خود، کاملاً همگن نبوده، تغییرات مکانی قابل توجهی را نشان می دهند. هدف از این پژوهش، ارزیابی کارآیی شماری از روش های رایج درون یابی به منظور تخمین و پهنه بندی یکی از ویژگی های کیفی و تأثیرگذار خاک های منطقه و ایران یعنی کربنات کلسیم معادل در اراضی زراعی پایاب سد آیدوغموش بخش آچاچی واقع در شهرستان میانه بود. بدین منظور تعداد 62 نمونه خاک سطحی از عمق 30-0 سانتیمتری به صورت تصادفی جمع آوری و مورد تجزیه آزمایشگاهی قرار گرفت. بعد از بررسی نرمال بودن داده ها اقدام به ترسیم واریوگرام تجربی همسانگرد و تحلیل نتایج واریوگرافی گردید. روش های زمین آماری کریجینگ و معکوس فاصله وزن دار به منظور درون یابی و پهنه بندی آهک خاک به کار گرفته شدند. مدل های نمایی، گوسی و کروی بر تغییرنماهای تجربی برازش داده شدند. سپس برای ارزیابی روشهای میان یابی از روش ارزشیابی متقابل و چهار معیار میانگین خطای مطلق، میانگین خطای اریب، ریشه میانگین مربعات خطا و ضریب تبیین استفاده شد. نتایج نشان داد که در تخمین آهک خاک و تغییرات آن، روش کریجینگ بر روش معکوس فاصله وزن دار ارجحیت داشت چون مقدار میانگین خطای مطلق در آن برابر 86/1% بود و همچنین در این روش مدل نمایی، بیشتر از سایر مدل ها از ساختار مکانی قوی تری برخورداربود. بنابراین براساس نتایج این پژوهش که با در نظر گرفتن بهترین روش میان یابی، نقشه پهنه بندی کربنات کلسیم منطقه مورد مطالعه را به دست داده است، می توان استفاده از روش زمین آمار را در مدیریت دقیق خاک های آهکی منطقه برای استفاده بهینه از آن ها پیشنهاد داد.
Manuscript profile
در این بررسی کانیشناسی خاکهای دشت رجئین در استان آذربایجانشرقی تحت تأثیر توپوگرافیهای مختلف، به عنوان یک عامل خاکساز در شرایط آب و هوایی نیمه خشک بر روی مواد مادری آهکی مورد بررسی قرار گرفت. این دشت به مساحت 42000 هکتار در فاصله 35 کیلومتری جنوبشرقی میانه قرار دار More
در این بررسی کانیشناسی خاکهای دشت رجئین در استان آذربایجانشرقی تحت تأثیر توپوگرافیهای مختلف، به عنوان یک عامل خاکساز در شرایط آب و هوایی نیمه خشک بر روی مواد مادری آهکی مورد بررسی قرار گرفت. این دشت به مساحت 42000 هکتار در فاصله 35 کیلومتری جنوبشرقی میانه قرار دارد. ارتفاع متوسط دشت 1290 متر از سطح دریا بوده و میانگین بارندگی و دمای سالیانه آن به ترتیب 4/305 میلیمتر و 9/12 درجه سانتیگراد میباشد. سه واحد فیزیوگرافی شامل جلگههای مرتفع، دشتهای آبرفتی دامنهای و دشتهای آبرفتی رودخانهای در منطقه تشخیص داده شد. در هر واحد فیزیوگرافی تعداد 9 پروفیل شاهد انتخاب گردید. خاکهای موجود در منطقه مطابق سیستم جامع ردهبندی آمریکایی خاک و سیستم فائو تا سطح خانواده طبقهبندی شدند. جهت جداسازی رس از نمونههای خاک از روشهای جکسون، کیتریک و هوپ استفاده شد. برای خروج ملاتهای موجود خاکدانه ها از جمله کربنات ها، گچ و املاح محلول از روش مهرا و جکسون استفاده شد. منحنیهای پراش پرتو ایکس رسهای موجود به وسیله دستگاه D5000 Siemens با لامپ مس در طول موج 524/1 آنگستروم تهیه شد. کانیشناسی بخش رس خاکهای منطقه مورد مطالعه به وسیله پراش پرتو ایکس نشان داد که کانیهای موجود در نمونهها از نظر نوع، کم و بیش یکسان بوده ولی میزان آنها در فیزیوگرافیهای مختلف متفاوت میباشد. وجود مقادیر بالای کلریت نشان دهنده جوان بودن خاکهای منطقه و منشاء توارثی این کانی میباشد.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications