Comparative Literature Studies
,
Issue2,Year,
Autumn
2023
مقالۀ حاضر به بررسی و تحلیل گونههای روایت در سمک عیار و کنت مونت کریستو میپردازد. سمک عیار بزرگترین میراث منثور ما در قرن ششم هجری است و کنت مونت کریستو اثر الکساندر دوما در قرن نوزدهم میلادی خلق شد که در دستهبندیهای ادب داستانی در ذیل رمانس قرار میگیرند. چگونگی کا More
مقالۀ حاضر به بررسی و تحلیل گونههای روایت در سمک عیار و کنت مونت کریستو میپردازد. سمک عیار بزرگترین میراث منثور ما در قرن ششم هجری است و کنت مونت کریستو اثر الکساندر دوما در قرن نوزدهم میلادی خلق شد که در دستهبندیهای ادب داستانی در ذیل رمانس قرار میگیرند. چگونگی کاربرد گونههای روایت در این دو اثر برجستۀ ایرانی و فرانسوی مسألۀ اصلی این پژوهش است که با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار میگیرد. روایت مهمترین عنصر داستانی این آثار است، نویسندگان علاوه بر نمایش نوع راوی به شخصیتپردازی و توصیف نیز پرداختهاند. یافتهها حکایت از این دارد که راوی در سمک عیار و کنت مونت کریستو دانای کل نامحدود ناهمسان متنگراست و گونههای روایت درآنها به دو صورت سوم شخص مفرد و اول شخص جمع مشاهده شدند. در سمک عیار و کنت مونت کریستو چندگونگی روایت وجود دارد که باعث جذابیت بیشتر آنها شده است. راوی در هر دو اثر منتخب عملکرد مشابه دارد؛ دروننمای بیرونیست.
Manuscript profile
Interpretation and Analysis of Persian Language and Literature Texts (Dehkhoda)
,
Issue5,Year,
Winter
2022
موضوع این مقالۀ تحلیلی و توصیفی، بررسی و تحلیل سرودههای وطنی شاعر معروف تاجیک، گل رخسار است. وطنستایی، در سدۀ پیش و در کشورهای تازه استقلال یافته، پدیدهای عام بوده و نظر بسیاری از سخنگویان را به خود معطوف داشته است. در حقیقت پرداختن به مسالۀ وطن، برای بسیاری از کشو More
موضوع این مقالۀ تحلیلی و توصیفی، بررسی و تحلیل سرودههای وطنی شاعر معروف تاجیک، گل رخسار است. وطنستایی، در سدۀ پیش و در کشورهای تازه استقلال یافته، پدیدهای عام بوده و نظر بسیاری از سخنگویان را به خود معطوف داشته است. در حقیقت پرداختن به مسالۀ وطن، برای بسیاری از کشورها که استقلال خود را آسیب پذیر و در معرض خطر میبینند، یک ضرورت اجتماعی و سیاسی، به شمار میآید و از اهمیت ویژهای برخوردار است. زیرا این ملّتها، از هویت باختگی رنج میبرند و ستایش میهن و تکیه بر تاریخ و پیشینۀ آن را، ابزاری برای رسیدن به هویت ملی خود میدانند. گل رخسار، برای دست یابی به این هویت از دست رفته، راهی جز تکیه کردن بر فرهنگ کهنسال قوم تاجیک که یک سره در معرض تهاجم بوده، نداشته است. از آن جا که تاجیکان قومی فارسی زبان و بخشی از پیکرۀ فرهنگ بزرگ آریایی و سپس ایرانی- اسلامی به شمار میآیند، سایة این فرهنگ دیرینه سال آریایی بر وطن ستاییهای گل رخسار احساس میشود. به هر روی این شاعر تاجیک، پس از مبارزات سخت با مخالفان تشکیل جمهوری تاجیکستان، با توجه به شرایط شکنندة سیاسی کشورش، نه جنگ و ستیز؛ بلکه صلح و آشتی و گفتگو را موثرترین میداند و به همین دلیل تیرو کمانش را به قلم تبدیل میکند، تا بتواند صدای محرومیت و مظلومیت قوم خویش را به گوش جهانیان برساند. اطلاعات این مقاله به روش کتابخانه ای گرد آوری شده و سپس به روش تحلیلی توصیف شده است. مهمترین دست آورد این مقاله این است که گل رخسار وطن خویش را فراتر از مسائل سیاسی، عاشقانه دوست دارد و درک عاطفی خویش را از وطن و هم میهنانش، صادقانه بیان می کند.
Manuscript profile
شیخ اجل، سعدی شیرین سخن را اگر خداوندگار شعر و ادب فارسی ننامیم، بی تردید و بی اغراق باید وی را یکی از درخشان ترین ستاره های پهنه ی وسیع آسمان زبان و ادب و فرهنگ فارسی بدانیم. همان گونه که بزرگان و طلایه داران ادبیات فارسی، کلام و بیان سعدی را به فصاحت، بلاغت و سادگی و More
شیخ اجل، سعدی شیرین سخن را اگر خداوندگار شعر و ادب فارسی ننامیم، بی تردید و بی اغراق باید وی را یکی از درخشان ترین ستاره های پهنه ی وسیع آسمان زبان و ادب و فرهنگ فارسی بدانیم. همان گونه که بزرگان و طلایه داران ادبیات فارسی، کلام و بیان سعدی را به فصاحت، بلاغت و سادگی و زیبایی می شناسند، همین خصوصیات سبب شده است تا کلام شیخ شیراز دل های مخاطبانش از همه اقشار اجتماعی را همچنان علرغم گذشت قرن ها در تسخیر خود داشته باشد، چرا که برای همه فارسی زبانان اشعار سعدی دلنشین و موجز و ملموس است. آنچه که از قلم سعدی تراوش شده است در یک کلام زیبا است و همین زیبایی باعث کشش به شعر سعدی میشود. سعدی استاد بی نظیر زبان است چه در سطح کلمات و عبارات و چه در شیوه جمله بندی و پایان بندی های تأثیرگذار و و گیرا و چه در به کارگیری و ابداع بدایع و آرایه های ادبی و چه در تصویر سازی های خلاقانه. سعدی همه این استادی والا در سرایش شعر را با احساس ناب و عاطفه و انسانیت مثال زدنی خود پیوند زده و به گواه گفته خویش که سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند، خواننده این زیبایی کم نظیر را حس می کند. در واقع به همین دلیل باید گفت به حقیقت سعدی شاعر زیبایی و زیبایی شناسی است.
Manuscript profile
محوریترین شخصیت ادبیات عرفانی پیر است که با عناوین دیگری نیز از قبیل مرشد، مراد، ولی، شیخ، قطب، استاد، مقتدا، دلیل راه، خضر، رند، پیر مغان و... از این شخصیت نام برده شده است. در این مقاله بر آن بوده-ایم تا دریابیم ادبیات منظوم عرفانی تا چه میزانی در شناسایی و معرفی پیر More
محوریترین شخصیت ادبیات عرفانی پیر است که با عناوین دیگری نیز از قبیل مرشد، مراد، ولی، شیخ، قطب، استاد، مقتدا، دلیل راه، خضر، رند، پیر مغان و... از این شخصیت نام برده شده است. در این مقاله بر آن بوده-ایم تا دریابیم ادبیات منظوم عرفانی تا چه میزانی در شناسایی و معرفی پیر از مقابله و تقابلسازیهای توصیفی بهره برده است؟ دلایل این رویکرد چه بوده است؟ و وجوه و عناصر مقابلهشده با پیر بیشتر کدامند؟ آثار منظوم عرفانی به ویژه حدیقهالحقیقه سنایی، منطقالطیر عطار، مثنوی معنوی مولوی، و غزلیات حافظ، پیر را با ویژگیهای شخصیتی و فردی خاصی که دارد در مقابل شخصیتها و صفات متفاوتی قرار دادهاند. در مقاله حاضر تقابلسازی-های دوگانهای که در آثار منظوم عرفانی در باره پیر صورت گرفته است با سه رویکرد شخصیتپردازی، استعاره مفهومی و جنبههای تعلیمی و با استفاده از موازین ساختارگرایانه بررسی شده است. دستاورد پژوهش حاضر این است که شاعران مذکور شخصیتها و صفات متفاوتی را با پیر مقابلهسازی کردهاند تا علاوه بر برجستهسازی و تاکید بر تاثیرپذیری او تجربههای شخصی و طریقتی خویش را به صورت پیامهای مستقیم و نمادین طریقتی به گوش مخاطبان برسانند و راههای تمیز پیران راستین ازپیران دروغین را برای اهل آن باز گویند و رسالت شاعری و طریقتی اجتماعی خویش را از این راه ادا کنند و در عین حال بر غنای ادبی، بدیعی و زیباییشناختی آثار خویش نیز بیفزایند.
Manuscript profile
گفته می شود، توانایی بکارگیری نماد ها، یکی از بهترین شاخصه های رفتار هوشمندانه در انسان است(گاردنر،24:1999). نماد، با ضمیر خودآگاه و ناخودآکاه آدمی در ارتباط و سازنده زبان اسطوره و حماسه است؛ و زبان آثار اسطوره ای و حماسی نمادین و رازگونه می باشد. مذاهب بزرگ جهان، به من More
گفته می شود، توانایی بکارگیری نماد ها، یکی از بهترین شاخصه های رفتار هوشمندانه در انسان است(گاردنر،24:1999). نماد، با ضمیر خودآگاه و ناخودآکاه آدمی در ارتباط و سازنده زبان اسطوره و حماسه است؛ و زبان آثار اسطوره ای و حماسی نمادین و رازگونه می باشد. مذاهب بزرگ جهان، به منظور امکان گفتگو در خصوص درون مایه های وجودی با اعضای خود ، به خلق نمادهای آیینی پرداخته اند. سوال اصلی این پژوهش پاسخ به این پرسش است که نقش نمادها در بازآفرینی هوش وجودی در پیکره شاهنامه فردوسی چیست؟ در این مقاله که به روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای نوشته شده است، کوشش شده تا نمادهای آیینی در شاهنامه مشخص و استخراج شود؛ و در پایان می توان دید، هوش وجودی در پرتو نمادهایی چون باژو برسم گرفتن، شکار، ازدواج، دخمه سپاری و جشن و شراب به خوبی توسط حکیم بزرگ طوس بازنمایی شده است. تاکنون از منظر بررسی ارتباط میان نمادها و دامنه هوش های آدمی محل تامل و کاوش نبوده و اغلب پژوهش ها پیرامون بررسی نمادهای موجود در شاهنامه صورت گرفته است؛ از این روی پژوهش حاضر با این نگاه، برای نخستین بار صورت پذیرفته است.
Manuscript profile
فصلنامه زبان و ادب فارسی
,
Issue2,Year,
Autumn
2018
مطالعهی روانشناسی آثار ادبی، این امکان را به خواننده میدهد که از زاویهای جدید به بررسی و بازبینی اثر ادبی بپردازد. شاهنامه مهمترین و معتبرترین سند اسطورهای، حماسی، تاریخی ایرانی است. در این جستار نویسنده کوشیده است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی یکی از شخصیتهای More
مطالعهی روانشناسی آثار ادبی، این امکان را به خواننده میدهد که از زاویهای جدید به بررسی و بازبینی اثر ادبی بپردازد. شاهنامه مهمترین و معتبرترین سند اسطورهای، حماسی، تاریخی ایرانی است. در این جستار نویسنده کوشیده است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی یکی از شخصیتهای این اثر بزرگ را از دیدگاه روانشناسی مورد ارزیابی قرار دهد. این مقاله مدعی است از دیدگاه روانشناختی جمشید، یکی از قهرمانان شاهنامه در نقش شاه - موبد به خاطر دغدغهی تامین نیازهای زیستی و روانی محق است، او را باهوشترین فرد شاهنامه بدانیم. هوش سرشار او در درک موقعیت، انطباق با محیط و رفتار هوشمندانه برای حل مساله، باعث تحول زندگی انسان بدوی شد. اما افزایش رفاه اجتماعی توام با احترام مردم، این توهّم را در او ایجاد کرد که بینظیر است. باور خودکارآمدی بر انعطاف شخصی او تاثیر گذاشت. احساس خود ارزشی عظیم و اعتماد به نفس کاذب او را دچار اختلال شخصیت خودشیفتگی کرد. مغرورانه به خودانگارهی خود نگریست. با نخوت خود را فردی آرمانی دانست. تا اینکه به بادافره ناسپاسی بر یزدان، به فجیعترین مرگ شاهنامه جان سپرد. با استناد به کتاب معتبر DSM-5 و تطبیق ویژگیهای نهگانهی بیان شده در مورد افراد دارای اختلال نارسیسم میتوان اثبات نمود جمشید، شاه- موبد ایرانی، به این اختلال روانی دچار بود.
Manuscript profile
چکیده
اندوه فریدون در مرگ جگرگوشه اش، ایرج، فراتر از اندوه یک مرد سوگوار بود و افسردگی ناشی از این ضربه، هولناک تر از آن بود که او بتواند هوشیارانه آن را بپذیرد. به طوری که به طور ناگهانی بینایی خود را از دست میدهد. این مقاله قصد دارد به شیوۀ توصیفی- تحلیلی با تکیه بر More
چکیده
اندوه فریدون در مرگ جگرگوشه اش، ایرج، فراتر از اندوه یک مرد سوگوار بود و افسردگی ناشی از این ضربه، هولناک تر از آن بود که او بتواند هوشیارانه آن را بپذیرد. به طوری که به طور ناگهانی بینایی خود را از دست میدهد. این مقاله قصد دارد به شیوۀ توصیفی- تحلیلی با تکیه بر نظریات علمی روان پزشکان به تبیین و توجیه اختلال روان تنی فریدون در شاهنامه بپردازد.روان پزشکان معتقدند به دنبال تجربه ای تنش زا ممکن است، اختلالاتی در سیستم بدن به وجود آید که کاملاً ناگهانی بروز می کنند و در قالب اصول علم پزشکی نمی توان آن ها را توجیه نمود. اختلالات روان تنی معمولاً به دنبال تجربه ای تلخ دیده می شوند و بدون علّت جسمی آشکار در قالب علایم جسمی ظاهر می گردند و شناسایی یک عامل ارگانیک که بیماری فرد را تبیین کند، مشکل و یا گاه غیرممکن است. شرایط ناخوشایند روحی، گاه باعث می شوند عضوی از اعضا بدن تحت تأثیر قرار گیرد و دیگر قادر به انجام فعالیّت های عادی نباشد و با اختلال کارکردی، واکنش نشان دهد و این همان اتّفاقی بود که برای فریدون در سوگ ایرج افتاد.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications