Comparative Literature Studies
,
Issue4,Year,
Winter
2017
داستانپردازی و روایت درباره ابومسلم خراسانی و قیام وی همواره محل بحث ادیبان و مورخان و دیگر صاحبنظران بوده و هر کس به فراخور گرایش فکری و مسلک خویش درباره آن سخنسرایی کردهاند. در این میان دو تن از صاحبنظران ادب عربی و فارسی؛ جرجیزیدان و ابوطاهر طرسوسی با نگرشی خاص ب More
داستانپردازی و روایت درباره ابومسلم خراسانی و قیام وی همواره محل بحث ادیبان و مورخان و دیگر صاحبنظران بوده و هر کس به فراخور گرایش فکری و مسلک خویش درباره آن سخنسرایی کردهاند. در این میان دو تن از صاحبنظران ادب عربی و فارسی؛ جرجیزیدان و ابوطاهر طرسوسی با نگرشی خاص به مسأله ابومسلم و قیام وی پرداخته و مفاهیم متفاوت و گاه متناقضی از وی ارائه کردهاند. با توجه به جایگاه ابومسلم خراسانی، مقالـه پیش رو بر آن است تا با روش تطبیقی، به مقایسـه ساختاری و محتوایی داستانهای ابومسلم الخراسانی و ابومسلم نامه بپردازد. نتایج تحقیق نشان میدهد نشانهای از تأثیر و تأثر میان این دو داستان وجود ندارد؛ شخصیت واقعی ابومسلم در هر دو اثر تا حدودی تحریف شده و زیدان هم در رعایت معیارهای شکلی و هم در زمینه محتوایی داستانش، موفقتر از طرسوسی عمل کرده است.
Manuscript profile
ضمایر گوناگونی در قرآن کریم وجود دارد که این امر دشواری امر ترجمه کتاب هدایت را دوچندان می کند؛ زیرا مترجم نیازمند دقت و توجه بیشتری در ترجمه مرجع ضمیر میشود. به دلایلی چون عدم آگاهی کافی مترجمان از زبان عربی و یا عدم توجه کافی آنان، شاهد بروز اختلافاتی میان مفسران و More
ضمایر گوناگونی در قرآن کریم وجود دارد که این امر دشواری امر ترجمه کتاب هدایت را دوچندان می کند؛ زیرا مترجم نیازمند دقت و توجه بیشتری در ترجمه مرجع ضمیر میشود. به دلایلی چون عدم آگاهی کافی مترجمان از زبان عربی و یا عدم توجه کافی آنان، شاهد بروز اختلافاتی میان مفسران و مترجمان در تعیین مرجع ضمیر هستیم. تعیین مرجع ضمیر، امری مهم در حیطه ترجمه بوده و تشخیص صحیح آن، کمک شایانی به ترجمه این کتاب آسمانی میکند. در قرآن کریم ضمیرهای مختلفی بنا به دلایل بلاغی و صرفی و نحوی به کار رفته و مترجمان در تعیین مرجع ضمیر، در برخی از موارد با هم اختلاف نظر داشته و هر کدام ضمیر را به مرجع خاصی اختصاص دادهاند. در این پژوهش سعی بر آن است تا با رویکرد توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانهای، به بررسی مهمترین موارد اختلافی تعیین مرجع ضمیر در ترجمههای آقایان مکارم شیرازی، رضایی و صفوی از قرآن کریم پرداخته شود. مهمترین هدف این پژوهش، کشف نقاط اختلافی در این سه ترجمه، با کمک علم تفسیر است.
Manuscript profile
یهدف هذا المقال الى ان الشاعر ابن بيئتة ولابد ان تكون ادواته ومواضيعه الشعرية نابعة من تلك البيئة شاء ام ابى . فهدفنا ان ندرس التطور الحضاري واثره على فكر الشاعر واثر الحياة الاجتماعية والسياسية والاقتصادية ، ان اغلب الشعر كان ناطقا عن الحياة التي يعيشها الشاعر ومدى تاث More
یهدف هذا المقال الى ان الشاعر ابن بيئتة ولابد ان تكون ادواته ومواضيعه الشعرية نابعة من تلك البيئة شاء ام ابى . فهدفنا ان ندرس التطور الحضاري واثره على فكر الشاعر واثر الحياة الاجتماعية والسياسية والاقتصادية ، ان اغلب الشعر كان ناطقا عن الحياة التي يعيشها الشاعر ومدى تاثيرها على الشاعر وعلى المجتمع بصورة عامة. كذلك نلاحظ هيمنت دراسة المفاهيم والمصطلحات والمعاني على مساحة واسعة في النقد العربي وغير العربي، ويهتم كل جماعة بتقديم عصارة فكرهم عن مدلول معين . واعتمدنا في هذا المقال على المنهج الموضوعاتي والدلالي والسيميائي، على إمعان النظر في التحوّلات العميقة، لا السطحية، الحاصلة في الشعر العربي والتي يمكن إدراجها في باب الحداثة المنهج سيكون تحليلا لنصوص ومعاني المفردات المستخدة فيه لاجل تحديد ثقافة الشاعر المعاصر واثرها على شعره وعلى طريقة صياغة ذلك الشعر وكيفية ختياره للادوات الشعرية وطريقة وتوظيفها وتمتاز هذه الرسالة عن غيرها انها تناولت الميتاشعرية من خلال تناولها شعراء عرب من بلدان عدة وظروف اجتماعية مختلفة وثقافات وديانات مختلفة لم يسبق ان تم جمعهم في دراسات سابق مماثل. وان ما توصلت اليه هذه الرسالة فی دراسه مجالات عده لشعراء العصر الحديث بتجديد اللغة على ضوء تجربة جديدة وفهم جديدة لحياة الشاعر وتجربته . تحوَّلت تقنيات التحليل اللغوي الدلالي في الميتا شعرية من محدودية رباعية المنظومة الدلالية إلى عناصر التحليل الدلالي الثلاثي عنصر الواقع اللغوي النفعي،أخذت الشعريّة الحديثة منحى الغموض في حقولها ولكن ليس للبعد عن الدلالة إنّما لتعطي السطح العام للعبارة دلالات عدّة.
Manuscript profile
قد عنی النقّاد العرب القدامی والمعاصرون بالشعر عنایةً بالغةً، ووضعوا له مفهوماً یختلف مِن ناقد إلی آخر. ومن النقّاد من تناول هذه القضیة برؤیةٍ جدیدةٍ وهو أحمد الشایب الذی له دورٌ متمیّزٌ فی تطوّر النقد العربی المعاصر. وعلی ذلک، یهدف هذا المقال وبمنهج وصفیّ- تحلیلی إلی د More
قد عنی النقّاد العرب القدامی والمعاصرون بالشعر عنایةً بالغةً، ووضعوا له مفهوماً یختلف مِن ناقد إلی آخر. ومن النقّاد من تناول هذه القضیة برؤیةٍ جدیدةٍ وهو أحمد الشایب الذی له دورٌ متمیّزٌ فی تطوّر النقد العربی المعاصر. وعلی ذلک، یهدف هذا المقال وبمنهج وصفیّ- تحلیلی إلی دراسة المواقف النقدیة لهذا الناقد حول تعریف الشعر وعناصره فی إطار کتابه أصول النقد الأدبی. ولهذا البحث ضرورة لأنَّ الشایب قد حاول أن یبنی النقد علی أساسٍ علمیّ وموضوعیّ. وإضافة إلی ذلک، لم یدرس الباحثون هذا الکتاب ومواقفه النقدیة فیه. تشیر نتائج الدراسة إلی أنَّ الشعر - عند الشایب - وسیلةٌ للتعبیر عمّا فی النّفس من فکَر ومشاعر، ومن أهمّ وظائفها تصویر حیاة الناس ومشاکلهم. یعتقد هذا الناقد أنَّ النظم یجب أن یجری فی المفردات والجمل فی صیاغة الشعر. واللفظ عنده وسیلةٌ للتعبیر عن المعنی، والصُّورة الشعریة عنده تطلق علی الوسائل الفنّیة التی یحاول بها الشاعر نقل فکرته وعاطفته إلی القرّاء، معتقدا علی أنَّها ترتبط بعناصر أخری من مثل المعانی، والألفاظ، والموسیقی. کما لم یغفل الشایب عن العاطفة ومقاییسها المختلفة، والموسیقی الخارجیة للشعر، مرکّزا علی أنَّ أهمیّتها تظهر فی إبراز المعنی.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications