• Home
  • Roza Dargahi

    List of Articles Roza Dargahi


  • Article

    1 - نقش زودخندانی در آلودگی میوه پسته به گونه‌های آسپرژیلوسو آفلاتوکسین در استان کرمان
    Journal of Food Technology and Nutrition , Issue 43 , Year , Autumn 2014
    مقدمه: پسته‌های زودخندان از مهم ترین منابع آلودگی پسته به آفلاتوکسین در باغ و مراحل فرآوری این محصول به شمار می‌روند. در این پژوهش ویژگی‌های مختلف پسته‌های ترک‌خورده و میزان آلودگی آنها به قارچ‌ها و آفلاتوکسین مورد بررسی قرار گرفته است. مواد و روش ها: ویژگی‌های مختلف پس More
    مقدمه: پسته‌های زودخندان از مهم ترین منابع آلودگی پسته به آفلاتوکسین در باغ و مراحل فرآوری این محصول به شمار می‌روند. در این پژوهش ویژگی‌های مختلف پسته‌های ترک‌خورده و میزان آلودگی آنها به قارچ‌ها و آفلاتوکسین مورد بررسی قرار گرفته است. مواد و روش ها: ویژگی‌های مختلف پسته‌های زودخندان شامل خصوصیات ظاهری، آلودگیبه قارچ‌های گروه ‌AspergillusflavusوA. niger و مقدار آفلاتوکسین با روش‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشات روی سه رقم تجاری پسته شامل اوحدی، کله قوچی و احمد آقایی از دو باغ مختلف انجام گرفت و نتایج حاصل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با استفاده از نرم افزار Mstatc تجزیه و تحلیل آماری شد. یافته‌ها:از نظر کلی بیشترین میزان آلودگی به گونه‌های مختلف قارچ آسپرژیلوس مربوط به پسته‌های زودخندان با پوست سبز خشک و نیمه‌خشک با دامنه تغییرات 1/4 تا 66/5% بود. پسته‌های زودخندان با پوست سبز خشک و نیمه‌خشک همچنین بیشترین فراوانی آلودگی به شب‌پره خرنوب (1/9-54/5%) و رنگ‌گیری پوست استخوانی (30-86%) و کمترین وزن مغز (0-0/3 گرم در دانه) را به خود اختصاص دادند. میوه‌های پسته زودخندان با پوست نرم رویی نیز سطوح مختلفی از آلودگی را نشان دادند که میزان آلودگی قارچی در آنها از 0/75 تا 10/3%، شب‌پره ‌خرنوب 1/5 تا 9/5% و میزان رنگ‌گیری 21/5 تا 44/1 متغیر بود.این موضوع نشان دهنده اهمیت پسته‌های زودخندان و زمان تشکیل آنها در ریسک آلودگی میوه پسته به آفلاتوکسین می‌باشد. آلودگی به شب‌پره‌خرنوب باعث افزایش سطوح آلودگی به‌ قارچ‌های گروه ‌ A. flavusوA. niger شده بود. آلودگی به قارچ‌ها، شب‌پره خرنوب و مورچه باعث کاهش وزن مغز میوه های پسته گردیده بود.نتایج نشان داد که پوست سبز پسته عاری از آفلاتوکسین‌ها می‌باشد، در حالی‌که پوست استخوانی و مغز حاوی سطوح متفاوت آفلاتوکسین‌ها بودند. مقایسه توانایی تولید آفلاتوکسین در جدایه‌ها مشخص نمود که 67 درصد جدایه‌ها تولید آفلاتوکسین های B1 و B2، 24 درصد تولید آفلاتوکسین B1 و 9 درصد قادر به تولید آفلاتوکسین نبودند. نتیجه‌گیری: استفاده از خصوصیات ظاهری و فیزیکی پسته‌های آلوده جهت جداسازی آنها در فرآوری و یا پس از آن می تواند در کاهش سطوح آلودگی پسته‌های فرآوری شده موثر واقع گردد. نتایج نشان دهنده ‌نقش کلیدی برداشت زودتر در کاهش سطوح آلودگی و مقدار آفلاتوکسین می‌باشد. حدود 95 و 5 درصد از آفلاتوکسین اندازه گیری شده به ترتیب مربوط به مغز و پوست استخوانی بود و برای اندازه‌گیری دقیق آفلاتوکسین بهتر است پوست استخوانی از سنجش‌های مربوطه حذف گردد. Manuscript profile